🌺دانیال احمدی صفت ۱ امتیاز درس زبان انگلیسی
🌺 3 امتیاز بابت نماز صبح برای افراد زیر ثبت می شود. از همگی قبول باشه ان شاءالله🌺
۱-سیدمحمدحسین تبار
2-امیرعلی ذکی زاده
3-حمید بستانی
4-سعید بستانی
سیدمحمدطاها خسروی
5-سیدمحمدعلی سجادی
6-سیدعلی موسوی
7-سیدعلی اصغر موسوی
8-محمدجواد حیدری
9-علی بخشی چهر
10-علی گل افشان
11-محمدبرهان عالمی
12-سیدمحمدعارف حسینی
2 امتیاز شرکت در مسابقه اطلاعات عمومی
1-محمدطاها چهره گشا
2-امیرعلی ذکی زاده
3-حمید بستانی
4-سعید بستانی
5-سجاد غلامحسینی
6-سیدمحمدعلی سجادی
7-سیدمحمدطاها خسروی
8-محمدجواد حیدری
9-علی بخشی چهر
10-محمدبرهان عالمی
11-ایلیا سعیدی
12-دانیال احمدی صفت
13-امیرعباس صفری
14-امیرحسین نسیمی
15-امیرمحمدکافی
16-امیرعلی براتی
17-مهدی صادقی
18-محمدصادقی
19-محمدسپهر سعیدی
20-محمدسعیدی
21-سیدمحمدعارف حسینی
22-رادمهر پاسالاری
23-محمدپورفلاح
24-سیدمحمدحسین تبار
مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مى گرفت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت، آن زن کره ها را به صورت توپ های یک کیلویى در می آورد. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم. مرد بقال از شرمندگی نمیدانست چه بگوید.
یقین داشته باش که در این دنیا: به اندازه خودت برای تو اندازه گرفته می شود.
🌺ارسالی از آقای علی گل افشان
#معاونت_طرح_برنامه
🟢امتیاز نفرات برتر مسابقه اطلاعات عمومی
🎁 طراحی سوال سیدمحمدعلی سجادی 10 امتیاز
🎁نفر اول 10 امتیاز آقای حمید بستانی با 15 پاسخ صحیح
🎁نفر اول 10 امتیاز آقای سعید بستانی با 15 پاسخ صحیح
🎁نفر دوم 8 امتیاز آقای محمدپورفلاح با 14 پاسخ صحیح
🎁نفر سوم 6 امتیازآقای ایلیا سعیدی با 15 پاسخ صحیح
🎁نفر چهارم 4 امتیاز آقای امیرعلی براتی با 14 پاسخ صحیح
🎁نفر چهارم 4 امتیاز آقای مهدی صادقی با 14 پاسخ صحیح
🎁نفر چهارم 4 امتیاز آقای محمدصادقی با 14 پاسخ صحیح
🎁نفر چهارم 4 امتیاز آقای محمدسپهرسعیدی با 14 پاسخ صحیح
امتیاز منفی بابت بی انضباطی در مسجد
1-محمدسپهر سعیدی 2
2-سعید بستانی 5
مسابقه فوتبال دستی از امشب در کانون آغاز می شود.
#معاونت_تربیت_بدنی
🌺محمدسعیدی ۱ امتیاز درس ریاضی
🌺سجاد غلامحسینی 2 امتیاز دروس فارسی و اجتماعی
🌺سیدمحمدطاها خسروی 1 امتیاز
🌺محمدبرهان عالمی 1 امتیاز دروس فارسی و انشا
امشب شب رحلت حضرت امامزاده موسی مبرقع علیه السلام (فرزند امام جواد علیه السلام )می باشد.
مزار پاک این امامزاده در آستان مقدس چهل اختران شهر قم می باشد.
هدیه به روح پاک این امامزاده و پدر ومادر بزرگوارشان و بقیه اولیای الهی که درکنار ایشان دفن شده اند فاتحه و صلوات هدیه بفرمایید.
🌺🌺
موسی مُبَرْقَعْ (متوفای ۲۹۶ق) فرزند امام جواد(ع) و برادر کوچکتر امام هادی(ع) است. وی اهل علم بوده و روایاتی را از امام جواد(ع) نقل کرده است. مدفن وی در قم است. او را به جهت پوشاندن چهرهاش با نقاب، مُبَرقَع مینامیدهاند. موسی مبرقع، جد سادات رضوی است. معروف است که خاندان سادات بُرقعی قم و اطراف ری به او منسوباند. مزار وی در محله چهل اختران قم مورد زیارت و تکریم شیعیان است.
نام او موسی است که به موسی مُبَرقَع شهرت دارد. گفته شده که وی برای شناخته نشدن، صورت خود را با نقاب (بُرقَع) میپوشاند بههمین جهت به او مُبَرقَع گفتهاند. از کنیههای ذکر شده برای وی، میتوان به ابواحمد و ابوجعفر اشاره نمود.
موسی فرزند امام جواد(ع) و مادرش سمانه مغربیه همان مادر امام هادی(ع) است. میان مورخان در تعداد و اسامی فرزندان امام جواد(ع) اختلافاتی وجود دارد؛ با این وجود همه آنها موسی مبرقع را جزء فرزندان ایشان برشمردهاند.وی دو سال بعد از امام هادی(ع) در سال ۲۱۴ در مدینه به دنیا آمد. موسی در خلق و خو به مادرش شباهت داشت.موسی تا زمان شهادت امام جواد(ع) در آنجا اقامت داشت و بعد از آن به کوفه رفت و مدتی را در این شهر سپری کرد و در سال ۲۵۶ق برای سکونت، قم را برگزید و به آنجا مهاجرت کرد؛ البته برخی از اهالی شهر به جهت عدم شناخت، او را اخراج کردند و او به کاشان رفت، و در آنجا مورد تکریم عبدالعزیز بن ابی دلف قرار گرفته و به وی خلعت و مَرکَب بخشید و حقوق سالیانه برای وی مشخص نمود.بعد از مدتی مردم قم از این عمل خود پشیمان گشته و خواستار بازگشت موسی به قم شدند. وی در ۲۲ ربیعالثانی سال ۲۹۶ هجری در قم رحلت کرد.در محله چهل اختران به خاک سپرده شد.
شعر سرود ایام فاطمیه
اعضای گروه سرود یا افرادی که تمایل دارند در گروه سرود کانون باشند شعر زیر را حفظ کنند.
چشمات به روی حیدر نبند
زخماتو خودم می بندم، بخند
آه بکش، ولی بمون، که همین آه دلگرمی علی
دست به پهلو تو خونه که میری راه دلگرمی علی
دنیام فاطمه، می خوای داد بزنم تا همه بشنوند
تنهام فاطمه، نمیتونم بایستم از بعد اون روز، رو پام فاطمه
می بینی تو جوونی، داره می لرزه دستام فاطمه
من تنهام فاطمه
با اشک چشام، دستامو نبند
گریه میکنم، باشه تو بخند
سقف خونه رو سرم، شده آوار، دست علی رو بگیر
حرف رفتن نزن، دست بردار، دست علی رو بگیر
چشمام فاطمه، انگاری باز داره تار میبینه چشمام
اینجام فاطمه، من مرد جنگم، اما انگار از تو، زخم هام کمتره
میبینی تو جوونی داره می لرزه دستام فاطمه
دنیام فاطمه، می خوای داد بزنم تا همه بشنوند
تنهام فاطمه، نمی تونم بایستم از بعد اون روز، رو پام فاطمه
می بینی تو جوونی، داره می لرزه دستام فاطمه
من تنهام فاطمه
#معاونت_هنری