⛈خاطرات سیل نوروز ۹۸ قسمت دوم
وقتی رسیدم اهواز حاج احمد انصافی رادیدم که همراه ۴ نفر از دوستانشان از بشاگرد آمده بودند به یاری سیل زدگان.
احمد از بشاگرد با ماشین پژو آردی داغونش آمده بود یاری سیل زدگان خوزستان
واقعا انسان از دیدن این صحنه ها لذت می برد...
احمد پرورش یافته حاج عبدالله والی است...
با همراه افتادیم به سمت سوسنگرد.
توی راه سوسنگرد که بودیم یکی از بچه های گروه امام رضایی ها تماس می گرفت و با شور خاصی می گفت پس این محموله شما کی میرسه؟!
هر بار که این بنده خدا تماس می گرفت خنده بچه ها شلیک می شد.
بنده خدا فکر کرده بود که این دوستان دارند با محموله ای بزرگ میایند به سمت خوزستان.
نمی دانست یک پژو آردی با ۶ نفر مگه چقدر جادارد. فقط روی باربند و داخل صندوق عقب ماشین مقداری گونی برای احداث سیل بند بود و توپ پلاستیکی فوتبال برای بچه های سیل زده😁😂
که البته با آن همه آب در سطح منطقه فوتبال ممکن نبود و می بایست واترپلو بازی کنند.😂
الحمدلله رسیدیمسوسنگرد.
بچه های جهادی را پیدا کردم
داشتند تریلی پر از خوراک دام را برای دامهای اهالی عزیز خالی می کردند.
بچه ها با دیدنم تعجب کردند که چطوری اومدی اینجا
رفتم کمک بچه ها....
حاج احمد که ضرورت کار در پلدختر را بیشتر می دانست راه افتادند به سمت پلدختر
من هم سوسنگرد کنار بچه های گروه جهادی ماندم.
سوسنگرد عجیب بوی عطر شهدا می داد.
واقعا لذت بخش بود جایی کار می کردیم که جای جای آن منطقه خون شهیدی بود.
هنوز همسوسنگرد بوی چمران می داد...
اولین سفر جهادی بود که دوست نداشتم کار کنم و بیشتر میخواستم روی سیل بند بنشینم و از عطر حضور شهدا و تماشای بچه های جهادی مست مست شوم.
با غروب آفتاب کار روز اول تمام شد.
وقتی داشتیم از مسجد جامع سوسنگرد به سمت مدرسه ای که محل اسکانمان بود می رفتم زن عربی که اشک در چشمانش حلقه زده بود بهم سلام کرد و خیلی محکم گفت خسته نباشی دلاور.
📖این داستان ادامه دارد....
📝خاطرات یک عمله
@kaparneshin
فراخوان 2⃣6⃣
ساخت ۱۰ سرویس بهداشتی برای نیازمندان سیل زده در #مناطق_محروم_جنوب_کرمان
💚 تقبل شده:۸۰۰سهم۱۰/۰۰۰تومانی
❤️مانده:۱۷۰۰سهم
💳۶۲۷۳۸۱۱۰۹۹۱۹۴۱۶۶
🇮🇷گروه جهادی جوادالائمه علیه السلام
@kaparneshin
⛈خاطرات سیل نوروز ۹۸ قسمت آخر
روزها از پی هم می گذشت
گاهی کار ساخت سیل بند و... می کردیم و گاهی هم با علی مهرمحمدی مسول فرهنگی تازه کار گروه می رفتیم دیدن اهالی سیل زده.
اهالی درد دل می کردند و با هم حرف می زدیم.
علی هم به بچه ها بادکنک و شکلات و لوازم التحریر و... هدیه می داد.
بعضی وقتها هم بیکار بودیم و یا به قول مسولین گروه نیروی احتیاط بودیم و می بایست منتظر باران و سیل بعدی باشیم
برای پر کردن اوقات فراغت بچه ها یک طاقچه کتاب راه انداختیم و قرار گذاشتیم که هرکس نصف یک کتاب را بخواند آن کتاب مال او می شود.
بعضی بچه ها به خصوص دوست عزیز و اصفهانی ام محمدعلی مختاری برای تصاحب رایگان کتاب ها همیشه مطالعه می کردند و به قول کوچولو ها چشماشون داشت باباقوری می شد.
اردو داشت به روزهای پایانی اش نزدیک می شد. ماه شعبان بود و نزدیک نیمه شعبان بودیم بد طوری دلم هوای زیارت امامحسین علیه السلام کرده بود. خیلی دلتنگ کربلا بودم.
گفتم حیف است تا سوسنگرد آمده ای و نیمه شعبان زیارت نروی
دلم شکست و یاد شهدایی افتادم که پشت لباسهایشان می نوشتند هم زیارت هم شهادت...
مشکل نظام وظیفه داشتم و می بایست بر می گشتم قم و کارهایم را می کردم اما فرصت نبود...
یک روز که برای پرکردن گونی های سیل بند به بستان رفته بودم مسول نظام وظیفه حوزه را دیدم بنده خدا کارم را راه انداخت و گفت برو ما رو هم دعا کن...
روز آخر اردو شد مقداری از کمک های مردمی که از طریق کانال کپرنشین جمع کرده بودیم دستممانده بود
حسین مسول گروه گفت اینها را دست بچه های گروههای دیگر بدهیم تا خرج کنند
گفتم نه آقا حسین میخواهم خیالم راحت باشد
حسین گفت برو ولی با مسولیت خودت.
ظهر آن روز ۴۰ گونی آرد و روغن و آب معدنی ودمپایی و لوازم التحریر تهیه کردیم و بار نیسان زدیم و با حبیب اکبری و امیرحسن رحیمیان و علی مهرمحمدی راه افتادیم به سمت سیل زدگان تپه های الله اکبر که وضعشان وخیم بود.
توی راه که می رفتیم وقتی مردم می دیدند یک طلبه سوار بار نیسان نشسته و مایحتاج سیل زدهها را می برد از کنار جاده دستی تکان می دادند و می گفتند خدا خیرتون بده.
رسیدیم به جاده خاکی
شب همه جا را فراگرفته بود.
دشت پایین دستمان غرق آب بود و مثل دریا شده بود
بعضی از روستاها کاملا زیر آب رفته بودند و فقط سقف خانه هایشان پیدا بود.
راه را گم کردیم و کلی گشتیم تا به سیل زدگان تپه های الله اکبر و اهالی عصافره و شمیس رسیدیم.
بچه ها و زنها به سمت نیسان دویدند
گفتیمشیختان کجاست؟
از شیخ تعداد خانوار ها را پرسیدیم و برای هرخانوار آرد و روغن و... دادیم
بچه ها هم برای خودشان دمپایی و خودکار و دفتر و شکلات و... می گرفتند و کلی خوشحال شدند
خاطره آن شب با همه نگرانی و گم کردن راه و شیرینی کمک به عزیزان ماندگار شد.
بعد از توزیع مواد غذایی برگشتیم محل اسکان.
ساعت حدود ۱ شب بود و بچه ها وسایلشان را جمع کردند که برگردند قم.
من هم با توجه به آب گرفتگی مرز چزابه تا اندیمشک با بچه ها آمدم و بعد از طریق مرز مهران رفتم نجف و بعد از یک شب زیارت امیرالمومنین علیه السلام راه افتادم به سمت کربلا.
پس از دو روز پیاده روی شب نیمه شعبانرسیدم کربلا...
🌹خوشا دردی که درمانش حسین است
خوشا راهی که پایانش حسین است
@kaparneshin
🌸ولادت سراسر نور منجی عالم بشریت حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف مبارک باد🌸
🇮🇷گروه جهادی جوادالائمه علیه السلام
@kaparneshin
🌸توزیع بسته های غذایی و بهداشتی میان سیل زدگان جنوب کرمان به مناسبت نیمه شعبان🌸
🇮🇷گروه جهادی جوادالائمه علیه السلام
@kaparneshin
یادش بخیر گشمیران
رفته بودیم برای ساخت مسجد
یک روز ظهر علی آقا از اهالی خوب روستا تو باغ کوچیکش مهمونمون کرد
دسته جمعی یه بره زدیم
بعد از اینکه اردو تمومشد علی آقا بهمزنگزد و گفت پا قدمتون خیر بود
گفتم چرا
گفت:چون بعد شما زلزله اومده
فکر کردم که علی آقا دستم انداخته
گفتم: علی آقا ما رو گرفتی؟
گفت: نه بعد از زلزله آب چشمه باغمون دو برابر شده است.
❤️توی دلم گفتم وقتی یه نفر ۴۰ تا دانشجوی گشنه جهادی رو سیر کنه حتما بدون اجر نمیمونه😂😉
🌹گشمیران عجب صفایی داشت روستایی کوچک و محروم با ۲۳ شهید
@kaparneshin
فراخوان 2⃣6⃣
ساخت ۱۰ سرویس بهداشتی برای نیازمندان سیل زده در #مناطق_محروم_جنوب_کرمان
💚 تقبل شده:۱۰۶۱سهم۱۰/۰۰۰تومانی
❤️مانده:۱۴۳۹سهم
💳۶۲۷۳۸۱۱۰۹۹۱۹۴۱۶۶
🇮🇷گروه جهادی جوادالائمه علیه السلام
@kaparneshin
قربانی امروز یکی از خیرین عزیز به نیت سلامتی امامزمان عج الله تعالی فرجه الشریف
این قربانی در میان حدود ۳۰ خانوار نیازمند روستای چشمه توزیع شد.
🇮🇷گروه جهادی جوادالائمه علیه السلام
@kaparneshin
یا مهدی !
بیا تا آرزوی قشنگ بچه های روستا میانشلوغی زمانه گم نشود
🎄همان آرزوی تحقق بهشت روی زمین با ظهورتان
❤️نامه بچه های روستاهای جنوب کرمان به امام زمان (عج) چقدر زیبا بود...
@kaparneshin
فراخوان 2⃣6⃣
ساخت ۱۰ سرویس بهداشتی برای نیازمندان سیل زده در #مناطق_محروم_جنوب_کرمان
💚 تقبل شده:۱۲۲۵سهم۱۰/۰۰۰تومانی
❤️مانده:۱۲۷۵سهم
💳۶۲۷۳۸۱۱۰۹۹۱۹۴۱۶۶
🇮🇷گروه جهادی جوادالائمه علیه السلام
@kaparneshin
کپر نشین
فراخوان 2⃣6⃣ ساخت ۱۰ سرویس بهداشتی برای نیازمندان سیل زده در #مناطق_محروم_جنوب_کرمان 💚 تقبل شده:۱
امروز آخرین مهلت فراخوان ۶۲ است
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اکثر مسولین ما زندگی اشرافی دارند و عده ای از مردم ما در مناطق محروم محتاج کمترین امکانات زندگی مثل سرویس بهداشتی هستند
#انقلاب_اسلامی
#انقلاب_پابرهنگان
#ولی_نعمتان
#اشرافیت
#کاخ_نشینی
@kaparneshin