رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون😰
ماندنی نیست علی، انا الیه راجعون..😭😭
#شهادت_امام_علی ع🕯
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
🏴🏴🏴
#الهم_لعن_قتلت_امیرالمومنین
زیاد بگویید این ذکر را..... 💔
که تیغ عدو در محراب روی ماه علی را
شق القمر کرد😭😭😭😭
الهی بحق علی
#الهم_العجل_لولیک_الفرج
#ماه_مبارک_رمضان
📌 قُتِلَ عَلی المُرتضی
◾️ تمام شد. علی رفت. ای مسجد کوفه! دیگر علی را نخواهی دید. دیگر صدای اذانش را نخواهی شنید. علی میرود اما مرامش تمام شدنی نیست. عدالتش، شجاعتش، یتیمنوازیاش...
◽️ خدا هیچوقت بندههایش را یتیم نمیگذارد.
همیشه و تا آخر تاریخ مردی از جنس علی هست که برای امت پدری کند.
با ظهور فرزندش دنیا دوباره عدل علی را خواهد دید و تو ای مسجد کوفه! دوباره بر سر زبانها خواهی افتاد.
🌅 خوب گوش کن.
این صدای قدمهای پُرصلابت پسر مرتضی است که به گوش میرسد.
و آسمان پر شد از این ندا
تهمدتت ولله ارکان الهدی💔
#الهم_لعن_قتلت_امیرالمومنین
#شب_قدر
#شهادت_امام_علی ع
#ماه_مبارک_رمضان
#سحر_نامه
سحر بیست و یکم
عرش آزین شده است.....
ملائک درهای آسمان را برای استقبال از مهمان ویژه عرش گشوده اند....
اکنون....
ملک وحی در میان ی آسمان ندا داد.... 🗣
اینک این شما و وحشت دنیای بی علی😰
و اما......
در آسمان حال دیگری است.....
ملائکه عاشقانه آغوش گشوده اند...
فاطمه س 😍
فاطمه س
فاطمه س است که به استقبال علی می آید.....
و علی ع💚
بعد از سی سال تلخ....
و پس از شبهای تنهایی....
اکنون...
در کنار زهرا آرام میگیرد.....
عجب بزم پر شوری است در آسمان....
اما.....
اکنون....
این زمین است که دیگر علی را در دامان خود ندارد😭
و دنیای بی علــــی
سرد است تاریک است دلگیر است و بی روح....
دنیای بی مولا ثمره اش ظهر عاشوراست💔
آه.....
چقد سخت است زیستن بودن تو.....
شق القمر تو کار فتح خیبر را کرد....
و بعد ار آن
محراب ها بوی خون می دهد و......
سجاده ها سرخ رنگ است💔
ای اول مظلوم عالم....
#شب_قدر ما را تو سحر باش
الهی...
بحق مولای فرق شکسته😭
#الهم_العجل_لولیک_الفرج
#شهادت_امام_علی ع
#مهمانی_محبوب
#ماه_مبارک_رمضان
#دعای_هر_روز_رمضان
روز بیست و یکم
خدای من...
در اين روز مرا
- بسوى رضا و خشنودى خود راهنمايى كن
- و شيطان را بر من مسلط مگردان
و بهشت را منزل و مقامم قرار ده
" اى برآرنده حاجات طالبان " 💫
#ماه_مبارک_رمضان
#مهمانی_محبوب
🆘 هشدار ❗️
مُشترک گرامی !
مهلت استفاده از یک ماه سرویس هدیه رحمت خاصِ مهمانی درون شبکه خداوندی
چھارشنبہ ۲۲ اردیبہشت
به پایان مےرسد و از آن پس عبادات با نرخ عادے محاسبه خواهد شد ؛
👹 شیطان از غُل و زنجیر آزاد می شود ..
ثواب خواندن یک آیه ؛ برابر همان آیه ، نه یک ختم قرآن است ..
خواب یعنی خواب ، نه عبادت ..
و نفس کشیدن یعنی نفَس و نه تسبیح ..
یک رکعت نماز ، همان یک رکعت است نه معادل ۷۰۰ هزار رکعت ..
⚠️ مشترک محترم ! فقط چند روز دیگر فرصت دارید ..
این لحظات را دریابید 🙏🏻
#ماه_مبارک_رمضان
#مهمانی_محبوب
اسرار روزه _17.mp3
10.12M
#اسرار_روزه ۱۷
💢 آنکس که به دنبال رشد انسانی، و قرب به خداوند است، تسلّط بر بدن، اولین قدم، در این مسیر است.
☜ تسلط بر فکر، وهم، خیال و ... بدون تسلط بر بدن ممکن نیست!
#استاد_شجاعی
#ماه_مبارک_رمضان
آن شــب
قسمت سوم......
انگار کسی از پس این ستاره های نورانی با او سخن می گوید....
امشب شب وصال او با ستاره ای است که سی سال پیش با دستان خودش در مدینه به خاک سپرد...😭💫
.......دختر دوباره از ایوان به پدر می نگرد .....😍
او بعد ازشهادت مادرش همدم و غمخوار پدرش بوده ....🥀
ولی حالا این اضطراب و تشویش پدر را نمی تواند درک کند ...
اینبار قصه فرق می کند....
دلش طاقت نمی آورد و پدر را صدا می زند .....
........و پدر به سمت دخترش بازمی گردد ....
لحظه ای نگاهش را در نگاه دخترش می دوزد....
و در این نگاه دنیای از حرف میان دختر و پدر مبادله می شود ......🤔
حرف هایی که دل دختر را زیر و رو می کند و از دلهره ی قلب پدر می کاهد.....😰
پدر داخل اتاق می شود .....
و حالا این دختر است که چشم به آسمان دوخته .....
و با خدای خود مناجات می کند ....🤲🏻
دلهره ای در دل دختر می افتد از جنس همان دلهره ای که در شب سفر کردن مادر داشت.....😭😭😭
......و مادر در بستر افتاده بود
و با تنی دردمند و رویی که کبود است از جور مردمان و روحی فسرده از رنج دنیا .....💔🥀
و مادر در گنجه ای را که در کنار خود دارد باز می کند ....
و مادر با صدایی حزن انگیز وصایای آخر خود را به دختر خردسالش می کند...
دخترم.....
زین پس تو غم خوار پدر و برادرانت هستی .....😰
مادر این خانه بعد از من تویی ...
بعد از داغ پدر و فرزند و برادرهایت ها را می بینی......😭
مصیبت اسارت بر سرتو خواهد آمد و تو تنها باید صبر کنی....
و اما داغ پدرت.....😰💔
و مادر لحظه به لحظه از همه داغ های پیش روی دخترش را روایت می کند ....
و او در آغوش مادر گریه میکند....
دخترم ...
این حنوط بهشتی را جبرائیل برای پدرم رسول خدا (ص)آورد ...💚
و او آن را سه قسم کرد .....
قسمی برای خودش 🌺
قسمی برای پدرت🌺
و قسمی برای من.....🌺
پس زمانی پدرت مرا غسل داد و زمانی برادرت از کار غسل دادن پدرت فارغ شد ....
این حنوط را به آنان بده.....
دخترم این کفن ها ی بهشتی برای ماست ...💚
امشب پدرت یکی از آن ها را برای کفن کردن من طلب می کند .....😭
کفن دیگر کفن پدر تو است که شبی از شب های رمضان برادرت حسن (ع)برای کفن کردن پدرت طلب می کند...😔
و این کفنی است برای برادرت و پس زمانی که حسین(ع)آن را از طلب کرد آن را به او بده تا برادرت را کفن کند.....💔
اشک در چشمهای مادر و دختر حلقه می زند ...
کفنی نمانده است ....😭😭😭😭😭
اما هنوز حسین (ع)کفن ندارد...
دختر با چشمانش سوال خود را را از مادر می پرسد...
مادر جان ....
کفن برادرم حسین (ع)کجاست....😭
و مادر سوال ناگفته ای دخترش را پاسخ می دهد ....
دخترم .....
این پیراهن خودم برای کفن برادرت حسین (ع) بافته ام...
و بدان هرگاه این را از طلب کرد کمتر از ساعتی در این دنیازخواهد بود...💔.
دختر دست بر دیوار ایوان گذاشته و گریه می کند....
و به آسمان می نگرد و اینچنین می گوید....
مادر جان...😔
وصایای تو را به یاد دارم ....
اما فکر نمی کردم به این زودی نوبت پدر بشود.....😭
مادر جان .....
دعا کن داغ دوباره را تاب بیاورم......
ادامه دارد
داستان کوتاه
برداشتی متفاوت از شهادت امیر مومنان ع
به قلم✍🏻سید امیر حسین سمائی
#الهم_لعن_قتلت_امیرالمومنین
#ماه_مبارک_رمضان
#شهادت_امام_علی ع
#داستان_کوتاه