eitaa logo
اقیانوس
131 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
526 ویدیو
14 فایل
دنیا‌دریاست🌊 و‌در‌دل‌این‌دریا‌ی‌عمیق ما‌ماهی‌های‌تشنه‌لب‌مشتاق‌آنیم‌که به‌ساحل‌امن‌تو‌برسیم✨ ما‌به‌گرمای‌ساحلت‌راضی‌تریم‌تا خنکای‌آب‌دنیا... ای‌حضرت‌ #اقیانوس
مشاهده در ایتا
دانلود
افطار بیستم🖤 وَ رَبُّکَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ* آسمان بارانی است و از فراز عرش بر سیطره زمین ستاره می‌بارد و خدا در شب ستاره باران💫 با دستان مهربان خودش درخت بی‌جان دنیا را هرس خواهد کرد و در پای ریشه‌های خشکیده‌اش آب رحمت خواهد ریخت وَ مَن یقْنَطُ مِن رَحْمَةِ إِلَّا الضَّالُّونَ* و دریاست دریایی ورای وسعت شرق و غرب عالم و کی به قطره‌ی سیاهی چون من دریا کدر شود و ما که از آسمان دور افتادیم و خودمان طناب نجات الهی را به تیغ گناه دریدیم و از فراز عرش به ذلت فرش تبعید شدیم🔥 و خدا برای نجات قطره‌ای از رحمت خویش را به زمین نازل کرد و قطره شد و تمام تشنگان نور سیراب شدند و 🌺 جلوه رحمت الهی است که تمام دهر متوسل به نخ عبای اوست و طعم عسل حب او🍯 حلاوتی دارد که شربت‌های بهشتی در برابرش تلخ است و بدون شیرینی و امشب در بیستمین ایستگاه راه عاشقی غوغایی است اینجا بزم عشاق است❤️ و امشب بعد از سی سال هجران و درد و تلخی شب وصال فرا رسیده است و امشب فرق شکافته به میهمانی بازوی شکسته خواهد رفت💔 برگرفته از ۱.سوره کهف آیه ۵۸ ۲.سوره حجر آیه ۵۶
سحر بیست و یکم🌙 قسمت بیست و یکم : ما‌ و او...... بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ* و عالم را خزانه‌ای است پر از گنج‌های حکمت و معرفت که خداوند بر آن نگهبانانی گمارد ‌که وجودشان برای جهان برکت است و برای اهل زمین مایه رحمت و امنیت و سپاهان سیاهی به فریب فتنه و به زور زر و تزویر و با توسل به دشنه‌های برهنه ظلم و زهر جهل مردمان یازده بار خون‌ها ریختند و باغ بهشت را لگدمال کردند و رد هدایتگر مسیر شد در ظلمات شب رد خونی که سرآغازیش از دیوار کوچه‌‌ای تاریک بود🕯 و ادامه‌اش از محراب گلگون و گودالی که.....🥀 و از تمام تنها تک درختی ماند که تمام کبوترهای عاشق دل‌خسته بر شانه‌های او🕊 لانه کردند صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما* و قصه ما و او قصه‌ای است پر از دردهایی که خون گریستن بر آنان هم کم است💔 و او تنها ببینده‌ای است که صبح و شام خون می‌گرید و ناله می‌کند😭 بر داغ و و و سلام بر وارث تمام دردهای عالم🖤 و سلام بر غریب ترین بازمانده نسل خورشید و سلام بر حقیقت ✨ و سلام بر که در این هیاهوی دنیا جز او کسی را نداریم💔 و سالهاست که از درون هزارتوی دنیا به او بازگردیم یعنی ما خودمان را پیدا کنیم و به نور وجود حضرت دلبر برسیم💚 و الا او هم اینک هم در میان ماست بر فرش‌های ما قدم می‌گذارد و گاهی در میان خیابان چشم در چشم ما می‌شود😭 الهی عشق را آن چنان در دلمان بیدار کن که زندگی ما بی او هیچ باشد و ما بیقرار و بی‌تاب او شویم❤️ آمین.... برگرفته از ۱.سوره هود آیه ۸۶ ۲.زیارت ناحیه مقدسه ع
افطار بیست و یکم🖤  یا عَالِمَة غَیرَ مُعَلّمَة وَ فَهمه غَیر مُفَهّمه گنجینه است که خدای عزوجل به بخشید تا آتش و گرما و نوری باشد در شب سرد زمستانی و پدر علم در نوزدهمین قدم از ماه عاشقی ضربتی خورد و از پا افتاد و پس از او نطق و منطق و کلام او🧡 ارثیه‌ای شد برای دختر این خانواده و سینه او مخزن اسرار غم‌های آل پیمبر شد و آن هنگام که روح از تن رسول آسمانی مفارقت کرد🥀 همدم گریه‌های بی امان مادر بود و آن هنگام که آتش فتنه 🔥 گلستان یاس نبوی را خاکستر کرد بود که با آب برای گل‌های تشنه مادری کرد😭 و آن هنگام که زهر تلخ و جگر کریم آل طاها را درید تنها مرهم درد بی درمان او بود💔 و آن هنگام که بر پا شد و تمامیت برای کشتن ستاره‌های آسمان قد علم کرد و سیاهی ظلمت تمام جهان را پوشاند تنها شکافنده شب و رسول روشنایی در فتنه‌ها بود🏴 و همچنان هم است که روضه‌هایش تجمیع روضه محراب و گودال و در است در شام غریبان پدر به دختر باید تسلی داد خصوصا دختری که تازه اول دردهایش است به حق عمه سادات
سحر بیست و دوم🌙 قسمت بیست و دوم : و جهان در انتظار است‌.... اِنتَظِروا الفَرَجَ وَ لا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله و در این دنیای خسته و سرد در میان کوچه‌های غربت در ته بن بست دلتنگی و در کنج خرابه‌ی دربه‌دری با لباسی مندرس از جنس گناه و تنی زخمی از شدت تازیانه فتنه زمانه نشسته بود به آن‌که رهگذری به دادش برسد و 💙 تنها رمز بقای انسان است از پس قرن‌ها مصیبت و دلیل آسودگی است از طوفان بلاخیز🌊 رمز نجات است از آتش نمرود🔥 مایه صبر و استقامت است در مصیبت💥 و امدادگر است آن‌هنگام از فراغ جان به لبش رسیده بود💔 لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ* سنگ گرانبهایی است که خداوند در رکاب انگشتری وجود آدمی نهاد تا همیشه حتی از اعماق چاه گناه🔥 به منتهای آسمان برای پر شکستگان راهی باشد🕊 شیرین است و دوایی است که درد را تسکین می‌دهد و دردی است اگر درمان گردد دیگر دردی نخواهد ماند❤️ به نشستن و آه کشیدن نیست کار مردان خداست برای شدن باید شد باید به جای نشستن و حسرت خوردن🥀 تمام قد به احترام او ایستاد و به سویش دوید و من خسته و غم‌زده در مسیر عبور خورشید نشسته بودم🌤 که ندایی آمد که چه نشسته‌ای؟ و من پرسیدم پس چه کنم؟ و او گفت : به احترام او بایست و من ایستادم و چند قدم به سویش رفتم🚶‍♂ و هر قدم مرا به اندازه یک آسمان به نزدیک‌تر کرد و سلام بر کسی که تمام جاده‌های امید به او ختم می‌شود💚 برگرفته از ۱.حدیث امیرالمؤمنین علی ع بحارالانوار/ج۱۵/ص۱۲۳ ۲.سوره زمر آیه ۵۳
سحر بیست و سوم🌙 قسمت بیست و سوم : و من مگر کیستم؟..... سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ هدیه‌ای است بهشتی که خداوند آن را کادو پیچ‌ کرده بود و ملائک آن را از طاق آسمان تا فرش زمین دست به دست کردند و ✨ همان فرضیه‌ای است که معیار عاشقی آدم‌ها را می‌سنجد و انسان عاشق❤️ کسی است که به خاطر معشوق از گذر کند و آن کس که از دنیا بر حذر باشد و لباس تقوا بر تن کند دائم روزه است از هر آنچه رنگ تعلق است و آن کس که با تقواست به آسمان نزدیک‌تر است و من مگر کیستم؟؟؟ که خدا برایم سفره‌ای به وسعت جهان پهن کرده است و مرا از فضل خویش همدم عرش قرار داده و برای من به زمین دوخته شده آسمان را به پایین آورده است🌤 و من مگر کیستم؟ که مولای غریب مهربانم با آنکه از سیصد و شصت و پنج شب سال من در خوابم او تا سحر در قنوت و رکوع است و به جای من می‌ریزد و طلب مغفرت می‌کند و من مگر کیستم؟ که آنقدر پرونده‌ام سیاه شده که وقتی مولایم به آن نظر می‌افکند تنها آه حسرت است💔 که بر لبانش جاری است و من هر چه هستم با تمام خستگی و خمودگی و درماندگی آمده‌ام تا دوباره تا مثل همیشه جامه‌ی ترک برداشته دلم را از شربت عسل محبت او آکنده سازم🍯 مولای من این هم گذشت💔 و ما هنوز از آتش فراقتان خلاص نشده‌‌ایم برسان زودتر خودت را به بستر ما محتضران جان به لب رسیده یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ الْغَوْثَ❤️ اَدْرِکْنى🧡 ‌ السّاعَةَ💛 الْعَجَلَ💙 یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ و ای کاش این آخرین شب قدر بدون شما باشد برگرفته از ۱.سوره یاسین آیه ۵۸ ۲.دعای فرج
سحر بیست و چهارم🌙 قسمت بیست و چهارم: فصل فراموشی..... إنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لاناسينَ لِذِكْرِكُمْ نیمه شب بود پیرمردی از پلکان سرداب آرام پایین می‌رفت و ناگاه صدای زیبایی به گوش رسید صدایی بغض آلود😭 دعا می‌خواند و زیر لب زمزمه می‌کرد و صدا در گوش جهان پیچید و تکثیر شد و صدا دل کوه و جگر دریا را آتش زد ولی از انسان چشم و گوش بسته دم بر نیامد و چه بسیار آتش‌هایی🔥 که من ناخواسته و یا ندانسته و یا حتی از سر جهل و دشمنی با خود به جان و زندگی خویش زده‌ام و او بدون آنکه حتی من متوجه بشم آتش جانم را خاموش کرده است وَلَوْلا ذلِك لَنَزَلَ بِكُمْ و اگر نبود نگاه مهربان او آسمان به جای قطرات باران سنگ بیابان بر سرمان می‌بارید و از زمین به جای خوشه‌های گندم تیغ و تیر می‌رویید🔪  وَاصْطَلَمَكُمْ الْأعْداءُ و اگر نبود خیمه مهربان عشق او مبارزان تاریکی چون گرگ‌ها و کفتارها جان ما را می‌دریدند و من در خواب زمستانی به سر می‌بردم درست همان وقتی که در قنوت نماز شب مرا یاد کردی🤲 و به فدای چشم‌هایت مولاجان😍 آن هنگام که در طلب استغفار برای من رو سیاه بارانی می‌شود مولای من چه بسیار عاشقانی که شب‌ها از شوق رویای تو✨ بارها از خواب برمی‌خیزند و در فراقت اشک می‌ریزند و وای بر من که در خواب غفلت خیال یاری تو را در سر می‌پروراندم و تنها ادا بودم و ادعا🔥 هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ و آیا آنان که چشمه چشم‌هایشان👁 پر است از آب اشک فراق شما و آنانی که چون من تمام وجودشان است با هم مساوی هستند؟ هیهات از آنکه بینا و نابینا با هم مساوی باشند🚫 مولای من💚 تو بهتر از من هزاران داری زیر بال و پرت ولی بدان من خسران زده تنها تو را دارم و سالهاست در دل کویر بی ثمر دلم 🍂 به دنبال چشمه وجودتان می‌گردم اما تمام حاضل عمرم سراب بود و حسرت مولایم خودت به دادم برس که دیگر حتی گرا توان داد زدن هم نیست🗣 برگرفته از ۱. حدیث امام زمان عج احتجاج/ج۲/ص۳۲۳ ۲.سوره رعد آیه ۱۶
سحر بیست و پنجم🌙 قسمت بیست و پنجم : ای ‌کاش..... لَو أدرَکتُهُ لَخَدَمتُهُ أیّامَ حَیاتی و از آغاز خلقت تمام وجود کائنات پر بود از عشق رسیدن به شما قلب تمامی چشمه‌ها به یُمن وجودتان می‌جوشد و بیدهای مجنون مست از نجوای مناجاتتان در دست باد موی پریشان می‌کنند و نام شما پیش از آنکه حتی نور اجدادتان در کالبد بی‌جان دنیا دمیده شود حلال مشکلات بوده و هست و انبیاء مبعوث شدند تا یادآور فصل باشند و بشارتی باشند برای صعود زمین به سوی آسمان🌤 و آنان که حتی کمترین رنگی از آسمان داشتند در شوق طلب دیدار شما دریا دریا می‌گریستند😭 حتی آن زمانی که سالها مانده بود به قدم نهادن شما در جهان و ✨ وعده‌ای است شیرین و نزدیک که هر آن‌ کس طعم حلاوت آن را چشید بار شکر دنیا را زمین گذاشت و مست شربت عشق شد 💚همه‌عمر‌برندارم‌سر‌از‌این‌خمار‌مستی💚 💚که‌هنوز‌من‌نبودم‌که‌تو‌در‌دلم‌نشستی💚 و من همانم که در دل پر از خالی‌ام دنبال ردپایی از شما می‌گشتم🚶‍♂ تا آن‌جا به قلب خویش نگریستم و دیدم که در پشت دیواره‌های دلم گوهری نهفته است که نام شماست که بر آن حک گردیده😍 و من همان خسران زده‌ی همیشگی هستم که ذکر لبم این است که ای کاش تو را زودتر می‌شناختم ای کاش به تو خدمت میکردم ای‌کاش زودتر به آغوش پر از مهرت بازمی‌گشتم❤️ برگرفته از حدیث امام جعفر صادق ع الغیبه/نعمانی/ص۲۴۵
سحر بیست و ششم🌙 قسمت بیست و ششم : مهربان‌ترین..... الإِمامُ الأَنيسُ الرَّفيقُ وَالوالِدُ الشَّفيقُ وَالأَخُ الشَّقيقُ وَالاُمُّ البَرَّةُ بِالوَلَدِ الصَّغيرِ  رود است باران است🌧 چشمه حیات است که می‌جوشد از دل زمین خشکیده همدم است مرهم درد است💔 سنگ صبور است در دل شب‌هایی که قلبم از اندوه لبریز شده پدر است صاحب است و سرور💚 راهنماییست که دست پدرانه‌اش شانه‌ایست برای موهای آشفته‌ام همراه است رفیق است در مسیر🤚 و هدایتگریست به سوی مقصد عاشقی که برادرانه تو را یاری خواهد نمود بدون هیچ کاستی و نقصی مظهر رحمت خداست❤️ باغبان است برای باغچه پژمرده دنیا است😍 که طفل وجود مرا در آغوش می‌کشد در حالی که ترسید و خسته و نالان است🍂 و محتاج لقمه‌های محبت مادرانه اوست بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَری مایه برکت است سبب نزول روزی اهل زمین است و دلیل بارش باران رحمت و است✨ که هر صبح پلک‌های خویش را باز می‌کند و از خورشید نگاهش☀️ شرق و غرب عالم روشن می‌شود و من همان ماموم خطاکار حواس‌پرتی هستم که همیشه از کاروان عاشق‌ها جا مانده‌ام😔 یا در دل تاریکی بیابان گم شده‌ام💔 و هر بار او پیدایم می‌کرد و باز می‌گرداند و من همیشه بودم برای او 💔 در حالی که او می‌خواست ای مهربان‌ترین باز هم مثل همیشه محتاج توام🤲 درست مثل ماهی در اقیانوسی که احساس تشنگی می‌کند و هر چه می‌گذرد من تشنه‌تر می‌شوم به وجودت ای آبی‌ترین 🌊 برگرفته از ۱.حدیث امام رضا ع الکافی/ج۱/ص۲۰۰/ح۱ ۲.حدیث صاحب الزمان عج بحارالانوار/ج۲۳/ص۳۸
سحر بیست و هفتم🌙 قسمت بیست و هفتم: و ما آماده‌ایم....... وَ نُصرَتی مُعَدَّةٌ لَکُم وَ مَوَدَّتی خالِصةٌ لَکُم و که به وجود آمد❤️ عاشق برای رسیدن به معشوق خویش حاضر است از سر و جان نیز بگذرد و عجب متاع بی ارزشی است در برابر ساحت مقدس حضرت 🌹 أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ و آنان که برای یاری تو آماده‌اند از مقربان درگاه الهی هستند نه ترسی در دلشان است از خصم و نه غمی از جنس دنیا و تنها غرق در مهر تو هستند و چشم‌هایشان جای رد پای شماست😍 یا لَیتَنا کنا مَعَک و من بی سر و پا و از کاروان دل جا مانده تنها در بساطم اندکی حسرت دارم و مقداری بغض😭 و ذکری مدام که ای کاش من هم با شما بودم و من از اعماق وجودم از زیر خوارها آوار تلبارشده‌ی گناه اسم تو را فریاد می‌زنم و نام توست که سنگین کوه عصیان را از دوش من سبک می‌کند🏔 و من همین که همچنان مانده‌ام یعنی هنوز در دریای شما حل نشده‌ام💔 و هنوز خودم را می‌بینم یعنی هنوز میان من و شما است میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی از میان برخیز و من هنوز دلم قفل به زنجیر دنیاست⛓ و هنوز دستهایم گره نشده تا در دهان تو دشمنان شما کوبیده شود من عقب مانده‌ام از آنان که سربازان در رکاب شمایند🤚 یابن‌الحسن..... می‌خواهم برخیزم و زین پس در رکاب یاریتان باشم به مدد شما و به دعای شما می‌خواهم با تمام وجود به سویتان بیایم که تمام داستان‌های عالم📚 به شما ختم خواهد شد و ختم این داستان نماز جماعتی است که به امامت شما در صحن خواهیم خواند🤚 انشاءالله برگرفته از ۱.زیارت آل یاسین ۲.زیارت امام حسین ع
افطار بیست و هفتم✨ مَا قَطَعْتُ رَجائِى مِنْكَ وَمَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِى لِلْعَفْوِ عَنْكَ وَلَا خَرَجَ حُبُّكَ مِنْ قَلْبِى دفتر 📖 به صفحات آخر خود می‌رسد و داستان عاشقی هر چه به پایان خود نزدیک‌تر می‌شود تنها چیزی که برایم باقی می‌ماند حسرت است و بغض و اشک💔 اشک دوری و حسرت فراق دوباره و من شکی ندارم در آن که تو مرا همان دم که هلال ماه رحمت دمیده شد🌙 روی تمام اوراق گناهم نفت ریختی و سوزاندی انگار که اصلا پرونده ‌ای نبوده شتر دیدی ندیدی🐪 و حتی اگر مرا به زنجیر غذاب ببندی⛓ و مرا را رسوای خلق کنی من باز هم دخیلی که به ضریح رحمتت بسته‌ام را باز نخواهم کرد💚 و اگر از در خانه تو بروم کدام مامن که بتواند من بی پناه را پناه دهد؟ هیهات از آن که بدون تو بتوان به ساحل نجات رسید و نجات تویی و ساحل تویی و تمام وجودم از آن توست✨ و تنها به اندازه چند نفس به اندازه یک رویای شیرین کوتاه از مهلت مهمانی ما بر سر سفره باقیست💔😭 و من دلم‌ همچنان در افطار اول جامانده و هنوز باور ندارم که وقت خداحافظی است🤚 الهی در این چند نفس باقیمانده آن ده که آن به که بهترین حاجات رسیدن به ساحل آرامش اوست برگرفته از دعای ابوحمزه ثمالی
سحر بیست و هشتم🌙 قسمت بیست و هشتم : سلام....✋ السَّلاَمُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ السَّلاَمُ عَلَى شَمْسِ الظَّلاَمِ السَّلاَمُ عَلَى مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ بشارت زندگی است💫 پیک آرامش است برای آنان که ذهن‌شان پر از تشویش است و سفیر حیات است برای قلب‌هایی که از شدت سوز زمستان یخ زده‌اند❄️ و ☀️ پیامبر هدایت است در شب ظلمانی غفلت و نادانی🌑 و سلام بر او که در سرزمین دل تنها تک درخت بلندی است🌳 که شاخه‌هایش بر صورت آسمان چنگ می‌زند و از برکت خوشه خوشه انگور نور🍇 و سبد سبد سیب سرخ عشق🍎 وجود اوست ‌که بازار بهشت پر رونق است و سلام بر او که بهار اهل عالم است و نجات دهنده سیل‌زدگان خسران گناه🌊 و دم مسیحاست برای جسد در بستر مرگ عالم🥀 السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ.....💚 سلام بر مهدی سلام بر خورشید جهان آرا و بهار دلربا🌺 سلام بر عزیزترین کس عالم که ما به ظاهر مدعیان عاشق هنوز دنبال اوییم ولی تنها در گمگشتگی خویش بیشتر غوطه‌ور میشویم😔 نگاه کن تنها چند نفس مانده تا پایان بزم آسمان😭 و من بعد از این همه الهی العفو گفتن هنوز به نگاه او نرسیده‌ام و آنقدر این فاصله عمیق شده که حتی صدایم از ته چاه به گوش نمی‌رسد🗣 رفیق این رمضان هم تمام شد💔 اما بیا در این چند نفس باقیمانده با خود بیندیش که آیا واقعا او را می‌خواهی؟ آیا واقعا دلبسته او هستی یا دل در گرو دنیا داری؟ آیا واقعا نَظر ناظِر مهربان عالم هستی؟ بیندیش و بیندیشیم که گاهی از سالها سر به سجود بودن برتر است📿 برگرفته از زیارت امام عصر (عج)