زیارت نامهٔ شهدا 📖
🖇 دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـها را راهے کربلاے جبـهہها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "شــهـــداء" مےنشینیم...♥️
بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌱
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✨
#شادے_روح_شـهدا_صلوات
#سلامبهرفقایشهیدم 🍃🕊
🎙#استاد_فرحزاد
⁉️آیا میدانید بزرگترین گناه کبیره چیست
🔥بدترین گناه کبیره بدبین بودن به خداوند است
🔥 کسی که بگوید دیگر خدا من را نمیبخشد دیگر
این خدا دست من را نمیگیرد حاجت من را
برآورده نمیکند دیگر به من نگاه نمیکند
🔥این بدترین گناه کبیره است
🌼تلنگـــر
✍از خدا ایراد نگیر....
روزی عابدی سگی را دید که خیلی زشت بود ،گفت:چقدر این سگ زشت است وقتی این حرف را زد ،در روایت داریم که این سگ به قدرت الهی مقابل این آقا زانو زو و به زبان فصیح و بلیغ گفت: ای عابد ! اگر به خلقت کُن ایراد داری میتوانی مرا تغییر بدهی،بده.. مرا خدایی درست کرده که تو را درست کرده است یعنی شما به خدا ایراد میگیری!!!
در روایتی دیگر داریم یکی از همسران پیغمبر کوتاه قد بود ؛ آمد از جایی بگذرد همسر دیگرپیغمبر اشاره کرد : چقدر قد کوتاه و زشت است! پیغمبر خدا فرمودند : گناهی مرتکب شدی که با آب های دریا پاک نمیشود!! یعنی کفر میگویی!!
💥به خدا میگویی:چرا این را درست کردی ؟
چرا این را قد کوتاه آفریدی؟!
📚حجت الاسلام فرحزاد
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
مزرعه داری بود که زمینهای زراعی بزرگی
داشت و به تنهایی نمیتوانست کارهای
مزرعه را انجام دهد
تصمیم گرفت برای استخدام یک دستیار
اعلامیهای بدهد چون محل مزرعه در
منطقهای بود که طوفانهای زیادی در سال
باعث خرابی مزارع و انبارها میشد
افراد زیادی مایل به کار در آنجا نبودند
سرانجام روزی یک مرد میانسال لاغر
نزد مزرعه دار آمد
مزرعه دار از او پرسید آیا تاکنون
دستیار یک مزرعه دار بودهای؟
مرد جواب داد من میتوانم موقع وزیدن باد
بخوابم به رغم پاسخ عجیب مرد چون
مزرعه دار به یک دستیار احتیاج داشت
او را استخدام کرد
مرد به خوبی در مزرعه کار میکرد
و از صبح تا غروب تمام کارهای مزرعه را
انجام میداد و مزرعه دار از او راضی بود
سرانجام یک شب طوفان شروع شد
و صدای آن از دور به گوش میرسید
مزرعه دار از خواب پرید و فریاد کشید
طوفان در راه است فوراً به سراغ کارگرش
رفت و او را بیدار کرد و گفت بلند شو
طوفان میآید باید محصولات و وسایلمان
را خوب ببندیم و مهار کنیم تا باد آنها را
با خود نبرد
مرد همانطوری که در خواب بود گفت:
نه ارباب من که به شما گفته بودم
وقتی باد میوزد من میخوابم
مزرعه دار از این پاسخ عصبانی شد
و تصمیم گرفت فردا او را اخراج کند
سپس با عجله بیرون رفت تا خودش
کارها را انجام دهد
با کمال تعجب دید که تمامی محصولات
با تور و گونی پوشیده شده است
گاوها در اصطبل و مرغها در مرغدانی هستند
پشت همه درها محکم شده است
و وسائل کشاورزی در جای مطمئن
و دور از گزند طوفان هستند
مزرعه دار متوجه شد که دستیارش فکر
همه چیز را کرده و همه موارد ایمنی را
در نظر داشته بنابراین حق داشته که
موقع طوفان در آرامش باشد
وقتی انسان آمادگی لازم را داشته باشد
تا با مشکلات مواجه شود
از چیزی ترس نخواهد داشت
🍃🌷
﷽
بـارالـهـا 🕊⭐️
وعــده دادی 🕊⭐️
که شــب را بـرای🕊⭐️
آرامـش ما آفـریدی🕊⭐️
پـس آرامشـی ......🕊⭐️
از جـنس سـکـوت 🕊⭐️
پـروازِ فـرشـتگان 🕊⭐️
بـرای دوستـانم🕊⭐️
عـطا کـن......🕊⭐️
شـب بخیر🕊⭐️
#با_وضو_بخوابیـ