eitaa logo
کاروان دل
483 دنبال‌کننده
121 عکس
9 ویدیو
0 فایل
🔸کانال نوحه‌ها: ☑️ eitaa.com/nouheh 🔸کانال آثار: ☑️ eitaa.com/yusof_rahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔸ای بهار بی‌خزان🔸 ای بهشت جاودان، ای ملیکۀ جهان ای گل محمدی، ای بهار بی‌خزان بضعة النبوتی، حُجَةٌ علی الحُجَج اسم آسمانی‌ات، سُبحۀ فرشتگان طاهره،‌ مطهره، عالمه، معلمه وافیه، سماویه، حُرّه، حانیه، حَصان ای حبیبۀ خدا، ای عزیز مصطفی لایق تو کیست کیست؟ جز امیرمؤمنان هم بهشت مصطفاست، آن نگاه غرق مهر هم بهشت مرتضاست، آن نگاه مهربان وصله‌های چادرت، رشتۀ نجات خلق بوریای خانه‌ات، سرپناه آسمان ای سحابِ رحمت و مغفرت دعای تو سجده‌های روشنت، چلچراغ عرشیان ای قنوت مستجاب، آفتاب در حجاب هر طرف نشانه‌ای‌ست، از تو ماه بی‌نشان ای نماز ناتمام، ای قیام مستدام خطبۀ تو باشکوه، ندبۀ تو بی‌امان ای رضایت خدا، بسته بر رضایتت وصف قهر و مهر تو، وصف دوزخ و جنان آستان رحمتت، نور، روشنا، امید وسعت سخاوتت، بی‌کران و بی‌کران پر شده مشام شهر، از شمیم یاس تو از بهشت خانه‌ات، عطر «تنفقوا» وزان دست خالی آمده، سائلی غریب‌وار آن یتیم بی‌قرار، این اسیر نیمه‌جان در بهار لطف تو، «یطعمونَ» داده گل روزۀ سه روزه‌ات، بی‌نیاز از آب و نان نور و قدر و هل أتی، فجر و کوثر و ضحی لحظه لحظۀ تو را، آیه آیه ترجمان بیت‌های ما کجا؟ قدر و هل أتی کجا؟ برتر از گمان ما، ساحت تو همچنان در مدیح تو هنوز، واژه‌ها چه ابترند ای فراتر از سخن، ای رساتر از بیان ✍🏻 ☑️ @karavanedel ☑️ @Yusof_Rahimi
علیه‌السلام 🔸آینۀ محمد 🔸 سیلاب می‌شویم و به دریا نمی‌رسیم پرواز می‌کنیم و به بالا نمی‌رسیم این بال‌ها شبیه وبال‌اند، اَبترند وقتی به سیر عالم معنا نمی‌رسیم این چشم‌های خیس و تهی‌دست شاهدند بی‌تو به جلوه‌زار تماشا نمی‌رسیم تا بی‌کرانه‌های حضور الهی‌ات پر می‌کشیم روز و شب اما نمی‌رسیم باشد اگر تمام جهان زیر پایمان حتی به خاک پای تو مولا نمی‌رسیم این حرف‌ها نشانۀ تقصیر فهم ماست حیران شدن میان صفات تو سهم ماست دنیا تو را چگونه بفهمد؟ چه باوری! از مرز عقل‌های زمینی فراتری ای بی‌کرانه! نامتناهی‌ست وصف تو آیینۀ صفات الهی‌ست وصف تو مبهوت جلوه‌های جلالت کمیت‌ها کی می‌رسد به درک کمال تو بیت‌ها ای باشکوه! از تو سرودن سعادت است این شعرها بهانۀ عرض ارادت است هفت آسمان به درک حضورت نمی‌رسد خورشید تا کرانۀ نورت نمی‌رسد محراب را که عرصۀ معراج می‌کنی جبریل هم به گرد عبورت نمی‌رسد چشم مدینه محو سلوک دمادمت بوی بهشت می‌وزد از خاک مقدمت عمری کلیم طور تمنا شدیم و بعد دلتنگ چشم‌های مسیحا شدیم و بعد مثل نسیم در‌ به‌ در کوچه‌ها شدیم تا با شمیم احمدی‌ات آشنا شدیم ای مظهر فضایل پیغمبر خدا آیینۀ شمایل پیغمبر خدا شایستۀ سلام و تحیّات احمدی احیا کنندۀ کلمات محمدی نور علی و فاطمه در تار و پود توست شور حسین و حلم حسن در وجود توست قرآن همیشه آینۀ تو، انیس توست تفسیر بی‌کران معانی حدیث توست قلبش هزار چشمۀ نور و معارف است هرکس به آیه‌ای ز مقام تو عارف است روشن‌ترین ادلّۀ علمی‌ست سیره‌ات وقتی که حجّت‌اند به عالم عشیره‌ات هرکس که تا حضور تو راهی نمی‌شود، علمش به‌ جز زیان و تباهی نمی‌شود هر قطره که به محضر دریا نمی‌رسد سرچشمۀ علوم الهی نمی‌شود بی‌بهره است از تو و انفاس قدسی‌ات اندیشه‌ای که نامتناهی نمی‌شود جابر شدن، زُراره شدن با نگاه توست آقای من اگر تو نخواهی نمی‌شود فردوس دل اسیر خیال تو می‌شود آیینه محو حسن جمال تو می‌شود دریاب با نگاه رحیمت دل مرا وقتی که بی‌قرار وصال تو می‌شود یک شب به آسمان قنوتت ببر مرا تا بی‌کرانۀ ملکوتت ببر مرا سائل کنار ساحل لطفت چگونه است دستان با سخاوت دریا نمونه است من را که مبتلای خودت می‌کنی بس است اصلاً مرا گدای خودت می‌کنی بس است قلب مرا ز بند تعلق رها و بعد دلبستۀ خدای خودت می‌کنی بس است در خلوت نماز شبت مثل فاطمه شایستۀ دعای خودت می‌کنی بس است شب‌های جمعه سمت مدینه که می‌بری دلتنگ کربلای خودت می‌کنی بس است... ☑️ @karavanedel
علیه‌السلام 🔸تفسير أعطينا🔸 در ساحل جود خدا باران گرفته باران نور و رحمت و احسان گرفته می‌بارد انوار کرم از هر کرانه شب‌های دلگير زمين پايان گرفته از سوی جنت سورۀ ياسين رسيده خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته داده خدا ماهی به خورشيد رئوفش آرى دعای حضرت جانان گرفته نسل امامت می‌شود پاينده با او از برکتش دل‌های شيعه جان گرفته او می‌رسد جود و سخا معنا بگیرد در قلب عالم نور و رحمت پا بگیرد :: عالم همه قطره اگر دريا تو هستی کل خلائق عبد اگر مولا تو هستی فيض وجود توست رزق اهل دنيا باران جود عالم بالا تو هستی مانده‌ست ابتر، کيدِ بدخواهان شيعه روشن‌ترين تفسير أعطينا تو هستی مانند کوثر چشمۀ جاری نوری با اين حساب آیينۀ زهرا تو هستی ای که دل از بابا ربوده خنده‌هایت آرامش هر لحظۀ بابا تو هستی ابن الرضایی، تو کريم بن کريمی ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی :: چشمان تو خورشيد هر اهل يقينی‌ست چشمان تو جنت! نه جنت‌آفرينی‌ست با عشق تو قلبی نمی‌سوزد در آتش در هر نگاه روشنت خُلدِبرينی‌ست گويا گره خورده دلم با عرش اعلی هر رشته از مهر شما حبل‌المتينی‌ست من روزی هر ساله‌ام را از تو دارم چشمان من بر دست‌های نازنينی‌ست جود تو دارد جلوه‌های هل اَتایی مولا! شفيع ما به درگاه خدايی :: هر شب دل من سائل باب المراد است آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است آنجا که اميد و پناه آخر ماست آنجا که اوج هر توسل «يا جواد» است جز آستان تو پناهی که نداريم اين استغاثه با تمام اعتقاد است در مشهد خورشيد ايران هم که هستيم دل‌های ما پروانۀ باب الجواد است هر شب دل من در هوای کاظمين است در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است ✍🏻 ☑️ @karavanedel ☑️ @Yusof_Rahimi
علیه‌السلام 🔸عبادت عالم🔸 مولا برای از تو سرودن غزل کم است تلمیح و استعاره، مجاز و بدل کم است باید برای مدح تو قرآن ناب خواند شعر و خطابه، قصه و ضرب‌المثل کم است آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است شیرینی شکر که چه گویم، عسل کم است باید برای مدح تو از صبح بدر گفت هیجای نهروان و شکوه جمل کم است ای دست اقتدار خدا، فارس العرب! اصلا برای شأن تو تعبیر «یل» کم است شد شهره در میان عرب تک‌سواری‌ات آوازه‌های صاعقۀ ذوالفقاری‌ات ای آفتاب علم و یقین یا ابوتراب همواره در مدار تو دین یا ابوتراب صبح نگات شمس ضحی یا ابالحسن تار عبات حبل متین یا ابوتراب از ابتدای خلقت خود کسب فیض کرد در محضر تو روح الامین یا ابوتراب الطاف بی‌کران تو ای قبله‌گاه جود می‌بارد از یسار و یمین یا ابوتراب در رستخیز صبح قیامت برای ما عشق تو است حصن حصین یا ابوتراب با عطر و بوی هر نفست در مشام شهر جاری شده‌ست خُلدبرین یا ابوتراب چشمان روشن تو بهشت پیمبر است اصلاً سرشت تو ز سرشت پیمبر است تفسیر کن برای همه محکمات را اسرار ناب آیۀ صبر و صلات را مولای من تمام صفاتت الهی است آیینه‌ای تلألؤ انوار ذات را شرط حیات طیبه نور ولایت است از ما مگیر حضرت عشق این حیات را با نعمت ولایت تو از ازل، خدا بی‌شک گشوده بر همه باب نجات را یک لحظه در ولایت تو شک نمی‌کند هر کس شنیده زمزمۀ کائنات را تو آمدی کمی به زمین، آسمان دهی تا که تجلیات خدا را نشان دهی تسبیح انبیاء معظم علی علی‌ست نقش لب پیمبر خاتم علی علی‌ست رمز نجات حضرت موسی میان نیل فریاد استغاثۀ آدم علی علی‌ست رمز تقرب همۀ اهل کائنات آوای هر فرشته دمادم علی علی‌ست لبیک کعبه و حجر و مسجد الحرام زیباترین ترنم زمزم علی علی‌ست هر گوشه را که می‌نگرم ذکر خیر توست آقای من عبادت عالم علی علی‌ست تو آمدی و عزت توحید پا گرفت نور خدا زمین و زمان را فرا گرفت ☑️ @karavanedel
علیهاالسلام 🔸زخم سیب🔸 دارد به دل صلابت کوه شکیب را از لحظه‌ای که بوسه زده زخم سیب را هر چند دست‌بسته... رقم زد چه با شکوه در کربلا حماسهٔ أمن یجیب را با کاروان نیزه چهل منزل آمده این راه پر فراز بدون نشیب را کوبید صبح قافله بر طبل روزگار رسوایی اهالی شام فریب را با خطبه‌های ناله و اشکش غروب‌ها تفسیر کرد غربت «شیب الخضیب» را جانش رسید بر لبش از دست خیزران طاقت نداشت طعنهٔ تلخ رقیب را می‌ریخت عطر سیب نفس‌های خسته‌اش در جان باغ، وعدهٔ صبحی قریب را ☑️ @karavanedel
نگاهی کن به این چشمانِ مضطر هزار امید آوردم بر این در من و این اشک... یا باب الحوائج من و این آه... یا موسی بن جعفر #یوسف_رحیمی ☑️ @karavanedel
علیه‌السلام 🔸آرامش طوفانی🔸 خورشید هر شب می‌دمد از مشرق پیشانی‌ات وادی طور است این زمین یا خلوت عرفانی‌ات جز یاد حق در خلوتت راهی ندارد هیچکس وقتی که هستی هم‌قسم با سجدۀ طولانی‌ات هر بار یونس می‌شود مبهوت کظم غیظ تو چشمی ندیده یک‌دم از این قوم روگردانی‌ات هر کس اسیر سورۀ والشمسِ رویت می‌شود از قعر ظلمت می‌رسد تا ساحل نورانی‌ات عزم تو فولادی‌تر است از میله‌های این قفس هرگز ندیده دیدۀ فرعونیان حیرانی‌ات «یا رَبِّ خَلِّصنِی مِنَ السِّجن» از نگاهت می‌چکد اما همه در حیرت از آرامش طوفانی‌ات یعقوبی و دارد دلِ تنگت هوای یوسفت بوی مدینه می‌وزد از گریۀ پنهانی‌ات با بُشر حافی آمدم امشب به سوی طور تو آزاد آزاد است از بند جهان زندانی‌ات ✍🏻 ☑️ @karavanedel ☑️ @Yusof_Rahimi
هدایت شده از کاروان دل
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔸جان جهان🔸 جان‌بخش‌تر ندیده کسی از تبسمت جان جهان! فدای سلامٌ علیکمت آب حیات زمزمه‌های زلال توست جان می‌دهی به قلب بشر با ترنمت «اَسریٰ بِعَبدِهِ»... همه از لطف بندگی‌ست با دوست در «دَنَا فَتَدَلّیٰ» تکلمت دنیا سکوت کرد و حسین تو لب گشود از بوی سیب پر شده تکبیر هفتمت آه ای پدر به داد یتیمان خود برس! تلخ است این زمانه بدون تبسمت جان‌ها هنوز تشنۀ درک حضور توست تو حاضری و باز جهان می‌کند گمت ☑️ @karavanedel
🔸ماه عشاق🔸 ماه عشق است ماه عشّاق است ماه دل‌های مست و مشتاق است در میخانهٔ کرم شد باز الدخیل این حریمِ رزاق است ریزه‌خوارش فقط نه اهل زمین جرعه‌نوشش تمام آفاق است بی‌حساب است فضل این ساقی شب جود و سخا و انفاق است بین دل‌های بیدلان امشب با سر زلفِ یار میثاق است «قبره فی قلوب من والاه» حرمش قبله‌گاه عشّاق است ماه شعبان رسید! ماه سه ماه کربلا می‌رویم! بسم الله السلام ای پناه مُلک و مکان در یدِ قدرتت عنان جهان رفته قنداقه‌ات به عرش خدا تشنهٔ پای‌بوسی‌ات همگان در طوافت قیامتی شده است می‌رسد هر فرشته با هیجان پَر قنداقهٔ تو می‌بخشد پر و بالی به فطرس نگران از سرانگشت پاک مصطفوی جرعه جرعه بنوش شیرهٔ جان خواند جدّت «حسینُ منّی» را «وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان با تو جود و شجاعت نبوی‌ست ای شکوه حماسه‌های عیان در نمازت شبیه فاطمه‌ای بین میدان علی‌ست جلوه‌کنان چشم‌های تو مرز خوف و رجاست قَهر و مِهر تو آتش است و امان رحمت محض! یا ابا الأیتام! پدری کن برای عالمیان ای که آقایی تو بی‌حد است باز ما را به کربلا برسان شب جمعه شمیم سیب حرم منتشر می‌شود کران به کران روضه‌هایت بهشت اهل ولاست چشم ما چشمه‌های کوثر آن «وَ مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَی» اشک‌ها از غمت همیشه روان السلام ای شهید روز دهم السلام ای امام تشنه‌لبان تا ابد در فراز، پرچم توست خون سرخت همیشه در جَرَیان کربلای تو از ازل بوده‌‌ست مبدأ حرکت زمین و زمان شب سوم رسیده‌ای، ای ماه السلام علیکَ ثارالله السلام ای نگین عرش برین سروِ بالا بلند اُم بنین جذبه‌های نگاه هاشمی‌ات ماه را می‌کشد به سوی زمین عبد صالح! مُواسِیاً لله! پدر فضل! روح حق و یقین! به حضورت گشوده دست، فلک به قدوم تو سوده عرش، جبین وقت هوهوی ذوالفقار علی‌ست به روی مرکب حماسه نشین می‌شود با اشارهٔ‌ تو دو نیم هر کسی آید از یسار و یمین زینبت «إن یکاد» می‌خواند آسمان محو هیبت تو! ببین کاشف الکرب اهل‌بیت نبی! بازوان تواند حصن حصین ماه من! بازوی رشید تو را که برافراشته‌ست بیرق دین ـ زده بوسه علی به گریه چنان چیده از آن حسین بوسه چنین سائلان تو بی‌شمارند و ... گوشه چشمی به ما! بس است همین شب جود و کرامت و بذل است شب چارم شب اباالفضل است السلام ای حقیقت جاری روح تقوا و زهد و بیداری سید السّاجدینِ شهر رسول عبد مسکینِ حضرت باری روزهایت مجاهدت، ایثار نیمه‌شب‌هات بخشش و یاری در مناجاتت ای صحیفهٔ نور آیه آیه زبور می‌باری همه مجذوب ربّنای تواند محوِ این سِیْر و این سبک‌باری گوش کن این صدای داوود است که به شوق تو می‌شود قاری پا برهنه به حجّ که می‌آیی کعبه را هم به وجد می‌آری خطبه‌های تو تیغِ برّانند ثانی حیدری و کرّاری در مصاف تو سهم دشمن تو چیست غیر از مذلّت و خواری وارث عزت و سخای حسین ای که بعد از عمو، علمداری به محبان خود نظر فرما بیشتر موقع گرفتاری رو سیاهی من گذشت از حدّ تو برایم مگر کنی کاری در نماز شبت دعایم کن تو عزیزی تو آبروداری دلم از بند هر غم آزاد است شافع من امام سجاد است ☑️ @karavanedel
بعد از تو روزها شده بی‌رنگ مرتضی بی‌رنگ، بی‌قرار و بدآهنگ مرتضی پرواز ناگهانی‌ات ای همسفر... چه زود... جامانده این پرستوی دلتنگ مرتضی دیروز بود رفتی و احساس می‌کنم من دورم مانده‌ام دو سه فرسنگ مرتضی خون تو رنگ داده به هفت آسمان شهر حتی طلوع‌ها شده خون‌رنگ مرتضی هر روز در محاصرۀ اشک و حسرتم پس کی تمام می‌شود این جنگ مرتضی؟ سنگ صبور این همه تنهایی من است هر عصر پنج‌شنبه همین سنگ مرتضی #یوسف_رحیمی ☑️ @karavanedel
علیه‌السلام 🔸کریم السجایا🔸 سلامٌ علی آل یاسین و طاها سلامٌ علی آل خیر البرایا سلام خدا و سلام رسولش به ماهی که همتا ندارد به دنیا اگر در فضائل... جمیل الثنایا اگر در خصائل... کریم السجایا به صورت حمید است و محمود و احمد به سیرت علی است و عالی و اعلی به هنگامۀ کارزار است حیدر به هنگام ذکر و مناجات، زهرا حسین است در علم و حلم و سیادت شده عین عباس ساقی و سقا که ساقی عشق است و مرد شهادت که سقای آب حیات است و یحیی خوشا آن اذانی که باران فیضش کند خاک دل‌مُرده را باز اِحیا فدای نمازی که وقت قیامش سراسر شود دشت چشم تماشا فدای قنوتی که پرواز داده به افلاک دل‌های دردآشنا را فدای سجودی که با اشتیاقش به خاک حرم سجده آورده طوبی فدای سلامی که گفته‌ست پاسخ به صد شوق آن را نبی البرایا خوشا آن جوانی که در خلق و خویش شود سورۀ حُسن یوسف سراپا برای پدر چیست زیباتر از این؟ جوانش شود سرو خوش قد و بالا برای حسین است از این چه خوشتر؟ که هر جا سخن گفت با ماه لیلا، به غیر از سَمِعتُ به غیر از اَطَعتُ نیاورد آن ماه حرفی به لب‌ها ببینید در این بیابان، چه ماهی مهیا شده تا زند دل به دریا که دریادل است و به لب دارد اینک: ألَسنا علی الحق؟ ألَسنا؟ ألَسنا؟ چه سخت است از او چنین دل بریدن مگر تاب می‌آوَرَد قلب بابا بپرسید از چشم یعقوب، مردم! از این هست جانکاه‌تر؟ هست آیا؟ نگاه حسین است حرزی به جانش به لب‌های زینب خدایا خدایا به بازی گرفته چنان مرگ را او که شد مست از آن رزم، شمشیر حتی گرفته‌ست در دست خود ذوالفقاری که برخاسته بانگ لا سیف الا... چه شوری‌ست در سر، چه شوقی‌ست در دل شگفتا از این جان‌فشانی شگفتا شهادت شده مست چشمان مستش که مشتاق‌تر پر گشوده‌ست حالا برای تماشای صبح نگاهش دل قدسیان است غرق تمنا ملائک همه صف به صف در طوافش بهشت است دلتنگ آن ماه‌سیما ببین کیست آغوش وا کرده سویش؟ ببین کیست کوثر به دست آمد اینجا؟ به بعثت رسیده مگر مصطفایی؟ و یا رفته تا آسمان‌ها مسیحا؟ ذبیح است سوی منا پر گشوده؟ و یا این بیابان شده طور سینا؟ رسیده‌ست دیگر زمان عروجش شنیده‌ست از سوی حق «ارجعی» را زبان لال مانده به توصیف ذاتش همان ذات ممسوس در ذات یکتا سلامٌ علی اهل بیت النبوه سلامٌ علی آل یاسین و طاها ☑️ @karavanedel
به شیوه‌ی غزل اما سپید می‌آید صدای جوشش شعری جدید می‌آید چه آتشی غم عشق تو زیرِ سر دارد که باغ شعرِ تر از آن پدید می‌آید نفس نفس به امید تو عمر می‌گذرد امید می‌رود آری، امید می‌آید برای دردودل تو مفید نیست کسی وگرنه نامه برای مفید می‌آید مردّدم که تو با عید می‌رسی از راه و یا به یُمن قدوم تو عید می‌آید کلیدداری کعبه نشانه‌ی حق نیست کسی‌ست حق که در آن بی‌کلید می‌آید و حاجیان همه یک روز صبح می‌گویند: چقدر بر تن کعبه سفید می‌آید 📗 کتاب ارزشمند «از دوشنبه تا جمعه» را از دست ندهید. سروده‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷ برادر عزیزم آقای حسن بیاتانی. 📚 نمایشگاه کتاب تهران، راهرو ۱۵، غرفه ۷ «کتاب فردا». ☑️ @karavanedel