امروز روز ماست، برخیز!
امروز وقت یاری ماست
برخیز! چشم مردِ میدان
حالا به میدانداری ماست
از ما چه میماند پس از ما
جز عشق، جز شور و حماسه؟
شرح تمام عاشقیهاست
در این حضور ما خلاصه
یک روز هنگام جهاد و
یک روز هنگام نبرد است
هر کس که باشد مرد میدان
هرجا که باشد مرد مرد است
وقت ستیزِ ماست امروز
با هر دروغ و ناامیدی
آمیخته هر برگۀ رأی
با جوهر خون شهیدی
وقت حضور ماست امروز
امروز، روز انتخاب است
امروز جشن همدلیها
امروز جشن انقلاب است
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
شرح دلتنگی...
عمری گذشت و کوچه کوچه دربدر بودم
آوارهای از بادها آوارهتر بودم
یک عمر مثل یک غریبه زندگی کردم
از بسکه از حال دل خود بیخبر بودم
هر شب من و دلواپسی، هر شب من و حسرت
تا صبح در تنهایی خود غوطهور بودم
دل بستم این دلبستگی بیچارهام کرده
با اینکه در دنیا فقط یک رهگذر بودم
ناگاه وقت رفتن است و آه دلتنگم
ای کاش گاهی هم به یاد این سفر بودم
چشم انتظاری ماند و من، تا آخر این راه
یک عمر از حال عزیزم بیخبر بودم...
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
اَللّٰهُمَّ يَا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ...
الهی با نگاهی جلوه دادی صبحگاهان را
و بخشیدی به چشمان جهان خورشید تابان را
شب تاریک دنیا را چراغان کرده آیاتت
میان آسمان آویختی ماه فروزان را
برای ما فرستادی چنان نورٌ علی نوری
که روشن کرده شام تیره و تاریک انسان را
زمین گهوارۀ امنیست در دستان پر مهرت
به ما بخشیدهای یکجا امان و امن و ایمان را
در آشوب و تلاطمها به دستان تو دلگرمم
ندارد این پر و بال شکسته تاب طوفان را
شبیه تو ندیدم مهربانی در همه عالم
در آغوشت بگیر این بار هم عبد هراسان را
نگیر از من نگاهت را نگاه مهربانت را
که با جان و دلم حس میکنم این مهر پنهان را
الهی «تُخرِجُ الحیَّ مِنَ المَیّت» که میخوانم
خبر دارم دلم مردهست امشب زنده کن آن را
گمانم نیست برگردانی از سرچشمۀ لطفت
خدایا بندهای حیران و سرگردان و عطشان را
به حق کاشف الکرب حسین، ای کاشف غمها
بگیر این دستهای سرد، این دستان لرزان را
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
#امام_علی علیهالسلام
#دوبیتی
🔸نان و نمک🔸
غمش هر ديده را خونبار میکرد
اگر ياد از در و ديوار میکرد
براى خاطر زخم دلش بود
که با نان و نمک افطار میکرد
::
اسير رنج و غربت بود يک عمر
دلش لبريز حسرت بود يک عمر
على حاجتروا شد امشب ای تيغ
که بیتاب شهادت بود يک عمر
::
دل عالم از اندوهت لبالب
نگاهی کن به بیتابی زينب
تمام شهر دلتنگ است مولا!
بخوان مولایَ يا مولای امشب
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
دل من! در هوای مولا باش
یار بیادعای مولا باش
گر نشد یاورش شوی همه عمر
گاه گاهی برای مولا باش
به گدایی تو هر کجا رفتی
یک سحر هم گدای مولا باش
دست من! دستگیر مردم باش
پینهٔ دستهای مولا باش
پهن کن سفرهای برای یتیم
مستمند دعای مولا باش
پا به پایش اگر نشد بروی
لاأقل ردپای مولا باش
جان من! تا که در بدن هستی
باش اما فدای مولا باش
ای نَفَس! میروی به سینه برو
چون برآیی صدای مولا باش
ای قلم! با مُرکّبی از خون
راوی کربلای مولا باش
از غروبِ غریبِ غزّه بگو
شیعهٔ زخمهای مولا باش
خار در چشمهای مولا بود
چشم من! در عزای مولا باش...
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
#امام_علی علیهالسلام
#چارپاره
🔸شهر عبرتها🔸
با من این شهر را تماشا کن
شهر بُهت است، شهر عبرتها
کوچههایش غریب و رازآلود
دارد این کوچهها حکایتها
فصل اندوهگینی از تاریخ
بین این کوچهها رقم خورده
چه قرار و مدارهایی که
چون در خانهها به هم خورده
در هر خانه را که میکوبی
با تو رازی نهفته میگوید
در هر خانه را که بگشایی
حرفهایی نگفته میگوید:
کوچهها گرم رفت و آمد بود
غرق در رفت و آمدی مرموز
بوی فتنه به گوش میآمد
که به چهره نقاب داشت هنوز
گوش این شهر پر شد از پچپچ؟
یا صدای چکاچک شمشیر؟
زخمهایی عمیق زد دشمن
زخمی از جنس فتنه و تزویر
لشکر مخفی شیاطین داشت
شهر را از دروغ پر میکرد
نیزههای فریب و فتنهگری
عزم این شهر را ترور میکرد
بگذر از کوچههای سرگردان
حال این کوچهها دگرگون است
سوی مسجد شتاب کن، انگار
دل تنگش هنوز پر خون است
دیده با چشم خود، مجاهدها
یک به یک لب به شکوه وا کردند
باز یاران همدل دیروز
غُر زدند و گلایهها کردند:
این یکی گفت: فصل رفتن نیست!
فصل کِشت است، فصل محصول است
فصل بازار و کسب و کار، آخر
ترک شهر و دیار معقول است؟
آن یکی گفت: خستهایم از جنگ
آه دیگر نبرد کافی نیست؟
آن همه دوری از زن و فرزند
آن همه رنج و درد کافی نیست؟
حرفها بوی بیوفایی داشت
هر کس آنجا بهانهای آورد
عاقبت شام، زهر خود را ریخت
عاقبت کوفه کار خود را کرد
جَبَلُ الصّبر لب به شِکوه گشود
داغ دل بود یا گدازۀ درد؟
داشت از هُرم درد دلهایش
مسجد کوفه نالهها میکرد
آه ای مردم نمکنشناس!
چه به روز دل من آوردید؟
اُف به عهد شما ریاکاران
که دلم را همیشه خون کردید
چه شده دشمنانتان در شام
اینچنین همدلاند و همپیمان
چه شد ای قوم، وقت یاری حق
دلپریشان شُدید و نافرمان؟
منبر از داغ او پریشان بود
ماند محراب و چشم خونبارش
در و دیوار هم به خود لرزید
تا به گوش آمد أینَ عمارش
چقَدَر خطبه خواند با دلِ خون
چقَدَر شِکوه کرد با دلِ تنگ
دل آن شهر مرده بود اما
«نرود میخ آهنین در سنگ»
أینَ عمار؟ نیست در کوفه
مرد صبر و بصیرت و تبیین
أینَ مالک؟ هنوز هم تازهست
داغ قرآن ناطق و صفین
نکند باز در همین کوفه
فتنه برپا کنند بدعهدان
در شب تار و تیرۀ این شهر
ماه سرنیزهها شود قرآن
با من این شهر را تماشا کن
گاه تاریخ میشود تکرار
شهر رنگ و درنگ و عبرتهاست
کوفه، باقیست یا اُولِی الاَبصار
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔸شب آخر🔸
پیچیده شمیم گل پرپر شب آخر
حرف سفر و داغ مکرر، شب آخر
اشکی که شده نذر غم فاطمه سیسال
انگار شده چندبرابر شب آخر
انگار همین چند شب پیش شبانه...
آمد چه به روز دل حیدر شب آخر
حالا شب وصل است ولی با سر خونین
شرمنده نماندهست ز کوثر شب آخر
با اشک غریبانهٔ خود گفت سخنها
از بیکسی آل پیمبر شب آخر
از کربوبلا گفت و حکایات غریبش
از داغ برادر به برادر، شب آخر
گویا خبر آورده نسیم از دل صحرا
پیچیده شمیم گل پرپر شب آخر
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
💠 امام سجاد (علیهالسلام)
اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا شَهْرَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ، وَ یا عِیدَ أَوْلِیائِهِ...
السَّلَامُ عَلَیكَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً
درود بر تو اى بزرگترین ماه خدا، و اى عید دوستان خدا...
درود بر تو ای همنشینی که چون پدید آید، احترامش بزرگ است و چون ناپدید شود فقدانش دردناک باشد.
📗 صحیفهٔ سجادیه، دعای۴۵
🔸خانۀ دوست🔸
بهترین فصل دعا بود نمیدانستم
مرغ آمین همه جا بود نمیدانستم
یا كریم دل من سی شب و سی روز تمام
در قفس بود و رها بود نمیدانستم
«ندهد فرصت گفتار به محتاج، کریم»
لطف، بیچون و چرا بود نمیدانستم
عابر كوچه دلتنگی و حیرت بودیم
خانۀ دوست كجا بود؟ نمیدانستم
و خدا را به علی! باز قسم خواهم داد
صحبت از عشق خدا بود نمیدانستم
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
تا بوده و هست درد و غم باشد، آه
داغی به دل اهل کرم باشد، آه
ای شهر مدينه! بیوفايی تا کی؟
کی ديده «کريم» بیحرم باشد، آه
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
هدایت شده از کاروان دل
#امام_صادق علیهالسلام
#چارپاره
🔸صبح صادق🔸
کوچههای مدينه تا لبریز
از شمیم محمّدی شده است
به تن شهر باز گشته حيات
غرق در رفت و آمدی شده است
دم به دم با دم مسيحایی
منتشر میکنی حقايق را
به ديار مدينه میبخشد
چشمهای تو صبح صادق را
با شکوه تو تا هزاران سال
سرفراز است رايت شيعه
که به قالَ الامامُ صادقها
زنده مانده هويّت شيعه
لحظه لحظه زُرارهپرور بود
يابنطاها! نبوغ چشمانت
شده صدها مفضّل و جابر
ريزهخوار فروغ چشمانت
در عروج الهیات هر دم
جان تو شوق بندگی دارد
نيمۀ شب قنوت دستانت
درس عشق و پرندگی دارد
يک شب بیقرار و بارانی
که تو بودی انيس سجاده
از غم تو فراتِ خون میشد
زمزم چشم خيس سجاده
آن شبی که در آتش کينه
باغ ياس و شقايقت میسوخت
هيزم و تازيانه آوردند
چقَدَر قلب عاشقت میسوخت
قلب تو مثل اين حسينيهها
شب جمعه هميشه هيأت داشت
داغ هفتاد و دو گل پرپر
در دو چشم ترت اقامت داشت
گريه بر داغ سيدالشهدا
شده بود افضلالعباداتت
وقت روضه دل تو زائر بود
گوشۀ قتلگاه ميقاتت
مجلست روضهخوان نمیخواهد
در حضورت اشارهای کافیست
تا شود حجرۀ تو کربوبلا
گريۀ شيرخوارهای کافیست
آن شبی که سه مرتبه آمد
خاتمالانبيا به ياری تو
از غروب غريب عاشورا
ياد میکرد اشک جاری تو
ديگر از کاروان عاشورا
چشم در خون نشستهای مانده
تکيهگاهی به غير غربت نيست
آه نيزهشکستهای مانده
يک نگاهش به غربت زينب
يک نگاهش به سوى جانان است
لحظههای تلاطم عرش و
لحظههای عروج قرآن است
ضربۀ تيغها رقم میزد
غرق خون، اعظم مصائب را
«أمْ حَسِبتَ...» به روى نی بردند
سر گلگون نجم ثاقب را...
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#غزل
🔸خواهر خورشید🔸
قدم قدم به حضورت چکیده اشک مدامم
منم که شوق سراسر برای عرض سلامم
برای اذن زیارت پر از تلاطم اشکم
برای عرض ارادت چه الکن است کلامم
چنان غبار رسیدم به خاکبوسی دریا
مرددم که خودم را در این حرم چه بنامم
سلام میدهم از هر کجای شهر به سویت
که با سلام تو آغاز گشته صبحم و شامم
سلام بر تو! جگرگوشهٔ عزیز پیمبر!
سلام زهرهٔ زهرا، سلام ماه تمامم
سلام دختر باران! سلام کوثر قرآن!
سلام خواهر خورشید! نور چشم امامم!
چه عطر و بوی ملیحیست در بهشت تو بانو
رسیده رایحهٔ مشهدالرضا به مشامم
چه آرزوی قشنگیست من شهید تو باشم
چه آرزوی قشنگیست اینکه حُسن ختامم...
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
هدایت شده از یوسف رحیمی
📗 حسن یوسف
✍🏻 گزیده اشعار یوسف رحیمی
📖 به انتخاب:
آقایان سیدمحمدجواد شرافت و حسن بیاتانی
📝 با مقدمه:
استاد سیدمهدی حسینی رکنآبادی
📎 لینک خرید اینترنتی از نمایشگاه کتاب
☑️ @Yusof_Rahimi