#شعر_عاشورایی
#خروج_کاروان_از_مکه
#دوبیتی
🔸ز جسم کعبه جان رفت🔸
مسلمان نه! بگو دنیا پرستند
که در بین حرم حُرمت شکستند
به قصد خونت ای خون خداوند
همه زیر عبا شمشیر بستند
چه شامی سیرت و کوفی مراماند
که در مکه به فکر انتقاماند
طواف کعبه تنها یک بهانهست
ببین که تشنهٔ خون اماماند
به غیر از حب دنیا در میان نیست
که در این مردم از غیرت نشان نیست
همه در این حرم آسوده خاطر
ولی جان حسینم در امان نیست
خروش نالهها تا آسمان رفت
در اوج غربت آخر کاروان رفت
غریبانه در آن تاریکی شب
خداوندا ز جسم کعبه جان رفت
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#شعر_عاشورایی
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#غزل
🔸کوچههای غربت🔸
شانههای زخمیاش را هیچكس باور نداشت
بار غربت را كسی از روی دوشش برنداشت
در نگاهش كوفهكوفه غربت و دلواپسی
عابر دلخسته جز تنهاییاش یاور نداشت
بامهای خانههای مردم بیعتفروش
وقت استقبال از او جز سنگ و خاكستر نداشت
میچكید از مشکهاشان جرعهجرعه تشنگی
نخلهاشان میوهای جز نیزه و خنجر نداشت
سنگها کی در پی شَقّ القمر بودند؟ آه
نسبتی نزدیک اگر این ماه با حیدر نداشت
روی گلگون و لب پر خون و چشمان كبود
سرگذشتی بین نامردان از این بهتر نداشت
سر سپردن در مسیر سربلندی سیرهاش
جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#مناجات
#غزل
💠 الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطائه مانع ...
من را همیشه خواندی و نشناختم تو را
از غصهها رهاندی و نشناختم تو را
این بندۀ اسیر، اسیرِ گناه را
از کوی خود نراندی و نشناختم تو را
بییاد تو گذشت جوانی من ولی
با من همیشه ماندی و نشناختم تو را
بر خوان رحمت و کرمت، خوان رأفتت
عمری مرا نشاندی و نشناختم تو را
شبهای جمعه تو نمک اشک و روضه را
بر جان من چشاندی و نشناختم تو را
با رأفت و بزرگی و آقاییات مرا
تا کربلا رساندی و نشناختم تو را
#یوسف_رحیمی
☑️@karavanedel
هدایت شده از حرم حضرت فاطمه معصومه س
#ارادت
هر دم از آسمان ضريح مطهرت
عطر مزار مادر سادات مي رسد
السلام علیک یا فاطمه المعصومه
کانال حرم حضرت معصومه(س)
eitaa.com/joinchat/1276641282C95bc79b98b
#امام_علی علیهالسلام
#ترکیب_بند
🔸با تو تکلیف عشق روشن شد🔸
من همان زائری که میدانی
بیقرار از تب پریشانی
عابر کوچههای دلتنگی
خسته از روزهای حیرانی
مردی از خانوادۀ سلمان
عاشقی از تبار ایرانی
تشنۀ یک نگاه دلجویت
تشنۀ آن شراب روحانی
در نگاهم عریضهای دارم
که تو آن را نگفته میخوانی
ذرهای هستم آفتابم کن
خاک راه ابوترابم کن
از نگاهت حیات میریزد
سرّ صبر و صلات میریزد
از تجلی روشن ذاتت
جلوه جلوه صفات میریزد
دستگیر همیشۀ عالم
از رکوعت زکات میریزد
از کراماتِ دست تو رزقِ
همۀ کائنات میریزد
لب اگر واکنی زمین و زمان
هستیاش را به پات میریزد
تشنۀ خاک بوسی نجفم
خاک راهت برات میریزد
همۀ عمر در پناه توام
شیعۀ مذهب نگاه توام
نَفْس و روح و روان پیغمبر
ماه هفت آسمان پیغمبر
با تو تکلیف عشق روشن شد
آفتاب جهان پیغمبر
تار موی تو عروة الوثقی
به تو بستهست جان پیغمبر
ساقی کوثر رسول الله!
پدر خاندان پیغمبر
کوثر وصف تو شنیدن داشت
دم به دم از زبان پیغمبر:
«اَنتَ خَیرُ البَشَر» علی جانم
«مَن اَبَی قَد کَفَر» علی جانم
کعبه و زمزم و صفا حیدر
مروه و مشعر و منا حیدر
قبلۀ مسجد الحرام علی
صاحب خانۀ خدا حیدر
شور اعجاز لیلة الاسری
روشنی شب حرا حیدر
اولین یاور رسول الله
هستی ختم الانبیا حیدر
السلام علیک یا مولا
السلام علیک یا حیدر
یثرب و کاظمین و سامرّا
نجف و طوس و کربلا حیدر
آیه آیه حقیقت جاری
کوثر و قدر و هل أتی حیدر
معنی روشن کتابُ الله!
ای صراطُ السَّعادَه! بابُ الله!
روشنای عبادت زهرا
قامت تو قیامت زهرا
بود روز غدیر خم بیشک
بهترین روز حضرت زهرا
دیدنی بود در حمایت تو
آن همه استقامت زهرا
گفت مختص شیعیان علیست
روز محشر شفاعت زهرا
شور لبخند توست یا زهرا
ذکر سربند توست یا زهرا
تو همان کوثر کثیری که
با حق آنقدر هم مسیری که
رستگاری ما فقط با توست
و تویی بهترین امیری که
هل أتی شرحی از کرامت توست
من همانم همان اسیری که
به نگاهت پناه آورده
و تو مولای دستگیری که
دست من را رها نخواهی کرد
آری آنقدر سر به زیری که
باور تو برای ما سخت است
تو همانی همان دلیری که
ضربههایش به روز بدر و حنین
اَفضَلٌ مِن عِبادَةِ الثَّقَلَین
دشمنت گرچه بیعدد باشد
در مسیر تو هر که سد باشد
رشحۀ ذوالفقار تو کافیست
گرچه عَمر بن عبدود باشد
اسدالله غالب میدان!
شوکت تو الی الأبد باشد
ساحت حیدری چشمانت
دور از هر چه چشم بد باشد
تا همیشه امیر ما یکتاست
آنچنان که خدا أحد باشد
پهلوانی که همردیفت نیست
هیچ جنگآوری حریفت نیست
جز ولای تو ائتلافی نیست
نور مطلق که اختلافی نیست
بیولای تو مذهب و آیین
به خدا جز خیال بافی نیست
پیرهن چاک عشق تو کعبهست
بیشما قبله و مطافی نیست
عالمی بیقرار رجعت توست
آه شصت و سه سال کافی نیست
وقت مدح شما قلم لال است
ورنه تقصیر این قوافی نیست
شعرهایم اگر چه ناچیز است
دلم از عشق دوست لبریز است
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از شعر هیأت
#شعر_عاشورایی
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#غزل
🔹مردم بیعتفروش🔹
شانههای زخمیاش را هیچكس باور نداشت
بار غربت را كسی از روی دوشش برنداشت
در نگاهش كوفهكوفه غربت و دلواپسی
عابر دلخسته جز تنهاییاش یاور نداشت
بامهای خانههای مردم بیعتفروش
وقت استقبال از او جز سنگ و خاكستر نداشت
میچكید از مشکهاشان جرعهجرعه تشنگی
نخلهاشان میوهای جز نیزه و خنجر نداشت
سنگها کی در پی شَقّ القمر بودند؟ آه
نسبتی نزدیک اگر این ماه با حیدر نداشت
روی گلگون و لب پر خون و چشمان كبود
سرگذشتی بین نامردان از این بهتر نداشت
سر سپردن در مسیر سربلندی سیرهاش
جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت
📝 #یوسف_رحیمی
📗 #حسن_یوسف
✅ @ShereHeyat
#ورود_کاروان_به_کربلا
#دوبیتی
🔸بوی فراق🔸
هزاران درد و داغ آورده با خود
خزانی را به باغ آورده با خود
نسيم از هر سوی صحرا که آمد
فقط بوی فراق آورده با خود
دل آشفته ام دريای خون است
نگاهم از غم تو لالهگون است
بگو با من چرا ذکر تو امروز
فقط «اِنّا اِليهِ راجِعُون» است
تمام دشت را گشتم هراسان
پريشانتر شد اين قلب پريشان
چه سِرّی دارد اين گودال، آخر
که میلرزد دلم با ديدن آن
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#غزل
🔸شبیه مادر...🔸
با سر رسیدهای! بگو از پیکری كه نیست
از مصحف ورقورق و پرپری كه نیست
سر مینهم به سردی این خاکها... کجاست
دستان مهربان و نوازشگری که نیست؟
باید برای شستن گلزخمهای تو
باشد زلال زمزمی و کوثری که نیست
قاری تشنه! تشت طلا و تنور نه!
شایسته بود شأن تو را منبری که نیست
آزاد شد شریعه همان عصر واقعه
یادش بهخیر ساقی آبآوری که نیست
تشخیص چشمهای تو در این شب کبود
میخواست روشنایی چشم تری که نیست
دستی کشید عمه به این پلکها و گفت:
حالا شدی شبیه همان مادری که نیست
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#شعر_عاشورایی
#زهیر_بن_قین علیهالسلام
#شهیدان_کربلا
#غزل
🔹شوق شهادت🔹
یکباره از تعلق دنیا رها شدی
خاک تو پاک بود و چنین کیمیا شدی
در تو طلوع کرده یقین دوبارهای
از جنس نور بودی و محو خدا شدی
از بس که غرق چشمهٔ مهتاب شد دلت
دیدم تو را که قبلهٔ آئینهها شدی
حق را چه عاشقانه اجابت نمودهای
تو سربلند عرصهٔ قالوا بلی شدی
در چشمهات شوق شهادت چه دیدنیست
آئینهدار حضرت خون خدا شدی
یک مرتبه برای تو کم بود یا زهیر
هر چند با تمام وجودت فدا شدی
هرگز نخواستی بدن تو کفن شود
وقتی شهید بیکفن نینوا شدی
حتی سر تو از سر مولا جدا نشد
تا شام و کوفه همسفر نیزهها شدی
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel