وارد‌میدان‌ڪہ‌شد.. گفتند‌پیامبر‌بہ‌جنگ‌ما‌آمده..(:"

شروع‌ڪرد‌رجز‌خوندن انا‌علۍ‌بن‌الحسین‌ابن‌العلے من‌پسر‌حسین‌پسر‌علی‌هستم💔

وقتی‌شروع‌بہ‌رجز‌خواندن‌ڪرد گفتند‌انگار‌علیست😭

اسم‌علی‌علیہ‌سلام‌رو‌ڪہ‌شنیدن هار‌شدن یکی‌وسط‌لشڪر‌داد‌زد #هرڪۍ‌از‌علۍ‌عقده‌داره‌حالا‌وقت‌زدنہ😭 چند‌نفراومدن‌نیزه‌هارو‌فرو‌ڪردن‌تو‌پہلوی‌شبہ‌پیامبر

#حسین‌داشت‌میدید💔

دوباره‌قصہ‌ے‌پہلو‌خدا‌بخیر‌ڪند.. #یازهرا💔

علی‌اکبرو‌کشیدن‌پایین خون‌جلوی‌چشمای‌اسب‌علی‌اڪبر‌علیہ‌ سلاموگرفتہ‌بود‌ اشتباه‌رفت‌وسط‌لشڪر‌رشمن💔

فَقَطَعُوهُ‌بسُیوفَهُم‌اِرْباً‌اِرْبا!

‌اِرْباً‌اِرْبا میدونۍ‌یعنۍ‌چی؟؟ یعنی‌تڪہ‌تڪہ‌شدن💔 یعنی#علی‌اڪبر‌شد‌علۍ‌اڪبر‌ها

عقده‌‌های‌علی‌‌را‌سر‌علی‌خالۍ‌ڪردند(:"

زمانیکہ‌ارباب‌خواستن‌بیان‌بالا‌سر‌علۍ‌ اڪبر‌علیہ‌سلام اونقدر‌هول‌بودن رڪاب‌اسبو‌گم‌ڪردن‌و‌از‌رو‌مرڪب‌افتادن😭

تا‌حالا‌ڪربلا‌رفتۍ؟ اگہ‌رفتی‌باید‌دیده‌باشی‌فاصلہ‌بین‌خیمہ‌و‌ محل‌شہادت‌علی‌اڪبر‌علیہ‌سلام خواستم‌بگم‌ارباب‌تمام‌این‌راهو‌هۍ‌ میخورد‌زمین‌‌تا‌بہ‌علی‌برسہ💔