✿ دستتو ببر بالا و از ته قلبت شكرگزارى كن که از قدیم گفتن. شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
با تمام وجودت از نعمتايى كه خدا بهت داده استفاده كن. تو خيلى خيلى خوشبختى، غر نزن، ناشكرى نكن.
❣️ﺧﺪﺍﯾﺎ!
ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﺸﮑﺮ!
ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﺗﻔﮑﺮ!
ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺗﺬﮐﺮ!
ﮐﻪ:
ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﻧﻌﻤﺖ!
ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺣﮑﻤﺖ!
ﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺕ ﻋﺒﺮﺕ ﺍﺳﺖ!
@karbalaei021
✍روزی موسی به پیشگاه خداوند عرضه داشت: خدایا امروز من را به برخی اسرار و امور نهفته آگاه کن!
خداوند خطاب به او فرمود: به کنار چشمه برو،خود را در میان گیاهان مخفی کن و نگاه کن چه حوادثی در آنجا رخ می دهد!
موسی این کار را کرد و به نظاره ی چشمه پرداخت.در همان لحظه سواری به کنار آب آمد ،لباس خود را در آورد و آب تنی کرد و سپس لباس بر تن کرد و رفت.اما کیسه ی پول های خود را جا گذاشت.
کودکی کنار چشمه آمد و کیسه ی پول را برداشت و رفت.موسی شاهد بود که در همان لحظه کوری به کنار چشمه آمد و آنجا نشست.در همین لحظه سوار به دنبال کیسه ی خود بازگشت و چون کیسه را نیافت،از کور پرسید:آیا تو کیسه ی پول مرا ندیدی؟
کور که از هیچ چیز اطلاع نداشت ،اظهار بی خبری کرد.
سوار،باچند ضربه،کور را از پا در آورد و او را کشت و گریخت.
موسی بعد از این واقعه عرض کرد: خدایا!این چه حادثه ای بود که به من نشان دادی؟حکمت هرچی بود این گونه بود که فرد بی گناه کشته شد!!!
خداوند فرمود:ای موسی!پدر این کودک مدت ها نزد مرد اسب سوار، کار کرده بود و دقیقا آنچه در کیسه بود،حق او بود که مرد اسب سوار از پرداخت آن خودداری کرده بود.اینک کودک وارث پدر است که از این راه به حق خود رسید.اما آن کور که تو دیدی در جوانی پدر آن سوار کار را به قتل رسانده بود و اکنون با حکمت و عدالت به سزای عمل خود رسید
نتیجه گیری:به حکمت حضرت حق ایمان داشته باشیم و اوست که از هر اتفاقی آگاه و خبیر است و کارهای خود را به او واگذار کنیم و دل به حکمتش بسپاریم و به راستی که خداوند بسیار عادل است.
@karbalaei021
📚حکایت مرد یهودی و بد سلام کردن
مردی یهودی بر پیغمبر( گذشت و بجای «سلامعلیک» گفت «سامعلیک» یعنی مرگ بر تو. پیغمبر نیز در پاسخ فرمود: «علیک» یعنی بر تو. اصحاب عرض کردند به شما توهین کرد.
پیغمبر فرمود: همان جواب او را کفایت است و بیشتر لازم نیست. سپس فرمود امروز ماری سیاه از قفا او را خواهد کشت. یهودی به صحرا رفت با پُشتهای هیزم بازگشت.رسولخدا( فرمود: پشته را به زمین نه! چون چنین کرد ماری سیاه در میان هیزمهای او چنبره زده بود.
رسولخدافرمود ای یهودی امروز چه کار نیکی کردی که خدا این مار را بر تو مسلط نساخت؟ گفت: همراهم دو قرص نان بود که یکی را خوردم و دیگری را به مسکینی تصدّق کردم.
رسولخدافرمود: برای همین خداوند نجاتت داد. سپس فرمود: صدقه مرگ بد را از انسان دفع میکند.
📚کافی
@karbalaei021
#پیامبر_صلی_الله_علیه_و_آله:
زنان ناخنهایشان را کوتاه نکنند که این برای آنها زینت است.
📙اصول کافی، ج۶، ص۴۹۱، مکارم الاخلاق ، ص ۶۶
✍ منظور از بلند كردن ناخن، خودنمايى كردن براى نامحرم نيست. برخى از مراجع ناخن بلند را زينت ميدانند و زينت بايد از نامحرم پوشانده شود، به مرجع خود مراجعه كنيد.
🔻منظور از بلند نگهداشتن ناخن به اندازه معمولی و معقول است نه به اندازهی بيلچه.
@karbalaei021
📚حکایت ذوالنون و دختر زیباروی
ذوالنون مصري که از عرفاي بزرگ است، گفت:
روزي به کنار رودي رسيدم، قصري ديدم در نزديکي آب. از آب طهارتي کردم؛ چون فارغ شدم، چشمم بر بام قصر افتاد که دختري بسيار زيبا بر آن ايستاده بود. خواستم او را بشناسم.
گفتم: اي دختر، تو که هستي؟
گفت: اي ذوالنون ، چون از دور تو را ديدم، فکر کردم ديوانهاي، چون طهارت کردي و به نزديک آمدي، فکر کردم عالمي، و چون نزديک تر آمدي، فکر کردم عارفي. و اکنون به حقيقت نگاه ميکنم ميبينم نه ديوانهاي، نه عالمي و نه عارف.
گفتم: چطور؟
گفت: اگر ديوانه بودي، طهارت نکردي و اگر عالم بودي، به زني نگاه نميکردي و اگر عارف بودي، دل تو به غير حق به کسي ميل نميکرد و غير از حق را نميديد.
اين را بگفت و ناپديد شد. فهميدم که او انسان نبود، بلکه فرشتهاي بود براي تنبيه من که آتش در جان من اندازد...
@karbalaei021
🌹 حاج اسماعیل دولابی(ره) :
خدایا دنیا خیلی شلوغ است. خودت میداتی عللی که در آن زندگی میکنیم خیلی شلوغ است و میخواهم ده دقیقه بشینم خستگیم در برود.
شب و روز به کار مشغولم، یا نماز میخوانم یا راه می روم یا برای فردا خیالات میکنم.
همه وقت به کار مشغولم...
حتی در خواب هم کار میکنم. چند دقیقه اجازه بده در محصر تو بشینم.
این را با خودتان بگویید و بنشینید و با خدای خودتان خلوت کنید. ممکن است در همین چند دقیقه خلوت کار چند هزارساله را انجام بدهید. گاهی می بینید خداوند چیزهای بزرگ را در چیزهای بزرگ کوچک قرار داده است.
@karbalaei021
#حکایت
درویشی را ضرورتی پیش آمد،
گلیمى از خانة دوستش بدزدید.
حاکم فرمود تا دستش قطع کنند.
صاحب گلیم شفاعت کرد که من او را بخشیده ام
گفتا : به شفاعت تو از حد شرع این دزد منصرف نمیشوم.
صاحب گلیم گفت: آنچه فرمودی راست گفتی ولی هر که از مال وقف چیزی بدزدد قطعش لازم نیاید و هر چه درویشان را هست وقف محتاجان است.
حاکم دست از مجازات او برداشت و ملامت کردن گرفت که جهان بر او تنگ آمده بود که دزدی کرد ، ولی چرا از خانه چنین دوست صمیمی ای؟
گفت: اى حاکم نشنیدهاى که گویند: خانه دوستان برو و به در دشمنان مکوب.
چون به سختى در بمانى تن به عجز اندر مده
دشمنان را پوست بر کن، دوستان را پوستین
@karbalaei021
🔴 فواید نگاه کردن به قرآن
✍ قرآن کریم به قدری با برکت است که حتی نگاه به صفحات آن، موجب تعالی انسان می شود. برخی فواید آن عبارتتد از:
💠 تقویت بینایی
💠 درمان ورم ملتحمه چشم
💠 چندین برابر شدن ثواب قرائت
💠 مطرود کردن شیطان
💠 ازدیاد عقل و ...
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
کسی که قرآن را از روی صفحات آن بخواند، از بینایی اش بهره برد و مبتلا به ضعف بینایی نمی شود و از عذاب پدر و مادرش کاسته می شود، هر چند کافر باشند.
📚 الکافی، ج ۲، ص ۶۱۳
@karbalaei021
شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره . دو کبک بریان قرار دارد، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد . امیر علت این خنده را پرسید، مرد پاسخ گفت: در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم. روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم. در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت: شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است. اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم
امیر پس از شنیدن داستان رو به مرد میکند و میگوید: کبکها شهادت خودشان را دادند. پس از این گفته امیر دستور داد سر ان مرد را بزنند
#شیخ_بهایی
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو زجو
بهر دنیا نقد ایمان می دهی
گوهری دارب و ارزان می دهی
@karbalaei021
عالم ربّانی آیت الله بهاالدینی(ره) :
بیدار شوید؛
هر چند نماز شب را نشسته بخوانید.
بیدار شوید؛
هر چند صرفاً بیدار باشید و نماز شب هم نخوانید.
#نماز_شب
@karbalaei021
❗️ نماز مثل یه چتره
درطول روز
چند بار آرامشت
رو از دست میدی؟
چند بارنگران میشی؟
چند بارعصبانی میشی؟
خُـღــدا 「☝️」
يه چتر
برای قلبت بازکرده،
تا روزی پنج بار،
زیرش پناه بگیری
و آروم بشی ......
@karbalaei021
••••
• سَدیر گفت: حضرت صادق علیه السلام
به من فرمود: ای سدیر، آیا هر روز قبر
حسین بن علی علیه السلام را زیارت
میکنی؟ عرض کردم: خیر، فرمود؛چقدر
شما جفاکارید! و سپس فرمود: در هر
جمعه زیارت می کنید؟ عرض کردم ؛
خیر، فرمود: در هر ماه زیارت میکنید؟
عرض کردم: خیر، فرمود: در هر سال
زیارت می کنید؟ عرض کردم: گاهی
زیارت می کنیم. فرمود: ای سدیر، چقدر
به حسین علیه السّلام جفا میکنید! آیا
نمی دانی خداوند دو میلیون فرشته
ژولیده موی و خاک آلود دارد که بطور
مداوم بر حسین بن علی علیه السلام
گریه میکنند و قبر او را زیارت می کنند
و خسته نمی شوند؟ ای سَدیر، چرا خود
را مقیّد نمی سازی که هر جمعه پنج بار
و هر روز یک بار قبر حسین بن علی علیه
السلام را زیارت کنی؟ عرض کردم: بین
ماو قبر او فرسخ ها فاصله است!فرمود؛
• به بلندی برو، به سمت راست و چپ
خود توجه کن، سرت را سوی آسمان کن
و سپس بسوی قبر حسین(علیه السلام)
توجّه کن و بگو؛
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ،
السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ».
📚 کافی ، جلد ۴ ، ص ۵۸۹
@karbalaei021
✿ شیطان با بنده ای همسفر شد
موقع نماز صبح، بنده نماز نخوند
موقع ظهر و عصر هم، نماز نخوند
موقع مغرب و عشاء رسید، بازم بنده نماز بجای نیاورد
❗️ موقع خواب شیطان به بنده گفت من با تو زیر یک سقف نمی خوابم چون پنج وقت موقع نماز شد و تو یک نماز نخوندی میترسم غضبی از آسمان بر این سقف نازل بشه که من هم با تو شامل بشم
💭 بنده گفت تو شیطانی و من بنده خدا ، چطور غضب بر من نازل بشه ؟
شیطان در جواب گفت من فقط یک سجده اونم به بنده خدا نکردم از بهشت رانده شدم و تا روز قیامت لعن شدم در صورتیکه تو از صبح تا حالا باید چند سجده به خالق میکردی و نکردی وای به حال تو که از من بدتری ؟؟؟؟
«شیطان که رانده شد بجز یک خطا نکرد
خــود را بـه سـجـده ی آدم رضــا نـکـرد
شـیــطان هـــزار بــار بـه از بــی نـمـــاز
او سجــده بـر آدم و او بـر خــدا نـکـرد»
💠✨ از پاهايي که نمي توانند تو را به اداي نماز ببرند، انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند..
〽️ رسول الله فرموده اند :
❗️ ترك نماز صبح: نور صورت
❗️ ترك نماز ظهر: بركت رزق
❗️ ترك نماز عصر: طاقت بدن
❗️ ترك نماز مغرب: فايده فرزند
❗️ ترك نماز عشاء: آرامش خواب را از بين میبرد
@karbalaei021
🔸امام صادق سلام الله علیه می فرمایند:
درْهَمٌ يُوصَلُ بِهِ الْإِمَامُ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفَيْ أَلْفِ دِرْهَمٍ فِيمَا سِوَاهُ مِنْ وُجُوهِ الْبِرِّ.
💬 یک درهم که در راه امام خرج شود
از دو ميليون درهم در ساير كارهاى نيك بهتر است!
📚کافی ج2، ص713.
🔹صاحب کتاب گرانسنگ مکیال المکارم می نویسد:
در عالم خواب به من گفته شد: یک درهم که در راه امام غایب خرج شود
هزار و یک برابر ارزشمندتر از دوران حضور امام است! (» مکیال المکارم ج2 ص 306)
@karbalaei021
🙏 چند روز قرنطینه را رعایت کنیم و برای سلامتی خود و هم وطنانمان ارزش قائل شویم
#کرونا
✿ امام علی「ع」:
❗️ آنکه صبر نجاتش ندهد،
بی تابی هلاکش کند
【مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ، أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ】
📚 حکمت ۱۸۹ نهج البلاغه
@karbalaei021
〽️ یه موتور گازی داشت که هر روز صبح و عصر سوارش میشد
و باش میومد مدرسه و برمیگشت.
یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت،
رسید به چراغ قرمز ، ترمز زد و ایستاد
یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک
و رفت بالای موتور و فریاد زد:
°【الله اکبر و الله اکــبر …
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب!
اشهد ان لا اله الا الله...】°
✿ هرکی آقا مجید و نمیشناخت، غش غش میخندید
و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت، مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید چش شده؟!
قاطی کرده چرا؟!
〽️ خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید؟ چطور شد یهو؟
حالتون خوب بود که!
❗️ مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت:
مگه متوجه نشدید؟
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بیحجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن.
من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه.
❗️ به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه. دیدم این بهترین کاره!
همین!
#شهید_مهدی_زین_الدین
@karbalaei021
📚داستان مرد قصاب
نقل میکنند که در بغداد قصابی بود که با فروش گوشت زندگی میگذرانید... او پیش از طلوع خورشید به مغازه ی خود میرفت و گوسفند ذبح میکرد و سپس به خانه باز میگشت و پس از طلوع خورشید به مغازه میرفت و گوشت میفروخت...
یکی از شبها پس از آنکه گوسفند ذبح کرده بود به خانه باز میگشت، در حالی که لباسش خون آلود بود... در همین حال از کوچه ای تاریک فریادی شنید... به سرعت به آن سو رفت و ناگهان بر جسد مردی افتاد که چند ضربه ی چاقو خورده بود و خون از او جاری بود و چاقویی در بدنش بود...چاقو را از بدن او درآورد و سعی کرد به او کمک کند در حالی که خون مرد بر لباس او جاری بود،
اما آن مرد در همین حال جان داد...مردم جمع شدند و دیدند که چاقو در دستان اوست و خون بر لباسش و خود نیز هراسان است...
او را به قتل آن مرد متهم کردند و سپس به مرگ محکوم شد...
هنگامی که او را به میدان قصاص آوردند و مطمئن شد مرگش حتمی است با صدای بلند گفت:
ای مردم، به خدا سوگند که من این مرد را نکشته ام، اما حدود بیست سال پیش کس دیگری را کشته ام و اکنون حکم بر من جاری میشود...سپس گفت: بیست سال پیش جوانی تنومند بودم و بر روی قایقی مردم را از این سوی رود به آن سومیبردم...یکی از روزها دختری ثروتمند با مادرش سوار قایق من شدند و آنان را به آن سو بردم...
روز دوم نیز آمدند و سوار قایق من شدند...با گذشت روزها دلبسته ی آن دختر شدم و او نیز دلبسته ی من شد...
او را از پدرش خواستگاری کردم اما چون فقیر بودم موافقت نکرد...سپس رابطه اش با من قطع شد و دیگر او و مادرش را ندیدم...قلب من اما همچنان اسیر آن دختر بود...
پس از گذشت دو یا سه سال...در قایق خود منتظر مسافر بودم که زنی با کودک خود سوار قایق شد و درخواست کرد او را به آن سوی نهر ببرم...هنگامی که سوار قایق شد و به وسط رود رسیدیم به او نگاه انداختم و ناگهان متوجه شدم همان دختری است که پدرش باعث جدایی ما شد...
از ملاقاتش بسیار خوشحال شدم و دوران گذشته و عشق و دلدادگیمان را به اویادآورشدم...اما او با ادب و وقار سخن گفت و گفت که ازدواج کرده و این پسر اوست...
اما شیطان تجاوز به او را در نظرم زیبا جلوه داد... به او نزدیک شدم، اما فریاد زد و خدا را به یاد من
آورد...به فریادهایش توجهی نکردم... آن بیچاره هر چه در توان داشت برای دور کردن من انجام داد در حالی که کودکش در بغل او گریه میکرد...
هنگامی که چنین دیدم کودک را گرفتم و به آب نزدیک کردم و گفتم: اگر خودت را در اختیار من قرار ندهی او را غرق میکنم... او اما میگریست و التماس میکرد... اما به التماس هایش توجه نکردم...
سپس سر کودک را در آب کردم تا هنگامی که به مرگ نزدیک میشد سرش را از آب بیرون می آوردم او این را میدید و میگریست و التماس میکرد اما خواسته ی من را نمی پذیرفت...
باز سر کودک را در آب فرو بردم و به شدت راه نفس او را بستم و مادرش این را میدید و چشمانش را می بست...
کودک به شدت دست و پا میزد تا جایی که نیرویش به پایان رسید و از حرکت ایستاد... او را از آب بیرون آوردم و دیدم مرده است؛ جسدش را به آب انداختم...
سراغ زن رفتم... با تمام قدرت مرا از خود راند و به شدت گریه کرد...او را با موی سرش کشیدم و نزدیک آب آوردم و سرش را در آب فرو بردم و دوباره بیرون آوردم، اما او از پذیرفتن فحشا سرباز میزد...وقتی دستانم خسته شدند سرش را در آب فرو بردم... آنقدر دست و پا زد تا آنکه از حرکت افتاد و
مرد... سپس جسدش را در آب انداختم و برگشتم...هیچکس از جنایت من باخبر نشد و پاک و منزه است کسی که مهلت میدهد اما رها نمیکند...
مردم با شنیدن داستان او گریستند... آنگاه حکم بر وی اجرا شد..
👈{وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ}»
(ابراهیم/42)
و خدا را از آنچه ستمگران انجام میدهند غافل مپندار
@karbalaei021
#در_شگفتم از ...
🌹🌹امیرالمومنین علی علیه السلام:
💢 #درشگفتم از كسى كه به دنبال ياران بسيار است؛ امّا با دانشمندانِ صاحبخرد و پارسا مصاحبت نمی كند همان كسانى كه از خصلتهايشان سود مى برد و دانش آنان هدايتش مى كند و همنشينى با آنان، او را می آرايد
📚 عيون الحكم والمواعظ : ص 330
💢 #درشگفتم از آن كس كه مى داند خداوند روزى ها را ضمانت و تقدير فرموده و كوشش وى روزى مقدر شده اش را نمى افزايد اما باز در طلب روزى با حرص ورزى مى كوشد!
📚 غرر الحكم : 6279
💢 #درشگفتم از آدميزاد كه آغازش نطفه اى است و فرجامش لاشه اى و در اين ميان انبار غائط است و با اين همه، تكبّر مى ورزد!
📚 ميزان الحكمه ج 10 ص 23
💢 #درشگفتم از كسى كه عيبهاى مردم را بد مى داند، در حالى كه خودش از همه پُر عيب تر است و آنها را نمى بيند.
📚 ميزان الحكمه ج8 ص 323
💢 #درشگفتم از كسى كه خوبيى را به او نسبت مى دهند و خودش مى داند كه آن خوبى را ندارد، چگونه خوشحال مى شود!
📚 ميزان الحكمه ج7 ص 63
💢 #درشگفتم از كسى كه داروى درد خود را مى شناسد و آن را نمى جويد و اگر هم بيابدش، خود را با آن درمان نمى كند!
📚 ميزان الحكمه ج7 ص 63
💢 #درشگفتم از كسى كه فرجام ناگوار خوش گذرانيها را مى داند، چگونه از آنها خوددارى نمى ورزد!
📚 ميزان الحكمه ج 7 ص63
@karbalaei021
امام على عليه السلام:
اِجعَلُوا كُلَّ رجائكُم للّهِِ سبحانَهُ و لا تَرجُوا أحَدا سِواهُ، فإنّهُ ما رَجا أحَدٌ غَيرَ اللّهِ تعالى إلاّ خابَ
هر چه اميد داريد، به خداى سبحان داشته باشيد و به كسى جز او اميد مبنديد؛ زيرا هيچ كس، به غير خداوند متعال اميد نبست، مگر آن كه نوميد بازگشت
غررالحكم حدیث2511
@karbalaei021
✍اجازه نده دنیا ۵ چیز را از تو بگیرد:
❶ لحظہ پاڪ بودنت باخدا.
❷ نیڪے بہ والدین.
❸ محبت بہ خانوادهات.
❹ احسان ونیڪے بہ اطرافیانت.
❺ اخلاص در ڪردارت.
@karbalaei021
دعای عوام بهتر مستجاب می شود تا علما!
.
شخصی از آیت الله طباطبایی پرسید : «این دعاهای عربی را که عامه مردم بخوانند، نمیفهمند؛ آیا خواندن همان الفاظ آن دعاها -بی آنکه معانی آن را بدانند- اثری دارد؟!»
.
🔸جناب علامه طباطبایی فرمودند:
«اتفاقاً آن دعاها برای عامه مردم که زبان عربی و معانی آنها را نمیدانند بهتر مستجاب میشود! زیرا نفس خود را به نفس امامان (علیهمالسلام) متصل میکنند و از خدا میخواهند هر چه امامان با خواندن این دعاها میخواستند، به آنان هم بدهد اما ما به اندازه فهم خودمان از ان دعاها، از خدا میخواهیم!»
.
📚 زمهر افروخته، ص160، به نقل از ، علی سعادت پرور
@karbalaei021
⚠️ #پندانه
🌷◁ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﭘﻠﯽ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ …ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮐﻤﮏ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ …ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ …
🌷◁ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎﺗﺘﻮﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮐﻮﺷﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﺗﻮﻥ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ .
🌷◁ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺗﻮﺍﻧﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ .…ﺑﻴﺮﻭﻧﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ …ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻧﺎ ﺷﻨﻮﺍﺳﺖ .
🌷◁دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﺖ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ
💠امام علی علیه السلام فرمود:
💠ناامیدی، صاحب خود را می کشد.
📚غرر الحکم، ح 6731
@karbalaei021
💟⇦•شخصی از رسول خدا (ص) پرسید:
چه کنم بین من و بهشت مانعی نباشد؟
فرمود:
🔸خشمگین مشو
🔸چیزی از مردم مخواه
🔸آنچه برای مردم میپسندی
برای خودت هم بپسند
📚میزان الحکمه،ج۲
@karbalaei021
〽️ پیرمرد محتضری که احساس می کرد مردنش نزدیک است، به پسرش گفت: مرا به حمام ببر. پسر، پدرش را به حمام برد.
✿ پدر تشنه اش شد.
آب خواست.
پسر قنداب خنکی سفارش داد برایش آوردند و آن را به آرامی در دهان پدر ریخت و پس از شست وشو پدر را به خانه برد.
〽️ پس از چندی پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن کهولت رسید روزی به پسرش گفت: فرزندم مرگ من نزدیک است مرا به حمام ببر و شست وشو بده.
◇ پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و کف حمام رهایش کرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت.
◇ پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهی کشید و به پسر گفت: پسرم تشنه هستم.
❗️ پسر با تندی گفت: این جا آب کجا بود و طاس را از گنداب حمام پر کرد و به حلقوم پدر ریخت.
❗️ پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت:
من قنداب دادم، گنداب خوردم.
تو که گنداب می دهی ببین چه می خوری؟
°【 وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً
به پدر و مادر احسان کنید ✨】°
@karbalaei021
✍🏻هر کس در عصر پنج شنبه برود بر سر قبر مادرش و پدرش و طلب مغفرت کند ، خداوند عزوجل طبقه هایی از نور به قلب آنان افاضه می کند و آنها را خوشنود می گرداند و حاجات این کس را بر می آورد.
✍🏻أرحام انسان در عصر پنجشنبه منتظر هدیه ای هستند و لذا من در بین هفته منتظرم که عصر پنج شنبه برسد و بیایم بر سر قبر پدر و مادرم و فاتحه بخوانم.
📚منبع : معاد شناسی علامه طهرانی ، ج ۱ ، ص ۱۹۰
🔻با نشرمطالب درثواب ان شریک باشیم
@karbalaei021
✍کارهایی که عمر را زیاد می کند:
✅ البته راههای افزایش طول عمر منحصر در موارد ذیل نیست و آنچه بیان خواهد شد مشتی از خروار است.
❶ «نیکی به والدین و صلهرحم»
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: ای فرزند آدم! به پدر و مادرت نیکی کن و صلهرحم داشته باش تا خداوند، کارت را آسان و عمرت را طولانی بگرداند. پروردگارت را فرمان ببر تا خردمند به شمار آیی و از او نافرمانی نکن که نادان شمرده میشوی.(الفردوس، ج۵ ، ص۲۸۲)
❷ «خوش خویی و حسن خلق»
امام صادق (ع) میفرماید: نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانهها را آباد و عمرها را طولانی میکنند.(کافی، ج۲ ، ص۱۰۰)
❸ «زیارت امام حسین علیه السلام»
در این باره امام صادق(ع) فرموده است: زیارت امام حسین(ع) را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن که در این صورت، خداوند عمرت را طولانی و روزیات را زیاد میکند و زندگیات را همراه با سعادت میکند و جز سعادتمند نمیمیری و نام تو را در شمار سعادتمندان، ثبت میکند.(کامل الزیارات، ص۲۸۶)
❹ «نیکی به خانواده»
امام صادق(ع) میفرماید: هر کس به شایستگی در حق خانوادهاش نیکی کند، خداوند بر عمرش میافزاید.(کافی، ج۸ ، ص۲۱۹)
❺ «شاد کردن والدین»
امام صادق(ع) میفرماید: اگر دوست داری که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد و مسرور کن.(بحارالانوار، ج۷۴ ، ص۸۱)
❻ «شستن دست پیش و پس از غذا خوردن»
امام صادق(ع) میفرماید: دستهایتان را قبل و بعد از غذا خوردن بشوئید، که فقر را میبرد و بر عمر میافزاید.(محاسن، ج۲، ص۲۰۲)
❼ «صدقه دادن»
صدقه شامل دادن واجبات و مستحبات مالی از سوی شخص است و اختصاص به زکات و خمس ندارد. هر کسی به هر میزان که صدقه به ویژه به سائل و محروم دهد، از برکات آن بهرهمند خواهد شد که از جمله آنها افزایش عمر است. امام باقر (ع) فرمود: کار خیر و صدقه، فقر را میبرد، بر عمر میافزاید و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور میکند.(ثواب الاعمال، ص۱۴۱)
❽ «وضو گرفتن»
طهارت بدنی: پیامبر(ص) میفرماید: وضو زیاد بگیر تا خداوند، عمرت را زیاد کند.(امالی مفید، ص۶۵، حدیث ۵)
❾ «گرفتن ناخن در روز جمعه»
پیامبر(ص) میفرماید: هر کس در روز جمعه ناخنهایش را کوتاه کند، عمر و مالش زیاد میشود.(جامعالاخبار، ص۳۳۳)
❿ «اعمال سهگانه»
امام صادق(ع) میفرماید: سه چیز است که اگر مؤمن از آنها مطلع شود، باعث طول عمر و دوام بهرهمندی او از نعمتها میشود: طول دادن رکوع و سجده ، زیاد نشستن بر سر سفرهای که در آن دیگران را اطعام میکند و خوش رفتاریاش با خانواده.
📚کافی، ج۴ ، ص۴۹
@karbalaei021
🔸رﻭﺯﯼ ﻋﻤﺮبه حضرت علے(؏) گفت:
ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ بگو من امروز ﻧﻬﺎﺭ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ؟
🔹ﺍﻣﺎﻡ فرمودند:ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ
ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ.سپس ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ. ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ!
🔸ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ،ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ.
🔹ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﻣﻄﺒﺦ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ،
🔸ﻋﻤﺮ ﻭﻗﺖ ﻧﻬﺎﺭ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ،ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻭﺩ،ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺷﮏ ﺑﺮﺩﻧﺪﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺳﻢ ﻧﺮﯾﺨﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﯼ!
🔹ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮐﺘﮏ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺧﻮﺭﺩ،ﻭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ....
🔸ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ...
ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﻭﯼ ﮔﻔﺖ: بلاخره برای ناهارﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩی؟
🔹ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ....
🔸ﺍﻣﺎﻡ فرمود:ﭼﺮﺍ هم ﻧﻬﺎﺭ را ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻫﻢ ﮐﺘﮏ؛ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻦ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯽ. ﮐﺘﮏ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩی!
📙مستدرک الوسائل ج1ص159
@karbalaei021
❗️ ده چیز، ده چیز دیگر را میخورد:
➊ نیکی بدی را
➋ تکبر علم را
➌ توبه گناه را
➍ دروغ رزق را
➎ عدل ظلم را
➏ غم عمر را
➐ صدقه بلا را
➑ خشم عقل را
➒ پشیمانی سخاوت را
➓ غیبت حسن عمل را
@karbalaei021
عارف دلسوخته حضرت آیت الله سید ابوالحسن مولانا تبریزی (ره) :
نماز شب از قدرتمندترین اسباب توفیق و سعادت و نیک بختی انسان است .
🌙 #نماز_شب
@karbalaei021
🍂
حکایت گوسفند مفت خور
کره خری از مادرش پرسید:
این کجای انصاف است که ما با کلی سختی و مشقت ، یونجه را از مزرعه به خانه حمل می کنیم، در حالی که گل های یونجه را گوسفند میخورد و ته مانده آن را به ما می دهند...؟!
گوسفند آنچنان به حرص و ولع گلهای یونجه را می خورد که صدای خرت خرت آن و حسرت یکبار خوردن گل یونجه، ما را می کشد
خر به فرزندش گفت: صبر داشته باش و عاقبت این کار را ببین
بعد از مدتی سر گوسفند را بریدند
گوسفند در حالیکه جان می داد، صدای غرغرش همه حا پیچیده بود
خر به فرزندش گفت:
کسی که یونجه های مفت را با صدای خرت خرت می خورد، عاقبت همینطور هم غر غر می کند!
👌هرکسی حاصل دسترنج دیگران را مفت میخورد باید نگران عواقبش هم باشد...
@karbalaei021