eitaa logo
توشه اخرت
315 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
0 ویدیو
0 فایل
کانالی زیبا با مطالبی زیبا در مورد بهشت جهنم نزدیک شدن به خداوند تعالی
مشاهده در ایتا
دانلود
✅تلنگر 🌼3 چیز که جسم را بیمار میکند : 1) زیاد حرف زدن 2) زیاد خوابیدن 3) زیاد خوردن 🌼4 چیز که جسم را نابود میکند : 1) غم 2) ناراحتی 3) گرسنگی 4) شب بیداری 🌼4 چیز که صورت را نورانی میکند : 1) تقوا 2) وفا 3) بخشندگی 4) جوانمردی 🌼و 3 چیز که رزق و روزی را زیاد میکند : 1) سعی و تلاش 2) خوش حساب 3) کمک به نیازمندان 🌼و 4 چیز که رزق و روزی را کم میکند : 1) خواب صبح 2) حرص و طمع 3) تنبلی 4) خیانت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @karbalaei021
✅ کسانی که به بهشت نمےروند ✍در برخی روایات محرومان از بهشت سه گروه، در تعدادی چهار گروه و در بعضی حدود ده طایفه ذکر شده‌اند. البته این روایات در صدد بیان مصداق هستند، نه بیان انحصار: ❶ رسول خدا صلےالله‌عیه‌وآله فرمود: سه طایفه وارد بهشت نمے‌شوند؛ ◆دائم الخمر ◆کسی که شغلش ساحری است ◆کسی که پیوند خویشاوندى را بریده باشد. 📚خصال ج ۱ ص ۱۷۹ ❷ امام صادق علیہ السلام فرمود: ◆کاهن(غیب‌گو) ◆منافق ◆دائم الخمر ◆سخن چین وارد بهشت نمی‌شوند. 📚امالی ص ۴۰۴ ❸ رسول خـدا صلےالله‌علیه‌وآله می‌فرماید: خداى عزّوجل بهشت را از دو نوع خشت آفرید؛ یک خشت طلا و یک خشت نقره، دیوارهایش را یاقوت و طاقش را از زبرجد و سنگریزه‌‏اش را لۆلۆ و خاکش را زعفران و مشک خوشبو قرار داد، سپس به آن فرمود سخن بگوى، عرض کرد خدایى نیست به جز تو؛ خداى زنده و پایدار؛ سعادت‌مند آن‌کسی است که در من جاى دارد. پس خداى عزّوجل فرمود: به عزت، بزرگى، شکوه و بلندى مقامم سوگند که به بهشت داخل نمی‌شود ◆ دائم الخمر ◆خود فروش ◆سخن چین ◆بى‌‏غیرت در باره همسر ◆کسى که پیوند خویشاوندى را بریده باشد و... 📚خصال ج۲ ص۴۳۶ @karbalaei021
✍نقل است ... جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم! قفل اوّل این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم. شیخ نخودکی فرمود: برای قفل اوّل، نمازت را اوّل وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اوّل وقت بخوان. و برای قفل سوم هم نمازت را اوّل وقت بخوان! جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟! شیخ نخودکی فرمود: نماز اوّل وقت «شاه کلید» است ♥️ رساله همــــراه ⇩⇩ @karbaladi021
معاویة بن وهب می گوید : با عده ای به سوی مکه می رفتیم و به همراه ما شیخ عابد و زاهدی بود که اعتقاد به حقانیت علی (ع ) نداشت و شیعه نبود ، در حالی که پسر برادرش که او نیز همراه ما بود ، شیعه بود . در بین راه آن شیخ مریض شد ، من به پسر برادرش گفتم : اگر مرام ما را به او عرضه کنی شاید برایش نافع باشد و بپذیرد و خدا او را کمک کند . بعضی گفتند : او را رها کنید تا بر همین حال بمیرد . بالاخره پسر برادرش به او گفت : ای عمو ! بعد از پیامبر همه مردم جز تعداد کمی مرتد شدند و اطاعت از علی بن ابی طالب (ع ) هم مانند اطاعت از رسول خدا - ص - واجب بود . شیخ نفس عمیقی کشید و گفت : من هم این را قبول دارم و سپس از دنیا رفت . در پایان سفر ما به حضور امام صادق (ع ) رسیدیم و علی بن سری این جریان را برای آن حضرت نقل نمود . حضرت فرمود : او اهل بهشت است . علی بن سری گفت : او غیر از آن لحظه به این امر اعتقاد نداشت ؟ ! حضرت فرمود : چه چیزی از او می خواهید ؟ ! به خدا سوگند او داخل بهشت شده است . ♥️ رساله همــــراه ⇩⇩ @karbalaei021
روزی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) جابربن عبدالله را دید که آهی می‌کشد، فرمود: آیا برای دنیا آه می‌کشی؟ عرض کرد: آری! حضرت فرمودند: ای جابر! لذّت‌های دنیا در هفت چیز است: 1⃣خوردنی 2⃣آشامیدنی 3⃣پوشیدنی 4⃣آمیزشی 5⃣سوارشدنی 6⃣بوئیدنی 7⃣شنیدنی ① خوردنی‌ها عسل است و آن آب دهان مگسی(زنبور) است. ② گواراترین آشامیدنی‌ها آب است که بر خاک روا و روان باشد. ③ و بهتریـن پوشیدنـی‌ها ابریشـم است و آن از آب دهـان کرمی است. ④ بهترین همبستر زنانند و ... نزدیکی دو عضو همانند (دو محل ادرار) است... .  ⑤ و بهترین سوار شدنی‌ها و مرکب‌ها، اسب است (که حتّی هنوز هم با وجود بهترین ماشین‌ها، از بزرگ‌ترین تفریحات بشر به ویژه ثروتمندان اسب سواری است) که آن هم کشنده است. فرزندم! دنیا دریای عمیقی است که خلق زیادی در آن هلاک شده‌اند. پس کشتی خود را در این دریای ایمان به خداوند و بادبان آن را توکل به خداوند و توشه‌ات را تقوای الهی قرار ده.اگر نجات یافتی که به رحمت پروردگارت است و اگر از بین رفتی به جهت گناهان خودت بوده است ⑥ و ارزشمندترین بوییدنی‌ها مُشک است و آن خون ناف حیوانی (آهو) می‌باشد. ⑦ و بهترین شنیدنی‌ها غنا و آواز است که آن هم معصیت و گناه است (که موجب هلاکت انسان خواهد شد) و با این اوصاف، انسان عاقل و خردمند برای چنین چیزهایی هرگز آه نمی‌کشد. جابر بن عبدالله می‌گوید: به خداوند سوگند از آن زمان به بعد هرگز دنیا بر دلم خطور نکرد. @karbalaei021
هم صحبت شدن آیت الله مرعشی نجفی با امام زمان (عج) و دستورات و راهنمایی های گرانبهای آن حضرت به ایشان 1- تأکید امام زمان بر تلاوت و قرائت این سوره ها بعد از نماز های واجب: بعد از نماز صبح: سوره « یس » بعد از نماز ظهر: سوره « عم » بعد از نماز عصر: سوره « نوح » بعد از نماز مغرب: سوره« واقعه » بعد از نماز عشاء: سوره« ملک » 2- تأکید فرمودند که بعد از نمازهای پنج گانه این دعا را بخوان: « اللّهُمَّ سَرِّحْنِی عَنِ الْهُمُومِ وَ الْغُمُومِ وَ وَحْشَةِ الصَّدْرِ وَ  وَسْوَسَةِ الشَّيطانِ بِرَحْمَتِکَ يا أرْحَمَ الرّاحِمِينَ.» 3- تأکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهای یومیه: «‌ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَرَحَّمْ عَلَی عَجْزِنا وَ أَغِثْنا بِحَقِّهِم. » 4- تأکید بر خواندن قرآن و هدیه کردن آن به شیعیانی که وارث ندارند. 5- تأکید بر زیارت سید الشهداء (ع) 📚کتاب قبسات – منتخب ابن العلم ♥️ رساله همــــراه ⇩⇩ @karbalaei021
‍ ‍ ✍ آيت الله مرعشي مي فرمودند: روزگاري كه جوانتر بودم ، روزي بر اثر مشكلات فراواني كه داشتم ، از جمله آن كه مي خواستم دخترم را شوهر دهم ولي مال و ثروتي نداشتم تا براي دخترم جهيزيه تهيه كنم ، با ناراحتي به حرم حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام رفته و با عتاب و خطاب ، در حالي كه اشكهايم سرازير بود، گفتم اي سيده و مولاي من ، چرا نسبت به امر زندگي من اهميتي نمي دهي ؟ من چگونه با اين بي مالي و بي چيزي دخترم را شوهر دهم ؟ سپس با دلي شكسته به منزل بازگشتم . در اين حال حالت غشوه اي مرا فرا گرفت و در همان حال شنيدم كسي در مي زند. رفتم پشت در و آن را باز كردم . شخصي را ديدم كه پشت در ايستاده ، وقتي مرا ديد گفت : سيده تو را مي طلبد، با عجله به حرم رفتم و چون به صحن شريف آن حضرت رسيدم ، چند كنيز را ديدم كه مشغول تميز كردن ايوان طلا هستند. از سبب آن پرسيدم . گفتند هم اكنون سيده مي آيد. پس از اندكي حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام آمد، در حالي كه بسيار نحيف و لاغر و رنگ پريده و در شكل و شمايل چون مادرم فاطمه زهراعليهاالسلام بود (چون جده ام فاطمه زهرا را سه بار پيش از آن در خواب ديده بوده و مي شناختم ). به نزد عمه ام رفته و دست وي را بوسيدم . آنگاه آن حضرت به من فرمود اي شهاب : كي ما به فكر تو نبوده ايم كه ما را مورد عتاب قرار داده و از دست ما شاكي هستي ؟ تو از زماني كه به قم وارد شدي ، زير نظر و مورد عنايت ما بوده اي . در اين حال از خواب بيدار شدم و چون دانستم كه نسبت به حضرت معصومه عليهاالسلام اسائه ادب كرده ام ، فورا براي عذرخواهي به حرم شريف رفتم . پس از آن حاجتم برآورده شد و در كارم گشايشي صورت گرفت. @karbalaei021
✅در خدمت پدر و مادر باش ✍️جوانی به محضر رسول خدا (ص) رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! خیلی مایلم در راه خدا بجنگم. حضرت فرمود: در راه خدا جهاد کن؛ اگر کشته شوی زنده و جاوید خواهی بود و از نعمت های بهشتی بهره مند می شوی و اگر بمیری، اجر تو با خداست. چنانچه زنده برگردی، گناهانت بخشیده شده و مانند روزی که از مادر متولد شدی، از گناه پاک می گردی. جوان عرض کرد: ای رسول خدا! پدر و مادرم پیر شده اند و می گویند: ما به تو انس گرفته ایم و راضی نیستند من به جبهه بروم. پیامبر (ص) فرمود: در محضر پدر و مادرت باش. سوگند به آفریدگارم! یک شبانه روز در خدمت پدر و مادر بودن، بهتر از یک سال جهاد در جبهه جنگ است. ( البته در صورتي كه جهاد واجب عيني نباشد بلكه واجب كفائي باشد ) 📚بحارالأنوار ، جلد 52/74 @karbalaei021
✍داستان " مقام عبادي بیمار " روزي پيامبر (ص) سرش را به سوي آسمان بلند كرد و خنديد. شخصي پرسيد: ديديم سر مبارك را به آسمان بلند كرده و خنديديد ، علتش چه بود؟ فرمود: خنده ام از اين جهت بود كه تعجب نمودم از دو فرشته اي كه در آسمان به سوي زمين آمدند و در جستجوي مؤمن صالح بودند كه هميشه او را در محل نماز خود مي ديدند، تا اعمال او را بنويسند، و به سوي آسمان ببرند . اين بار او را در محل نماز خودش نديدند. به سوي آسمان عروج كردند و به خدا عرض كردند: پروردگارا بنده ی تو فلاني را در محل نمازش نديديم تا اعمال نيكش را بنويسيم، بلكه او را در بستر بيماري ديديم. خداوند به آنها فرمود: براي بنده ام تا وقتي كه بيمار است مثل آنچه در حال سلامتي از كارهاي نيك در شبانه روز انجام مي داد بنويسيد، بر ماست تا او در حبس (بيماري) است، پاداش اعمال خيري را كه هنگام صحت انجام مي داد، بنويسيم. ♥️ رساله همــــراه ⇩⇩ @karbalaei021
داستان کوتاه یکی از آقایان نقل می کند: برادرم را که مدتی پیش فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفتی بود. گفتم: داداش دیگر آن دنیا کلاه چه را برداشتی؟! گفت: من کلاه کسی را برنداشتم. گفتم: من تو را می شناسم. این لباس و این موقعیت از آن تو نیست. گفت: آری . دیشب، شب اول قبرِ مادر قبرکن بود. آقا سید الشهدا(ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت بخشیدند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم. بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام از خواب بیدار شدم ، نزدیک اذان صبح بود. کارهای خود را انجام داده و حرکت کردم به سمت تخت فولاد. برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن خوان ها کنار قبرها قرآن می خواندند. از قبرهای تازه پرسیدم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند. رفتم نزد آقای قبر کن. احوال پرسی کردم و از فوت مادرش سوال کردم، گفت: دیشب شب اول قبر او بود 💥گفتم: روضه خوانی می کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا رفته بود؟ گفت: خیر ، برای چه می پرسی؟ داستان را گفتم ، او گفت: هر روز زیارت عاشورا می خواند 📚حکایاتی از عنایات حسینی، ص۱۱۱ @karbalaei021
🌹پیامبر گرامی اسلام (ص): 💠ڪودڪان را به پنج دلیل دوست دارم؛  ◁① "گریه می ڪنند" چرا ڪه گریه ڪلید بهشت است  ◁②قهر می ڪنند ولی زود آشتی می ڪنند چرا ڪه دلی بی ڪینه دارند. ◁③ چیزی را زود خراب می ڪنند چون دلبستگی به دنیا ندارند. ◁④با خاڪ بازی می ڪنند چون غرور ندارند. ◁ ⑤ هر چه دارند می خورند چون غم فردا ندارند 📚اصول ڪافی @karbalaei021