eitaa logo
توشه اخرت
314 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
0 ویدیو
0 فایل
کانالی زیبا با مطالبی زیبا در مورد بهشت جهنم نزدیک شدن به خداوند تعالی
مشاهده در ایتا
دانلود
💠امام على علیه السّلام فرمودند: 🧚‍♂خداوند عزوجل، در وجود ، عقل بدون شهوت و در ، شهوت بدون عقل و در وجود ، عقل و شهوت را با هم قرار داد، پس هر كس كه عقلش بر شهوتش پيروز گردد، از فرشتگان بهتر است و هر كس شهوتش بر عقلش پيروز گردد، از چارپايان بدتر است. 📚علل الشرايع، ص 4، ح 1. ‌ @karbalaei021
💕نيمى از زندگى مان ميشود صرفِ اينكه به آدمهاى ديگر ثابت كنيم، ما چقدر خوشبختيم... به آدمهايى كه شايد خوشبختى برايشان تعريفِ ديگرى دارد! حتى اگر واقعاً هم خوشبخت باشيم، اما همين خودنمايى، ما را تبديل ميكند به بدبخت ترين آدمِ روى زمين! 😑غذايى اگر جلويمان ميگذارند، قبل از لذت بردن از غذا، ترجيح ميدهيم آن را به رخِ ديگران بكشيم... سفرى اگر ميرويم، ترجيحمان اين است كه بگوييم، ما آمديم به بهترين نقطه ى روى زمين،تو بمان همان جهنم هميشگى... واردِ رابطه اگر ميشويم،عالم و آدم را با خبر ميكنيم، كه ببينيد چقدر خاطرِ من را ميخواهد، تو اما بمان در همان پيله ى تنهايى ات... ما لذت بردن را پاك فراموش كرده ايم، مسيرى را ميرويم كه خطِ پايان ندارد، فقط ميرويم كه از بقيه جا نمانيم‼️ @karbalaei021
مادر شیطان! 🔸 سيد نعمت‌الله جزايري در كتابش نقل مي‌كند: كه در يك سال قحطي شد، در همان وقت، واعظي در مسجد بالاي منبر مي‌گفت: كسي كه بخواهد صدقه بدهد، هفتاد شيطان، به دستش مي‌چسبند و نمي‌گذارند كه صدقه بدهد. مؤمني اين سخن را شنيد و با تعجب به دوستانش گفت: صدقه دادن كه اين حرف‌ها را ندارد، من اكنون مقداري گندم در خانه دارم، مي روم آن را به مسجد آورده و بين فقراء تقسيم مي‌كنم. با اين نيّت از جا حركت كرد و به منزل خود رفت. وقتي همسرش از قصد او آگاه شد شروع كرد به سرزنش او، كه در اين سالِ قحطي، رعايت زن و بچه خود را نمي‌كني؟! شايد قحطي طولاني شد، آن وقت ما از گرسنگي بميريم و... خلاصه بقدري او را ملامت و وسوسه كرد تا سرانجام مرد مؤمن دست خالي به مسجد برگشت. از او پرسيدند چه شد؟ ديدي هفتاد شيطان به دستت چسبيدند و نگذاشتند! مرد مؤمن گفت: من شيطانها را نديدم ولي مادرشان را ديدم كه نگذاشت اين عمل خير را انجام بدهم! 🔸 در روایتی پيامبر اسلام(صلی الله علیه واله ) فرمودند: يا علي آيا مي‌داني كه صدقه از ميان دست‌هاي مومن خارج نمي‌شود مگر اينكه هفتاد شيطان به طريق مختلف او را وسوسه مي‌كنند، تا صدقه ندهد. 📚وسايل الشيعه 6/257 | ابليس نامه ص60 | انوار نعمانيه 3/96. | کیهان @karbalaei021
امام على عليه السلام: آغاز ، و پایان آن، نابودی است. أوَّلُ الشَّهوَةِ طَرَبٌ، وآخِرُها عَطَبٌ 📖غررالحكم صفحه 3133 @karbalaei021
📚همیشه یک راه حل دیگر هم وجود دارد روزگاری یک دهقان در قریه زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد. دهقان دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد دهقان نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر دهقان ازدواج کند قرض او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: ... اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود. این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت! سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد. دخترک دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود. در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است.... و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است. @karbalaei021
✅این هشت گروه فقط خود را سرزنش کنند... ✍پيامبر (ص) در وصيتى به حضرت علی (ع) فرمود: يا على! هشت نفر هستند كه اگر مورد اهانت واقع شوند، كسى را جز خود سرزنش نكنند: 1⃣كسى كه ناخوانده به مهمانى برود؛ 2⃣به صاحبخانه فرمان دهد؛ 3⃣از دشمنانش طلب خير كند؛ 4⃣از افراد لئيم بخشش بخواهد؛ 5⃣به سرّى كه ميان دو نفر است، وارد شود در حالى كه آنها او را وارد نكرده ‏اند؛ 6⃣سلطان(عادل) را سبك بشمارد؛ 7⃣در مجلسى بنشيند كه اهل آن نيست؛ 8⃣ سخنى به كسى بگويد كه از او نمى ‏شنوند. 📚الخصال، ج‏۲، ص۴۱۰ ‌ @karbalaei021
✅حکایتی ملانصرالدین و روزقیامت ✍‍ یکی بود ، یکی نبود . در شبی از شبها ملانصرالدین وزنش کنار هم نشسته بودند و از هر دری حرف می زدند همسر ملا پرسید : تو می دانی که در آن دنیا چه خبر است و بعد از مرگ چه بلایی سر ‌آدم می آورند ؟ ملا گفت : من که نمرده ام تا از آن دنیا خبر داشته باشم ولی این که کاری ندارد الان به آن دنیا می روم و صبح زود خبرش را برای تو می آورم . زن ملا خوشحال شد و تشکر کرد . ملا از جا بلند شد و یکراست به طرف گورستان رفت و توی قبری خالی دراز کشید آن قبر از آخرین قبرهای گورستان بود و کنار جاده قرار گرفته بود تا یک نفر از جاده ی کنار گورستان عبور می کرد . ملا فکر می کرد که فرشته ها دارند به سراغش می‌آیند و سوال و جواب می کنند و از حرفهای آنها می فهمم که در آن دنیا چه خبر است ؟ ساعت ها گذشت ولی خبری نشد کم کم ملا خوابش گرفت صبح که شد کاروانی از‌ آن جا عبور می کرد . شترها هر کدام زنگی به گردان داشتند با شنیدن صدای زنگ ملا از خواب بیدار شد و گمان کرد که وارد دنیای دیگری شده سراسیمه از جا پرید و از قبر بیرون آمد . ساربانی که افسار چند شتر در دستش برد افسارها را از ترسش رها کرد و پا به فرار گذاشت . کالاهایی که پشت شتران بود بر زمینی ریخت . اوضاع شیر تو شیر شد . کاروان به هم ریخت . بزرگ کاروان ساربان فراری با با خشم صدا زد و گفت : چرا بیخودی فریاد کشیدی و شترها را فراری دادی ؟ ساربان ماجرای قبر کنار جاده را تعریف کرد . کاروانیان ملا را به حضور کاروان سالار آوردند . کاروان سالار تا ملا را دید سیلی محکمی به گوشش زد و او را به باد فحش گرفت صاحبان کالا هم هر کدام با چوب و چماق به جان ملا افتادند و او را زخمی کردند . ملا فرار کرد و به خانه اش رسید زن بدون توجه به سر و صورت ملا تا در را گشود و گفت : ببینیم از آن دنیا برایم خبر آورده ای ؟ ملا گفت : خبری نبود . همین قدر فهمیدم که اگر قاطر کسی را رم ندهی با تو کاری ندارند . از آن به بعد ، وقتی بخواهند کسی را از عاقبت ظلم و ستم آگاه کنند ، می گویند اگر قاطر کسی را رم ندهی ، کسی با تو کاری ندارند 📚داستانهای آموزنده @karbalaei021
عارف کامل سیّدعلی آقایِ قاضی: ...اما نماز شب، هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست. و تعجّب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد، در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند. @karbalaei021
🔴 اگر این کار را بکنید ، خیرات و برکات زیادی به شما می رسد ✍ اگر گاهی اوقات پدر یا مادرتان اعصابشان ناراحت است و سر شما داد می زنند شما بروید و دستشان را ببوسید و عذر خواهی کنید ، هر چند آنها مقصر باشند، بگویید : آقا جان ، مادر جان ، از من بگذر. اگر این کار را بکنید ، خیرات و برکات زیادی به شما می رسد ... روزی شیخ انصاری رحمه الله علیه به کلاس درس حاضر نشدند . طلبه ها هر چقدر منتظر شدند خبری از ایشان نشد. به در خانه شان می روند و می پرسند : " آقا ، چه طور شد که امروز تشریف نیاوردید ؟! ایشان می گویند : " مادرم امروز حال خوشی نداشت ، به من گفت : مرتضی ، من حال ندارم ، امروز به کلاس درس نرو و در خانه بمان! " و به خاطر همین احترامی که به مادر می گذاشته ، می شود شیخ الفقها ء و المجتهدین شیخ مرتضی انصاری . 📚 در محضر آیت الله مجتهدی_تهرانی(ره)، جلد اول ،چاپ پنجم 1393، ص 221 @karbalaei021
🌼 آیت الله بهجت: 💫 اگر بدانید چه هست این ! چه گنج هایی در این نهفته هست! باید بیابید که این استغفار چیست. زبانتان وقتی به ذکر استغفار باز می شود، در حقیقت همه بر طرف می شود و هم برآورده می شود. اصلاً استغفار صیقل دهنده است، شما را نزدیک می کند به خدا. @karbalaei021
بسم الله الرحمن الرحیم یکی از پیغمبران گفت: بار خدایا! نعمت بر کافران می ریزی و بلا بر مؤمنان می گماری؛ این را سبب چیست؟ خداوند سبحان و قادر و متعال فرمود: بندگان را - خوب یا بد - بلا و نعمت، همه از من آید مؤمنان را بلا فرستم تا به وقت مرگ، پاک و بی گناه مرا بینند و نزد من آیند چون بلایی بر کسی می گمارم، گناهان وی را به بلاهای این جهان، کفاره دهم و بپوشانم و کافر را نعمت ها دهم تا نیکی های او را در این دنیا، پاداش داده باشم که تا چون نزد من آید و مرا بیند، بر من هیچ حقی نداشته باشد و من در گرو نیکوهای او نباشم پیغامبر گفت: اگر چنین است، بهتر آن که همان سان باشد که تاکنون بوده است برگرفته از: غزالی، کیمیای سعادت، ج 2، ص 383 @karbalaei021
👑👇 💕 پیامبر خدا (ص): ‌ ❤ هر چيزى كليدى دارد و كليد بهشت، دوست داشتن بينوايان و است. ‌ 📚 كنز العمّال، ح 16587 🍃 ‌ @karbalaei021