🍃﷽🍃
💠 جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودڪی اصفهانی آمد و گفت سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه ڪلید از شما می خواهم.
✨ ❣قفل اول اینست ڪه دوست دارم یڪ ازدواج سالم داشته باشم.
✨ ❣قفل دوم اینڪه دوست دارم ڪارم برڪت داشته باشد.
✨❣قفل سوم اینڪه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
🌹 شیخ نخودڪی ره فرمود:
🔹①برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان.
🔹②برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان.
🔹③برای قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان
جوان عرض ڪرد: سه قفل با یڪ ڪلید؟؟!
شیخ نخودڪی فرمود : نماز اول وقت شاه ڪلید است ...
@karbalaei021
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
❣✨پیرمردی به نام مشهدی غفار ،حدود صد و بیست سال پیش ، در بالای مناره مسجد ملاحسن خان شهر خوی،سالها بود ڪه اذان می گفت. پسر جوانے داشت ڪه به پدرش می گفت: ای پدر صدای من از تو سوزناڪ تر و دلنشین تر و رساتر است، اجازه بده من نیز بالای مناره رفته و اذان بگویم.
❣✨پدر پیر مےگفت: فرزندم تو در پایین مناره بایست و اذان بگو. بدان در بالای مناره چیزی نیست . من مےترسم از آن بالا سقوط ڪنے ،مےخواهم همیشه زنده بمانے و اذان بگویے. بگذار تو جوان هستے عمری از تو بگذرد و سپس بالای مناره برو.
❣✨از پسر اصرار بود و از پدر انڪار. روزی نزدیڪ ظهر پدر پسر خود بالای مناره برای گفتن اذان فرستاد. مشهدی غفار تیز بود و از پایین پسرش را ڪنترل مےڪرد. دید پسرش هنگام اذان گاهے چشمش خطا رفته و در خانه مردم نظر مےڪند.
❣✨وقتی پایین آمد مشهدی غفار به پسر جوانش گفت: فرزندم من می دانم صدای تو بلندتر از صدای پدر پیر توست، می دانم دلنشین تر از صدای من است. و هیچ پدری نیست بر ڪمالات و هنر فرزندش فخر نڪند. من امروز به خواسته تو تسلیم شدم تا بر خودت نیز ثابت شود، آن بالا جای جوانے چون تو نیست و برای تو خیلے زود است.
❣✨آن بالا فقط صدای خوش جواب نمی دهد، نفسے ڪشته و پیر مے خواهد ڪه رام موذن باشد . تو جوانے و نفست هنوز سرکش است و طغیان گر، برای تو زود است این بالا رفتن. به پایین مناره ڪفایت ڪن، و بدان همیشه همه بالا رفتن ها به سوی خدا نیست. چه بسا شیطان در بالا ها ڪمین تو ڪرده است ڪه در پایین اگر باشے ڪاری با تو ندارد.
@karbalaei021
🌹امام على عليه السلام:
بلا ؛
براى ستمگر تأديب،
براى مؤمن امتحان ،
و براى پيامبران درجه است.
📗بحار الأنوار ج۷۸ ص۱۹۸
@karbalaei021
#حدیث_قدسی
✍خداوند تبارک و تعالی میفرماید: ای موسی! چون با من نماز کنی زبان خود را در پشت قلب خود جای بده، چون بنده ذلیل در برابر من ایستد با دلی ترسناک و لرزان و جسمی که گرسنهای را طعام دهد، نماز او را میپذیرم.
در حدیث فوق مراد از "زبان در پشت قلب جایگرفتن، به این معناست که اول دلت مرا یاد کند بعد زبانات. اگر دلت یاد من نبود و مرا نشناخت، زبان خود بر صداکردن من جلو مینداز و مرا با زبانی یاد نکن که دلت بر آن گواهی نمیدهد. در حدیثی از نبی مکرم اسلام (ص) آمده چنین کسی "منافق" است.
📌مثال: کسی که قلباش مرا به صفت کریمبودن نشناخته است، حق ندارد در زبان مرا "یَا کریم" بخواند که با زبان هر اندازه یَا کریم بگوید، من از او نخواهم پذیرفت، یا کسی که دیگران را در زمان مصیبتشان، در به روی حاجتشان باز نمیکند و نمیداند اگر دری باز کند من درهایِ زیادی بر روی او باز خواهم کرد و مرا به اسم "یَا مِفتاح" باور ندارد، حق ندارد ذکر یَا مِفتاح گوید و اگر چنین گوید "منافق" است و آثار و برکات اسم مرا هرگز دریافت نخواهد کرد.
📚معراج السعاده
@karbalaei021
💠✨ #یک_داستان_یک_پند
💢روزی شیخ عارفی در یکی از روستاهای کربلا زندگی میکرد.
🏇 شیخ در مزرعه کار میکرد که از روستای دوردستی پیکی با اسب آمد و گفت:
در روستای بالا فلانی مرده است، حاضر شو برای دفن او با من برویم.
💢 شیخ اسم آن متوفی را که شنید، به شاگرد طلبه خود گفت، با پیک برود.
💢 شاگرد طلبه رفت و دو روز بعد که مراسم ختم آن مرحوم تمام شد، برگشت.
❗️پسر آن متوفی، شاگرد طلبه را آورد و در میدان روستا به شیخ با صدای بلند گفت:
💢 ای شیخ، تو دیدی من مرد فقیری هستم به دفن پدر من نیامدی و شاگرد خود فرستادی!!!
💢 کل روستا بیرون ریختند و شیخ سکوت کرد و درون خانه رفت. شاگرد شیخ از این رفتار آن مرد ناراحت شد و درون خانه آمد و از شیخ پرسید، داستان چیست❓
💢 شیخ گفت: پسر آن مرد متوفی که در روستا داد زد و مرا متهم ساخت، یک سال پیش دو گوسفند از من خرید و به من بدهکار است و من از اینکه او با دیدن من از بدهی خود شرمنده نباشد، نرفتم تا چشم در چشم هم نشویم.
💢 ولی او نه تنها قرض خود یادش رفت مرا به پولپرستی هم متهم کرد. من بهجای گناه او شرمنده شدم. و خواستم بدانم، خدا از دست ما چه میکشد که ما گناه میکنیم ولی او شرمش میشود، آبروی ما را بریزد. بلکه بهجای عذرخواهی از گناه، زبان به ناسپاسی هم میگشاییم...
💢 گویند شیخ این راز به هیچکس غیر شاگرد خود نگفت و صبح بود که از غصه برای همیشه بیدار نشد.
❖ کرم بین و لطف خداوندگار
❖ گنه بنده کرده است و او شرمسار
@karbalaei021
🍃🌸🍃
🌹 #امام_على_عليه_السلام:
❣مبادا قدرتِ برادرت بر بدى ڪردن با تو، بيشتر از قدرتِ تو بر خوبى ڪردن به او باشد
📚ميزان الحڪمه جلد3 صفحه 124
@karbalaei021
〽️ امیرالمؤمنینــــــــــ「ع」:
✿ از كسانى نباش كه...
از آنچه به او رسيد شكر گزار نيست، و از آنچه مانده زياده طلب است
【لا تَكُن مِمَّن . . .
يَعجِزُ عَن شُكرِ ما اُوتِيَ
ويَبتَغِي الزِّيادَةَ فی ما بَقِيَ】
📚 قسمتی از حکمت 150 نهج البلاغه
❗️ حکیمی از شخصی پرسید:
روزگار چگونه است؟
شخص با ناراحتی گفت: چه بگویم
امروز از گرسنگی مجبورشدم کوزه سفالی که یادگار سیصد ساله اجدادیم بود را بفروشم ونانی تهیه کنم.
حکیم گفت: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته
و اینگونه ناسپاسی می کنی؟…
@karbalaei021
✔️پندی بسیار حڪیمانه از حضرت امام علۍ (ع)
✍️لذتهای دنیا 7 قسم است :
1⃣ خوردنی
2⃣ آشامیدنی
3⃣ پوشیدنی
4⃣آمیزشی
5⃣بهترین مرڪب
6⃣ بوییدنی
7⃣ شنیدنی
①لذیذ ترین خوردنی عسل است ڪه از استفراغ مگسی حاصل میشود.
②لذیذ ترین آشامیدنی آب است (که پس از باران در خاڪ ڪثیف و نجس روان میشود.)
③بهترین پوشیدنی ابریشم است ڪه آب و تف دهان ڪرمی زشت است.
④آمیزش نیز لذتی است از نزدیڪی و دخول پستترین و شرمآورترین اجزای بدن انسان در یڪدیگر.
⑤بهترین سواری اسب است ڪه بیوفاترین و ڪشندهترین حیوان آن را برای انسان فراهم میڪند.
⑥بهترین بوییدنی مشڪ آهو است ڪه از خون نجس ناف حیوان حاصل میشود.
⑦شیرین ترین صدای شنیدنی برای بشر، غنا (صدای تنبڪ است ڪه از روده و محل عبور فضله حیوان درست میشود.) است.
⭕️پس ای جابر! بدان در این دنیا بهترین لذتهای دنیا را خدا در پستترین چیزهای دنیا قرار داده است و این دلیل بر پستی دنیا برای بشر ڪافی است.
📚 بحارالانوار جلد 17
❣ #اللهــم_عجــل_لــولیڪ_الفــرج❣
@karbalaei021
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
فردی ڪیسه ای طلا در باغ خود دفن ڪرده بود ڪه بعد از مدتے یادش رفت ڪجا بود.
نزد بایزید بسطامی آمد.
بایزید گفت: نیمه شب برخیر و تا صبح نـماز بخوان. اما باید مواظب باشی ڪه لحظه ای ذهنت نزد گمشده ات نرود و نیت عبادت تو مادی نشود.
نیمه شب به نماز ایستاد و نزدیڪ صبح یادش افتاد ڪجای باغ دفن ڪرده است. سریع نماز خود به هم زد و بیل برداشت و باغ روانه شد. و محل را ڪند و ڪیسه ها در آغوش ڪشید.
صبح شادمان نزد بایزید آمد و بابت راهنمایی اش تشڪر ڪرد. بایزیدگفت: می دانی چه ڪسی محل سڪه را به تو نشان داد؟ گفت : نه.
گفت : ڪار شیطان بود ڪه دماغ اش بر سینه ات ڪشید و یادت افتاد. مرد تعجب ڪرد و گفت: به خدا برای شیطان نمی خواندم.
بایزید گفت: می دانم ، خالص برای خـدا بود. شیطان دید اگر چنین پیش بروی و لذت عبادت و راز و نیاز و سجده شبانه را بدانے ، دیگر او را رها می ڪنی... نزدیڪ صبح بود، لذت عبادت شبانه را ملایڪ می خواستند بر ڪام تو بچشانند، ڪه شیطان محل طلاها را یاد تو انداخت تا محروم شوی.
چون یڪ شب اگر این لذت را درڪ می ڪردی، برای همیشه سراغ عبادت نیمه شب می رفتے. شیطان یادت انداخت تا نمازت را قطع ڪنی. چنانچه وقتی قطع ڪردی و رفتی طلاها را پیدا ڪردی دیگر نمازت را نخواندی و خوابیدی....و اینجا بود ڪه شیطان تیر خلاص خود را به تو رها ڪرد.
@karbalaei021
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
هركه به گونه يا چهره شخص مسلمانى سيلى زند ، خداوند استخوانهاى او را در روز قيامت خُرد كند و دست بسته محشور شود ، تا آن كه به جهنّم درآيد، مگر اين كه توبه كند( وقتی حق النّاس ضایع شده، توبه شرایط خود را دارد)
ميزان الحكمه جلد6 صفحه 414
@karbalaei021
✔️آدابى ڪه موجب نـشاط و مـسرٺ مى شـوند :
① خواندن سـوره يـس
② تراشيدن موى زير شڪم
③ اسب سوارى
④ ڪمڪ به مسلمانان
⑤ هنگام غـسل
⑥ ناخن گرفتن
⑦ شستشوى بـدن
⑧ مسواڪ زدن
⑨ شانه زدن به ريـش
⑩ وضـو گرفتن
🌸🍁
①① استعمال بـوى خـوش
②① نـظر ڪردن به سبزه و گياه
③① پـوشيدن ڪفش زرد رنگ
④① تراشيدن مـوى پـشت گردن
⑤① پوشيدن لباس پاكيزه
⑥① شستن سـر با سـدر
⑦① زدودن غـصه از دل مـؤمـن
⑧① شستن سـر
⑨① گفتن لا حـول و لا قوة الا بالله
⑳ استـغفار نـمودن
🌹 #اللهـم_عجـل_لولـیڪ_الفــرج 🌹
①② بـسيار گفتن يا رؤوف يا رحيـم
②② زيـارٺ امام حـسيـن عليه الـسلام
③② خـوردن انگبين
④② خـوردن گوشٺ
⑤② خـوردن زيـتون
⑥② خـوردن به
⑦② خـوردن انگور سـياه
⑧② خوردن ميوه جات در اوايل فصلشان
⑨② شانه ڪشيدن به سينه پس از شانه ڪردن سر يا ريش
❣ #لـــطـــفـا_نــــشــــر_دهــید ❣
@karbalaei021
〽️ امیرالمؤمنینــــــــــ「ع」:
✿ از كسانى نباش كه...
از آنچه به او رسيد شكر گزار نيست، و از آنچه مانده زياده طلب است
【لا تَكُن مِمَّن . . .
يَعجِزُ عَن شُكرِ ما اُوتِيَ
ويَبتَغِي الزِّيادَةَ فی ما بَقِيَ】
📚 قسمتی از حکمت 150 نهج البلاغه
❗️ حکیمی از شخصی پرسید:
روزگار چگونه است؟
شخص با ناراحتی گفت: چه بگویم
امروز از گرسنگی مجبورشدم کوزه سفالی که یادگار سیصد ساله اجدادیم بود را بفروشم ونانی تهیه کنم.
حکیم گفت: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته
و اینگونه ناسپاسی می کنی؟…
@karbalaei021