eitaa logo
دنیای کاردستی 😍✂️
4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
19 فایل
دُنیــای کاردَستـــی؛ کٰارتـُــون؛ خَلاقِــیَّـــــت😍✂️👏 تبلیغات در بیش از 10کانال:👇👇👇 https://eitaa.com/tabligh_ita ادمین @Golbarg
مشاهده در ایتا
دانلود
آموزش مرحله به مرحله نقاشی لوکوموتیو https://eitaa.com/kardaste
ایده درست کردن کاردستی پاندا با بشقاب یکبار مصرف https://eitaa.com/kardaste
❤️ مادر مامان دارم برگ گله خوشگل و ناز و تپله پیرهن رنگی می‌پوشه مثل گلای سنبله چشاش دو تا ستاره که نور ازش می‌باره یه روز اگه نباشه خونه صفا نداره وقتی میام کنارش می‌خنده مثل گلها همیشه مهربونه دوسش دارم یه دنیا مامان من بهترین مامانِ روی زمینه می‌خوام همش بخنده غم تو دلش نشینه https://eitaa.com/kardaste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🐠🐸 پولک طلا در یک برکه پر از آب، یه ماهی کوچولو بود به اسم پولک طلا که همراه خانواده اش زندگی می کرد. او، دوستان زیادی داشت و هر روز در برکه، با آن ها بازی می کرد. یک روز که پولک طلا، برای بازی راهی شد، صدای دوستش، قورقوری را از بیرون آب شنید و با تعجب رفت روی آب. او، تا به حال، قورقوری را بیرون آب ندیده بود. با تعجب از او پرسید: «اون جا چه کار می کنی؟ مواظب باش بیرون آب خفه نشی!» قورقوری با لبخند گفت: «نگران من نباش. من بیرون آب هم می تونم نفس بکشم.» پولک طلا با تعجب گفت: «مگه می شه؟ پس حتما دیگه نمی تونی بیای درون برکه.» پولک طلا ناراحت شد و با غصه ادامه داد: «اگه دیگه نتونی بیای، من دلم برات تنگ می شه. آخه دیگه نمی تونیم با هم بازی کنیم.» قورقوری گفت: «نه، این طوری نیست. من باز هم می تونم بیام توی برکه و بازی کنیم. امروز می خواستم کمی آفتاب بخورم و دوستان خارج از برکه رو هم ببینم. این جا هم می تونم نفس بکشم، چون ما قورباغه ها، می تونیم هم در آب نفس بکشیم، هم بیرون آب؛ یعنی دو جا زندگی می کنیم.» پولک طلا کمی فکر کرد و با خوشحالی به قورقوری گفت: «من این رو نمی دونستم. ممنونم که به من گفتی. من، امروز، از تو یه چیز جدید یاد گرفتم.» پولک طلا و قورقوری شروع کردند به خندیدن. 🆔https://eitaa.com/kardaste
👩‍🎓خبر خوش برای شما دانش آموزان 👨‍🎓 📝امتحانات خیلی نزدیکه ما کمکت میکنیم نمرات بالا کسب کنی😍👌 📚آموزش پایه اول تادوازدهم کاملا رایگان 🧑‍🎓کلاس اول 🧑‍🎓کلاس دوم 👩‍🎓 کلاس سوم 👩‍🎓کلاس چهارم 🧑‍🎓کلاس پنجم 🧑‍🎓کلاس ششم 👩‍🎓کلاس هفتم 👩‍🎓کلاس هشتم 🧑‍🎓کلاس نهم 🧑‍🎓 کلاس دهم 👩‍🎓کلاس یازدهم 👩‍🎓کلاس دوازدهم +هزاران نمونه سوال امتحانی با پاسخنامه
🛑 اگر از مرگ میترسید حتما این طرح رو مطالعه کنید!!! 👈 این جذابترین طرحی هست که برای بعد از مرگ وجود داره. چون فقط در ظرف 5 ماه بیش از 218.000 نفر عضو کانالش شدن هرکس توی این طرح ثبت نام کنه و خدایی نکرده فوت کنه کلی کار براش انجام میدن و به روحش هدیه میکنن👇 1. سه سال نماز و روزه قضا رایگان 2. ماهانه 20 میلیون صلوات 3ـ ماهانه 20 هزار سوره یس 4ـ ماهانه 20 هزار زیارت عاشورا 5. ماهانه یک میلیارد تومان کار خیر و... حتما عضو کانالشون بشید و صوت توضیحات طرح رو گوش کنید. مطمئنم تا آخر عمرتون دعام میکنید👇 https://eitaa.com/joinchat/3325166173Cf4bed3c4a6
هدایت شده از کانال مداحی
🔴سه راه برای پولدار شدن در سال ۱۴۰۳👇 1. گوشی ساده 📱 2. اتصال به اینترنت 📶 3. عضو شدن در این کانال🔻 اینجا بهت یاد میده روزانه کسب درآمد کنی👇 https://eitaa.com/joinchat/2877882585C2b9658acd8 💵‌‌‌‌‌‌‌ ماهانه 50 میلیون تومان تو خونه پول دربیارید! 💰👉
با مقوا بلندگو درست کنید. https://eitaa.com/kardaste
تصویری از گل آفتابگردان که در فیلم بالا آموزش داده شده👆
طبق الگو بستنی ها را درست کن ✔️ مناسب ۲ تا ۵ سال https://eitaa.com/kardaste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آرزوی مورچه کوچک توی حیاط یک خانه قدیمی، دو تا درخت بزرگ بود. یکی این طرف حیاط و یکی آن طرف حیاط. چند تا مورچه نزدیک درخت این طرف حیاط، توی باغچه زندگی می کردند. یک روز مورچه کوچک به مادرش گفت: ای کاش می شد به باغچه آن طرف حیاط می رفتم تا از درخت بزرگش بالا بروم. به نظر من دنیا از آن طرف حیاط خیلی قشنگ تر است! مادر مورچه کوچک آهی کشید و گفت: خیلی فکر خوبی است، اما تا وقتی که این مرغ و خروس ها توی حیاط هستند نمی توانی از آن عبور کنی. همین چند روز پیش که من از لانه کمی دور شده بودم، چیزی نمانده بود که غذای آقا خروسه بشوم. مورچه کوچک که ناامید شده بود، با ناراحتی مشغول پیدا کردن غذا شد. تا این که یک روز اتفاق جالبی افتاد. آن روز زن صاحبخانه با یک طناب بلند و یک سبد لباس به آنجا آمد. یک سر طناب را به درخت این طرف حیاط بست و سر دیگر طناب را به درخت آن طرف حیاط. لباس ها را هم یکی یکی روی طناب پهن کرد و رفت. مورچه کوچک که از لای برگ ها نگاه می کرد، با خودش گفت: به به چه راه خوبی! حالا می توانم خودم را به درخت آن طرف حیاط برسانم. مورچه کوچک خودش را به طناب رساند و از روی آن شروع به حرکت کرد. باد آرام وزید و طناب و لباس ها را تکان داد. مورچه کوچک کمی جلوتر رفت. باد تندتر شد و طناب و لباس ها را شدیدتر تکان می داد. مورچه کوچک کمی ترسیده بود اما او که هدفش رسیدن به آن درخت بود، محکم تر به لباس ها چسبید تا باد آرام شود. کمی جلوتر که رفت، راه تمام شد و مورچه کوچک به آرزویش رسید. حالا چند روز است که مورچه ها پشت سر هم از بالای سر مرغ و خروس ها راه می روند. دنیا از بالای درخت آن طرف حیاط، واقعا جالب و دیدنی بود! https://eitaa.com/kardaste 〰〰〰〰〰〰〰
تصویری از فیلم بالا 👆 https://eitaa.com/kardaste
از کودک بخواهید با مداد مسیر مشخص شده را طی کند. ✔️ مناسب ۴ تا ۶ سال https://eitaa.com/kardaste
توپ ها را با توجه به رنگ آن، به ترتیب الگو‌ بچینید. ✔️ مناسب ۳ تا ۶ سال https://eitaa.com/kardaste
شناخت جهت ها و افزایش دقت و تمرکز ✔️ مناسب 3 تا 6 سال https://eitaa.com/kardaste
تصاویری از فیلم بالا 👆