🔸️شعر لانهی پیلهای
🌸یک کرم خیلی ریز بود
🌱روی درخت توت ما
🌸صبحانه و شام و نهار
🌱میخورد برگ توت را
🌸او کم کمک یک پیله بافت
🌱پیله برایش لانه شد
🌸آرام توی پیلهاش
🌱خوابید تا پروانه شد
🌸بالی زد و پرواز کرد
🌱در آسمان شهر ما
🌸پروردگار خوب ما
🌱از کرم یک پروانه ساخت
https://eitaa.com/kardaste
#قصه_کودکانه
🌸غول خودخواه
#قسمت_دوم
تنها کسانی که از این اوضاع خوشحال بودند، برف بودند و سرما. آنها با هم میگفتند: «بهار این باغ را فراموش کرده! حالا ما تمام سال اینجا میمانیم.». برف چمن ها را با ردای سفید و بلندش پوشاند و سرما همه درختان را با یخ، نقرهای رنگ نگاشت. آنها باد شمالی را هم دعوت کردند که بیاید و پیششان بماند و او آمد، پوشیده در کت خزش. او هر روز در باغ میغرید و کلاهک های دودکش ها را میانداخت. «اینجا چه جای خوبی است!» او به برف و سرما گفت. «ما حتماً باید طوفان را هم دعوت کنیم!»
پس طوفان هم آمد، با نفسی به سرمای یخ و پوشیده از لباسی به تیرگی ابرهای طوفانی. او هر روز به مدت سه ساعت بر سقف قلعه میکوفت و تلق و تلوق میکرد تا اینکه تقریباً همهی کاشی های سقف را شکست و بعد با نهایت سرعت دور باغ میدوید.
«چرا بهار اینقدر دیر کرده؟» غول میگفت، در حالی که کنار پنجره نشسته بود و به باغ سرد و سفیدش خیره شده بود. «امیدوارم آب و هوا هرچه زودتر تغییر کند!»
امّا دیگر نه بهار و نه تابستان پا به باغ غول نمیگذاشتند. پاییز که به هر باغی میوه های طلایی میداد، به باغ غول چیزی نداد. او میگفت که غول بیش از حد خودخواه است! پس در باغ غول همیشه زمستان بود و باد شمالی و برف و طوفان و سرما از میان درختان باغ میرقصیدند.
آمّا یک روز که غول بیدار در تخت خود دراز کشیده بود، صدایی خوش نواخت به گوشش رسید. چنان صدای زیبایی که گمان کرد لابد نوازندگان دربار داشتند از کنار باغش عبور میکردند. امّا در حقیقت، آن فقط آواز سرهای بود در باغش، ولی همان نیز به گوش او خوش ترین آواز تمام دنیا بود.
طوفان دیگر بالای سرش نمی رقصید. باد شمالی دست از غرش خود برداشته بود. خوش ترین عطر از میان درز های پنجره اش به مشام میآمد. غول با خوشحالی گفت:«بالاخره بهار آمده!» و از تخت خود بیرون پرید و از پنجره به بیرون نگرید:
حالا ممکن است بپرسید که چه چیز حیرت آوری در باغ بوده که این برف و بوران و زمستان بیانتها را به پایان رسانده بود؟
وقتی که دیو به باغ نگاه کرد، زیبا ترین صحنه تمام عمرش را دید. از حفره کوچکی در کنار دیوار، کودکان به درون باغ سرازیر شده بودند! آنها روی شاخههای درختان نشسته بودند.
#ادامه_دارد...
🍃 مترجم: علی عبدالنبی پور
https://eitaa.com/kardaste
#بازی
در لوله دستمال کاغذی سوراخهایی ایجاد کنید و از کودک بخواهید نی ها را از آنها عبور دهد.
✔️ مناسب 2 تا 3 سالگی
https://eitaa.com/kardaste
انیمیشن کاپیتان شمشیر دندان والماس جادویی
دوبله فارسی
کیفیت480p
https://eitaa.com/kardaste
44.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 [ کارتون #سینمایی کاپیتان شمشیر دندان و الماس جادویی ] 🔥
🎥 [ پارت 1 ]🍿
🎞 [ فیلم با کیفیت : 480p ] 📽
https://eitaa.com/kardaste
48.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 [ کارتون #سینمایی کاپیتان شمشیر دندان و الماس جادویی ] 🔥
🎥 [ پارت 2 ]🍿
🎞 [ فیلم با کیفیت : 480p ] 📽
https://eitaa.com/kardaste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه گل زیبا با قاشق های پلاستیکی درست کنیم؟
https://eitaa.com/kardaste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساخت سبد حصیری با کاغذ💎
#سبد_حصیری
💭https://eitaa.com/kardaste
با ظروفی که توی خونه داری و کنف این ایده رو اجرا کن 💎
#ایده
https://eitaa.com/kardaste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش کار دستی ساعت 🥰👌👌👏
https://eitaa.com/kardaste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم برفی با عکس دلخواه 😍
💭https://eitaa.com/kardaste