▪️ جیم جونز کشیش کلیسایی در آمریکادر 1978 میلادی به پیروانش فرمان دادخودکشی دسته جمعی کنند
بیش از900 قربانی و مادرانی که کودکان خودرادرآغوش دارند،همسرانی که یکدیگر رادر آغوش گرفتهاند
بعد از گذشت سالهادولت امریکا از تحقیق درمورد این جنایت ممانعت به عمل میآورد.
#غرب_بدون_روتوش
#خارج_بدون_فیلتر
#فرهنگ_وحشی_غرب
🔻در خواب هم ممکن است بمیری!
در تعبدیات کوه کندن از ما نخواستهاند.
سختترینش نماز شب خواندن است؛ که در حقیقت تغییر وقت خواب است، نه اصل بیخوابی؛ بلکه نیم ساعت زودتر بخواب تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی.
آیا میترسی اگر بیدار شدی، دیگر خوابت نرود و بمیری؟!
اگر خواب بمانی، در خواب هم ممکن است بمیری.
در محضر بهجت، ج۲، ص۱۷۰
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
#نماز_شب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مسیری که ظريف اجازه داره تو نیویورک بره
#دیپلماسی_ذلت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✖️ #چهارشنبههای_طلایی
🌺 طرح #چهارشنبههای_طلایی درسراسر کشور شاید تازه پا گرفته اما داره به برکت شهدا و حضور خانوادههای شهدا در میدان به سرعت ریشه سالها تبلیغ علیه #حجاب رو میزنه!
🔺اینو مقایسه کنید با دعواهای لفظی با نوچه های علینژاد
🌸✨🌸✨
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
⭕️مریخ در دامغان ایران!
🔹تپه های مریخی تپههایی واقع در جنوب شهر دامغان هستند که فضانوردان روسی و اوکراینی آن را شبیهترین نقطه کره زمین به مریخ میدانند.
🔹اين تپه ها به عنوان یکی از مناطق زمینی که به تپه های موجود در کره مریخ بسیار شبیه است در سازمان ناسا (سازمان فضایی امریکا) ثبت شده است و جالب تر اینکه ناسا نام پارک گردشگری فضایی را بر این تپه ها گذاشته است.
#ایران_زیبا💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆👆
دیدین این #کلیپ به همه ی خانوما توصیه میشه💯
🌸🍃حجابــ مهربانی استـــ😍
#عالی شرح داده حجاب رو استاد #پناهیان
🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تاثیر عجیب #حرف زدن مرد
بر روی زنان
🔴 #آقایون حتما ببینند!
#همسرانه
❤️🍃
❌لطفا ادرار خود را در مایکروویو ما گرم نکنید‼️
پمپ بنزینی در فلوریدا #آمریکا با نصب تابلویی از مردم خواست که ادرار خود را در مایکروویو آن گرم نکنند!! اما چرا؟
❌نزدیک پمپ بنزین آزمایشگاه مواد مخدر است و آزمایش شوندگان برای اینکه مجبور نباشند در خود آزمایشکاه نمونه را تحویل دهند، قبلا در منزل نمونه ای از خود آماده می کنند (و لابد چیزی مخلوط می کنند که اعتیادشان معلوم نشود) سپس برای اینکه نوابغ مسوول آزمایشگاه نفهمند نمونه از قبل آماده شده می آیند داخل این پمپ بنزین ادرار را گرم می کنند تا تازه نشان دهد😍😍
❌ یعنی مدیونی اگر فکر کنی خود مسوولین آزمایشگاه همکاری لازم را نمی کنند😤
#خارج_بدون_فیلتر
#صداقت #مردم_نایس #آرزوهای_بر_باد_رفته #اعتیاد
منبع:
http://bit.ly/2JJFRLD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ دو کلام حرف حساب از زبان یک جوان مصری بشنوید!
💖✨💖✨
2478 - پهلوی به روایت عَلَم(12): چرا دختران نازیبا میآوری؟
«اسدا.. عَلَم» وزیر دربار و معتمد شاه در خاطراتش مینویسد: “شاهنشاه فرمودند «دختربازی ما در تنزل است و هرسال از سال قبل دخترهای بدتری داریم» عرض کردم: «شاهنشاه هر ساله پیرتر و مشکل پسندتر میشوید» ... پشیمان از این جسارت شدم. اما شاهنشاه خنده کردند ... فرمودند: «خب، چه باید کرد؟ اگر همین تفریح را نداشته باشم که سکته میکنم»، گفتم: «کاملا حق با اعلیحضرت است و تمام مردان بزرگ ناچار باید یک سرگرمی کامل داشته باشند که به نظرم فقط از راه زن میسر است وگرنه ممکن است بیرحم هم بشوند!»”
منبع: خاطرات عَلَم، جلد ۵، صفحات ۱۶۰ تا ۱۶۲ (یادداشتهای تیر ۱۳۵۴)
🌸🍃
کاری کن خدا عاشقت بشه
💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید...
خوندی و دلت شکست اشک ازچشمات سرازیر شد التماس دعا...😢💔🔹شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد ....🔹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.....🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم....🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم....🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه.... 🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم....🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم....
🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد....
🔹شهیدسیدمرتضیدادگر...🌷
فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم..... 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.... 🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.... 🔹"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم.... 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... » 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده...🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم : 🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ 🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.... 🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات....
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟ 🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم.... 🔹شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری...
وسط بازار ازحال رفتم...
🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹
💖✨💖✨💖
⭕️ اندی رفته عروسی پسر #خاوری خونده... تعجب نکنید.. سر همه #سلبریتی ها توی آخر یه #دزد و #مفسد_اقتصادی هستش..
وگرنه توی #انتخابات کاندید 4درصدی رو تبلیغ نمیکنن !
#سپیده_گلچین #امیر_جعفری #علی_کریمی #ترانه_علیدوستی #مهناز_افشار #باران_کوثری و.. #بازیگران #فوتبال #خواننده #فوتبالیست /دیدهبان ۱۳۷۴
🍃🌸🍃🌸