1_14408977.mp3
6.63M
👆توصیه میکنم حتما گوش کنید👆
✔️خدا و اهل بیت هیچ موقع از ما خسته نمیشوند..
.
👈 #ما_همیشه_راه_برگشت_داریم
👈 #نا_امید_نباش
.
📌اسـتاد دارسـتانـی
بزرگترین #خودکشی #فرقه ای
فرقه ای از #مسیحیت_تبشیری
#جیم_جونز رهبر یک فرقه مذهبی است که با افکار پوچ و عقب افتاده خود جان مردم را به بازی گرفت. جیمز جونز مردی از ایالت ایندیانا با دادن وعده برابری «سیاه» و «سفید» عده ای از مردم را به دنبال خود کشید. #دو_دلیل زیر بیشترین تاثیر را در اعتماد مردم به حرف های وی داشته است:
1 - دهه شصت و اوایل هفتاد اوج #نژادپرستی های امریکا بود.
2- مردم از توهمات و عواقب #جنگ_ویتنام خسته بودند. جونز هم مثل تمامی رهبران ایدئولوژیک در جهان در #بی_هویتی و #سردرگمی مردم, خود را مطرح کرد و از خود هویت ساخت و به عبارت دیگر از آب گل آلود ماهی گرفت و خود را عنوان کرد.
وعده سرزمین#موعود را داد و با سخنرانی در کلیسای خودش (موسوم به معبد مردم) و همین طور در کالیفرنیا تعداد زیادی از مردم را دور خود جمع کرد و حتی در یکی از سخنرانی هایش چنین گفت: "اگر وجود خدا را در من ببینید اشکالی ندارد" و از زاویه ی دیگر می توان چنین دید که کشیش جونز ادعای #خدایی می کرده. در سخرانی های بعدی خود قدم های فراتری برداشت و عنوان کرد امریکا دیگر جای ماندن ما نیست و ما باید به سرزمین موعودی مهاجرت کنیم که نه دغدغه ی #مالی داشته باشیم و نه از #بمب_اتمی بترسیم. و در نتیجه یک روز همه را به دور خود جمع کرد و فرمان هجرت داد, هجرت به عمق جنگل های گویانا (کشوری کوچک در امریکای جنوبی).
بلافاصله بعد رفتن به جنگل های گوانا, شهر رویاهای خود و یا همان سرزمین موعود را ساخت و نامش را " #جونز_تاون" گذاشت . و شروع به فرستادن تصاویر ویدیویی گرفته شده از این شهر به امریکا کرد تا مردم بیشتری را به سمت خود بکشد. هنوز ده الی یازده ماه از ساخته شدن شهر نگذشته بود که گزارشاتی از "جونز تاون" به امریکا رسید که در آن نشان می داد کسانی که قصد خروج از شهر را دارند علاوه بر این که اجازه این کار را دریافت نمی کنند بلکه شکنجه هم می شوند و در ادامه این گزارشات بستگان کسانی که به گوانا رفته بودند دست به دامن مقامات سیاسی امریکا شدند. بعد از این تقاضاهای دسته جمعی دولت امریکا یک سناتور به نام " #رایان" به همراه تعدادی از خبرنگاران را به "جونز تاون" فرستاد. بعد از ورود بی سر و صدای رایان و همراهانش به این شهر عده ا ی نزد رایان رفتند تا مقدمات فرارشان را فراهم کند که این خبر به گوش جونز رسید و بلافاصله دستور قتل آن ها را داد سی دقیقه بعد این کشته شدن ها، جونز مردم را جمع کرد و اینچنین گفت: «اول کودکان و بعد خودتان #سیانور بخورید تا با هم بمیریم». بیشتر مردم در این خودکشى دسته جمعى شرکت کردند و کسانى که حاضر نشدند به این کار تن دهند یا با تفنگ هدف قرار گرفته و مجبور شدند. دیگر کسانى که امتناع کردند در کنار آنها شلیک شد تا بترسند و قرص سم را بخورند یک الی دو ساعت بعد از شهر رویاهای جونز #1900 جنازه باقی مانده بود.
#حدیث_امروز
💢 درگوشی صحبت کردن در جمع
✅از امام صادق (ع) نقل شده ایشان فرمودند:
هرگاه گروهی سه نفر بودند، نباید دو نفر از آنها بدون (دخالت دادن) همنشینشان، #یواشکی صحبت کنند؛ زیرا این کار موجب ناراحتی و آزار او میشود.
📚الكافي، ج۲، ص۶۶۰
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تربیت جنسی کودک و نوجوان
نکاتی برای سنین مختلف
از یک سالگی به بعد
[دکتر اسلامی]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 سڪانسے معنادار از سریال
«« #سقــــوط_یڪ_فــرشته»»
سارا؛منم میخام بپرم❗️
نیما:با #چادر ڪہ نمے تونے بپرے❌
باید #چادرتو دربیارے‼️
👈 #این_قانون_سقوطہ😔
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 صدقه و انفاق باید از مال حلال باشد
حضرت صادق علیه السلام فرمود: شنیدم مردی را اهل سنت و جماعت بسیار می ستایند و احترامش می کنند. میل داشتم به طور ناشناس او را ببینم، اتفاقا روزی در محلی ملاقاتش کردم. مردم اطرافش را گرفته بودند ولی او از آنها کناره می گرفت. با پارچه ای صورت خود را تا بینی پوشانده بود. پیوسته در صدد بود از مردم جدا شود بالاخره راهی را انتخاب نموده و اطرافیان او را واگذاشتند.
من از پیش رفتم و کارهایش را زیر نظر داشتم. به دکان نانوائی رسید در یک موقع مناسب که صاحب دکان غافل بود دو گرده نان برداشته از آنجا گذشت. به انار فروشی برخورد از او نیز دو انار سرقت کرد.
در شگفت شدم که چرا این مرد دزدی می کند. بالاخره در بین راه به مریضی رسید همان دو نان و دو انار را به او داد. من او را تعقیب کردم تا از شهر خارج شد. خواست در آنجا وارد خانه ای شود.
گفتم بنده خدا آوازه تو را شنیده بودم مایل بودم از نزدیک ببینمت ولی از تو چیزی دیدم که بی میل شدم. پرسید چه دیدی. گفتم از نانوا دو گرده نان و از انار فروش دو انار دزدیدی. مجال ادامه سخن نداده پرسید تو کیستی.
پاسخ دادم مردی از اهل بیت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم. از وطنم سؤال کرد گفتم مدینه است. گفت شاید تو جعفر بن محمد بن علی بن حسینی علیه السلام؟ جواب دادم آری. گفت این نسبت چه سود تو را، که جاهلی و علم جدت را واگذاشته ای.
پرسیدم از چه رو؟ گفت زیرا به قرآن اطلاع نداری که در این آیه خداوند می فرماید «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها و من جاء بالسیئة فلا یجزی الا مثلها» هر که کار نیکی کند ده برابر پاداش می گیرد و کسی که کار زشتی انجام دهد مطابق همان کیفر می بیند.
من دو نان با دو انار دزدیدم در این صورت چهار گناه کرده ام ولی چون آنها را انفاق کردم و به آن مریض دادم به دلیل آیه چهل حسنه دارم. وقتی چهار از چهل کسر شود، سی و شش حسنه دیگر طلبکار می شوم.
گفتم مادرت به سوگواریت بنشیند. تو جاهل به کتاب خدائی. نشنیده ای خداوند می فرماید: «انما یتقبل الله من المتقین» همانا خداوند از پرهیزگاران قبول می کند. گفتم دو نان و دو انار دزدی چهار گناه کردی چون بدون اجازه صاحبش به دیگری دادی چهار گناه دیگر نیز اضافه شد. نگاهی دقیق به من کرد او را واگذاشتم و رد شدم.
📗 #داستانها_و_پندها، جلد 4
✍ مصطفى زمانى وجدانى