#ادامه_داستان
لحظه پسرم وارد اتاق شد و گفت که بابا وقتش است که مامان را بغل کنی و بیرون بیاوری. برای او دیدن اینکه پدرش مادرش را بغل کرده و بیرون ببرد بخش مهمی از زندگیش شده بود. همسرم به پسرمان اشاره کرد که نزدیکتر شود و او را محکم در آغوش گرفت. صورتم را برگرداندم تا نگاه نکنم چون میترسیدم در این لحظه آخر نظرم را تغییر دهم. بعد او را در آغوش گرفته و بلند کردم و از اتاق خواب بیرون آورده و به سمت در بردم. دستانش را خیلی طبیعی و نرم دور گردنم انداخته بود. من هم او را محکم در آغوش داشتم. درست مثل روز عروسیمان.
اما وزن سبکتر او باعث ناراحتیم شد. در روز آخر، وقتی او را در آغوشم گرفتم به سختی میتوانستم یک قدم بردارم. پسرم به مدرسه رفته بود. محکم بغلش کردن و گفتم، واقعاً نفهمیده بودم که زندگیمان صمیمیت کم دارد. سریع سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم. وقتی رسیدم حتی در ماشین را هم قفل نکردم. میترسیدم هر تاخیری نظرم را تغییر دهد. از پلهها بالا رفتم. معشوقهام که منشیام هم بود در را به رویم باز کرد و به او گفتم که متاسفم، دیگر نمیخواهم طلاق بگیرم.
او نگاهی به من انداخت، تعجب کرده بود، دستش را روی پیشانیام گذاشت و گفت تب داری؟ دستش را از روی صورتم کشیدم. گفتم متاسفم. من نمیخواهم طلاق بگیرم. زندگی زناشویی من احتمالاً به این دلیل خستهکننده شده بود که من و زنم به جزئیات زندگیمان توجهی نداشتیم نه به این دلیل که من دیگر دوستش نداشتم. حالا میفهمم دیگر باید تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز او را در آغوش گرفته و از اتاق خوابمان بیرون بیاورم. معشوقهام احساس میکرد که تازه از خواب بیدار شده است. یک سیلی محکم به گوشم زد و بعد در را کوبید و زیر گریه زد. از پلهها پایین رفتم و سوار ماشین شدم. سر راه جلوی یک مغازه گلفروشی ایستادم و یک سبد گل برای همسرم سفارش دادم. فروشنده پرسید که دوست دارم روی کارت چه بنویسم. لبخند زدم و نوشتم، تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز صبح بغلت میکنم و از اتاق بیروم میآورمت.
شب که به خانه رسیدم، با گلها دستهایم و لبخندی روی لبهایم پلهها را تند تند بالا رفتم و وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم روی تخت افتاده و مرده است! او ماهها بود که با سرطان میجنگید و من اینقدر مشغول معشوقهام بودم که این را نفهمیده بودم. او میدانست که خیلی زود خواهد مرد و میخواست من را از واکنشهای منفی پسرمان بخاطر طلاق حفظ کند. حالا حداقل در نظر پسرمان من شوهری مهربان بودم.
جزئیات ریز زندگی مهمترین چیزها در روابط ما هستند. خانه، ماشین، داراییها و سرمایه مهم نیست. اینها فقط محیطی برای خوشبختی فراهم میآورد اما خودشان خوشبختی نمیآورند.
سعی کنید دوست همسرتان باشید و هر کاری از دستتان برمیآید برای تقویت صمیمیت بین خود انجام دهید.
مواظب باشی ممکن است خیلی زود دیر شود و شما بمانید و خاطرات بد گذشته پس از همین الان شروع کنین به همسرتون محبت کنین و برای هم بمیرین و نگزارید که از همدیگه ناراحت بشین .
⭐ آیةاللّه مصباح یزدی:
🔸️ آيا ما واقعا خدا را دوست داريم؟ آيا درست است که ما از خدایی که ما را در آغوش لطف، رحمت و کرم خودش میپذيرد، روی برگردانيم و تمام شب را بخوابيم و هيچ يادی از خدا نکنيم؟!
🔸البته اينگونه نيست که کسانی که شب تا به صبح میخوابند و مثلا برای نماز شب بلند نمیشوند، خدا را دوست نمی دارند،
🔸 ولی حداقل حق دوستی را ادا نمی کنند و اشتغالات ديگر، قلبشان را گرفته و محبت به قدری نيست که بر آنها غالب شود.
🔸بايد بدانيم که حد نصاب محبت اين است که انسان حداقل از مجموع ساعات شب، نيم ساعت را برای گفتوگوی با خدا در نظر بگيرد.
📚 گزيدهای از سخنان آيتالله مصباحيزدی، در دفتر مقام معظم رهبری، ۱۳۹۲/۱۱/۲
#نماز_شب
#تلنگر_قرآنی
🔴شیرین باش!
🔰کنار چای تلخ همیشه یا قند است یا شکر به همین خاطرهم هست که گوارا می شود. یادت باشد بعضی ها مثل چای اند؛ یعنی تلخ اند. پس با آنها #شکر باش یعنی #شیرین حرف بزن، شیرین رفتار کن؛ به قول سعدی شیرین حرکات باش.
⏮این سفارش خداست:
#ادفَع_بِالَتی_هِیَ_اَحسَنُ؛
بدی های دیگران را با خوبی های خود دفع کن،
یعنی اگر دیگران تلخ بودند #شیرین_باش.
📙فصلت/34
هدایت شده از کاری کن خدا عاشقت بشه
کانال «کاری کن خدا عاشقت بشه»
کانال مذهبی با مطالب مفید و متنوع
آدرس ما در پیام رسانها:
در سروش
http://sapp.ir/karikonkhodaasheghetbeshe
در ایتا
https://eitaa.com/karikonkhodaashegetbeshe
در گپ
https://gap.im/khodaasheghetbashe
در آی گپ
https://iGap.net/karikonkhodaasheghetbashe
1_14507830.mp3
زمان:
حجم:
3.4M
همه به جهنم میرویم حتی....طول حساب در روز قیامت🌷🍃
پیشنهاد دانلود👆
#اســــــلام_واقعی
💢گناه کوچـــک و چشم پوشی
✅ گناه #یواشکی دیگران را #چشمپوشی کنید... به روی خودتان نیاورید! بگذارید خودش #توبه کند!
✅حتی در دادگاه هم دین ما میگوید درمواردی چشم پوشی کنید! مستحب است قاضی به متهمی که گناهش مربوط به #خودش و #خدا هست (حق الناس نیست) حرف یاد بدهد! یعنی مثلا بو او بگوید شراب خوردی یا از داروهایی که بوی شراب میدهد؟ یا مثلا بگوید شب بود ، خیال کردی همسر خودت بوده؟!
ائمه خودشان به نحوی #راه_فرار را به مردم یاد میدادند که حد نخورند و قبح گناه نشکند! خدا با احکامش آبروداری میکنه ، اما بعضی از ما منتظریم یک #آتو پیدا کنیم؟
روایت میگوید: یک سوم همزیستی خوب، "تغافل" است ، یعنی ندید گرفتن اشتباه فردی دیگران!
✅ #اینها به معنای #کنار_گذاشتن #امربه_معروف #نیست.
🔶 چرا بعضیا تقی به توقی میخوره، سریع آه و حسرت عصر #پهلوی رو میکشن؟!
از لحاظ #روانشناسی این افراد، همچنان در #گذشته بسر میبرن.. بجای نگاه به #آینده، دنبال بزک کردن گذشته سیاهند👆 نگاه کنید 👆
فردی که معروف به "سلطان سکه" بود و سال 96 حدود 2 تُن سکه را از سطح بازار جمع کرده بود، دستگیر شد
🔹 این فرد به نوچههای خود دستور داده بود در بازار تهران به راه افتاده و بدون توجه به قیمت روز سکه، تمام سکههای موجود را بخرند تا در روزهای آینده، خودش تعیینکننده نرخ سکه باشد
پ.ن: اگر این شخص و امثالهم اعدام نشند، وضع مملکت درست نمیشه