#شهره_حضرتی و #ازدواج با #امام_زمان(عج)
شهره حضرتی، اهل تهران با تحصیلات دیپلم است که در یک سالگی پدر و مادر خود را از دست داده و سه مورد ازدواج ناموفق در زندگی داشته است. وی در سال 1373 مدعی شد که با #فرشته_الهی در ارتباط بوده و ضمن جذب افراد و تشکیل #کلاس ها و #مجالس مذهبی به نام فرشته، بر مبنای کتاب هایی در مورد #کشف و #شهود خوانده بود به سؤالات اشخاص پاسخ می داد و در پاسخ به پرسش های طرح شده، می گفت: «فرشته الهی می گوید».
همین تظاهر به #قداست باعث شد تا مریدان وی بدون چون و چرا بر اساس پاسخ های او به آن عمل می کردند و حتی کار را تا آنجا پیش بردند که در #ازدواج و #طلاق طبق دستور او عمل می نمودند. شهره حضرتی در سال 1375 پس از #ازدواج_چهارم خود با آقای دکتر صادق جاویدان نژاد که دارای دو مدرک دکتری داروسازی و استاد دانشگاه در آمریکا و ایران به مدت 17 سال بود، مدعی شد که با امام زمان(ع) ارتباط دارد و سخن وی، همان سخن امام زمان(ع) و خشم او در حقیقت، خشم آقاست.
وی در ادامه فعالیت های خود در سال 1378 با حمایت های مالی همسرش به #کلاردشت_مازندران، عزیمت نموده و به فراخوانی عمومی مبادرت ورزید. اعضاء این گروه اکثراً با رها نمودن شغل خود به آن منطقه نقل مکان کردند. خانم شهره حضرتی در جلسات خود مدعی شد امام زمان(عج) بعد از #ظهور باوی ازدواج میکند و چندی بعد دادسرای ویژه و #اداره_کل_اطلاعات وی را دستگیر کردند.
🔴آشنایی با عرفان های نو ظهور
#همه_بخونن
بعد از یک مشاجره سخت، اینگونه همسرتان را ببخشید👇
💌 اگر واقعا خشمتان در حدی است که نمی توانید بنشینید و با همسرتان چهره به چهره شوید برایش یک نامه بنویسید و توضیح دهید چرا و چقدر از او صدمه دیده اید.
💌 یک زمان اختصاص دهید و با هم بحث کنید ببینید چکار باید کرد که در آینده شاهد این موقعیت های دردناک نباشید.
💌 به امتیازات و نکات مثبت همسرتان بیشتر توجه کنید. همانگونه که مرور اشتباه دیگران باعث غلیان احساسات و هیجانات منفی می شود، مرور خوبی هایشان نیز باعث ایجاد محبت بیشتر به آنها می گردد.
💌 وقتی همسرتان به خاطر اشتباهش از شما عذرخواهی کرد، برای بخشش وی خیلی سرسختی به خرج ندهید با بخشش به موقع فرصت اصلاح رفتار را به وی بدهید.
✍ "فراموش نکنید همان اندازه که بخشش سریع و بی قید شرط همسرتان مهم است، نحوه برخورد پس از آن نیز بسیار مهم است. اگر همسرتان را بخشیدید نباید طوری با او برخورد کنید که حس به رخ کشیدن اشتباه، سرکوفت و یا شرمندگی در او زنده شود."
#همه_بخونن
در حسرت گذشته ماندن،
چیزی جز از دست دادن امروز نیست
تو فقط یکبار هجده ساله خواهی بود ،
یکبار سی ساله ...
و یکبار هفتاد ساله
در هر سنی که هستی
روزهایی بی نظیر را تجربه می کنی
چرا که مثل روزهای دیگر
فقط یکبار تکرار خواهد شد
هر روز از عمر تو زیباست
و لذتهای خودش را دارد
به شرط آنکه زندگی کردن را بلد باشی...
2.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی متفکر و نویسنده برجسته یهودی آمریکایی، خانم #لزلی_هزلتون در بررسی زندگی پیامبر صل الله علیه و آله و سلم
فلانی پسرزاس...اولین فرزندش پسراست...پسر پسر قند عسل,پسر پسر قند و نبات
فلانی زايمان کرد...شکم اولش است؟دختر؟...وای دختر؟...
و هیچ کس ندانست دختری که ديگران برای ورودش به اين دنيا از واژه ی (وای)استفاده کردند، اکنون سوگولی پدرش هست و عسل مادرش...
دختر غم خوار مادراست،
اولين خمیدگی کمر پدر به چشم دخترش می آید...
دختر چین و چروک های اطراف چشم مادر را از بر کرده،
مادر امروز يک چين، بر گوشه ی چشمان معصومت اضافه شده است...
ترس از جدایی از پدر,دوری از مادر وجود يک دختر را هزاران بار ميلرزاند...
دختر بودن کار دشواريست، اينک درک ميکنی، چرا اولين بار برای وجود پر مهرت (وای)گفتند؟...چون همه ميدانستند که ای (وای)تحمل اين همه غصه برای تو کمی بزرگ است...
دختر بودن کار سختیست.
رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود: «از خوش یمنی و خوبى زن است که اوّلین فرزندش دختر باشد.»
[منابع فقه شیعه (ترجمه جامع أحادیث الشیعة)، ج26، ص: 659]
#سبک_زندگی
2.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وهابی ها 👈 واجب است تمام مومنین بر یزید رحمت بفرستند !!!!!
تذکر: علمای اهل سنت یزید را لعنت کردند و گفتند یزید منافق و خبیث و کافر است .
بنابراین وهابیت داعشی سنی نیستند.
💢نظر اسلام درباره برخی تعارفات دروغی که بین ما #ایرانیان رواج دارد!
#شهید_مطهری
✅در تواریخ آمده است که در #شب_زفاف عایشه که به سادگی برگزار می شد، کاسه شیری به دست رسول خدا (ص) داده شد.
آن حضرت بعد از آنکه مقداری از آن شیر تناول فرمود، کاسه را به امّ سلمه داد و فرمود: میل کن امّ سلمه. گفت: میل ندارم. رسول خدا فرمود: هم گرسنگی کشیدن و هم دروغ؟! یعنی می دانم میل داری و به دروغ تعارف می کنی.
عرض کرد: آیا این هم دروغ محسوب می شود؟ فرمود: بلی.
📚حکمتها و اندرزها، ج1، ص250