🔻انقلابتانرا به شکل جذاب در فیلمهایتان معرفی کنید!
🔸محمدباقر مفیدی کیا در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت:
یکی از میزبانان جوگندمی روی سن سالن اصلی سینما فلسطین خطاب به جمعیتی که بیش از نصف صندلی ها را پر کرده بود گفت آقای استون در ترافیک گیر کرده اند و به زودی می رسند و تا اضافه کرد که ایشان موزه عبرت بوده اند؛ اکثر جمعیت زدند زیر خنده. این جو سیاسی حاکم بر سالن بود!
استاد استون آمد. از خونگرمی، شادی و بشاشیت ایرانی ها تمجید کرد و گفت آدم های خوب بسیاری در کشور شما دیدم و همین مرا نگران می کند چون تهدیدهای زیادی از غرب و شرق علیه شما و کشورتان وجود دارد.
🔹از مشاهداتش در سیاه چال مخوف پهلوی ها اعلام انزجار نمود و از آنچه درباره حجم جنایت شیمایی صدام با حمایت غرب و بخصوص آمریکا و شخص ریگان بر ضد ایران در موزه صلح دیده و شنیده بود ابراز شگفتی کرد و از جمع خواست اگر کسی آمار دقیقی از کمیت و کیفیت این جنایت عظیم خبر دارد بعد از نشست در اختیار وی قرار دهد. حاضران در سکوت به او می نگریستند.
گفت خاطرات مهمند. نسل قبل در حال پیر شدنند. از آن ها فیلم بسازید و انقلابتان را به شکل جذاب در فیلم هایتان معرفی کنید. حاضران در سکوت به یکدیگر می نگریستند.
🔸استاد گفت یک فیلم مستند درباره شاه ایران دیدم که به قول مترجم افتضاح بود! با خودم فکر کردم حتماً می خواهد ایراد فنی یا هنری بگیرد اما دلیل چیز دیگری بود! استاد شاکی بود چرا #ارثیه_پدری اینقدر ناچیز و گذرا به نقش دولت آمریکا در سیاست های ضد ملی شاه و بخصوص کودتای سال سی و دو اشاره کرده و خیلی نرم با این موضوع مواجه شده است و تلویحاً اضافه کرد آمریکای جهان خوار شانس آورده که این فیلم را خودِ استاد با تکیه به آرشیو شبکه های تلویزیونی آمریکا نساخته! ظاهراً استاد نمی دانست فضای غرب زدۀ سینمای ایران همین مقدار از رُک گوییِ سیاسی را نیز برنمی تابد و آن را ایدئولوژی زدگی و سفارشی سازی می داند و تازه #مهدی_نقویان از منظر این جماعت یکی از تندروهای بی هنر است!
به فیلم دبلیو که خودش درباره جورج بوش پسر ساخته بود نیز اشاره کرد و گفت صحنه ای در آن طراحی کرده که بر اساس مستندات موجود، غرب به سرکردگی آمریکا نقشۀ جامعی برای سرنگونی و تعویض رژیم در هفت کشور داشته که با افغانستان و عراق و سوریه و لیبی و ... شروع شده و به قول خودشان جایزه بزرگش، کشور هفتم بوده یعنی ایران! حاضران دیگر سکوت را جایز ندانسته و یکی به زبان انگلیسی فصیح! از او خواست سیاست را وا نهد و از سینما حرف بزند
🔹یکی به زبان انگلیسی فصیح! از او خواست سیاست را وا نهد و از سینما حرف بزند و بحث را به فیلم "دوربرگردان" برگرداند و اطلاعاتش درباره روانشناسی فرویدی را با فیلم تطبیق داد. استاد به این تطبیق وقعی ننهاد و آن را بی-ربط اعلام نمود.
نظرش را درباره فیلم "سد معبر" که در جشنواره بوسان به آن جایزه داده بود پرسیدند. گفت فیلم خوبی بود و کمی از آن تعریف کرد. سالن شاد شد. بعد افزود این فیلم نشان می داد در ایران چقدر آزادی بیان برای نمایش و نقد فساد در سیستم دولتی وجود دارد. سکوت بر سالن مستولی شد.
خانم باکلاسی که کارت جشنواره به گردن داشت و ظاهرن از میزبانان بود، برخواست و با انگلیسی فصیح و ظریف شروع به صحبت کرد. استاد جای خانم عرق ملی اش! به جوش آمد و به مترجم گفت بگو فارسی حرف بزند. مترجم گفت. خانم ابتدا کمی مغزش را خاراند بعد به فارسی مخلوط پرسید بوش و ترامپ بد بودند قبول؛ شما چرا درباره اوباما که باکلاس بود فیلم نساختید؟! مترجم ترجمه کرد. استاد نگاه خاص اندر ناخاصی به خانم انداخت و گفت این ها سر و ته یک کرباسند! و دوباره به نقشه نومحافظه کاران آمریکا با همکاری اسرائیل و عربستان برای تغییر رژیم در هفت کشور که جایزه بزرگش ایران بوده اشاره کرد و اوباما را یکی از مُهره مارهای خوش خط و خال همین دسیسه دانست که البته بیشتر از آن دو به "تخریب خلاقه" اعتقاد داشت.
🔸گفتند شما این همه ضد آمریکا فیلم ساختید! چرا سانسور نشدید؟! گفت من ضد آمریکا فیلم نساختم. من سرباز کشورم بودم و دوستش دارم اما از این هیولای نظامی که دارد کشورم را به قهقرا می برد و برای نابودی کل بنی بشر بمب هسته ای انبار کرده و به شرکای عبری عربیش هم آتش می فروشد می ترسم. هیولایی که مدت هاست وادارم کرده برای تامین هزینه فیلم هایم سراغ اغیار بروم. به زبان خودمان یعنی یک سانسور تمام عیار حساب شده.
سالن کمی مغزشان را خاراندند و یکهو گفتند اصلاً کلاهت کو ؟! گفت چی ؟! گفتند چرا در فیلم اسکندر به ایران باستان جسارت شده؟ گفت داریوش خودتان با وجود لشکر شجاع و دلیری که داشت تا اسی را دید جیم فنگ زد و به کوه و دره گریخت! تقصیر من چیست؟! ختم جلسه را اعلام کردند.