#شگردهای_جذب_مسیحیت_تبشیری
آقای «مهرداد عسکری»، #مستبصر تبشیری در سخنان خود با اشاره به جذابیتهای ظاهری #کلیسا و جریان تبشیر، آن را امری مهم و نقطه آغازین جذب خود و همسرش به مسیحیت عنوان میکند: «حضور در کلیسا، تجربه جدیدی بود. سرودهایی که میخواندند، هیجانی که میدادند. فضای معماری کلیسا و جو جمعیت، فرد را میگیرد. زیباییهایی هم بود، مدام میگفتند #محبت، محبت و محبت. آدم پیش خود میگفت چقدر چیز قشنگی است... یکی از جذابیتهای کلیسا آهنگ و موسیقی بود که خیلی تأثیرگذار است. شبانان درجه یک، دو و سه، عباراتی از #انجیل را به صورت آواز و دعا میخوانند. کشیش در مورد موضوع هفته صحبت میکند و در انتها دوباره همان کشیش با دعا و سرود، جلسه را تمام میکند. در انتها نیز همه با هم دعای برکت را میخوانند.»
« #حسین_یعقوبی»، مستبصر دیگر نیز در این زمینه میگوید: «وجود موسیقی و فارسی بودن سرودهایی که خوانده میشد و جشنهایی که در کلیسا برگزار میگردید، برایم تازگی داشت...فضای کلیسا هم به گونهای طراحی شده که میتواند تأثیرگذار باشد و حس و حالی –بهظاهر- معنوی را به آدم القا کند. در کل، هیجانی که موسیقی ایجاد میکند، در جذب افراد، بیتأثیر نیست... کلیسای جماعت ربانی(مرکز)(2) نیز بیشتر به دیسکو شباهت داشت!»
همچنین است سخنان آقای «دهنوی»، فریبخورده جریان تبشیر: «بارزترین مسئله که حتی سنگ را هم جذب میکند، موضوع پرستش با موسیقی است. در هر دین و آیینی، وقتی نیایش همراه با موسیقی باشد، خواه ناخواه فرد با آن همراه میشود. خاصیت #موسیقی، جذب کردن است. همانطور که مداحی جذب میکند. شاید شخص انسان خوبی هم نباشد اما مداحی او را جذب میکند. در مسیحیت، این مسئله بسیار پررنگتر است. شروع هر جلسه عبادتی کلیسا با سرود و موسیقی همراه است. البته شاید الآن مثل سابق در کلیسای خانگی گیتار زده نشود، اما همین موزون بودن، شعرها و سرودها حین پرستش، باعث جذب میشوند. خیلیها را میدیدیم که گریه میکردند. میپرسیدیم چرا گریه میکنی؟ میگفت نمیدانم، جذاب است. شما هر کس با سختترین عقاید را به این محیط ببری، تحتتأثیر قرار میگیرد. شاید آن را قبول نکند ولی خوشش میآید. انتساب این موسیقی به خدا باعث میشود که شیرینتر هم شود. وقتی فکر میکنی که این سرود را برای خدا میخوانی، خیلی برایت دلانگیز است. این به جذب شدن طرف کمک میکند. بعضیها را میشناسم که اگر از #کتاب_مقدس و یا کتاب رومیان، سؤالی از آنها بپرسید چیزی نمیدانند، ولی سرودها را خیلی خوب میدانند».