eitaa logo
مؤسسه مداحی کریمه
17.6هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
110 فایل
آموزش اصول وفنون مداحی،روضه خوانی و سینه زنی ومولودی خوانی و...باتمرکزبرمهارت افزایی 📌به صورت حضوری،مجازی وخصوصی 📌اعطای گواهینامه معتبر 📌اساتید مجرب حوزه و دانشگاه پشتیبانی:@karimeadmin 🏢قم،عطاران
مشاهده در ایتا
دانلود
✋💞 🌸🕊 🌷 شیعه از هجرِ رُخت جامِ بلا می نوشد 🌾 خرّم آن سینه که در وصلِ شما می کوشد 🤲 بار الها ..همه یِ عمر سلامت دارش 💐 کوثری را که از آن آبِ بقا می جوشد. 🕊💞 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 💞🕊 🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀 ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃 صبحتون امام زمانی https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
. علیهاالسلام بی تو احساس غریبی‌ست پریشانی من شده‌ای با خبر از گریهٔ پنهانی من؟ رفتی و دور و برم پر شده از ابر سیاه مثل خورشید بیا در شب بارانی من آمدم کوچه به کوچه پی تو شهر به شهر تا که شد دربه‌دری خسته ز حیرانی من همه‌جا با تو شده سربه‌سر از عطر بهار تو بیا تا برود شام زمستانی من باغ ما پر شده از یاس، بنفشه، لاله می‌رسد با قدمت فصل گل‌افشانی من آمدی نیمهٔ شب، سر زده، گلگون‌چهره همه‌جا پر شده از قصهٔ مهمانی من ✍ .
. علیهاالسلام بی تو احساس غریبی‌ست پریشانی من شده‌ای با خبر از گریهٔ پنهانی من؟ رفتی و دور و برم پر شده از ابر سیاه مثل خورشید بیا در شب بارانی من آمدم کوچه به کوچه پی تو شهر به شهر تا که شد دربه‌دری خسته ز حیرانی من همه‌جا با تو شده سربه‌سر از عطر بهار تو بیا تا برود شام زمستانی من باغ ما پر شده از یاس، بنفشه، لاله می‌رسد با قدمت فصل گل‌افشانی من آمدی نیمهٔ شب، سر زده، گلگون‌چهره همه‌جا پر شده از قصهٔ مهمانی من ✍ .
. شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) مدینه گریه کن بامن که من تنهای تنهایم زسوز سینه می سوزم ولی در فکر زهرایم غریبم من... بیاور طشتی ای خواهر که در سینه جگر سوزد چنان سوزم که در آتش دل جن و بشر سوزد غریبم من... بیا خواهرحلالم کن مرا دیگر نمی بینی گلی از گلشن رویم در این عالم نمی چینی غریبم من... دگر چشمم نمی افتد به روی قاتل مادر دلم چون شمع می سوزد بر احوال دل مادر غریبم من... به یاد آرم زمانی را که غم ما را محک می زد مغیره مادر ما را در آن کوچه کتک می زد غریبم من... فراموشم نمی گردد صدای ناله ی مادر به پشت در صدا می زد چه آمد بر سر حیدر غریبم من.. فراموشم نمی گردد که شد رخسار او نیلی که پیش چشم من ثانی بزد بر روی او سیلی غریبم من... من آن شمعم که غربت دور من پروانه می باشد زغمهایی که من دیدم فلک دیوانه می باشد غریبم من... علیه_السلام 🎤 👇
. ۱۴۰۴ مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها نشانت دادم ای لب سوخته، لبهای زخمی را تو هم پنهان مکن از دخترت، سیمای زخمی را ترک های لبم، بابا که می گویم به درد آید فدایت می کنم اما همین نجوای زخمی را سرم آنقدر،سنگ از این و آن خورده که یادم نیست کجا گم کردم آخر بار، من بابای زخمی را مرا هر کس که می بیند دلش می سوزد الا زجر که طعنه می زند این دختر تنهای زخمی را تو یادت هست چندین مرتبه از نیزه افتادی و من بر خاک دیدم آن سر زیبای زخمی را؟ خودم را وعده ی آغوش گرمت داده بودم من چه خواهی کرد امشب این من و رؤیای زخمی را؟ فدای گیسویت این گیسوان سوخته بابا فدایت می کنم این جان سر تا پای زخمی را ✍ .
. خون چکیده ست ز چشم تر من ...چیزی نیست شده مجروح و شکسته پر من ...چیزی نیست هر زمانی که زمین خوردم و مجروح شدم یاد دادی که بگو دختر من:" چیزی نیست" آب شد قلب من از شدت وحشت بابا داد زد بسکه عدو بر سر من ...چیزی نیست هدیه ای بود به دستم ز تو اما قاتل چشمش افتاد به انگشترمن... چیزی نیست از روی ناقه چو عباس زمین افتادم ترک افتاد به نیلوفر من... چیزی نیست لذتت بود پدر موی بلندم اما آتش افتاد به فرق سر من ...چیزی نیست می کشیدند مرا از سرم اما عمه گره محکم زده بر معجر من... چیزی نیست آن عبایی که به نعش علی اکبر بردی هست اما دگر از اکبر من چیزی نیست من دوباره پری کودکیم خواهم شد گر کبود است همه پیکر من چیزی نیست سر تو زخم شده پس بدنت پاره شده پیش زخمان تو زخم پر من چیزی نیست ✍  سلام الله علیها  .
. ، ، سلام ای بابا حسین خوش اومدی تو خرابه دل دخترت بابا از دوریِ تو کبابه سلام ای بابا حسین خوش اومدی گُل پرپر تو خرابه اومدی به دیدنم اما با سر تویی نور دو عینم تویی بابا حسینم ‌‌‌حسین بابای خوبم (۴) بذار برات بگم من از خاطراتم ای پدر سیلی و کعب نِی بود سوغات ما از این سفر زجر ملعون ای بابا تا نامت را از من شنید با ضرب تازیانه ناز مرا هم می خرید ببین افسرده حالم شده شکسته بالم حسین بابای خوبم نبودی ببینی که دستای عمه رو بستند بابا کجا بودی که پهلوی من رو شکستند شبیه مادر تو شده همهُ وجودم بدن و دست و بازوم ، صورت و چشم کبودم غم تو کرده پیرم بی تو بابا می میرم حسین بابای خوبم . 👇
4_5889008583588189939.mp3
1.53M
خوش اومدی بابا صفا آوردی به خرابه یتیم نوازی کن می دونی که چقدر ثوابه یه نذری کردم که نبینی دستام توو طنابه قدم گذاشتی رو چشای تارم چی جوری اومدی که پا نداری! عمه که گفت میای، همه ش می گفتم شاید داداش علی رو هم بیاری بابا بابا بابا پرت کو، سرت کو بگو ببینم علی اکبرت کو رباب چش به راهه اصغرت کو سرت کو، پرت کو شونه ندارم حیف موهات پریشونه عزیزم خسته شدم دیگه منو ببر خونه عزیزم حال دل ما رو کسی نمی دونه عزیزم خبر که داری دخترای شامی بابا حسابی خندیدن به دردم حیف که دیگه مو ندارم و الا موهامو فرش راه تو می کردم بابا بابا بابا حرم سوخت، پرم سوخت شبیه مادرت، موی سرم سوخت توو آتیش خیمه ها معجرم سوخت پرم سوخت، حرم سوخت ببر منو بابا یه جا که حرمله نباشه یه جا که حرفی از پای پر آبله نباشه الهی که دیگه بین ما فاصله نباشه من که توو این عمر سه ساله هرگز جایی بدون تو پدر نرفتم یه عمری من توو بغل تو بودم حالا سرت رو توو بغل گرفتم بابا بابا بابا بریدم، خمیدم تو شام و کوفه بسکه غصه دیدم نمی دونی چه حرفایی شنیدم خمیدم، بریدم
4_5882088669719828518.mp3
1.14M
جز تو کی میتونه خانوم باشه دردونه ی ارباب نور چشم ربابی و برکت خونه ارباب رقیه بارون میشه چشمام با روضه ی اسمت زیر و رو کرد دل رو معجزه ی اسمت تو درستش کنی  آقا نگام میکنه تو سفارش کنی  بازم صدام میکنه تو یه خواهش کنی منو راهی کربلام میکنه یارقیه یارقیه یارقیه جان وقتی که میری رو دوشه تکیه گاه بنی هاشم آسمون تویی و ماهت میشه ماه بنی هاشم رقیه تو جان و جانانی سوره‌ی قرآنی من رعیت اما تو دختر سلطانی اونی که با غمت شبش رو سر میکنه بخدا که حسین  بهش نظر میکنه آخرش هرکسی که نمیره برات ضرر میکنه یارقیه یارقیه یارقیه جان
‍ . عجز اگر آید به دیدارم جوابش می‌کنم کاخ اگر کوه احد باشد خرابش می‌کنم پرده های قصر افتاد از طنین ناله ام کفر اگر در پرده باشد بی‌نقابش می‌کنم مدح باب علم طاها گر چه اینجا باب نیست در میان شامیان امروز بابش می‌کنم یک رساله از کراماتم اگر در دست نیست می نویسم بعدها صدها کتابش می‌کنم دارم از بابا بزرگ خویش ارث روشنی در شعاعم ذره باشد آفتابش می‌کنم از خدایم اذن دارم زیر سقف گنبدم هر دعایی را بخواهم مستجابش می‌کنم آنکه حتی یک النگو در ضریح انداخته با خدا در روز محشر بی‌حسابش می‌کنم سفره دار روضه‌ی بابا منم، با دست خویش گندمی گر نذر گردد آسیابش می‌کنم زنده باشم بعد از این ای عمه جان گهواره‌ای عاقبت می‌سازم و نذر ربابش می‌کنم آستین پاره ای دارم خدا را شاکرم بر سرم در پیش نامحرم حجابش می‌کنم شاعر: میلاد حسنی✍ ........... دلم می خواست معراجت ببینم چه معراجی عجب رنگین کمانی نرو دیگر ! تو رفتی سنگ خوردم بیا قولی بده دیگر بمانی تو را با زخم صورت می شناسم مرا بشناس با قد کمانی نمی دانم چرا این زجر نامرد بدش می آید از شیرین زبانی عبایت روی دوش نیزه داری عقیق تو به دست ساربانی چه مویی داشتی بابا زمانی چه مویی داشتم بابا زمانی اگر مال منی پس پیش من باش چرا دائم به دست این و آنی ؟! نشد غارت پدر جان !چادرم را خودم دادم به آن دختر امانی ! نفهمد هیچ کس بازار رفتم! بماند بین ما راز نهانی رخت را سیر دیدم سیر گشتم تو بودی آن غذای آسمانی سرت خاکی شده در این خرابه شدم شرمنده از این میزبانی شاعر : ✍ ............. ⁩کربلای همه دسته خانوم سه ساله دل دیوونه پابسته خانوم سه ساله هستیِ عالم از هست ته خانوم سه ساله گنبدت عین ماه روشنه خانوم سه ساله حرمت آرزوی منه خانوم سه ساله نبضم از عشقه تو میزنه خانوم سه ساله پای عشقِ تو من سر میدم خانم سه ساله به باباییت بگو کارمو خانم سه ساله بگو خیلی دوسِت دارمو خانوم سه ساله تو می دونی فقط چارمو خانوم سه ساله ایمانم رقیه ... جانانم رقیه ای عشقِ علمدار .. عمه جانم رقیه ......... غیر از تو نیستیم مسلمان هیچکس غیر از تو نیستیم پریشان هیچکس ما غیر دامن تو که حبل المتین ماست دستی نمیبریم به دامان هیچکس قربانی توایم لک الحمد یا حسین یعنی نمیرویم به قربان هیچکس کشتی تویی نجات تویی رهنما تویی دل خوش نمیکنیم به سُکّان هیچکس من آفتاب کرببلای تورا حسین هرگز نمیدهم به گلستان هیچکس جز گریه ای که بهر تن بی سر شماست خیری نداشت دیده گریان هیچکس روزی رسان زندگی ما رقیه است ننشسته ایم ما به سر خوان هیچکس بعد از لب مبارکت ای قاری غریب چوبی نخورد بر لب و دندان هیچکس آنگونه ک سرت به روی نیزه آیه خواند منبر نرفته قاری قرآن هیچ کس خاتم‌ اگرچه داشت به انگشت خود ولی انگشت را نداد سلیمان هیچکس شاعر:
هدیه به حضرت رقیه    اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمینه واحد حضرت رقیه خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.      من و بردن میونه بزم اغیار دیدم از مردم شام خیلی آزار باباجونم‌. بابا جونم. بابا جون خیر داری. چی اومد بر سره من جای تو کی بودش دوره بره من به غارت بردن حتی معجزه کن بابا جونم.     بابا جونم.      با با جون. خبر داری که خردم. تازیونه لب و دندونه من مثل تو خونه تمومه صورت من ارغوونه بابا جونم. بابا جونم. بابا جون. خبر. داری که دندونم. شکسته. روی.گونم بابایی. جای دسته تو عمرکم شدم از دنیا خسته بابا جونم. بابا جونم.   بابا جون یادته می زدی شونه به گیسوم می زدی بوسه به چشم و به آبروم ببین حالا شده نیلوفری روم بابا جونم. بابا جونم.  بابا جون. یادته خنده بودش سهم لبهام هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام اما حالا ببین تاریکه دنیام.  بابا جونم.  بابا جونم.     باباجون. رضا نصابی کانالی برای مداحی
عمه بیا گمشده پیدا شده، واویلا واویلا... کنج خرابه شبِ یلدا شده واویلا واویلا پدر فدای سرِ نورانی‌ات، واویلا واویلا (سنگ جفا که زد به پیشانی‌ات؟ واویلا واویلا)۲ دختر اگر یتیم شود پیر می‌شود از زندگی بدون پدر سیر می‌شود هم سن و سال‌ها همه او را نشان دهند خب دختر است زود دلگیر می‌شود توی طبق باروی پوشونده امشب شدی مهمون ناخونده حالا که با سر اومدی پیشم بابا بگو تنت کجا مونده گوش کن باهات درد و دلا دارم اینجا کسی نگفت عزا دارم پاشو بریم به دخترای شام می‌خوام بگم منم بابا دارم مسخره کردن منو با عروسکاشون بازی ندادن منو توی بازی‌هاشون خنده می‌کردن تا صدامو در بیارن لنگ میزدن هی که ادامو در بیارن *** سه ساله ولی مثل پیرزنا دستام می‌لرزه اگه منو امشب زدن با چوب و نیزه به دیدنِ سرِ باباجونم میارزه *** (موهامو نکش خودم میام توروخدا، زخمه پاهام) یادته بابا سوخت موهای قشنگی که می‌کردی شونه (نه گلِ سر نیست)۲ (اینایی که لای موهامه لخته‌ی خونه)۲ بد زدنم، با لگد زدنم استخون پهلوم شکسته با مشت زدنم، خونه دهنم (شیرین زبون لکنت گرفته)۲ سری که روبرومی، بابامی یا عمومی نشناختمت هنوزم، خودت بگو کدومی صورتِ نصف نیمه، حال سرت وخیمه به همه گفتم این سر، تموم زندگیمه بابایی خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی نگفتی چرا رفتی و ما رو تنها گذاشتی بابایی سرِ جاش دیگه نیست هواسم، واویلا ببین پاره پاره‌است لباسم، واویلا یه چند وقتیه من گرسنه خوابیدم (یکم نون میوردی واسم، واویلا)۲ (زدن مادرتان را چهل نفر اما چهل منزل صد نفر زدن دخترت را) (عمه دستِ غم روی کمر داره از کبودیتنش خبر داره)۲ رباب از رو تجربه بهش می‌گفت قبرشو عمیق بکن خطر داره حسین... (یتیمی درد بی درمان یتیمی یتیمی خاری دوران یتیمی) (دست عدو بزرگتر از صورت من است)۳ یک ضربه زد سیاه شد دو گونه‌ام کانالی برای مداحی