.
#پنجم_صفر
خون چکیده ست ز چشم تر من ...چیزی نیست
شده مجروح و شکسته پر من ...چیزی نیست
هر زمانی که زمین خوردم و مجروح شدم
یاد دادی که بگو دختر من:" چیزی نیست"
آب شد قلب من از شدت وحشت بابا
داد زد بسکه عدو بر سر من ...چیزی نیست
هدیه ای بود به دستم ز تو اما قاتل
چشمش افتاد به انگشترمن... چیزی نیست
از روی ناقه چو عباس زمین افتادم
ترک افتاد به نیلوفر من... چیزی نیست
لذتت بود پدر موی بلندم اما
آتش افتاد به فرق سر من ...چیزی نیست
می کشیدند مرا از سرم اما عمه
گره محکم زده بر معجر من... چیزی نیست
آن عبایی که به نعش علی اکبر بردی
هست اما دگر از اکبر من چیزی نیست
من دوباره پری کودکیم خواهم شد
گر کبود است همه پیکر من چیزی نیست
سر تو زخم شده پس بدنت پاره شده
پیش زخمان تو زخم پر من چیزی نیست
#مجید_احدزاده ✍
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
.
.
#حضرت_رقیه
#زمینه ، #واحد ، #شور
#زنجیر_زنی
سلام ای بابا حسین خوش اومدی تو خرابه
دل دخترت بابا از دوریِ تو کبابه
سلام ای بابا حسین خوش اومدی گُل پرپر
تو خرابه اومدی به دیدنم اما با سر
تویی نور دو عینم تویی بابا حسینم
حسین بابای خوبم (۴)
بذار برات بگم من از خاطراتم ای پدر
سیلی و کعب نِی بود سوغات ما از این سفر
زجر ملعون ای بابا تا نامت را از من شنید
با ضرب تازیانه ناز مرا هم می خرید
ببین افسرده حالم شده شکسته بالم
حسین بابای خوبم
نبودی ببینی که دستای عمه رو بستند
بابا کجا بودی که پهلوی من رو شکستند
شبیه مادر تو شده همهُ وجودم
بدن و دست و بازوم ، صورت و چشم کبودم
غم تو کرده پیرم بی تو بابا می میرم
حسین بابای خوبم
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی✍
#زنجیرزنی
. 👇
4_5889008583588189939.mp3
1.53M
#حضرت_رقیه_زمینه
خوش اومدی بابا
صفا آوردی به خرابه
یتیم نوازی کن
می دونی که چقدر ثوابه
یه نذری کردم که
نبینی دستام توو طنابه
قدم گذاشتی رو چشای تارم
چی جوری اومدی که پا نداری!
عمه که گفت میای، همه ش می گفتم
شاید داداش علی رو هم بیاری
بابا بابا بابا
پرت کو، سرت کو
بگو ببینم علی اکبرت کو
رباب چش به راهه اصغرت کو
سرت کو، پرت کو
شونه ندارم حیف
موهات پریشونه عزیزم
خسته شدم دیگه
منو ببر خونه عزیزم
حال دل ما رو
کسی نمی دونه عزیزم
خبر که داری دخترای شامی
بابا حسابی خندیدن به دردم
حیف که دیگه مو ندارم و الا
موهامو فرش راه تو می کردم
بابا بابا بابا
حرم سوخت، پرم سوخت
شبیه مادرت، موی سرم سوخت
توو آتیش خیمه ها معجرم سوخت
پرم سوخت، حرم سوخت
ببر منو بابا
یه جا که حرمله نباشه
یه جا که حرفی از
پای پر آبله نباشه
الهی که دیگه
بین ما فاصله نباشه
من که توو این عمر سه ساله هرگز
جایی بدون تو پدر نرفتم
یه عمری من توو بغل تو بودم
حالا سرت رو توو بغل گرفتم
بابا بابا بابا
بریدم، خمیدم
تو شام و کوفه بسکه غصه دیدم
نمی دونی چه حرفایی شنیدم
خمیدم، بریدم
#وحید_محمدی
4_5882088669719828518.mp3
1.14M
#حضرت_رقیه_شور
جز تو کی میتونه خانوم
باشه دردونه ی ارباب
نور چشم ربابی و
برکت خونه ارباب
رقیه
بارون میشه چشمام
با روضه ی اسمت
زیر و رو کرد دل رو
معجزه ی اسمت
تو درستش کنی آقا نگام میکنه
تو سفارش کنی بازم صدام میکنه
تو یه خواهش کنی منو راهی کربلام میکنه
یارقیه یارقیه یارقیه جان
وقتی که میری رو دوشه
تکیه گاه بنی هاشم
آسمون تویی و ماهت
میشه ماه بنی هاشم
رقیه
تو جان و جانانی
سورهی قرآنی
من رعیت اما تو
دختر سلطانی
اونی که با غمت شبش رو سر میکنه
بخدا که حسین بهش نظر میکنه
آخرش هرکسی که نمیره برات ضرر میکنه
یارقیه یارقیه یارقیه جان
#علی_قالیباف
.
#شام_غریبان_حضرت_رقیه
عجز اگر آید به دیدارم جوابش میکنم
کاخ اگر کوه احد باشد خرابش میکنم
پرده های قصر افتاد از طنین ناله ام
کفر اگر در پرده باشد بینقابش میکنم
مدح باب علم طاها گر چه اینجا باب نیست
در میان شامیان امروز بابش میکنم
یک رساله از کراماتم اگر در دست نیست
می نویسم بعدها صدها کتابش میکنم
دارم از بابا بزرگ خویش ارث روشنی
در شعاعم ذره باشد آفتابش میکنم
از خدایم اذن دارم زیر سقف گنبدم
هر دعایی را بخواهم مستجابش میکنم
آنکه حتی یک النگو در ضریح انداخته
با خدا در روز محشر بیحسابش میکنم
سفره دار روضهی بابا منم، با دست خویش
گندمی گر نذر گردد آسیابش میکنم
زنده باشم بعد از این ای عمه جان گهوارهای
عاقبت میسازم و نذر ربابش میکنم
آستین پاره ای دارم خدا را شاکرم
بر سرم در پیش نامحرم حجابش میکنم
شاعر: میلاد حسنی✍
#شب_سوم_محرم
...........
دلم می خواست معراجت ببینم
چه معراجی عجب رنگین کمانی
نرو دیگر ! تو رفتی سنگ خوردم
بیا قولی بده دیگر بمانی
تو را با زخم صورت می شناسم
مرا بشناس با قد کمانی
نمی دانم چرا این زجر نامرد
بدش می آید از شیرین زبانی
عبایت روی دوش نیزه داری
عقیق تو به دست ساربانی
چه مویی داشتی بابا زمانی
چه مویی داشتم بابا زمانی
اگر مال منی پس پیش من باش
چرا دائم به دست این و آنی ؟!
نشد غارت پدر جان !چادرم را
خودم دادم به آن دختر امانی !
نفهمد هیچ کس بازار رفتم!
بماند بین ما راز نهانی
رخت را سیر دیدم سیر گشتم
تو بودی آن غذای آسمانی
سرت خاکی شده در این خرابه
شدم شرمنده از این میزبانی
شاعر : #سید_پوریا_هاشمی✍
.............
کربلای همه دسته خانوم سه ساله
دل دیوونه پابسته خانوم سه ساله
هستیِ عالم از هست ته خانوم سه ساله
گنبدت عین ماه روشنه خانوم سه ساله
حرمت آرزوی منه خانوم سه ساله
نبضم از عشقه تو میزنه خانوم سه ساله
پای عشقِ تو من سر میدم خانم سه ساله
به باباییت بگو کارمو خانم سه ساله
بگو خیلی دوسِت دارمو خانوم سه ساله
تو می دونی فقط چارمو خانوم سه ساله
ایمانم رقیه ... جانانم رقیه
ای عشقِ علمدار .. عمه جانم رقیه
.........
غیر از تو نیستیم مسلمان هیچکس
غیر از تو نیستیم پریشان هیچکس
ما غیر دامن تو که حبل المتین ماست
دستی نمیبریم به دامان هیچکس
قربانی توایم لک الحمد یا حسین
یعنی نمیرویم به قربان هیچکس
کشتی تویی نجات تویی رهنما تویی
دل خوش نمیکنیم به سُکّان هیچکس
من آفتاب کرببلای تورا حسین
هرگز نمیدهم به گلستان هیچکس
جز گریه ای که بهر تن بی سر شماست
خیری نداشت دیده گریان هیچکس
روزی رسان زندگی ما رقیه است
ننشسته ایم ما به سر خوان هیچکس
بعد از لب مبارکت ای قاری غریب
چوبی نخورد بر لب و دندان هیچکس
آنگونه ک سرت به روی نیزه آیه خواند
منبر نرفته قاری قرآن هیچ کس
خاتم اگرچه داشت به انگشت خود ولی
انگشت را نداد سلیمان هیچکس
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه
هدیه به حضرت رقیه
اللهم. صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور و زمینه واحد حضرت رقیه
خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.
من و بردن میونه بزم اغیار
دیدم از مردم شام خیلی آزار
باباجونم. بابا جونم. بابا جون
خیر داری. چی اومد بر سره من
جای تو کی بودش دوره بره من
به غارت بردن حتی معجزه کن
بابا جونم. بابا جونم. با با جون.
خبر داری که خردم. تازیونه
لب و دندونه من مثل تو خونه
تمومه صورت من ارغوونه
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون.
خبر. داری که دندونم. شکسته.
روی.گونم بابایی. جای دسته
تو عمرکم شدم از دنیا خسته
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون
یادته می زدی شونه به گیسوم
می زدی بوسه به چشم و به آبروم
ببین حالا شده نیلوفری روم
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون.
یادته خنده بودش سهم لبهام
هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام
اما حالا ببین تاریکه دنیام.
بابا جونم. بابا جونم. باباجون.
رضا نصابی
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
عمه بیا گمشده پیدا شده، واویلا واویلا...
کنج خرابه شبِ یلدا شده واویلا واویلا
پدر فدای سرِ نورانیات، واویلا واویلا
(سنگ جفا که زد به پیشانیات؟ واویلا واویلا)۲
دختر اگر یتیم شود پیر میشود
از زندگی بدون پدر سیر میشود
هم سن و سالها همه او را نشان دهند
خب دختر است زود دلگیر میشود
توی طبق باروی پوشونده
امشب شدی مهمون ناخونده
حالا که با سر اومدی پیشم
بابا بگو تنت کجا مونده
گوش کن باهات درد و دلا دارم
اینجا کسی نگفت عزا دارم
پاشو بریم به دخترای شام
میخوام بگم منم بابا دارم
مسخره کردن منو با عروسکاشون
بازی ندادن منو توی بازیهاشون
خنده میکردن تا صدامو در بیارن
لنگ میزدن هی که ادامو در بیارن
***
سه ساله
ولی مثل پیرزنا دستام میلرزه
اگه منو امشب زدن با چوب و نیزه
به دیدنِ سرِ باباجونم میارزه
***
(موهامو نکش خودم میام
توروخدا، زخمه پاهام)
یادته بابا
سوخت موهای قشنگی که میکردی شونه
(نه گلِ سر نیست)۲
(اینایی که لای موهامه لختهی خونه)۲
بد زدنم، با لگد زدنم
استخون پهلوم شکسته
با مشت زدنم، خونه دهنم
(شیرین زبون لکنت گرفته)۲
سری که روبرومی، بابامی یا عمومی
نشناختمت هنوزم، خودت بگو کدومی
صورتِ نصف نیمه، حال سرت وخیمه
به همه گفتم این سر، تموم زندگیمه
بابایی
خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی
نگفتی چرا رفتی و ما رو تنها گذاشتی
بابایی
سرِ جاش دیگه نیست هواسم، واویلا
ببین پاره پارهاست لباسم، واویلا
یه چند وقتیه من گرسنه خوابیدم
(یکم نون میوردی واسم، واویلا)۲
(زدن مادرتان را چهل نفر اما
چهل منزل صد نفر زدن دخترت را)
(عمه دستِ غم روی کمر داره
از کبودیتنش خبر داره)۲
رباب از رو تجربه بهش میگفت
قبرشو عمیق بکن خطر داره
حسین...
(یتیمی درد بی درمان یتیمی
یتیمی خاری دوران یتیمی)
(دست عدو بزرگتر از صورت من است)۳
یک ضربه زد سیاه شد دو گونهام
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
❣﷽❣
🔷🔷#دودمه_حضرت_رقیه_س
💠🎆💠🎆💠🎆
قرص ماهِ من بیا بروی دامانم نشین
حال و روزم را ببین
صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین
حال و روزم را ببین
شیب الخضیب من پدر پرت کو؟
ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟
🌿💐🌿💐🌿💐
مثل سقا من علمدار قیام زینبم
ماه شام زینبم
دختر سلطانم و قائم مقام زینبم
ماه شام زینبم
🥀💠🥀💠🥀
دست از سرم بردار من بابا ندارم
شکسته پر و بالم
دیگر برای ضربه هایت جا ندارم
شکسته پر و بالم
💥🌟💥🌟💥🌟
بایداین دشمن بداند کیستم کیستم
ثانی زهرا منم
شام را ویران نسازم من رقیه نیستم
ثانی زهرا منم
🎆🌻🎆🌻🎆
عمه از دست زمین خوردن من پیر شده
به کجایی بابا
این سه ساله دگر از بودن خود سیر شده
به کجایی بابا
❣⚜❣⚜❣⚜
موقع رفتن شده ای با خبر از حال من
عمه زینب الوداع
با گلوی پاره بابا آمده دنبال من
عمه زینب الوداع
🍁🍂🍁🍂🍁🍂
بابا بنگر روی بهم ریخته ام را
منم وارث زهرا
وا کن گره موی بهم ریخته ام را
منم وارث زهرا
📿🔮📿🔮📿🔮
عمه بابا آمده برخیز تا کاری کنیم
آبرو داری کنیم
با لباس پاره باید میهمانداری کنیم
آبرو داری کنیم
🍁⚜🍁⚜🍁
من اگر گریه کنم عرش خدا می لرزد
نوه زهرایم
پای این سر بخدا جان بدهم می ارزد
نوه زهرایم
مثل عباس جگر دارم و بی پروایم
نوه زهرایم
خیزرانم بزنید جای لب بابایم
نوه زهرایم
⭕️❌⭕️❌⭕️❌
دیده بگشا و ببین دارد تماشا دخترت
من به قربان سرت
بس که سیلی خورده ام هستم شبیه مادرت
من به قربان سرت
♨️💢♨️💢♨️💢
در کنار این طبق میمیرد امشب دخترت
من به قربان سرت
بس که سیلی خورده ام هستم شبیه مادرت
من به قربان سرت
🏁🖤🏁🖤🏁🖤
عمه بابا آمده آبی بزن روی مرا
شانه کن موی مرا
پیش چشمش بازکن چشمان بی سوی مرا
شانه کن موی مرا
🌷💕🌷💕🌷💕
صلوات در هنگام نشر حذف نشه لطفا👇👇👇
💢هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💢
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
🥀 شده وقت هجران حلالم کنید 🥀
الا ای یتیمان حلالم کنید
خرابه نشینان حلالم کنید
دراین شام ویران حلالم کنید
شده وقت هجران حلالم کنید
🍃🍂🍃🍂🍃
دل خسته ام تنگ اصغر شده
شنیدم که این لاله پر پر شده
کلامم برادر برادر شده
دهم در غمش جان حلالم کنید
الا ای یتیمان حلالم کنید
خرابه نشینان حلالم کنید
در این شام ویران حلالم کنید
شده وقت هجران حلالم کنید
🍃🍂🍃🍂🍃
ز ویرانه با چشم تر میروم
سحر مثل مرغ سحر میروم
من امشب دگر با پدر میروم
الا ای یتیمان حلالم کنید
خرابه نشینان حلالم کنید
در این شام ویران حلالم کنید
شده وقت هجران حلالم کنید
🍃🍂🍃🍂🍃
اگر امشب از این قفس پر زنم
به سوی جنان بال دیگر زنم
روم بوسه بر فرق اکبر زنم
به آن جان جانان حلالم کنید
الا ای یتیمان حلالم کنید
خرابه نشینان حلالم کنید
در این شام ویران حلالم کنید
شده وقت هجران حلالم کنید
🍃🍂🍃🍂🍃
شوم راحت امشب ز دست عدو
زنم بوسه بر هر دو دست عمو
دهم شرح سوز عطش مو به مو
به سقای طفلان حلالم کنید
الا ای یتیمان حلالم کنید
خرابه نشینان حلالم کنید
در این شام ویران حلالم کنید
شده وقت هجران حلالم کنید
🍃🍂🍃🍂🍃
خداحافظ ای نازنین لاله ها
خداحافظ ای اشک و هم ناله ها
خداحافظ ای نیلگون ژاله ها
گلان گلستان حلالم کنید
الا ای یتیمان حلالم کنید
خرابه نشینان حلالم کنید
در این شام ویران حلالم کنید
شده وقت هجران حلالم کنید
🍃🍂🍃🍃🍂
اگر رو به گلزار عقبا برم
پیام شما را به بابا برم
سلام شما را به زهرا برم
دهم شرح ویران حلالم کنید
الا ای یتیمان حلالم کنید
خرابه نشینان حلالم کنید
در این شام ویران حلالم کنید
شده وقت هجران حلالم کنید
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
🏴
دیدار
با یاران 🏴 ای اسیران عمه را یاری کنید (۲) جای او بر من عزاداری کنید گریه دور پیکر پاکم کنید در همین ویرانسرا خاکم کنید من از اینجا میروم ؛ پیش بابا میروم (۲) میروم تا دور اصغر پر زنم (۲) بوسه بر پیشانی اکبر زنم بسته امشب میشود پرونده ام عمه جان عفوم نما شرمنده ام من از اینجا میروم ؛ پیش بابا میروم(۲) تا دهم شرح سفر را مو به مو (۲) تا زنم گل بوسه بر دست عمو تا که جدم خنده بر رویم زند جده ام شانه به گیسویم زند من از اینجا میروم ؛ پیش بابا میروم(۲) میشود قبر من ویران نشین(۲) شستشو با اشک زین العابدین ای اسیران عمه را یاری کنید جای او بر من عزاداری کنید من از اینجا میروم ؛ پیش بابا میروم (۲) """"""""""""🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴""""""""""""
3. زمزمه.mp3
2.11M
#زمزمه
📝 زمزمه حضرت رقیه (سلام الله علیها)
🎤 استاد #حیدرزاده
▪️ویژه شهادت #حضرت_رقیه
از شهر کوفه ،تا به شام، سنگم زدن از روی بام
انقدر بهم سیلی زدن، دیگه نمی بینه چشام
یکی بگه این دختره ، نزن .. نزن ..
ضرب لگد زجر آوره ، نزن .. نزن ..
حالا که اومدی بابا گوش بده دردِ دلمو
زخمهای روی بدنم سَر میبره حوصله مو
خسته شدم از قافله بابا، بابا...
پاهام شده پر آبله بابا،بابا...
وای!!! از سنان و حرمله ...بابا،بابا...
حرمله منو میزد !!!...بابا،بابا..
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین