#سلام_منجی_دلها🌺
ما حلقه اگر بر در مقصود زدیم
از بندگی حضرت معبود زدیم
این الفت ما به دوست امروزی نیست
یک عمر دم از #مهدی(عج) موعود زدیم
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@monjei_delhaa
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
هدایت شده از ملارد / ارنگه / مارليک / انديشه
1.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 زاکانی: ان شاءالله شهید میشم
شوق پرواز دارد این مرد خدایی
هدایت شده از جین پوش(ارزان سرا)
☑️نیازمندی های امروز قم را بخوانید و برای دوستانی که در جستجوی کاری هستند ارسال کنید 👆
☑️جهت عضویت در کانال خبری محله نیوز
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2418606199C8826e53151
4.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا سرعت اینترنت چندوقتیست اختلال دارد؟ وزیر ارتباطات: بهخاطر کنکور بود
آذری جهرمی: قطعی برق در چندوقت اخیر اختلال ایجاد کرده بود و اختلال دیروز و پریروز هم برای جلوگیری از فروش سوالات کنکور و امنیت روانی بود که درخواست شد در حوزههای امتحانی اینترنت 3G و 4G فعال نباشد.
@Farsna
قال الامام علی بن موسی الرضا علیهما السلام:
«اِذَا نَزَلَتْ بِکُمْ شَدِیدَةٌ فَاسْتَعِینُوا بِنَا»
هر گاه برای شما پیش آمد سختی روی داد از ما کمک و یاری بجوئید.
مستدرک الوسائل/ج۵/ص۲۲۹
@emamerezaa
هدایت شده از ملارد / ارنگه / مارليک / انديشه
⭕️ ماجرای تکان دهنده ....
✍ اواخر شب بود که پسرم تازه به خواب رفته بود و من هم فرصت را غنیمت شمردم و تعدادی از برگههای امتحانات میانترم دانشجوهایم را تصحیح کردم. از بس با پسرم کلنجار رفته بودم و بازی کرده بودم خسته شده بودم، به رختخواب رفتم و زود خوابم برد، در خواب شهید همت را دیدم. با موتور تریل آمد ، چشمان درشت و زیبایش را به من دوخت و با لبخند گفت: بپر بالا! محو تماشای چشمان او بودم و بی اختیار سوار موتور تمیز و نوی او شدم. از کوچه ها و خیابان ها که گذشتیم، به در یک خانه رسیدیم.
ناگهان از خواب پریدم، سابقه نداشت که نیمههای شب بدون دلیل از خواب بیدار شوم.
چهرهی نورانی و چشمان مشکی شهید همت در خاطرم تازه بود و به خوبی همه جزییات خوابم را میدانستم.
به امید دوبارهی دیدن چشمهایش به خواب رفتم ، صبح زود بیدار شدم اما بدون دیدن دوبارهی چشمهایش!
خوابی که دیدم بودم آنچنان شفاف و روشن بود که آدرس خانهای که با شهید همت رفته بودم به خوبی در ذهنم مانده بود ، به دانشگاه که رسیدم در جمع دوستانم این خواب را تعریف کردم و گفتم: به نظر شما تفسیر این خواب چیست؟
هر کس اظهار نظری میکرد ، بعد از دقایقی همه با هم گفتند: آدرس خانه را بلدی؟
گفتم: بله. گفتند: خوب معلوم است، حاج ابراهیم بهت گفته باید آنجا بروی!
دل تو دلم نبود کلاس درس که تمام شد بلافاصله خودم را به در آن خانه رساندم.
همه شواهد و جزییات مو به مو در خاطرم بود و این خانه دقیقا همان خانه بود، با آشوبی در دل و دستی لرزان زنگ خانه را زدم. پسر جوانی دم در آمد، با ابروهایی برداشته و موهایی ژولیده گفت: بله کاری دارید؟!
با عجله گفتم: شما با حاج ابراهیم همت کاری داشتی؟
نام حاج ابراهیم را که شنید ناگهان رنگش عوض شد و بدون مقدمه شروع به گریه کرد.
شانههای نحیف و استخوانیاش میلرزید و گلوله گلوله اشک بر محاسن نداشتهاش میلغزید.
حال او را که دیدم بی اختیار اشکم روان شد و دست او را گرفتم و یک یا الله گفتم و داخل خانه شدم.
در میان اشک و هق هق گریه گفت: چند وقت هست می خواهم خودکشی کنم. دیشب آخرای شب داشتم تو خیابون راه می رفتم و فکر می کردم، که یک دفعه چشمم افتاد به تابلو اتوبان شهید همت. گفتم: می گن شماها زنده اید، اگر درسته یک نفر رو بفرست سراغم که من رو از خودکشی منصرف کنه. الآن هم که شما اومدید اینجا و می گید از طرف شهید همت اومدید.
او را در بغل گرفتم، تنها بود تنهای تنها! شانههای او میلرزید و قلب مرا هم میلرزاند. ذراتی از اشک که از حدقه چشمم جوشیده بود بر روی عینکم ریخت و دیدم را کم میکرد اما دید باطنیام را زیاد.
تا دیشب معنای آیه قرآن را که میفرماید: شهیدان زنده هستند و عند ربّهم یرزقوناند را نمیفهمیدم اما حالا ...واقعا شهیدان زندهاند[1]!
۱- برداشتی از خاطره ۴۰ کتاب شهیدان زندهاند
🌴🍂🌺🍂🌴هدیه به ارواح پاک و مطهر شهداء صلوات . اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌴🍂🌺🍂🌴
جاماندگان شهدا، عاشقان ولایت🌹