🔆🔅🔆🔅🔆
مسابقه دل نوشته ای به شهدا . ویژه روحانیون و طلاب
. با استفاده حداکثری از آیات و روایات . در حداکثر ۱۴۰۰ کلمه شیوه ارسال ایتا شماره ۰۹۱۳۹۵۱۷۹۱۵ . مهلت ارسال ۹۹.۱.۱۵سازمان روحانیون حفظ آثار دفاع مقدس یزد_
گروه فرهنگی وارثان فتح
🔅🔅🔅🔆🔅
💠 شورای ارتقای سلامت اداره کل تبلیغات اسلامی استان یزد 💠
H Z:
🔹️🔹️🔹️◾⚫✴
#سوژه_سخن_طنز
#کرونا
😁لطیفه😁
حیف نون یه جسد می بره پزشكی قانونی. بهش میگن:چطور مرده؟🙊🤔
میگه: سم خورده😂😂
میگن: پس چرا زخمیه؟
میگه: آخه نمی خورد🤔🤔😐😂😂
✅ الآن شده ماجرای بعضی از ما. کرونا به صورت طبیعی نمیتونه ما رو بگیره. ولی خودمون اینقدر تلاش میکنیم و رفتارهای بدون بهداشت انجام میدیم که کرونای بدبخت مجبور میشه بیاد ما رو بگیره😄
خب عزیزِ من، وقتی اضطرار وجود نداره، توی این شرایط بانک نرید، همایش نرید، فروشگاه های زنجیره ایِ شلوغ نرید، شمال نرید.
مراقب باشیم خدای نکرده با عدم رعایت بهداشت، توی از دست رفتن جان هموطنانمون سهیم نشیم.
💠 مسئله شرعی:
آیت الله مکارم شیرازی
پرسش: چنانچه بر اثر سهل انگاری افراد مبتلا به بیماریهای واگیردار و عدم توجه به رعایت بهداشت، این بیماری به دیگران سرایت کند و موجب بروز خسارت شود، آیا ضامن هستند؟
پاسخ: در صورتی که این کار سبب ابتلای به بیماری خطرناک منتهی به مرگ میشود دیه تعلق میگیرد و آن کس که باعث شده باید دیه را بپردازد و اگر فقط هزینه درمانی سنگینی دارد آن را باید بپردازد.
- - - - -
با سلام خدمت سروران گرامی به مناسبت میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام و حضرت جوادالأئمه علیه السلام مسابقه میلاد نور در سایت تبیان یزد برگزار می شودوبه 13 نفر از برندگان به قید قرعه جوائزی اهداء خواهد شد http://tebyanyazd.ir/SC.php?type=component_sections&id=90&t2=DT&sid=311
هدایت شده از محسن رستگاری
📌جلسه شورای ارتقای سلامت اداره کل تبلیغات اسلامی
🔴 رخدادهای فرهنگی تبلیغی استان یزد
(کانال اطلاع رسانی فعالیت های اداره کل تبلیغات اسلامی استان)
🆔 @idoyazd
👈ارتباط با ادمین کانال:
✅ @admin_idoyazd
هدایت شده از اداره کل تبلیغات اسلامی استان یزد
📌مقام معظم رهبری(مدظله العالی):
کار پزشکان و پرستاران جهاد فی سبیل الله است.
👈تشکر طلاب و روحانیون استان یزد از تلاش پزشکان ، پرستاران و جهادگران عرصه سلامت .
🔴 رخدادهای فرهنگی تبلیغی استان یزد
(کانال اطلاع رسانی فعالیت های اداره کل تبلیغات اسلامی استان)
🆔 @idoyazd
👈ارتباط با ادمین کانال:
✅ @admin_idoyazd
هدایت شده از دختران آفتاب
🌸🍃
🍃
پدرت شاه خراسان و خودت گنج مقامی
پدرت حضرت خورشید و خودت گنج تمامی
غنچه ای نیست که عطر نفست را نشناسد
تو که ذکر صلواتی و درودی و سلامی
💐میلاد باسعادت امام جواد علیه السلام بر شما مبارک💐
🍃
🌸🍃
💠 شورای ارتقای سلامت اداره کل تبلیغات اسلامی استان یزد 💠👇🏻👇🏻👇🏻
کاروانی در صحرای گرم و سوزان عربستان داشت حرکت میکرد که ذخیره آبشان رو به پایان بودبا تمام شدنِ ذخیرۀ آب، آنها که پولدارتر بودند شروع کردند به خریدنِ آب از دیگران. با وجود تقاضایِ بالا و عرضۀ بسیار کم و بسیارمحدود، کار به حراج میکشد و آنان که آب داشتند، آنرا به بالاترین پیشنهاد میفروختند. عدهای هم که پول نداشتند، نظارهگر این حراجی بر سر جان بودند. آنقدر تقاضا زیاد بود که ابنبطوطه میگوید «یک خوراک آب به هزار دینار خرید و فروش شد». در آن روزگار با چهل دینار میشد اسب خرید. تصور کنید که شخصی بیست و پنج اسب داده است تا ظرف آبي بخرد. آبفروشانِ گرانفروش خوشحال از معاملۀ پر ارزش خود بودند و گمان میبردند که با آبی که برایشان باقی مانده میتوانند به شهر بعدی برسند. آبخَرانِ گرانخَر نیز خوشحال بودند که زنده خواهند ماند و دینار دادند تا جان به در بَرَند. آنان که نه آب داشتند و نه دینار هم در بیم و امید که گشایشی از راه برسد.
پردۀ آخر داستان اینست که « وَ مَاتَ مُشتَرِيها وَ بائِعُها: و سرانجام، فروشنده و خریدارِ آن هر دو تلف شدند». آنها که پول داشتند و خریدند و آنها که آب داشتند و فروختند و آنها که پول نداشتند و آب نداشتند، همگی مُردند. همه در آن معامله متضرر شدند چون مورد معامله اصلاً آب و پول نبود؛ که جان بود.
چرا این را گفتم؟ چند روز پیش، کسي تعریف کرده بود که در داروخانه خانمي آمده تا ماسک بخرد و فروشنده گفته: «نداریم». آن زن با استیصال از داروخانه خارج میشده که متصدی به او گفته: «البته دههزار تومانیش موجوده!» و زن پاسخ داده: «بدبختِ حریص! تو اگر میفهمیدی این ماسک رو مفت میدادی به مردم تا کسي خودت و زن و بچهت رو مریض نکنه». عجب حرفِ عمیقي!
این بلای دور از انتظار که این روزها در ایران افتاده اگر مهار نشود همان معاملهاي را با مردم میکند که عطش۟ با آن کاروان کرد. ماسکفروشان و داروفروشان وارد معامله بر سرِ جانِ خود خواهند شد اگر در این بیابانِ طمع قدم بگذارند و آن روز، دور از جانِ همه، «فروشنده و خریدارِ آن [ماسک] هر دو تلف» میشوند.
* نقل قولها از «سفرنامه ابنبطوطه» ترجمه محمدعلی موحد
خاطره یک نویسنده
او میگوید؛ روزی به رستورانی رفتم در میز مجاور من مردی يک ساندويچ برای دوتا پسر كوچيكش گرفت؛
گذاشت روی ميز،
به اولی گفت: "تو نصف كن!"
و به دومی گفت: "و تو انتخاب كن!"
مات و مبهوت نحوه ی تربيت وعدالت اين مرد شدم!!
يعنی اگه اولى يک وقت عمدا نامساوى نصف كند، دومى حق داشته باشد كه اول انتخاب كند!
فهمیدم "که قانون پدر است " دولت "پسر اول "و ملت "پسر دوم" کاش امروز دولت مردان ما اندازه ان پدر عقل وفهم و درک وعمل داشتند .