حکایتی زیبا از عزاداری خالصانه سیدالشهدا علیه السلام
ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ، یکی ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺣﺒﯿﺐ ﺍﻟﻠﻪ ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﯽﻧﻮﯾﺴﻨﺪ ﮐﻪ در ﺍﯾﺎﻡ ﻣﺤﺮﻡ، ﺟﻠﺴﺎﺗﯽ را ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﻭ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩه ﺑﻮﺩ. ۵ - ۶ ﺟﻠﺴﻪ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩه ﺑﻮﺩ. ﯾﮏ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺭﻭﺯ ﺍﻭّﻝ ﻣﺤﺮّﻡ ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺁﻣﺪ، ﺟﻠﻮﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ و ﮔﻔﺖ: ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺣﺒﯿﺐ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ؛ ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻧﯿﺪ. ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ، ﻣﻦ ۵ - ۶ ﺟﻠﺴﻪ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩهﺍﻡ و ﺩﯾﮕﺮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ. ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﺿﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺟﺎﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ(ع) ﺍﺳﺖ، ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟ ﺑﯿﺎ ﺭﻭﺿﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻥ.
من فقط ﺳﺎﻋﺖ ۲ ﻭﻗﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦﮐﻪ ﺭﺩ ﻧﮑﻨﺪ، ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺭﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﻢ، ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ. بنابراین ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ، ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺳﺎﻋﺖ ۲ ﻭﻗﺖ ﺩﺍﺭﻡ. ﺳﺎﻋﺖ ۲ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ حال ﺭﻭﺿﻪ ﮔﻮﺵ کردن دارد؟ ﺁﻥ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﯿﺮ ﺑﺪﻫﺪ، ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺳﺖ، ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﯿﺎ. ﺩﯾﮕﺮ ﺩﯾﺪ ﺧﻮﺩ ﺍﻭ ﭼﻨﯿﻦ ﺗﺪﺑﯿﺮﯼ ﮐﺮﺩه ﭼﺎﺭهﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﮔﻔﺖ ﺑﺎﺷﺪ.
میرزا حبیبالله رﻭﺯﺍﻧﻪ ﻣﯽﺭﻓﺖ به این جلسه و ﻣﺴﺘﻤﻊ ﺍﻭ ﻫﻢ ۵ - ۶ ﺯﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺒﻮﺩ. ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ و ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ هم ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻃﺒﻖ ﺭﺳﻢ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ، ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺿﻪﻫﺎ ﻭ ﻣﺠﺎﻟﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺻﺒﺢ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ ﮐﺎﻣﻼً ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ بتواند ﺷﺐ ﻋﺮﺽ ﺍﺩﺏ ﮐﻨﺪ. ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺿﻪﻫﺎ ﻭ ﻣﺠﺎﻟﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﺒﺢ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﺍﺩ.
حضرت زهرا به او فرمود: آن پیرزن منتظر توست، چرا نرفتی؟
ﻣﺠﻠﺲ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ تا ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺠﻠﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭ ﺻﺒﺢ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪه، ﻧﮕﻔﺖ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﻇﻬﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﻧﻬﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ و خوابید. ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﺳﻼﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮا(س) ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺣﺒﯿﺐ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻧﮕﻔﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﻫﺪ، ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﭼﺮﺍ ﻧﺮﻓﺘﯽ؟
ﺧﺎﻧﻢ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺍﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ، ﺳﺮﺍﺳﯿﻤﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﭘﻮﺷﯿﺪ. ﺑﺎ ﺍﯾﻦﮐﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﻭ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺁﻥ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﯾﺪ. ﻫﻮﺍ ﮔﺮﻡ ﺑﻮﺩ. ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﻣﯽﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﯽﺭﻭﺩ. ﻣﻀﻄﺮﺏ ﺍﺳﺖ. ﺁﻥ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺩﯾﺪ اما ﺍﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﻣﯽﺩﯾﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮔﻔﺖ: ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺣﺒﯿﺐ ﺍﻟﻠﻪ ﭼﺮﺍ ﻧﯿﺎﻣﺪﯼ؟ ﺧﺎﻧﻢ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
میرزا حبیبالله ﺩﺭ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺯﺩ ﮔﻔﺖ: ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽﺑﯿﻨﻢ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ.
به نقل از حجت الاسلام والمسلمین مسعود عالی
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
1.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 یادی کنیم از مرحوم آیت الله ناصری
🔹 روز قیامت اوضاع ما خرابه!
ولی...
🌹 تو یاد حسین بودی😔😔
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
17.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥از الان تا آخرت عمرت این کار رو ترک نکن!
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
5.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه رسیدن به سنگ قبر حضرت رقیه سلام الله علیها😭
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاید از هر کسی بجز آیت الله بهجت این جمله را میشنیدیم قابل هضم نبود..
#حسین_باب_نجات_امت
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
✳️ پیچ و مهرۀ ایمان!
🔻 آیتالله بهجت هر وقت قصهٔ کسی [امثال شمر و...] را نقل میکردند همیشه میفرمودند: «فکر نکنید ما از این امور بَری هستیم! باید جای آن پیش بیاید، در همان شرایط ببینیم که ما هم مثل آنها رفتار میکنیم یا نه. دنیا خیلی به آنها رو کرده بود.»
🔸 «اعمال» انسان در «تصمیمگیری» او خیلی اثر دارد؛ یعنی یک موقع از انسان نعوذ بالله «معصیتی» سر زده است، همین باعث میشود راحتتر از «ائمه» ببُرد. اما یک جایی «طاعتی» از انسان سر زده است، به همین خاطر با وجود وسوسهٔ شیطان، سختتر از آنها میبُرد. یعنی همهٔ اعمالی که انسان بهطور روزمره انجام میدهد دائما دارد این پیچ را شلوسفت میکند. اینطور نیست که یک پیچ سفتی تمام مانده باشد و خیال ما راحت باشد که دیگر آن را کنار بگذاریم و بقیهٔ فضائل را درست کنیم! نه، دائما دارد این پیچ شلوسفت میشود و آچار آن دست انسان است که از کدام طرف بچرخاند.
🔺 ایستادن در مقابل وسوسههای شیطان، محکم کردن پیچ «ایمان» است و اجابت شیطان، شُل کردن آن پیچ و یک دفعه هم ممکن است کاملاً باز شود و از محبت «اهلبیت» و بلکه ایمان به خداوند سبحان جدا شود.
👤 #استاد_محمدرضا_عابدینی
📚 از کتاب #تا_ابد_زندگی | ج ۱
📖 ص ۲۱۲
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
2.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاداش زیارت امام حسین علیه السلام در هوای گرم
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایران، معماری تکرار نشدنی جهان...
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این جلسه حزب بعث در ۲۲ ژوئیه ۱۹۷۹ یکی از مخوف ترین صحنههای تاریخ معاصر خاورمیانه بود
🔹۶ روز بعد از قدرت گیری صدام در جلسه حزبی، صدام با خونسردی پشت تریبون میاد و اسامی رفقای سابق حزبی که الان داغ خیانت بر پیشونی شون خورده رو میخونه، تک تک از صندلی بلند میشوند و به بیرون هدایت شده و تیرباران میشوند.
🔹خونسردی عجیب صدام که آخر کار به طور نمادین اشکی هم به یاد رفقای سابق میریزه که نشون بده چارهای نداشته.
🔹و پرواز داس مرگ بر فراز سالن و بازماندگانی که از خوشحالی نجات خود در حال رقص و شادیاند.
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تنها شاهد زندۀ قتلعام ۱۷۵ شهید غواص
🔸۱۷۵ غواص با دستان بسته در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسیدند و زنده به گور شدند. پیکر این شهدا سال ۹۴ پیدا شد.
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
إِنَّمَآ إِلَٰهُكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ وَسِعَ كُلَّ شَيۡءٍ عِلۡمٗا
تنها خداى شما آن يگانه خدايى است كه جز او هيچ خدايى نيست و علمش به همۀ ذرات عوالم هستى محيط است
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی قدیمی از مقام معظم رهبری؛ ویرانی زمین از تنگدستی مردم زمین حاصل میشود و تنگدستی مردم حاصل...
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool