‼️موارد وجوب سجده سهو:
1️⃣ #حرف_زدن اشتباهی (غیر عمدی) هنگام نماز
2️⃣ #فراموش_کردن_يك_سجده
( باید پس از سلام نماز، سجده فراموش شده را قضا نماید و آن گاه سجده سهو را انجام دهد )
3️⃣ در نماز چهار ركعتی و پس از سجده دوم بین اینکه چهار ركعت خوانده یا پنج رکعت #شک کند.
4️⃣ فراموش کردن تشهد
( بنا بر احتیاط واجب باید پس از سلام نماز، تشهد فراموش شده را قضا نماید و آن گاه سجده سهو را انجام دهد )
5️⃣ بنا بر احتیاط واجب، #سلام_بی_جا در نماز مانند سلام دادن در رکعت اول.
🎲 کشکول مشکول
🍂@kashkool_mashkool
هرچه میگویم نر است میگوید بدوش
🔹مورد استفاده: به كسی گفته میشود كه اصرار زیاد به كار غیرممكن دارد.
🔹در دورهای كه نادر افشار پادشاه ایران بود، حكایتهای جالبی نقل شده است. نادرشاه مرد جنگ بود و بیشتر عمر خود را صرف لشكركشیهای مختلف كرد و تا توانست تمام ایران را تحت فرمان خود درآورد و حتی به كشورهای همسایهی خود نیز لشكركشی كرد و آنها را هم تحت اطاعت خود درآورد. از جمله هند كه آن موقع كشوری بزرگ با ذخایر فراوان طلا و نقره و انواع جواهرات و الماس بود. نادر غنایم فراوانی از این حملهها جمع آوری كرد و به ایران آورد.
در یكی از جنگهایی كه نادر با شورشیان داخلی ایران داشت، چون نادر جوان بود و تجربهی كافی در جنگ نداشت، دشمن در منطقهای كمین كرد و از پشت به سپاه او حمله كرد نادر توان دفاع از پشت سر را نداشت و غافلگیر شد. سربازانش یكی پس از دیگری با ضربات دشمن از پای درمیآمدند و میرفت تا نادر با سپاهیانش در این جنگ شكست بخورند. اما در آن حال چارهای به ذهنش رسید و دستور عقب نشینی داد تا پس از آرایش دوباره سپاه با یك نقشه و طرح جدید وارد جنگ شوند.
ولی دشمن كه دید شكست سپاه نادر نزدیك است و تعداد كمی از سپاهیانش باقی ماندهاند اجازه عقب نشینی به آنها نداد. هركس میخواست از میدان جنگ عقب نشینی كند را دنبال میكرد یا اینكه با ضربهای او را از پای درمیآوردند.
در این میان نادرشاه به كمك عدهای از نزدیكانش توانست به سمت بیابان فرار كند. نادر آنقدر دوید تا مطمئن شد كسی او را دنبال نمیكند و به حدی دور شده كه به راحتی نمیتوانند او را پیدا كنند. كم كم تشنگی و گرسنگی باعث ضعف او میشد كه از دور روستای كوچكی را دید. جان دوبارهای گرفت به امید نجات یافتن از این شرایط به هر نحوی كه بود خود را به آن روستا رساند.
نادر به اولین خانهای كه رسید در زد. پیرزنی در را باز كرد و وقتی او را ضعیف و ناتوان دید به خانهاش راه داد. نادر همان وسط اتاق افتاد. دیگر توان حركت نداشت. به سختی شروع به حرف زدن كرد و گفت: پیرزن! من نادرشاه، پادشاه ایران هستم هرچه در خانه برای خوردن و آشامیدن داری برایم بیاور.
پیرزن كه اصلاً او را نمیشناخت با بیتفاوتی گفت: هركسی میخواهی باشی، باش! تو میهمان من هستی و من در حد توانم از میهمانم پذیرایی میكنم. نادر گفت: هرچه تو میگویی. من گرسنه و تشنهام چیزی برای من بیار. پیرزن گفت: حالا غذایی برای خوردن ندارم ولی آب هست برایت میآورم. پسر من خاركن است. بارش را امروز به شهر برده تا بفروشد و با پولش آرد بخرد تا من نان بپزم. اگر صبر كنی تا پسرم بیاید نان هم دارم و كوزهی آب را جلوی نادر گذاشت.
نادر كه خیلی تشنه بود سریع ظرفی را پر از آب كرد و سر كشید. در همین حین صدای گاوی را شنید از پیرزن پرسید این مگر صدای گاو نیست؟ پیرزن گفت:بله. گفت: خوب برو مقداری شیر بدوش بیاور تا من بخورم.
پیرزن گفت: گاو من نر است. اگر ماده بود و شیر داشت خودم میدوشیدم و میآوردم با هم بخوریم.
نادرشاه كه بینهایت خودرأی بود و حرف حساب سرش نمیشد، اصرار میكرد كه من این چیزها سرم نمیشود و من گرسنهام برو برای من شیر گاو را بدوش و بیاور.
پیرزن گفت: حالا فهمیدم كه تو پادشاهی. حتماً به زیردستانت هم مثل من حرف ناحسابی زدی كه حالا در این بیابان گرسنه و تشنه رهایت كردند. من میگویم نر است، تو میگویی بدوش.
🎲 کشکول مشکول
🍂@kashkool_mashkool
10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پاسخ_به_شبهات 14
علت دشمنی برخی جریان ها نسبت به علی علیه السلام چه بود؟ و چرا برخی از مردم و خصوصا مردم مکه از پذیرش ولایت و سرپرستی علی سرباز میزدند؟
🎲 کشکول مشکول
🍂@kashkool_mashkool
آیا می توانید با برداشتن 8 چوب کبریت، تنها 2 مربع باقی بگذارید؟
چوب کبریت بردارید و با خانواده دور هم بنشیند و امتحان کنید.
پاسخ به زودی در #داناب
#معما
🎲 کشکول مشکول
🍂@kashkool_mashkool
قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید
گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند. طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود. قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید. کسی مراجعه نکرد. گفت چرا قصاب باشی آمد.
طبیب گفت: تو چه کردی؟ شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت. طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی.
گرچه لای زخم بودی استخوان
لیک ای جان در کنارش بود نان
📚 بهارستان جامی
🎲 کشکول مشکول
🍂@kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رانش زمین در جنگل
🎲 کشکول مشکول
🍂@kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه عمر نگاه کردیم و نفهمیدیم ! 😳
🎲 کشکول مشکول
🍂@kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا این طوری امپول زده بودید؟ 😂😂😂
🎲 کشکول مشکول
🍂@kashkool_mashkool
استفتاء از مقام معظم رهبری
‼️تقدیم نماز قضا بر ادا
🔷س 5062: اگر #نماز_قضا به عهده شخص باشد، می تواند ابتدا #نماز_واجب یومیه را بخواند و پس از آن نماز را #قضا کند؟
✅ج: کسی که نماز قضا دارد، میتواند نمازی که اکنون بر او واجب شده را بخواند؛ ولی احتیاط واجب آن است که اگر فقط یک نماز است ابتدا نماز قضا را به جا آورد؛ به خصوص اگر نماز قضا مربوط به همان روز باشد.
🎲 کشکول مشکول
🍂@kashkool_mashkool
استفتاء از مقام معظم رهبری
‼️تغییر نیت غسل در اثناء غسل
🔷س 5063: آيا در اثناء غسل مىتوان دوباره نيّت همان غسل را كرد و از نو شروع كنيم؟
✅ج: اگر غسل باطل نبوده است، مشروع نيست مگر بخواهد احتياط کند که در اين صورت مىتواند در ميان غسل دوباره اعضاى شسته شده را به نيّت غسل احتياطاً بشويد به شرط آن که منجر به وسواس نشود.
📕منبع: khamenei.ir
🎲 کشکول مشکول
🍂@kashkool_mashkool
9.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پاسخ_به_شبهات 15
بخشی از خطبه غدیر خم از زبان بزرگان اهل سنت
علمای اهل سنت هم غدیر خم را این گونه روایت کرده اند و یا این حال واقعیت های غدیر را از مردم پنهان می کنند.
🎲 کشکول مشکول
🍂@kashkool_mashkool