هدایت شده از کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرق تنبک و داریه!
خاطره طنز استاد قرائتی از آیتالله بروجردی
از آقای بروجردی همچین انتظاری ن میرفت😂
🇮🇷 #صلوات_یادت_نره🇮🇷
😊 #کشکول_طنازی (صلواتی )
😂😊😊😂
https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
.کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
#شماودوستانتونهم_دعوتید👆👆👆
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
🌸« بزرگ بانوی آل حیدر... »🌸
🎊میلاد با سعادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر امام زمان ارواحنا فداه و منتظران حضرتش مبارک باد
نه دیگر،قول دادم،زن بگیرم،،،
بجان عمه زیور،زن،بگیرم،،👍😜😜،
همه گویند چرا تو زن نداری،،،
نمیدانند که من بی تقصیرم،،،😜🤡
یکی میگوید از افغان بگیرم،،،
یکی گوید تهرانی بگیرم،،،
یکی آورده عکس عمه اش را،،،
بمن میگوید او را من بگیرم،،،
زدست عمه اش بسکه شکارست
دلش میخواهداورامن بگیرم،،،
من ازعمه خود خیری ندیدم؟
که حالا عمه اورا بگیرم😂
نمیدانم چرا هر چی قراضست
بمن میگوینداورامن بگیرم
🦋❤️
#کوپولک_جون😍😘
🇮🇷 #صلوات_یادت_نره🇮🇷
😊 #کشکول_طنازی (صلواتی )
😂😊😊😂
https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
.کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
#شماودوستانتونهم_دعوتید👆👆👆
.
خدا کند که ناگهان خودش مرا دریابد
با دست خود صفحه قلب مرا دریابد
کاش چشم حسودان شهر کور بادا
تا خداوند براحتی برای خودش مرا دریابد
به خدا قول میدهم مرا دریابد لطفا
تا که صاف وپاکیزه خداوند مرا دریابد
بعداز آن برایم امن است هر جای این زمین
چونکه عشقست هر جا که خدا مرا دریابد
گمان محکم دارم که خداوند کریم است
تا مانند نوزاد بدنیا آمده ای خودش مرا دریابد
محمدرضا فرج زاده
شب ٢٩آبان ١۴٠٢
ساعت یه نیمه شب
تهران
#کوپولک_جون😍😘
🇮🇷 #صلوات_یادت_نره🇮🇷
😊 #کشکول_طنازی (صلواتی )
😂😊😊😂
https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
.کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
#شماودوستانتونهم_دعوتید👆👆👆
طنز بی شوهری
این روزا هیچ پسری پا نمیده
دلش و فوری و در جا نمیده
یکی پیدا شده بود اهل هنر
این یکی هم حاجی بابا نمیده
بچه پولدار خوش اخلاق نمیاد
پسر کاری و خلاق نمیاد
توی این شهر بزرگ چی شده که
حتی یک مرد قرمساق نمیاد
قحطی دوماد و شوهر اومده
عمر خوشبختی من سر اومده
بختم و بستی چجوری آ خدا
نه امیر رفته نه اکبر اومده
هیچ کسی لایکی به پستم نزده
انگاری پست بشاری اسده
همه میگن نگو بختت وا میشه
ولی من حال دلم خیلی بده
پسری ساده و پولدار نمیاد
ته فنجان و توی فال نمیاد
نیومد پارسال و امسال نمیاد
تا نیاد من جیگرم حال نمیاد
ای خدا حضرت دوماد نمیاد
این روزا هیچ پسری خر نمیشه
اگر هم شد من و باور نمیشه
هی میاد پی وی و منت میکشه
ولی جون میده و شوهر نمیشه
هر سیبیل داری مذکر نمیشه
🦋❤️
#کوپولک_جون😍😘
🇮🇷 #صلوات_یادت_نره🇮🇷
😊 #کشکول_طنازی (صلواتی )
😂😊😊😂
https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
.کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
#شماودوستانتونهم_دعوتید👆👆👆
/الان بچها میرن مدرسه غیرانتفاعی ثبت نام میکنن سالی ۵۰ میلیون...
یادش بخیر...
ناظممون میگفت فردا ۵۰۰ تومن کمک به مدرسه باخودتون بیارید!
خونه ی ما مثل سوریه میریخت بهم!😐😂😂😂😂
💫🌸🌸💫
#کوپولک_جون😍😘
🇮🇷 #صلوات_یادت_نره🇮🇷
😊 #کشکول_طنازی (صلواتی )
😂😊😊😂
https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
.کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
#شماودوستانتونهم_دعوتید👆👆👆
🦋❤️
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ
ﮐﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ
ﻧﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ
ﻭ ﻧﻪ ﺧﯿﺎﻝ ﮐﻨﯿﺪ
ﻧﻪ ﺑﯽ ﺗﺎﺑﯽ
ﻭ ﻧﻪ ﺳﺮﺩﺭﮔﻢ ﺷﻮﯾﺪ
ﻓﻘﻂ ﻧﻔﺴﯽ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﮑﺸﯿﺪ
ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ . . .
❤️🌹❤️
#کوپولک_جون😍😘
🇮🇷 #صلوات_یادت_نره🇮🇷
😊 #کشکول_طنازی (صلواتی )
😂😊😊😂
https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
.کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
#شماودوستانتونهم_دعوتید👆👆👆
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدر کریستوفر، کشیش مسیحی که تحقیقات فراوانی درباره تاریخ اسلام بخصوص زندگی حضرت زهرا و حضرت زینب سلام الله علیها کرده میگوید:
نیمی از قلب من برای حضرت زهرا و نیمی دیگر برای حضرت زینب است.
این کلیپ رو ببینید، چقدر زیبا درباره مقام و عظمت حضرت زینب صحبت میکنه
#میلاد_حضرت_زینب و #روز_پرستار مبارک
#کوپولک_جون😍😘
🇮🇷 #صلوات_یادت_نره🇮🇷
😊 #کشکول_طنازی (صلواتی )
😂😊😊😂
https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
.کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
#شماودوستانتونهم_دعوتید👆👆👆
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
▫️حضرت زینب (سلام الله علیها)
🔹ولادت با سعادت حضرت زینب کبری _سلام الله علیها_ در شهر مدینه منوره , در سال پنجم یا ششم هجری واقع شده است …
🔹کنیه های خاص آن مخدره , حضرت اُم المصائب ، اُم الرَّزايا و اُم النَوائب است…
🔹 القاب ایشان بسیار است و از آن جمله میتوان به القاب ذیل اشاره نمود :
عقیلة بنی هاشم ، عقيلة الطالبين ، صديقه كبري ،عصمت صغري ، ولية اللّه ، الراضية بالقدر و القضاء ، صابرة البلوي من غير جزع و لا شكوي ، امينة اللّه ،عالمة غير معلمة ، فهمة غير مفهمة، محبوبة المصطفي ، ثانية الزهراء ، الشريفة، ……
🔹هنگام ولادت آن حضرت , سلام الله علیها , پیامبر خدا صلی الله علیه و آله , در سفر بودند . امیرالمؤمنین علیه السلام برای نامگذاری این مولود فرمودند:
"بر پیامبر , سبقت نمی گیرم."
تا آنکه حضرت آمدند و منتظر وحی شدند , جبرئيل نازل شد و عرض کرد:
"خداوند سلام میرساند و می فرماید : این دختر را "زینب" نام بگذار ، چه اینکه این نام را در لوح محفوظ نوشته ایم ".
🔹 پیامبر حضرت زینب _سلام الله علیها_ را طلب کرده , بوسیدند و فرمودند:
"وصیت میکنم به حاضرین و غایبین که این دختر را به خاطر من پاس بدارید که همانا وی به خدیجه کبری مانند است" .
🔹 .. سکینه و وقار آن حضرت را به حضرت خدیجه کبری _سلام الله علیها_ و عصمت و حیایش را به حضرت فاطمه زهرا _سلام الله علیها_ و بلاغتش را به امیرالمومنین علی مرتضی _علیه السلام_ و حلم و بردباریش را به حضرت حسن مجتبی _علیه السلام_ و شجاعت و قوت قلبش را به حضرت سیدالشهداء همانند نموده اند
📚 [ریاحین الشریعه , صص ۳۸ ، ۴۶ ،۳۳]
خدایا بحق زینب ...... عجل لولیک الفرج
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان آموزنده🎐
#کوپولک_جون😍😘
🇮🇷 #صلوات_یادت_نره🇮🇷
😊 #کشکول_طنازی (صلواتی )
😂😊😊😂
https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
.کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
#شماودوستانتونهم_دعوتید👆👆👆
خوشا آنانکه که اصلاً نت ندارند🤔
خبر از گوشی و تبلت ندارند😜
ندانند هیچ، وای فا چیست اصلاً
فرند و پست و اینترنت ندارند😝
جدا هستند و با کسی چت ندارند👌😜
بجز اِس اِم اسِ 16 ریالی
نه لایک و نه بلاک و اَد ندارند👏
ز دست این فضاهای مجازی
خوشا آنانکه اصلاً خط ندارند!😋😜😂
🦋❤️
#کوپولک_جون😍😘
🇮🇷 #صلوات_یادت_نره🇮🇷
😊 #کشکول_طنازی (صلواتی )
😂😊😊😂
https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
.کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
#شماودوستانتونهم_دعوتید👆👆👆
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
مادر کمرم را گرفته بود و سعی داشت از زمین بلندم کند و راضیه و حمیده که از پشت پنجره اتاق ما را نگاه می کردند با خیال این که من غش کردم و از حال رفته ام سراسیمه به حیاط دویدند.
مادر به کمرم چنگ انداخته بود و با گریه شوق می گفت:
پاشو قربونت برم
چشمت روشن پاشو از روی زمین سرد پاشو بریم خونه دو رکعت نماز شکر بخون
راضیه با نگرانی پرسید:
چی شده؟ چرا غش کرده؟
مادر هم چنان که تقلا می کرد گفت:
غش نکرده از خوشحالی سجده رفته.
سرم را از روی زمین خیس و گلی برداشتم که راضیه ناباور از حاج علی پرسید:
از احمد آقا خبری شده؟
حاج علی به تایید سر تکان داد که راضیه با شوق پرسید:
پیداش کردین؟
حاج علی گفت:
یک نفر بهمون خبر داده احتمال زیاد احمد هنوز زنده است و توی یکی از انفرادی های دفتر مرکزی زندانیه
خانباجی دست هایش را به آسمان گرفت و گفت:
خدا کنه راست باشه ...
پس چرا این همه مدت که می گشتین هیچ خبری ازش نبود؟
حاج علی با شرمندگی به منی که همه وجودم امید و شوق بود نگاهی انداخت. آه کشید و سر به زیر گفت:
حقیقتش گفتم که احتمال داره احمد باشه شایدم نباشه
این کسی که امروز با پسردایی دامادم رفتیم پیشش گفت چند نفر هستن که قراره به زودی حکم تیرشون اجرا بشه
گفت جز چند تا از سرهنگ ها و کله گنده های ساواک کسی از هویت این ها خبر نداره
مادر وا رفته گفت:
پس حاج آقا چی اومدین مژدگانی میدین وقتی معلوم نیست احمد آقا جزو شون باشه یا نباشه
حمیده گفت:
بر فرضم باشه ... وقتی حکم تیرشون اومده چه فایده ...
وا رفته از آن همه شوقی که داشتم نگاه به دهان حاج علی دوختم که گفت:
امید واهی ندادم حاج خانم ...
با مشخصاتی که ما از احمد دادیم تایید کرد کسی با این خصوصیات رو توی دفتر مرکزی دیده فقط اسمش رو نمی دونست
اسم و نشونی یکی از اون سرهنگ ها رو داد گفت فردا برم پیشش
گفت اگه دمش رو ببینم و هر چی خواست نه نیارم میشه احمد رو آزاد کرد
حاج علی نگاه به من دوخت و گفت:
بابا جان تو نگران هیچ چی نباش
حتی اگه بهای آزادی احمد دادن جون خودم باشه جونم رو میدم تا احمد برگرده
هر چی بخواد میدم خونه ام حجره ام باغم هرچی دارم و ندارم ولی احمد رو بر می گردونم پیشت
بهت قول میدم
تو غم به دلت راه نده و فقط دعا کن فردا به خیر بگذره و راضیش کنم
امیدوار به رویش لبخند زدم و گفتم:
دست تون درد نکنه
ان شاء الله احمد میاد خودش همه زحمتاتون رو جبران می کنه
_احمد آزاد بشه سالم باشه خودش جبرانه
حاج علی نگاهی در جمع مان چرخاند. علیرضا را به سمت مادر گرفت تا بغلش کند و گفت:
ببخشید حاج خانم مزاحم شدم اذیت شدید.
اون قدر خوشحال بودم که نتونستم خود دار باشم و تا اومدن حاجی معصومی صبر کنم
مادر علیرضا را بغل گرفت و زیر چادرش برد و گفت:
خدا ببخشه لطف کردین تشریف آوردین
ان شاء الله خدا چشم تون رو به آزادی احمد آقا روشن کنه
حاج علی تشکر کرد و بعد از خداحافظی رفت.
رقیه با ذوق مرا بغل گرفت و من دلخوش به نور امیدی که حاج علی در دلم روشن کرده بود با حس خوبی که داشتم لبخند می زدم و الحمد لله می گفتم.
🇮🇷هدیه به روح مطهر شهیدان مجید، خدابخش، اصغر و محمد رضا ضیائی* صلوات🇮🇷
*مجید ضیائی ۱۲ ساله در تظاهرات پیش از انقلاب به دست نیروهای پهلوی، خدابخش ضیائی ۱۸ ساله ۱۵ آذر سال ۱۳۶۰ در عملیات طریق القدس، اصغرضیائی در ۱۶ سالگی ۱۲ شهریور سال ۱۳۶۰ در جنوب کرخه و محمدرضا ضیائی ۱۴ ساله ۱۱ آبان سال ۶۱ در عملیات محرم در محور عین خوش به شهادت رسیدند.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
📚 #کشکول_داستاندونی..... ( صلوات )
https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342
🌸💚🌸💙🌸
کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat