هدایت شده از کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
دخترم میگه مامان این عکس کیه دارن نشون میدن ؟
میگم شهید موسوی یکی از همراه های آقای رئیسی که شهید شده
میگه چقد پرسپولیس با فهمه 😄
آفرین آقای وحید امیری که انقد بافهمی 😄🤌
دعای خیر شهدا بدرقه راهت که اسمشونو بالا میبری ...
🇵🇸 @Roshangari_ir
🅾️ Roshangari.ir/اینستاگرام
هدایت شده از کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسـ . ـطین زنده است…
🇵🇸 @Roshangari_ir
🅾️ Roshangari.ir/اینستاگرام
هدایت شده از کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مبالغه نمیکنم، اما اکنون رژیم صهیونیستی از نظر وجودی در خطر است!
آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی:
🔹ناگهان چشم باز کردیم و دیدیم جبهه شمال اسرائیل (حزبالله لبنان) بیدار شده؛ از عراق به ما حمله میکنند؛ ایرانیها در اردن و جبهه کرانه باختری فعال شدهاند و همچنان از سوی دیگر از غزه به سمت ما موشک شلیک میکنند!
🔹از طرفی ایران مستقیما به اسرائیل حمله کرد! نتانیاهو حاضر است کشور را قربانی کند تا در قدرت بماند!
✅ @Rajanews_com
هدایت شده از کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
20.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻رازهایی درباره احمدی نژاد که قطعاً باعث خواهد شد شورای نگهبان او را رد صلاحیت کند !!!متأسفانه هنوز تعداد قابل توجهی از مردم ایران از چهره پلید محمود احمدی نژاد آگاه نیستند و صرفاً دوره اول ریاستش را مبنای قضاوت خود قرار میدهند.که با نقاب ارزشی و سرپوش نفاق بهمراه بود.
انتشار حداکثری با شما ✅
🇮🇷 اتحادیه عماریون
🔺همدلی
🔻انقلابی گری
تعداد نامزدها داره از تعداد مجردین بیشتر میشه😐
😊 #کشکولطنازی
شعار این دوره اینه : هر ایرانی یک کاندیدا
#باباطاهرعریان🍑
😊 #کشکولطنازی
15.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻سازهای عجیب و اسرارآمیز
معبد کایلاسا یا کایلاشاناتا بزرگترین معبد هندوهای سنگی تراشیده شده در غارهای الورا در نزدیکی منطقه بخش اورنگآباد، مهاراشترا در هند است.
🟢 #کشکولطنازی
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود؛ خودم خدمتش را مىنمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛ و غذا برايش مىپختم؛ و آب وضو برايش حاضر مىكردم؛ و خلاصه به هر گونه در تحمّل خواستههاى او در حضورش بودم. و او بسيار تند و بداخلاق بود. بَعْضاً فحش ميداد؛ و من تحمّل مىكردم، و بر روى او تبسّم مىكردم. و به همين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال مىگذشت.
زيرا نگه دارى عيال با اين خلقِ مادر مقدور نبود. و من مىدانستم اگر زوجهاى انتخاب كنم، يا زندگانى ما را بههم خواهد زد؛ و يا من مجبور مىشدم مادرم را ترك گويم. و ترك مادر در وجدانم و عاطفهام قابل قبول نبود؛ فلهذا به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم.
گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از وى به من مىرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّهاى روشن مىشد؛ و حال خوش دست مىداد، ولى البتّه دوام نداشت و زود گذر بود.
تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او مىگستردم، تاتنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته باشد
در آن شب كه من قلقلك را (كوزه را) آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم مىگذاردم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم او در ميان شب تاريك آب خواست.
فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرفى ريخته، و بهاو دادم و گفتم: بگير، مادر جان!
او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير دادهام؛ فحش غريب به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد.
فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت مىخواهم! كه ناگهان نفهميدم چه شد؟
إجمالاً آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقهها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، طبيب من، با من سخن گفت. و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد.
(شرح حالی که مرحوم علی اکبر #دهخدا برای شخصی که جویای حالات عرفانی ایشان شده بود، تعریف کرده است.)
🍀 #کشکولداستاندونی