🎥 وقتی خبرنگار ایران‌اینترنشنال سنگ روی یخ می‌شود 🔸این روزها کار خبرنگاران شبکۀ تروریستی ایران‌اینترنشنال این شده که در حاشیۀ مجمع سازمان ملل برای خبرنگاران و همراهان رئیس‌جمهور مزاحمت ایجاد کنند. 🔹امروز خبرنگار اینترنشنال که سر راه خبرنگاران ایرانی قرار گرفته بود، وقتی با این سوال مواجه شد که «چرا در مورد تاثیر تحریم‌ها روی بیماران پروانه‌ای چیزی نمی‌گویید» پاسخی نداشت. 🔹در همین حین یک مرد نیجریه‌ای و ۲ خاخام یهودی که در آن‌جا حضور داشتند گفتند ما ایران را دوست داریم. خبرنگار اینترنشنال که دنبال حاشیه‌سازی بود پرسید: «ایران را یا جمهوری اسلامی را؟» که ناگهان پاسخ گرفت جمهوری اسلامی ایران را.

دل پر خبرنگار اینترنشنال از مقابله با مثل تیم رسانه‌ای ایران در سازمان ملل که مانع پروپاگاندای این شبکه تروریستی شده پ‌ن: اینا طرفدار آزادی بیان هستند؟!!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🛑 مطالب مهم "فرهنگی_اجتماعی" را در  کانال "سیداحمد معصومی نژاد" دنبال کنید. 👇 @samasouminejad1

جهت اطلاع ♦️پلیس: جمعه به بهشت زهرا نروید 🔹معاون عملیات پلیس راهور تهران بزرگ از اعمال محدودیت در محورهای بزرگراهی بهشت زهرا خبر داد و گفت که رژه نیروهای مسلح روز جمعه ۲۸ شهریور در ضلع شمالی حرم مطهر (ره) برگزار می شود و از این رو محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های تردد از ساعت ۲۴ پنجشنبه ۳۰ شهریور در محورهای بزرگراهی این محدوده خواهیم داشت.

توی این دوره زمونه که رسانه ها دارن نشون میدن نوجوانا و جوونای ما عشق رونالدو و گلزار و... دارن، نوجوونای زیادی هم هستند که عاشق راه و روش و سیره شهدا شدند اما متاسفانه رسانه هامون کم کاری می کنند. معصومه امامی دختر خانم ۱۶ ساله ما یکی از اون نوجوونها و جوونهاست. قبلا گفتم که ان شاء الله و به مدد شهدا توی یه برنامه ریزی ششماهه، قراره اتفاقات خوبی رو براش رقم بزنم. فردا صبح از شبکه پنج در برنامه سلام تهران از معصومه خانم ماجراهای جالبی رو میشنوید. اینکه چطور شد سروکارش به شهدا افتاد. 🛑 این نام را بخاطر بسپارید: "معصومه امامی" هفته به هفته از ایشون خبرهای خوبی بهتون خواهم داد. ✅ برنامه سلام تهران از ساعت ۷:۳۰ تا ۹:۳۰ از شبکه پنج سیما با ما همراه باشید. سیداحمد معصومی نژاد ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ #مربی_توسعه_فردی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🛑 مطالب مهم "فرهنگی_اجتماعی" را در  کانال "سیداحمد معصومی نژاد" دنبال کنید. 👇 @samasouminejad1

نان پدر و شیر مادر حلال 😍😁 #تربیت #آموزش #کودکان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🛑 مطالب مهم "فرهنگی_اجتماعی" را در  کانال "سیداحمد معصومی نژاد" دنبال کنید. 👇 @samasouminejad1

🎬 #ملکه_و_جنگ (شراکت و حمایت پهلوی ها از رژیم بعث عراق برای آغاز جنگ تحمیلی) 🔹️ قسمت سوم: دلایل حمایت صدام از کودتای نوژه: کودتا چه پیروز میشد چه شکست می خورد ارتش ایران بشدت تضعیف میشد و هیچ مقاومتی در جنگ با عراق نداشت 🎤 🌐 @Ganjineh_Defa ❇️ به گنجینه دفاع بپیوندید

یک کلام حرف حساب! جناب آمریکا نشین اپوزیسیون خب شما هم برو یکم تو نیویورک سنگ بزن! یکم گوجه پرتاب کن! یک شب نیویورک بازداشت‌گاه برو! برای انقلاب هزینه کن، حتی از جونت! تو برو! کشته هم اگه شدی، از داخل برات هشتگ میزنن! آقای شاهزاده! شما چرا نرفتی؟ الان رژیم جمهوری اسلامی اومده تو محل زندگی تو! خب انقلابی شو! یاسمین، مسیح، فخرآور، باطبی، قاسمی نژاد و لائیک و منافق و چپ و راست! دو‌ روز هم شما تو خیابون انقلاب کنید و از داخل حمایت کنن و هشتگ بزنن .😊 #کشکول_طنازی (صلواتی ) 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال #کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat

🎥 رجزخوانی حسین طاهری در حضور رهبر انقلاب دیروز پدرها همه رفتند به میدان امروز پسرها همه در خط شهیدان .😊 #کشکول_طنازی (صلواتی ) 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال #کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat

🍂5⃣ متولد خاک پاک کفیشه (آبادان قبل از جنگ) 🌸نوشته : عزت الله نصاری 🔹از اولین خاطراتی که از کودکیم دارم یکیش هم مربوط میشه به خیلی قدیم، شاید ۵ ساله بودم تازه داشتن کوچه مون را آسفالت میکردن که عده ایی از طرف بهداشت برای واکسیناسیون مردم به کوچه ما اومدن، واکسن آبله، شایع شد که همسایه سرکوچه ایی بعد از تزریق واکسن دچار حساسیت و تشنج شد و شیشه های خونه شون را شکسته، این خبر بسرعت توی کوچه پیچید ما هم که کودک بودیم خیلی وحشت کردیم و من رفتم پشت رختخوابها قایم شدم، وقتی پیدام کردن خیلی گریه میکردم که واکسن نزنم، کلاس اول دبستان را با نمره ۲۰ قبول شدم و تابستان آغاز شد، پدرم، من و برادر بزرگتر و کوچکترم را به مغازه نانوایی و لبنیاتی و آش فروشی برد و ضمن معرفی مغازه دارها، به هر کدوممون وظیفه داد که هر روز جهت خرید نون و صبحونه اقدام کنیم، اون زمان کسی فریزر نداشت که نون را توی فریزر انبار کنه، نون بیات هم طرفدار نداشت، حتی اگر پخت صبح بود، کسی از شاطر تحویل نمی‌گرفت، بهمین دلیل روزی ۳ مرتبه باید نون خریده میشد، تهیه صبحونه هم به این ترتیب بود، سعید میرفت نانوایی و من جهت خرید شیر یا سرشیر یا لبنیات یا آش میرفتم، صبح زود حدود ساعت ۶ چون خیابونها خلوت تر بودن، سعید که بزرگتر بود راه دورتر میرفت، تازه اسکناس ۲۰ ریالی چاپ شده بود، قهوه ای رنگ و منقش به عکس بزرگی از شاه با لباس نظامی بود پدرم یه اسکناس ۲۰ ریالی همراه با کاسه جهت خرید شیر بهم داد، در عالم بچه گی بحالت دویدن و رقصیدن مسیر را طی میکردم که یهو یه مرد جلو راهم سبز شد، میگفت که مادرش از این اسکناسهای جدید ندیده و مداوم قسمم میداد که برای چند دقیقه اسکناست را بده به مادرم نشون بدم و برگردم، قیافه معمولی نداشت و به دل نمی‌نشست ولی دلم بحال مادرش سوخت و با تاکید بر اینکه زود برگرده، پدرم منتظر شیر است و میخواد بره مغازه، اسکناس را بهش دادم، دقایق به کندی می‌گذشت، هر چی صبرکردم خبری نشد، یواش یواش اشکهام سرازیر شد، فهمیدم دزد پولم را برده، با چشمانی پر از اشک به خانه برگشتم، پدرم توی حیاط سر سفره نشسته بود و در حال خوردن صبحونه، کاسه را پرت کردم گوشه حیاط و نشستم گریه کردم، فورا از جا پرید و سرم را نوازش کرد و آروم ازم پرسید: پولت را دزد برد؟ با هق هق جواب مثبت دادم، ننه ام بشدت فریاد زد و به آقام اعتراض کرد که نباید بچه ها را اول صبح بفرستی بیرون، آقام جواب داد اشکالی نداره باید یاد بگیرند چه جوری مراقب خودشون باشند، سالها گذشت، انقلاب شد، جنگ شد، چند سال بعد از پایان جنگ، دم مغازه ام ایستاده بودم یه چهره ی آشنا دیدم، توی ذهنم جستجو کردم یهو یادم افتاد، همون دزدی که اسکناس ۲۰ ریالی مرا در کودکی دزدیده بود!!! چقدر پیر شده ولی هنوز برق شیطنت توی چشماش پیداست، انگاری او هم مرا شناخته، سلام موذیانه ای کرد و گذشت، مدتها بعد دیدمش توی بازار اقدام به کیف قاپی کرده بود و گرفته بودن و کتکش میزدن، زیر مشت ولگد مردم بود با سروصورت زخمی یه لحظه نگاهمون بهم افتاد.... ادامه دارد▪️

⚫️ این فیلم جانسوز و تأثیرگذار به سمع و نظر برخی ازمسئولین که خود را بخواب زده اند و همچنین زنان بی حجاب خیابانی رسانده شود شاید بخودشان بیایند و ازاعمال غیر اسلامی و انسانی خود پشیمان شده تا قبل از اینکه به نفرین شهدا گرفتارشوند . 🌷 🔺 مدیونِ هر کس این فیلم را منتشر نکند و در سطح وسیع نشر دهید 😭😭😭😭😭😭😭 از ✅کانال جهاد تبیین 😊 #کشکول_طنازی (صلواتی ) 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال #کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat

🛑نوحه غافل گیر کننده و اعتراضی به برخی مسئولان و آقازاده های آنها، در یادواره شهدا که برخی حاضران از شنیدن آن جا خوردند! 🇮🇷سربازان ولایت 😊 #کشکول_طنازی (صلواتی ) 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال #کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat

🍂6⃣🔻متولد خاک پاک کفیشه (آبادان قبل از جنگ) 🌸نوشته : عزت الله نصاری 🔹اکثریت خانواده های ساکن کفیشه کسبه و بازاری بودن، تعداد زیادی از بچه های بزرگتری که در حد دیپلم بودن در حال رفتن به دانشگاههای انگلیس و آمریکا، چند نفری هم مشغول تحصیل در آمریکا، چندین نفر هم ورزشکار در رشته های فوتبال و بوکس و شنا داشتیم، روی‌ هم‌ رفته محله ای متوسط ولی تا حدود زیادی روشنفکر و پر تلاش و پر کوشش، پدرم مرد بسیار زحمت کش و فعالی بود، مغازه عطاری داشتیم ولی برای کسب درآمد بیشتر، آخه محل مغازه اش چندان خوب نبود، یه کوچه ای که با ایرانیت مسقف شده بود بنام صفای ماهی فروشها که چندین مغازه عطاری و دمپایی فروشی پشت سرهم قرار داشتن، مغازه پدرم آخرین مغازه بود، البته بعد از مغازه ما، ماهی فروشها و سبزی فروشها بودن و محلی پرتردد و پر از مشتری بود، ولی مغازه های اولی چون نزدیک به خیابان اصلی بودن بازارشون خیلی بهتر بود، می‌رفت گناوه و بندرعباس و بوشهر اجناسی مثل چای، البسه چینی، ادویه عطاری، عروسک ووو می‌آورد، گاهی در فصل تابستان و آفتاب سوزان آبادان، کیسه ۵۰ کیلویی ثعلب(ماده ای که برای سفت شدن بستنی مصرف میشه و نوع خارجیش، قاچاق بود) را ترک دوچرخه اش می‌گذاشت و تا خرمشهر رکاب میزد، مدتی یه ماشین جوجه کشی نفتی خریده بود و اقدام به جوجه کشی توی خونه میکرد(من تازه بدنیا اومده بودم)، مادرم هم کمکش می‌کرد، توی خونه، رب و ترشی و کشک و قره قورت و سمنو تهیه میکرد، ادویه های مختلف را با هاون می‌کوبید، پاکت می‌چسبوند و هر چیزی که به درد فروش توی مغازه بخوره، ما بچه ها هم کمک می‌کردیم، پاکت می‌چسبوندیم، بمناسبت‌های عید نوروز یا عید فطر می‌رفتیم دستفروشی، اگر عید نوروز بود پدرم مقداری سنجد و سمنو و سیر پاک کرده ووو به ما می‌داد و ما یه صندوقی چیزی پیدا می‌کردیم و می‌رفتیم کف خیابون و با داد و هوار جنس ها را می‌فروختیم، عید فطر، گلاب و شمع و بخور، چون تعداد دستفروش‌ها و عابرین زیاد بود گاه به گاه دعوا و زدوخورد پیش میومد. ادامه دارد🍂 😊 #کشکول_طنازی (صلواتی ) 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال #کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat