eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
263 دنبال‌کننده
26.5هزار عکس
27.4هزار ویدیو
208 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى‌ حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.» زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند. شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.» زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.» شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است. عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد. فاصله ابراز عشق دور نیست. فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید. 🌸🌸🌸🌸 چه دنیوی وچه اخروی ☺️ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
✨﷽✨ ✅ گردنبند خانم ایتالیایی ✍يكي از اعضاء دفتر امام نقل كرد: يك خانم ايتاليائي كه شغلش معلمی و دينش مسيحيت بود، نامه ای پر مهر و ابراز علاقه شديد به امام خمينی (رحمةالله علیه) نوشته بود و همراه آن ، يك گردنبند طلا برای حضرت امام فرستاده بود. نوشته بود كه اين گردن بند، يادگار آغاز ازدواجم می باشد، از اين رو آن را بسيار دوست دارم، آنرا به نشان علاقه و اشتياقم نسبت به شما و راهتان، اهداء مي كنم. مدتی آن را نگهداشتيم و سرانجام با ترديد به اينكه امام آن را می پذيرند يا نه ، همراه با ترجمه نامه ، خدمت امام برديم. نامه به عرض ايشان رسيد و گردنبند را نيز گرفتند و روي ميز كه در كنارشان بود گذاردند. دو سه روز بعد، اتفاقا دختر بچه دو يا سه ساله ای را آوردند و گفتند پدر اين دختر، در جبهه مفقودالاثر شده است. امام وقتی متوجه شدند، فرمودند: او را بياوريد. دخترك را به حضور امام بردند. امام او را روي زانوي خود نشاند و نوازش داد، و آهسته با او سخن گفتند. با اينكه بچه افسرده بود، بالاخره در آغوش امام خنديد. آنگاه امام ، احساس نشاط و سبكي كرد، سپس ديديم امام ، همان گردنبند را كه خانم ايتاليايی فرستاده بود، بر گردن دختر بچه انداختند و در حالی كه دختر بچه از خوشحالي در پوست نمی گنجيد از خدمت امام بيرون رفت. 📙 داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی 🌸🌸🌸🌸 چه دنیوی وچه اخروی ☺️ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
ﺩﮐﺘﺮ ﺳﻼﻡ! ﺭﻭﺡ ﻭ ﺗﻨﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﭼﺸﻤﻢ،ﺩﻟﻢ،ﻟﺒﻢ،ﺑﺪﻧﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ... ﺫﻭﻕ ﺳﺮﻭﺩﻧﻢ،ﮐﻠﻤﺎﺕِ ﻧﻮﺷﺘﻨﻢ ﺩﮐﺘﺮ! ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ... ﺍﺣﺴﺎﺱِ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﮕﯽﺍﻡ،ﺗﯿﺮ ﻣﯽﮐﺸﺪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯼِ ﭘﺮ ﺯﺩﻧﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ... ﺩﮐﺘﺮ! ﻧﮕﻔﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﻟﺐ ﻭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ،ﺳﺨﻨﻢ درﺩ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ... ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻪﻻﻝ ﺑﻤﺎﻧﻢ،ﺑﻪ‌ﺟﺎﻥِ ﺗﻮ! ﺩﯾﺪﻡ ﺳﮑﻮﺕ ﺩﺭ ﺩﻫﻨﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ‌کند... ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ 🇮🇷 🇮🇷 (صلواتی ) https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat 👆👆👆 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شنیدین کاسبا میگن "رفتیم معامله رو زخمی کردیم طرف نتونه با کسی دیگه وارد معامله بشه"؛ بعضیا این کارو با احساس آدما میکنن! . 🇮🇷 🇮🇷 (صلواتی ) https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat 👆👆👆
تو را شبیه به خودت دوست دارم شبیه به همان آرامشی که آرام آرام آرام ناآرامم کرد ...♥️🥲 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ 🇮🇷 🇮🇷 (صلواتی ) https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat 👆👆👆 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نزار قبانی میگه هم می‌ترسم دوستت داشته باشم، اون‌وقت بری و درد بکشم. هم می‌ترسم دوستت نداشته باشم، که فرصت «عاشق تو بودن» از دستم میره و پشیمون می‌شم. حالا تو بگو! «کیف احبک بلا الم، و کیف لااحبک بلا ندم». چطور عاشقت باشم و درد نکشم، و چطور عاشقت نباشم و پشیمون نشم ...🥲💔 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ 🇮🇷 🇮🇷 (صلواتی ) https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat 👆👆👆 ┈┈•• •🌷•✾••┈┈
‌ الان به بچه هایی که شیطونى میکنن و از دیوار راست بالا میرن بهشون میگن: بیش فعال اونوقت ماکه بچه بودیم اینکارارو میکردیم بهمون میگفتن: میمون !! 😂 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┅═✧❁خنده😂شادی❁✧═┅ 🇮🇷 🇮🇷 (صلواتی )☺️ https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat 👆👆👆
‌ ﺍﻭﺭﮊﺍﻧﺴﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮑﯽ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯿﻪ ﺩﺭ ﺯﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺯﻭﺩ ﺑﺎﺵ ﯾﺎﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﺧﻤﯿﺮﺩﻧﺪﻭﻥ ﻧﯿﺲ ﮐﻪ ﻓﺸﺎﺭﺵ ﺑﺪﻡ ﺑﯿﺎﺩ، باید ﺧﻮﺩﺵ ﺑﯿﺎﺩ الان دو هفته س میخوام دندونام مسواک کنم یاده یارو می افتم بمیری با این مثال زدنت😑😂😂 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┅═✧❁خنده😂شادی❁✧═┅ 🇮🇷 🇮🇷 (صلواتی )☺️ https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat 👆👆👆
‌ طرف از دار دنیا یه شلوار داره که اونم کادو واسه باباش آوردن کوچیک بود دادن این بپوشه 😐 بعد توی خواستگاری جوری میگه دنیارو به پات میریزم 😑 کسی که ندونه خیال میکنه طرف امپراطور چوسانِ قدیمه 😒😂 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┅═✧❁خنده😂شادی❁✧═┅ 🇮🇷 🇮🇷 (صلواتی )☺️ https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat 👆👆👆
‌ دختره اومد مغازه ام : گفت یه سس مایونز بدید ، گفتم : بهرام خوبه؟ میگه : شما از کجا میدونی؟ تورو خدا به بابام نگو .... منو میکشه😫😂 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┅═✧❁خنده😂شادی❁✧═┅ .🇮🇷 🇮🇷 (صلواتی )☺️ https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat 👆👆👆
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
خاطره ای جالب از نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح رفتم آب انبار تا آب بیاورم. از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد،می گفت: آقا! خدا بزرگ است... خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم! ماجرا را فهمیدم، دست کردم توی جیبم، ۱۰۰ تومان بود..کل پولی که از حقوق معلمی گرفته بودم روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوهایش را بوسیدم. آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه هایشان ... پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها ۱۰ تومان عیدی داد؛ ۱۰ تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس آقای مدیر بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد. گفتم: این چیست؟ گفت: باز کنید باز کردم، ۹۰۰ تومان پول نقد بود! گفتم: این برای چیست؟ گفت: از مرکز آمده است من از مرکز خواسته بودم تشویقت کنن فقط در آن موقع ناخودآگاه به مدیر گفتم: این باید ۱۰۰۰ تومان باشد، نه ۹۰۰ تومان! مدیر گفت: از کجا می دانی؟ گفتم: حدس می زنم مدیر گفت که از مرکز استعلام می‌گیرد ... روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی! هزار تومان بوده نه نهصد تومان! آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود که خودم رفتم از او گرفتم... گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟ گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند... "مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا" (قرآن کریم؛ سوره مبارکه انعام، آیه شریفه ۱۶۰) . چه دنیوی وچه اخروی ☺️ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♨️در خصوص زمان و تاریخ این کلیپ اطلاعاتی نداریم اما اصل موضوع به اندازه ای اهمیت داره که گذشت زمان تاثیری روی اهمیت اون نداشته باشه آقایون اطبا و متولیان حوزه سلامت لطفا پاسخ بدید اگر ایشون فقط برای دیده شدن همچین ادعایی دارن که البته بعید هست خب برخورد لازم رو انجام بدید اما اگر این مطلب و ادعا صحت داشته باشه تعلل جایز نیست .و البته تعلل مصداق خیانت و جنایت شما خواهد بود 🇮🇷 🇵🇸@siyasichanel