eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
241 دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
27هزار ویدیو
208 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌 شهید ۱۷ ساله آملی بر نماز اول وقت تاکید کرد 🔹️فرازی از وصیت نامه شهید: نماز اول وقت را فراموش نکرده و در انجام فرائض دینی کوشا باشید ◇ خوِاهر شهید جواد اسماعیل تبار می گوید: در عالم خواب بهم خبر دادن که جواد شهید شده است. ◇ در عالم خواب باورم نمیشد، زمانی که از خواب بیدار شدم چند ساعت گذشت که به ما خبر دادند جواد شهید شده است... ولادت: ۱۳۵۰/۶/۲۰ شهادت:  ۱۳۶۷/۱/۲۴ محل شهادت: پادگان منتظران محمودآباد مزار: گلزار شهدای امام‌زاده ابراهیم(ع)، آمل 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌 شهید مدافع لرستانی: این ملت در برابر زر و زور و تزویر حق را انتخاب کرد 🔹️ شهید حرم قدرت‌الله عبدیان شهدای مدافع حرم لرستان است که در سال ۹۵ در راه دفاع از حرم حضرت زینب‌‌کبری(س) به شهادت رسید. ◇ در دست‌نوشته این شهید آمده است: «‌خدا را شاکر و سپاسگزارم در دوره‌ای از زمان به ما نعمت حیات داد که بهترین‌ها را به‌نحوی درک کردم، در دوره‌ای نفس کشیدم که رهبری شخصیتی را درک کردم که بدون‌شک پاک‌ترین و بهترین شخصیت در این کره خاکی است. ◇ خدا را شاکرم ملتی را درک کردم از امت رسول‌الله در صدر اسلام بالاتر، بهتر و برتر است. ◇ ملتی که در دوران حیات خود ثابت کرد شاید تنها ملتی است که از صدر اسلام تاکنون در حالی‌که زر و زور و تزویر در یک‌ طرف جهت انحراف این ملت از مسیر خود با هم جمع شدند تا این ملت از مسیر حقی که انتخاب کرده است دست بردارد اما این ملت با بصیرت تمام در برابر زر و زور و تزویر حق را انتخاب کرد و این در تاریخ بی‌مانند است. ◇ اتفاقاتی که امروز در حال رخ دادن است به‌نوعی دارد همان خوارج دوره امام علی(ع) را به ما نشان می‌دهد، همان معاویه و یزیدهای زمین در حال جولان هستند و این با چشم عادی هم قابل‌ دیدن است. ◇ خون جاری بر پیشانی شهید است که زنگار از آینه وجودمان پاک می‌کند تا اوج بندگی، سیر و سلوک در عالم معنویت را از فداکاری آن‌ها درس بگیریم 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨✨✨✨﷽✨✨✨✨ ١٨ 🕊✨🕊 سال نهم هجرت بود، (صلى الله عليه و آله )، مسلمانان را براى يك جنگ بسيار سخت يعنى جنگ تبوك (جنگ با روميان ) آماده مى ساخت ، هوا گرم بود، آذوقه كم بود، راه مدينه تا شام دور بود، دشمن ، قوى بود، در چنين شرائطى فرمان حركت به سوى روم صادر گرديد. مسلمانان به حركت درآمدند، چند نفر منافق ، در اين جنگ ، شركت نكردند. ولى يك نفر از مسلمانان بنام ابوخثيمه ، در پرتگاه بود، هنوز تصميم براى شركت در جنگ نگرفته بود، نزد همسران زيبايش كنار سايبانهاى خنك آمد، از يكسو غذا آماده ، و از يكسو همسران در خدمت و... ناگهان برقى درقلبش تابيد، و گفت : از انصاف دور است كه من در اين جا زير سايبان خنك كنار همسران زيبا باشم ، ولى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) در گرماى سوزان در بيابان در حركت باشد. بى درنگ برخاست به همسران خود گفت : به خدا سوگند ديگر يك كلمه با شما سخن نمى گويم ، اين سخن را گفت و زاد و توشه سفر را برداشت و بر شتر سوار شده و به سوى جبهه حركت كرد، همسرانش هرچه خواستند با او سخن بگويند، يك كلمه نگفت ، و حركت كرد تا خود را در بيابان به لشكر اسلام رساند. مسلمانان ديدند سوارى كنار جاده مى آيد، (صلى الله عليه و آله ) فرمود: اى سوار، ابوخثيمه باشى بهتر است . وقتى سوار، نزديك شد، ديدند: ابوخثيمه است ، شتر را بر زمين خواباند و به حضور (صلى الله عليه و آله ) رسيد و سلام كرد و جريان خود را بازگو نمود، (صلى الله عليه و آله ) به او خوش آمد گفت و برايش دعا كرد آيه 117 سوره توبه در شان او نازل شد، كه خود را در پرتگاه نجات داده و با تصميم آهنين ، حق را برگزيده و كششهاى شيطان را قطع كرده است (1) و در حقيقت اين آيه يك تقديرنامه اى بود براى يك فرد مسلمان قاطع كه درپرتگاهها، خود را نجات مى دهد، و قلبش را كه متزلزل شده بود، استوار نمود. تا بتونیم تصمیمات درست و بموقع بگیریم ... به برکت بگید الهی آمین استاد محمد مهدی اشتهاردی داستان هایی از چهارده معصوم ع 1- اقتباس از مجمع البيان ج 5 ص 79 (ذيل آيه 117 سوره توبه ).. 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺 .┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨✨✨✨﷽✨✨✨✨ ١٨ 🕊✨🕊 سال نهم هجرت بود، (صلى الله عليه و آله )، مسلمانان را براى يك جنگ بسيار سخت يعنى جنگ تبوك (جنگ با روميان ) آماده مى ساخت ، هوا گرم بود، آذوقه كم بود، راه مدينه تا شام دور بود، دشمن ، قوى بود، در چنين شرائطى فرمان حركت به سوى روم صادر گرديد. مسلمانان به حركت درآمدند، چند نفر منافق ، در اين جنگ ، شركت نكردند. ولى يك نفر از مسلمانان بنام ابوخثيمه ، در پرتگاه بود، هنوز تصميم براى شركت در جنگ نگرفته بود، نزد همسران زيبايش كنار سايبانهاى خنك آمد، از يكسو غذا آماده ، و از يكسو همسران در خدمت و... ناگهان برقى درقلبش تابيد، و گفت : از انصاف دور است كه من در اين جا زير سايبان خنك كنار همسران زيبا باشم ، ولى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) در گرماى سوزان در بيابان در حركت باشد. بى درنگ برخاست به همسران خود گفت : به خدا سوگند ديگر يك كلمه با شما سخن نمى گويم ، اين سخن را گفت و زاد و توشه سفر را برداشت و بر شتر سوار شده و به سوى جبهه حركت كرد، همسرانش هرچه خواستند با او سخن بگويند، يك كلمه نگفت ، و حركت كرد تا خود را در بيابان به لشكر اسلام رساند. مسلمانان ديدند سوارى كنار جاده مى آيد، (صلى الله عليه و آله ) فرمود: اى سوار، ابوخثيمه باشى بهتر است . وقتى سوار، نزديك شد، ديدند: ابوخثيمه است ، شتر را بر زمين خواباند و به حضور (صلى الله عليه و آله ) رسيد و سلام كرد و جريان خود را بازگو نمود، (صلى الله عليه و آله ) به او خوش آمد گفت و برايش دعا كرد آيه 117 سوره توبه در شان او نازل شد، كه خود را در پرتگاه نجات داده و با تصميم آهنين ، حق را برگزيده و كششهاى شيطان را قطع كرده است (1) و در حقيقت اين آيه يك تقديرنامه اى بود براى يك فرد مسلمان قاطع كه درپرتگاهها، خود را نجات مى دهد، و قلبش را كه متزلزل شده بود، استوار نمود. تا بتونیم تصمیمات درست و بموقع بگیریم ... به برکت بگید الهی آمین استاد محمد مهدی اشتهاردی داستان هایی از چهارده معصوم ع 1- اقتباس از مجمع البيان ج 5 ص 79 (ذيل آيه 117 سوره توبه ).. 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺 .┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
: وقتی با کسی دوست شدی از هیچ کس دربارۀ او سؤال مکن، چون ممکن است به یکی از دشمنان او برخورد کنی که درباره او سخنی به خطا گوید و میان شما تفرقه اندازد. 📖 ‌‎‌‎‌‌‌‎▶️┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
(ص)فرمودند: کارواني از فرشتگان به امر پروردگار در جهان حرکت مي کنند و هنگامي که به ، به يکديگر مي گويند : فرود آييم . زماني که پياده مي شوند ، اهل جلسه را هنگام دعا با ذکر آمين ، ياري کرده و نيز اهل جلسه را کمک و همراهي مي کنند و در پايان به يکديگر مي گويند : . 📚 کتاب : ؛ ص 37 ‌‌‌‌✅ کانال قرآن و حدیث ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ https://eitaa.com/joinchat/668860594C2656c91e9a ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
١٩ 🌸🍃🌸🍃 از جمله عارفان بزرگی بوده دارای چشم برزخی و در برخورد بامردم از درونشان با خبر میشده است. نقل میکنند که: يكي ازدوستان شيخ به قصد زيارت شيخ از منزل خارج مي شود. در بين راه انديشه گناهي به سرش مي زند. تا اینکه به منزل شيخ مي رسد و مي نشيند. شيخ تا او را میبیند مي گويد : فلاني! در چهره تو چه چيزي مي بينم...؟! آن شخص هول میکند و ازترس رفتن آبرو سریعا دردل تکرار ميکند: يا ستار العيوب..! (ای پوشاننده گناهان) در همان لحظه شيخ مي خندد و مي پرسد : چه كار كردي که آنچه که داشتم مي ديدم محو و ناپديد شد...؟ @Dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
٢٠ ‌آیت الله می فرمودند : " در سفری که آیت الله شهید دستغیب به همدان داشتند، یک عبا برای آقا (مرحوم انصاری همدانی) هدیه برده و آنرا روی طاقچه اتاق گذاشته بودند. سال دیگر که دوباره به همدان می روند، می بینند آن عبا درست در همان جایی است که خودشان گذاشته بودند. می پرسند : آقا عبا اندازه تان نبود؟ به درد نمی خورد؟ می فرمایند : شما که نگفتی این را برای من آوردی، مطمئن نبودم برای من است." تا این اندازه مقید به شرع بودند. 📙 ، ص ۶۰ ‎┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ 👌°•°⇩⇩ داستان کوتاه ⇩⇩°•° •✾📚┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar 📚✾•
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
٢١ 💎 نویسنده ی کتاب من المهد الی الحد و من المهد الی الظهور بعداز بیست سال که قبرش راشکافتن تابنا به وصیتش بعداز بازشدن راه کربلا جسد اورا به کربلا جهت دفن ببرند، هم بدنش سالم بود و هم کفن و که در روی سینه اش قرارداده شده بود درحالیکه تخته های چوبی تابوتش پوسیده شده بودند.... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• یا مقولاتی یا فاطمه الزهرا اغیثینی به حق ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
٢٢ 🔴 !!! چنگیزخان نتوانست بخارا را تسخیر کند نامه ای نوشت که هرکس با ما باشد، در امان است! اهل بخارا دو گروه شدند، یک گروه مقاومت کردند و گروه دیگر با او همراه شدند، چنگیزخان به آن ها نوشت: باهمشهریان مخالف بجنگید، و هر چه غنیمت به‌دست آوردید، از آن شما باشد و حاکمیت شهر را نیز به شما می‌دهیم! ایشان پذیرفتند و آتش جنگ بین این دو گروه مسلمان شعله‌ور شد... و در نهایت، گروه مزدوران چنگیز خان پیروز شدند، اما شکست بزرگ آن بود که:. او دستور داد گروه پیروز خلع سلاح و سربریده شوند! 🔹 چنگیز گفته‌ی مشهورش را گفت: اگر اینان وفا می‌داشتند، به خاطر ما بیگانگان، به برادرانشان خیانت نمی‌کردند! 🇮🇷 کانال داستانای_خوبان_روزگار 👇🏻 ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
دلتان نگیرد از تلخی‌ها یک نفر هست همین حوالی دورتر از نگاه آدم‌ها نزدیک‌تر از رگ گردن روزی چنان دستتان را می‌گیرد که مات می‌شوند تمام کسانیکه روزی به شما پشت پا زدند 🌸🌸🌸🌸 ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
٢٣ 🔅 ✍ هر مانع می‌تواند شانسی برای تغییر در زندگی‌ات باشد 🔹در زمان‌های گذشته تخته‌سنگی را وسط جاده‌ای قرار داد و برای اینكه عكس‌العمل مردمش را ببیند، خودش را در جایی مخفی كرد. 🔸بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی‌تفاوت از كنار تخته‌سنگ گذشتند. بسیاری هم غرولند می‌كردند كه این چه شهری است كه نظم ندارد، حاكم این شهر عجب مرد بی‌عرضه‌ای است و... 🔹با این وجود هیچ‌كس تخته‌سنگ را از وسط جاده برنمی‌داشت. 🔸نزدیک غروب، یک روستایی كه پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک تخته‌سنگ شد. 🔹بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته‌سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را كناری قرار داد. 🔸ناگهان كیسه‌ای را دید كه:. زیر تخته‌سنگ قرار داده شده بود. كیسه را باز كرد و داخل آن سكه‌های طلا و یک یادداشت پیدا كرد. 🔹پادشاه در آن یادداشت نوشته بود: هر سد و مانعی می‌تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد. 🌸🌸🌸🌸 @Dastanayekhobanerozegar