سالگرد شهادت شهید «بهرام شهپریان
«بهرام شهپریان» سال ۱۳۳۵ در خانوادهای مرفه در محله مجیدیه تهران متولد شد .
بعد از پیروزی انقلاب که اوضاع کشور ملتهب شد، خانواده بهرام او را برای تحصیل در رشته مهندسی برق به ایتالیا فرستادند و تأکید کردند که به هیچ عنوان ایران برنگردد و همانجا بماند.
اما بهرام آنجا در انجمن اسلامی دانشگاه، دوستانی انقلابی پیدا کرد. کمکم با انقلاب و اندیشههای حضرت امام (ره) آشنا شد پس از این تحول روحی، بهرام تصمیم گرفت به ایران برگردد و در مقابل تهدید پدرش، پشیمان نشد و قاطعانه پای اعتقاداتش ایستاد و به کشور برگشت.
سال ۱۳۶۰ با دختری مذهبی از خانواده ای انقلابی ازدواج کرد. بهرام خودش را وقف کشور و انقلاب کرده بود. با آن جسارت مثالزدنی که داشت، هر کاری انجام میداد تا بار انقلاب روی زمین نماند.
به کشورهای مختلف مثل سوریه و لبنان میرفت تا چیزهای بیشتری یاد بگیرد و به همرزمانش یاد بدهد. اسکی رزمی را وارد آموزشهای سپاه کرد و اولین دورههای چتربازی در سپاه را پایهگذاری کرد.
بهرام بیشتر در شهر حضور داشت و آموزش میداد، اما این موضوع باعث نمیشد از جبهه غافل باشد. مقارن با عملیات سریع خودش را به جبهه میرساند، اما، چون در پادگانهای آموزشی مسئولیت داشت، حضورش در جبهه به همان چند روز عملیات محدود میشد.
چندین بار هم در جبهه و هم در حین آموزشی مجروح شد. در عملیات فتحالمبین هر دو دستش شکست. بار دیگر سر و گردنش جراحت سطحی برداشت. یک بار هم در آموزشی چترش باز نشد و با چتر کمکی فرود آمد که دچار جراحت شدیدی شد. او همچنین سه بار ترور شد.
مسئول آموزش نظامی تیپ سیدالشهدا (ع) قبل از عملیات والفجر 2 و فرمانده گردان عاشورا در عملیات خیبر در تیپ سیدالشهدا (ع) بود.
سال ۶۵ بارندگی شدیدی رخ داد و سیل آمد. تعدادی از نیروهای آموزشی بهرام در پادگان شهید بادینهای در پیشوای ورامین آموزش میدیدند. نیروهای آموزشی در میان سیل گیر افتاده بودند و به خاطر بیابانی بودن منطقه، شبهای سردی را تحمل میکردند.
بهرام برای اینکه به آنها غذا و وسایل گرمایشی برساند، اصرار کرد هلیکوپتری در اختیارش بگذارند.که هوا تاریک شده بود، از بالگردی استفاده کردند که امکان پرواز در شب را داشت.
قبل از پرواز بهرام به مادرش زنگ زد و از ایشان خواست هوای همسر و پسر سهونیم ساله اش حامد و فرزند توی راهش را داشته باشد.
بعد از این تماس ساعت هشت و نیم شب ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۵ بالگرد حامل بهرام و ۹ نفر دیگر از همرزمانش سقوط کرد و همگی به شهادت رسیدند.
هدایت شده از کشکول طنازی...😂😂( صلواتی )
در کنار آنهایی باش که نور میآورند و
جادو میکنند...
آنها که با چوب جادویی کلام ، گفتار ،
نگاه ، رفتار و منشِ ویژه خودشان، تو و
جهان را متحول میکنند و همهی بازیها را
به هم میزنند.
کسانی که قصههای زیبا میگویند و تو
را به چالش میکِشند و تغییرت میدهند.
کسانی که به تو اجازه نمیدهند که خودت
را دستِ کم بگیری و افق زندگیات را
کوچک بپنداری...
این جادوگران با قلبهای تَپنده و پُر شور ،
قبیلهی اصلی تو هستند و باید کنارشان بمانی.
🌺☘🍀🌷🌿🌱🌸🌴
ابوسعید ابوالخیر:
ای چشم تو چشم چشمه هر چشم همه
بی چشم تو نور نیست بر چشم همه
چشم همه را نظر بسوی تو بود
از چشم تو چشمههاست در چشم همه
✏🇮🇷#صلوات_برای_تعجیل_درفرج
کانال
🇮🇷 #کشکولطنازی(صلواتی) 🇮🇷
▪️https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
🇮🇷کانال
#کشکولصلواتبرمحمدوآلمحمدص
🔺@kashkoolesalavat
🔻@kashkoolesalavat
🍃🍃🍃🍃🍃
#صلواتیادموننره
#برایبرآوردهشدنحاجاتجمیعمسلمانان