داستــان تشــرف علـی حـلاوی
✨ شیخ علی حلاوی، مردی عابد و زاهد بود که همواره منتظرامام زمان (سلام الله علیه) بوده است.
شیخ علی حلاوی، عاقبت روزی از رنج فراق سر به بیابان می گذارد و ناله کنان به امام زمان (علیه السلام) می گوید: «غیبت تو دیگر ضرورتی ندارد. همه آماده ظهورند. پس چرا نمی ایی؟»
🕊در این هنگام، مردی بیابان گرد را می بیند که از او می پرسد: «جناب شیخ، روی عتاب و خطابت با کیست؟»
💠 او پاسخ می دهد: «روی سخنم با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حجت وقت است که با این همه یار و یاور که بیش از هزار نفر آنان در حله زندگی می کنند و با وجود این همه ظلم که عالم را فراگرفته است، ظهور نمی کند»
🕊مرد می گوید: «ای شیخ، منم صاحب الزمان(سلام الله علیه)! با من این همه عتاب مکن! حقیقت چنین نیست که تو می پنداری. اگر در جهان 313 نفر از یاران مخلص من پا به عرصه گذارند، ظهور می کنم،
اما در شهر حله که می پنداری بیش از هزار نفر از یاوران من حاضرند، جز تو و مرد قصاب، احدی در ادعای محبت و معرفت ما صادق نیست. اگر می خواهی حقیقت بر تو آشکار شود، به حله بازگرد و خالص ترین مردانی را که می شناسی، به همراه همان مرد قصاب، در شب جمعه به منزلت دعوت و برای ایشان در حیاط خانه خویش مجلسی آماده کن. پیش از ورود مهمانان، دو بزغاله به بالای بام خانه ات ببر و آن گاه منتظر ورود من باش تا حقیقت را دریابی»
.
💠 شیخ علی حلاوی، با شادی و سرور فراوان، بلافاصله به حله باز می گردد و یک راست به خانه مرد قصاب می رود و ماجرای تشرفش را می گوید. این دو نفر، پس از بحث و بررسی فراوان، از میان بیش از هزار نفر که همه از عاشقان و منتظران حقیقی مهدی موعود (علیه السلام) بودند، چهل نفر را انتخاب و برای شب جمعه به منزل شیخ دعوت می کنند تا به فیض دیدار مولایشان نایل شوند.
.
💚شب موعود فرا رسید و چهل مرد برگزیده پس از وضو و غسل زیارت، در صحن خانه شیخ جمع شدند و ذکر و صلوات فرستادند و دعا برای تعجیل فرج خواندند،
چون شب از نیمه گذشت، به یک باره تمام حاضران نوری درخشان دیدند که بر پشت بام خانه شیخ فرود آمد
قدری نگذشت که صدایی از پشت بام بلند شد. حضرت مرد قصاب را به بالا بام فرا خواند. مرد قصاب بلافاصله به پشت بام رفت و به دیدار مولای خویش نایل گشت.
پس از دقایقی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشرف) به مرد قصاب دستور داد که یکی از آن دو بزغاله روی بام را در نزدیکی ناودان سر ببرد، به گونه ای که خون آن در میان صحن جاری شود.
.
♦️وقتی آن چهل نفر خون جاری شده از ناودان را دیدند، گمان کردند حضرت سر قصاب را از بدن جدا کرده است. در همان هنگام، حضرت جناب شیخ را فرا خواند. جناب شیخ بلافاصله به سوی بام شتافت و ضمن دیدار مولایش، دریافت خونی که از ناودان سرازیر شده، خون بزغاله بوده است، نه خون قصاب. امام زمان (سلام الله علیه) بار دیگر به مرد قصاب امر فرمود تا بزغاله دوم را در حضور شیخ ذبح کند.
.
♦️قصاب نیز طبق دستور بزغاله دوم را نزدیک ناودان ذبح کرد. هنگامی که خون بزغاله دوم از ناودان به داخل حیاط خانه سرازیر شد، چهل نفری که در صحن حیاط حاضر بودند، دریافتند که حضرت گردن جناب شیخ علی را زده و قرار است گردن تک تک آن ها را بزند. با این پندار، همه از خانه شیخ بیرون آمدند و به سوی خانه هایشان شتافتند.
▫️در آن حال، امام زمان (سلام الله علیه) به شیخ علی حلاوی گفت: «اینک به صحن خانه برو و به این جماعت بگو تا بالا بیایند و امام زمانشان را زیارت کنند!»
.
💥جناب شیخ، غرق شادی و سرور، برای دعوت حاضران پایین آمد، ولی اثری از آن چهل نفر نبود. پس با ناامیدی و شرمندگی نزد امام بازگشت و فرار آن جماعت را به عرض آن حضرت رساند.
👌امام زمان(سلام الله علیه) فرمود: «جناب شیخ، این شهر حله بود که می پنداشتی بیش از هزار نفر از یاوران مخلص ما در آن هستند. چه شد که تنها تو و این مرد قصاب ماندند؟ پس شهرها و سرزمین های دیگر را نیز به همین سان قیاس کن.»
.
👈اينك در خانه جناب شيخ علي حلاوي، بقعه اي موسوم به مقام صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه)ساخته شده كه روي سر در ورودي آن، زيارت مختصري از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) نگاشته شده است.
📔 العبقری الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان (علیه السلام)، علی اکبر نهاوندی، ج2
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌
✨﷽✨
گویند ملا مهرعلی خویی، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا میکنند.
به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد.
یکی را درد چشم گرفت
و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند.
ملا رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است.
گریه کرد.
پرسیدند تو چرا گریه میکنی؟
گفت: از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا میکردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت.
دنیا نیز چنین است، مانند گردوییست بدون مغز که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها کرده و برای همیشه میرویم.
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌
❇️ #سلسله_مباحث_معارف_الهی
💠 توصیف حال توبه و انابه
🔰 اگر به کسی حال یقظهای دست داد و متوجه شد که با گناهان، چه مصیبتهای سنگینی و چه گرفتاریها و محرومیتهایی را که فهم آن غیر قابل تحمل است، برای خود ایجاد کرده است؛ یک حال توبه و انابه به او دست میدهد.
🌀 در توبه چه اتفاقی میافتد؟ توبه یک حالتی از نفس است که وقتی شخص فهمید، چه نعمت بزرگی از دست داده است، دلش میخواهد دوباره به آن حال قبلی بازگردد؛ این یک حال عجیبی در انسان است.
📌 مثلاً یک شخصی در یک حادثهای بیهوش افتاده است، بیتفاوت و بدون هیچ عکس العملی دراز کشیده و کنار جاده افتاده است؛ اما همین که به هوش آمد از آن لحظه تاب و تب عجیبی دارد، تقلا و کوشش عجیبی دارد با همه وجود آرزو میکند که ای کاش به آن حال سلامتی و صحت قبلی خود بازگشت کند.
📍 این بازگشت دو صورت دارد؛ یک وقت امیدوار است که میتواند بازگردد، آنجا میکوشد؛ یک وقت ناامید است، آنجا سست و افسرده میافتد.
📑 جزوه "سی و دو گفتار در معارف الهی" ص۴۸۱
🆔 @nedayepakefetrat
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌
❇️ #سلسله_مباحث_معارف_الهی
💠 نقش تعیین کننده امید و ناامیدی در توبه (۱)
🔰 بعد از بیدار شدن کسانی که حقیقتاً بیدار شدند و حقیقتاً فهمیدند که با این گناهان چه بلای سنگینی به سر خود آورده اند و این بیداری و هوشیاری ایجاد شد، آنجا امید خیلی تعیین کننده است که اساساً امکان بازگشت است یا نیست.
🔸 مثل اینکه یک نفر مثلاً تخته میز او پوسیده است، این تخته دیگر برای همیشه امکان بازگشت به وضع اول را ندارد، اما اگر از آهن باشد، امید دارد که این میز طی فرایندی دوباره بتواند به وضع قبلی برگردد.
💢 شیطان در آن موقعی که انسان استعداد گناه دارد به گناه هل میدهد، آن موقعی هم که بیدار شد و میخواهد توبه کند به ناامیدی هل میدهد.
📌 لذا امید و ناامیدی یک مسئله بسیار جدی در توبه است.
💎 قرآن میفرماید: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرحیم»
🍀 شاید نشود در آیات دیگر این طور که در این آیه رحمت خدا از اول آیه تا آخر آیه به عبارت های گوناگون و به تأکیدات فراوان سرازیر است، پیدا کرد، تا این امید در آن لحظه حساسِ سرنوشتساز که شیطانِ بیرحم میخواهد انسان را در بازگشت به آن فطرت پاک اولیه خود که آرزوی هر انسان بیدار شونده و بیدار شده است، به او بازگردد.
📑 جزوه"سی ودو گفتار در معارف الهی" ص۴۸۳
🆔 @nedayepakefetrat
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌
🌺🌺🌺 بیاناتی بسیار ارزشمند از علما پیرامون ضرورت اتصال روحی با ائمه علیهمالسلام از راه توسل
☄ علما فرمودهاند: علامت توجه و بیداری این است که حال انسان مثل حال کسی باید باشد که گمشدهای دارد. چطور وقتی کسی در سفر مثلاً کیف پولش را گم میکند در همه احوال به فکر گمشدهاش است، حتی در حال غذا خوردن، خوابیدن و از خواب برخواستن. طلبه و انسان بیدار نیز باید یک چنین حالی داشته باشد.
🔹 برای این مطلب بزرگان اهل معرفت در بیان روحانیتِ قرآن اشعاری آوردهاند:
هست قرآن حالهای انبیاء
ماهیانٍ بحر پاک کبریا
ور بخوانی ور نه این قرآن پذیر
انبیاء و اولیاء را دیده گیر
انبیاء (علیهمالسلام) کسانی هستند که از طرف خدا مأموریت دارند تا جسم و روح و تمدنهای بشری را اصلاح کنند. اینها کسانی هستند که با دریای لطف و کرم و عظمت خدا آشنا و در آن شناور هستند. با خدا همنفساند و با او همسخن و هممجلساند که شرح حال آنها در سورههای قرآن مثل نوح، انبیاء، لقمان و… آمده است و راه آشنائی با روحیات انبیاء(علیهمالسلام) خواندن و شنیدن قرآن مثل قاریان قرآن نیست بلکه راه آن:
چون تو در قرآنِ حق بگریختی
با روان انبیاء آمیختی
✅ این است که انسان از زندگی خود فرار کند و به حالات انبیاء(علیهمالسلام) متوجه بشود و بین خود و آنها تناسب و آمادگی ایجاد کند.
زیارت عاشورا برای همین است که انسان به وسیله لعن و سلام آن، از اجتماعِ یزیدی و ابن زیادی و عمرسعدی و شمری (لعنهمالله) فرار کند و به روح ابوالفضلی (علیهالسلام) پناه ببرد و این ممکن نیست مگر اینکه انسان طعم دوری از روحانیت را درک کرده باشد.
در احوال شیخ مرتضی زاهد (علیهالرحمة) آمده است که در شبانهروز دو مرتبه زیارت عاشورا میخوانده است. ممکن است این سؤال پیش بیاید که طلبگی با اینگونه عباداتِ وقتگیر خیلی سازش ندارد. در جواب باید گفت که طلبگی مانند غذائی است که نمک ندارد و این زیارات نمک آن محسوب میشوند.
مرحوم حاج میرزا جواد آقا (علیهالرحمة) از شیخ انصاری(رحمهالله) نقل میکند که طلبهای به ایشان عرض کرد که من به خاطر درس و مطالعهام نمیتوانم نماز شب بخوانم. ایشان فرمودند: تو قلیان میکشی؟ گفت: بله. ایشان فرمودند: نماز شبت را جایگزینِ وقت قلیان کشیدنت کن. ایشان به این مطلب اشاره دارد که انسانی که مراقبه دارد، مطالعه را با نماز شب معاوضه نمیکند بلکه با کارهائی که برای انسان ضرر دارد جایگزین میکند نه با کارهائی که نباید آنها را حذف کرد.
مرحوم آمیرزا عبد العلی آقا طهرانی (رحمهالله) پدر بزرگوار حاج آقا مجتبی طهرانی(رحمهالله) به من سفارش میکردند که در روز یک زیارت سیدالشهداء (علیهالسلام) بخوان ولو نیم صفحهای، یا یک صفحهای؛ اما همان آمیخته با روح انبیاء و اولیاء(علیهمالسلام) باشد. اصل این است، کمیت مهم نیست.
💔 باید این زیارت برای انسان دلسوختگی بیاورد و خود را با اولیاء همدرد ببیند. طلبهای که همدرد حضرت علی اکبر (علیهالسلام) شد خوشا به حالش، هر مسجد و مدرسهای برود، در هر گوشه کشور مردم را بیدار و هوشیار میکند.
ای خنک، آن مُرده کز خود رسته شد
در وجود زندهای پیوسته شد
یعنی تا یک موجود زندهای پیدا نشود و انسان با وجود او رابطه پیدا نکند، حیات او در وجود انسان دمیده نمیشود. و حالا که ما دسترسی به این علمای ربانی نداریم راهش همین توسلات به معصومین (علیهمالسلام) میباشد ولو نیم ساعت در شب یا بینالطلوعین. حتی در قدم زدن بعد از نماز صبح میشود انسان در تماس با ارواح انبیاء(علیهمالسلام) قدم بزند.
۸۸.۷.۱۹
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی
@seyedololama
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌
✅ حرف های غیر ضروری :
🔶 مرحوم آیت الله حق شناس قدّس سرّه
می فرمودند : در اولین ملاقاتی که به محضر آقا شیخ محمد حسین زاهد رسیدند ، مرحوم زاهد فرمودند : همه حرف های غیر واجبت را بنویس ! (حرف هایی که ضروری نیست).
همه را نوشتم. ۴ صفحه شد . فردا شب نوشته ها را به ایشان نشان دادم . فرمودند: اوه ! چقدر حرف زدی ! من حوصله ندارم این همه حرف را بخوانم ! بروید کمش کنید! فرداشب ۴ خط شد . باز فرمودند : زیاد است ! فردا شب ( شب سوم ) به هیچ رسید . مرحوم زاهد فرمودند : تو یک چیزی می شوی .
📚 از داستان ها باید آموخت ( استاد محمدباقر ادیبی لاریجانی) ، صفحه ۷۶
🆔 @bistosevom
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌
45.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🐝بالِ مگس
🎥حضرت آیة الله حاج سَیّد محمّد صادق حسینی طهرانی حفظه الله تعالی
⚪️ @jazbeh_eshgh
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌
🔺 اهمیت خودشناسی
🔹 عدهای منکر نفس هستند، منکر تجرد نفس هستند و حال آنکه در امور مربوط به انسان کار میکنند، سلامتی انسان را هدف قرار دادند، بیماریهای انسان را بررسی میکنند ولی اصلاً خود نفس را نشناختند و حال آنکه اصلاً شناخت نفس، مسائل لازم بشر است بلکه اعظم مسائل است؛ چون انسان تا خودش را نشناسد، نمیتواند زندگی دنیا را فعلاً نقداً تأمین کند. نمیداند که چگونه باید طرحش را بریزد و اولویتهایش را تشخیص بدهد. اینها همه متوقف بر شناخت نفس است ولذا در همین رابطه هم فرمودهاند که بیماری و صحت و سعادت و شقاوت نفس جز از راه شریعت فهمیده نمیشود.
۸۰٫۳٫۷
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌
🔷راز تندرستی را از زبان پیامبر اسلام بدانیم🙂
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند:
(کل شی حیله و حیله الصحه فی الدنیا اربع خصال:قله الکلام و قله المنام و قله المشی و قله الطعام)
برای هر کاری راهکاری است و راه تندرستی در چهار چیز است :
کم گویی
کم خوابی
کم راه رفتن (بيهوده )
کم خوری.
الفضائل،ص ۱۲۹
https://eitaa.com/joinchat/2627469312Ce79e470920
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌
24.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹تدابیر طبی فصل بهار ⁉️
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌
15.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺غسل منزل جدید و رفع نحوست🔺
قبل از سکونت در خانه جدیدی که خریدید یا اجاره کردید آنرا غسل بدهید اما چطوری؟
کامل ببینید
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌
🍃غزل عرفانی بینقطه برای حضرت ولیّعصر روحیفداه
کرده مرا اهل درد ولولۀ روی او
آمده دام دلم سلسلۀ موی او
روی دلارای او مِهر و مدار دلم
هر سحر آوارهام در هوس روی او
مرهم آلام دل کی دهدم کام دل
موسِم اِحرام دل آمده در کوی او
واله او مهر و ماه، حال مرا او گواه
عود رود در سهگاه در حرم موی او
دل سرِ سودا رود، در ره او در رصد
سوی سُها میرسد لَمعه و سوسوی او
مهر و عطا میدهد، درد و دوا میدهد
عالَم و آدم همه سائل داروی او
مُلهِم و مولای ما، لؤلوی لالای ما
هم دل ما گَرد او هم سر ما گوی او
محرم اسرار ما، لولی و دلدار ما
همدم اسحار ما عکس مه روی او
در هوس وصل او میرود احوال عمر
در سر ما های او در دل ما هوی او
هادمِ سرمای دی، عطر گل روی وی
دعویِ کسری و کِی، سامری کوی او
سورۀ گل میرسد دورۀ مُل میرسد
مصلح کُل میرسد، روی همه سوی او
هادی کلّ اُمم حامل لوح و عَلَم
سوی حِرا در رَسَم میرود آهوی او
شاعر؛ جناب عارفیان.
پینوشت:
ارزشهای انسانی به طور کلی تحت #یک_عنوان خلاصه میشود
که خود آن شعبی پیدا میکند...
و آن عنوانی است که هم در اصطلاح عرفای خود ما
و هم در اصطلاح علمای جدید آمده است
و بلکه قبل از آنکه در اصطلاح عرفا بیاید، در متون اسلامی آمده است
و آن این است که اصلا میشود گفت "معیار اصلی انسانیت"؛
درد داشتن و صاحب درد بودن است.
انسان کامل استاد شهید مطهری، ص ۵۹.
#یاد_غریبترین_امام
#انسان_شناسی_حکمی
کشکول کریمه
@kashkoolkarime🕌