#الهی_نامه_علامه_حسن_زاده_آملی #مناجات الهی! چون تو حاضری، چه جویم! و چون تو ناظری، چه گویم! #علامه_حسن_زاده @𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️

♥️🍃 #استوری #استاد_شجاعی @𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️

⚽️🏆⚽️🏆⚽️🏆⚽️ #تمثیلات مثل فدراسیون 🔸همه فوتبالیستها و تیم های فوتبال باید از دستورات رئیس فدراسیونِ (حقیقی)پیروی کنند _چون اولا در کل از همه بهتر می فهمد _دوما فدراسیون و بزرگان فوتبال انتخابش کرده اند _سوما ریاست جمهور کشور هم او را تایید کرده است ! ولایت فقیه هم👇 ✅ اولا در کل از همه بهتر می فهمد ( کل یعنی جمع بین فقاهت ومدیریت جامعه و آگاه بر زمانه بودن و ... ) ✅دوما مجلس خبرگان رهبری او را انتخاب کرده اند ✅سوما امام زمان (عج ) فقیه عادل را تایید کرده است پس بر همه مومنین لازم است از ایشان پیروی کنند !

#الهی_نامه_علامه_حسن_زاده_آملی #مناجات الهی! خودت آگاهی که دریای دلم را جزر و مد است؛ یا باسط، بسطم ده! و یا قابض، قبضم کن! #علامه_حسن_زاده @𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️

#نهج_البلاغه 🌟وَ إِنَّ الْمَالَ وَ البَنِينَ حَرْثُ الدُّنْيَا، وَ الْعَمَلَ الصَّالِحَ حَرْثُ الاْخِرَةِ 💠همانا ثروت و فرزندان محصول دنیا و فانی شدنی ، و عمل صالح زراعت آخرت است. 📚 #خطبه_23 @𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️

از کویر خشک بر دریا سـَلام هر نفس بر زاده زَهْرا سَـلام باز میگویم به تو از راه دور یاحُسین بن علی ، آقا سَلام #استوری #امام_حسین علیه السلام #سلام_بر_حسین

#کلام_بزرگان 💠بعضی وقتا خدا برای رسوندنت به خواسته هاتْ داشته هاتُ ازت میگیره! ❇️حکیمی و شاگردش در سفر بودند. یه شبی خونه ی زنی با چادر محقر و چند فرزند مهمون شدن و از شیر تنها بزی که داشت خوردند. شاگرد دلش سوخت و پیشه خودش گفت کاش میشد کمکی بشون کنم از این فلاکت در بیان. ، وقتی فکرشو به حکیم گفت بلافاصله پاسخ داد: "اگه واقعا می خواهی بهشون کمک کنی شبانه بزشون رو بکش!" شاگرد خیلی تعجب کرد اما چون به حکیم ایمان داشت چیزی نگفت و شبانه بز رو کشت ... صبح شد و از ناله و شیون زن بیدار شدن و بعدش به ادامه سفرشون پرداختن. چند سال بعد حکیم و شاگرد وارد روستایی زیبا شدند و سراغ تاجر بزرگ را گرفتند که زنی بود با لباس های مجلل و کلی دبدبه کپکپه، وقتی راز موفقیتش رو پرسیدن، زن گفت چند سال ها پیش من از دار دنیا یه دلخوشی داشتم اونم یک بزم بود که با شیرش شکم بچه هامو سیر میکردم و یک روز صبح دیدیم که مرده.! مجبور شدیم برا زنده موندن هر کدوم به کاری مشغول شیم، پسر بزرگم مشغول زراعت تو یه زمین شد و پسره دیگم مسئول فروش محصولات. و کم کم زمینای بیشتری خریدیم و محصولات بیشتری فروختیم و حالا هم واسه خودمون کسی شدیم. ✅آره عزیز دل بعضی وقتا خدا جون به دست آوردن ها رو دقیقا پشت از دست دادن ها قایم کرده! 🌸فقط باید دندون رو جیگر بذاری موقعش که برسه جیگرت حال میاد! 💕فَعَسی أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْراً كَثِیراً #خدا

💌 روز و شب فکر من این است بیایم حَرمت دعوتم کن به فدای تو و لطف و کَرمت... #استوری @𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️

#طنز_جبهه 🌸مسئول تبلیغات مثل این که اولین بارش بود پا به منطقه عملیاتى مى گذاشت. از آن آدم هایی بود که فکر مى کرد مأمور شده است که انسان هاى گناهکار به خصوص عراقى هاى فریب خورده را به راه راست هدایت کرده، کلید بهشت را دستشان بدهد. شده بود مسئول تبلیغات گردان. دیگر از دستش ذلّه شده بودیم. وقت و بى وقت بلندگوهاى خط اول را به کار مى انداخت و صداى نوحه و مارش عملیات تو آسمان پخش مى شد و عراقى ها مگسى مى شدند و هر چى مهمات داشتند سرِ ماىِ بدبخت خالى مى کردند. از رو هم نمى رفت. تا اینکه انگار طرف مقابل، یعنى عراقى ها هم دست به مقابله به مثل زدند و آن ها هم بلندگو آوردند و نمایش تکمیل شد. مسئول تبلیغات براى ا ینکه روى آن ها را کم کند، نوار »کربلا کربلا ما دار می آیم را گذاشت. لحظه اى بعد صداى نخراشیده از بلندگوى عراقى ها پخش شد که »: آمدى، آمدى خوش آمدى جانم به قربان شما.

✅خودش گفت که پشت هر سختی کلی آسونی قایم شده 💕إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا #خدا @𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️

✅قیمت ما به اینه که چقدر خدایی باشیم. 💠إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ 🌸که خدا جان: 🦋منِ بی تو تومنی نمی ارزد🦋 #خدا #درمحضرقرآن @𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️

عاقد دوباره گفت: وکیلم⁉️ #دلش شکستـ💔 یعنی به #قاب_عکس امیدی دگر نبود او گفت: با اجازه #بابا، بله بله😔 مردی که غیر #خاطره ای مختصر نبود #دختران_شهدا🌷 #شبتون_شهدایی @𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️