11.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
📹 الهی هب لی کمال الانقطاع الیک ...
👈 چطور میشه به این نقطه رسید؟؟
استاد پناهیان
☔️
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
💫✨💫✨💫✨💫
#تمثیلات
مثل مس
❗️در بازار مسگرها مغازه ها را ببین،
و ببین که با مسها چگونه رفتار میکنند⁉️
مغازه هاشان مثل دخمه تیره و تار است⚫️
و مثل بازار شام آشفته و پر سروصدا ست.🔄
و پتکهاي سنگین است که بر مسها فرود
میآیند، بیچاره مسها!🔨
💎تازه بعد از اینهمه تازیانه و تحمل
شلاقهاي آهنین و سهمگین خیلی هم که رشد کنند،✔️
میشوند یک دیگ و دیگ شدن همان و
در دل آتش نشستن نیز همان.⚗
نتیجه اش هم که معلوم است: ⤵️
خود را روسیاه و سفره را روسفید میکنند.🔆
↩️اما از طرف دیگر، بازار طلافروشها هم
دیدن دارد و رفتار طلافروش با طلاجات هم تماشایی است.🏅🏵
🏵طلا را ببین که چگونه بر جعبه هاي
مخملین تکیه زده و در پشت شیشه هاي
شیک و شکیل چشمها را نوازش میدهند.🎁
و ببین ⬇️
چه آرام برداشته و چه آرام گذاشته میشوند. ⚠️
و سرانجام مایه زینت اند و دستمایه زیبایی.🌷💫
Ⓜ️و چه شبیه است ماجراي ما آدمها و سرگذشت مسها و طلاها.
🔆بعضی مثل مس میمانیم، از اینرو
همواره مبتلا به بلا بوده و گرفتاریم♨️
و در آخر هم جهنمی درپیش که مگو و مپرس‼️
Ⓜ️و بعضی هم مثل طلا میمانیم یعنی گرانمایه، گرانبها و ماندگار.✅
↩️و البته اگر خداي ناکرده از دسته ي اول باشیم، باز هم جاي امید هست، ⚪️
چرا که میتوانیم در صف انسانهاي طلایی و سعادتمندقرار گیریم.🔜
درست مثل مس که طلا میشود، به شرط آنکه رو به کیمیا آورد.🔝
و کیمیایی که انسانها را طلاگونه میکند بندگی و اطاعت حق است.💯
« کیمیایی است عجب بندگی پیر مغان »
🌷💫🌷💫🌷💫🌷
رسانه باشید و نشردهید📢
با #تمثیلات ما همراه باشید
🆔➯ @kashkoolmanavi
4_5944958568502396822.mp3
5.88M
💿 فایل صوتی #سخنرانی
🎙واعظ: حجت الاسلام #مومنی
🔖 عشق به عبادت🔖
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
⚜ آیةاللّه ناصری:
🌿 مؤمنین کسانی هستند که شبها بلند می شوند با خدای خودشان، مناجات می کنند، نماز می خوانند، راز و نیاز می کنند، خواسته هایشان را از خدا طلب می کنند. خدا هم به آنها عنایت می کند.
🌿 ناصری از اول شب تا صبح بخوابد و بعد، همه چیز هم از خدا بخواهد؟ آخر نمی شود.
🌿 آقا یک مقداری بلند شو، شب و نصف شب، کار داری، حاجت داری، گرفتاری، بلند شو دو قدم در خانه خدا برو.
🌿 درِ خانه خدا هم که دربان ندارد آقا! همیشه در خانه او باز است. هر وقت در بزنی، در باز است.
🌿 منظور از در زدن چیست؟ همین «یا اللّٰه، يا اللّٰه» گفتن شما مثل در زدن است. چی می خواهی آقا؟ هرچه می خواهی، می گویی.
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
🍃✨🌸✨🍃✨🌺✨🍃✨🌼🍃✨🌷
﷽
#داستانک
🌺حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش میاندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهد مناسب او باشد.
در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از او خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد...
🌸 از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید. در را بسته یافت و از دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد...
هنگامی که به دنبال اشیاء بدرد بخورش میگشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در را شنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد.
🌼 سربازان داخل شدند و او را در حال نماز دیدند، وزیر گفت: سبحان الله! چه شوقی دارد این جوان برای نماز....
و دزد از شدت ترس هر نماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع میکرد تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند.
🌾 و اینگونه شد که وزیر، جوان را نزد حاکم برد
و حاکم که تعریف دعاها و نمازهای جوان را از وزیر شنید، به او گفت: تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و میخواستم دامادم باشد، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ...
🌷جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمیکرد، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت:
خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی، فقط با نماز شبی که از ترس آن را خواندم! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من میدادی و هدیهات چه بود اگر از ایمان و اخلاص میخواندم
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
#کلام_بزرگان
🌷 مرحوم حاج اسماعیل دولابی(ره) :
✔️ مؤمن مانند بچهی دو سه سالهای است که روی پاهای پدر و در بغل او نشسته است...
✔️ بچه پس از آن که برخاست و مقداری این طرف و آن طرف دوید، خسته میشود و درمییابد که هیچ جا بهتر از دامان پدرش نیست...
.
🔹 مؤمن نیز پس از آن که مقداری به اتّکای اختیار خود و برای رسیدن به خواستههایش تقلا نمود و خود را خسته کرد، پی میبرد که هیچ جا بهتر از دامان خدا و اولیائش نیست؛ لذا به اختیار خود به آغوش خدا و اولیائش باز میگردد و به مقدرات الهی تن میدهد و به قضای الهی تسلیم میشود. ارزش اختیار ما به این است که با اختیار خود، خود را تسلیم خدا و اولیائش کنیم.
📚 مصباح الهدی صفحه 71
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™