🌏🌕تقویم نجومی اسلامی🌕🌍
✴️ شنبه 👈 ۳۱ شهریور ۹۷
👈 ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۸ 👈 ۱۲ محرم الحرام ۱۴۴۰
🏴 شهادت امام زین العابدین علیه السلام (به روایتی)
⭕️ آغاز جنگ تحمیلی
🚩 آغاز هفته دفاع مقدس
✅ این روز ، روز مبارکی برای امور زیر است:
🔘شروع به ساخت و ساز
🔘 کشاورزی
🔘 جابجایی منزل
❤️ برای #مباشرت در این شنبه شب دستور خاصی وارد نشده است.
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، موجب شکوه و عظمت در میان مردم است.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز ماه قمری، موجب ایجاد ضعف در بدن میگردد.
🔵 شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👕 شنبه برای بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.
✴️️ وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
❇️️ ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ززندگیتون شاد🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔حلیة المتقین
🗓 مجموعه تقویم های نجومی معتبر
📖 مفاتیح الجنان
🗒تقویم جامع رضوی
📗 بحارالانوار و...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه 48 و 49 ☀️ وَیَقُولُونَ مَتَی هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ☀️ مَا
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه 50
☀️ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَی أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ
🌟پس در آن حال، نه توان وصیّتی دارند و نه میتوانند به سوی خانواده هایشان باز گردند.
💠پیام ها💠
✅1- قیامت که بیاید، نه زبان تاب سخن دارد و نه پا توان فرار. «فلا یستطیعون توصیة و لا... یرجعون»
✅ 2- برپایی قیامت پس از یک صیحه مرگبار است. «صیحة واحدة»
✅ 3 - پایان دنیا و آغاز قیامت در حالی خواهد بود که مردم سرگرم جدال و کشمکش روزانه اند. «تأخذهم و هم یخصّمون»
✅ 4- وابستگی ها و دلبستگی ها در دنیا، کارساز است. با قیام قیامت، همه بندها گسسته می شود. «و لا الی اهلهم یرجعون»
📚 تفسیر نور/ جلد 7
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
💠وقایع روز دوازدهم محرم سال ۶۱ق؛ ورود اهل بیت(علیهم السلام) به کوفه💠
✍ چون به ابن زیاد خبر رسید که اهل بیت(علیهم السلام) به کوفه نزدیک شده اند امر کرد سرهاى شهداء را که عمر بن سعد از پیش فرستاده بود خارج کرده و نزد اهل بیت(علیهم السلام) ببرند و در کوچه و بازار بگردانند تا سلطنت یزید بر مردم معلوم شود.
✅ مردم کوفه چون از ورود اهل بیت(علیهم السلام) خبردار شدند از کوفه بیرون آمدند و اهل بیت(علیهم السلام) را سوار بر شتران وارد کوفه نمودند در حالى که زنان کوفه براى تماشا بالاى بامها رفته بودند. زنى از بام صدا زد: من اىّ الاسارى انتنّ. شما از کدام مملکت و قبیله هستید؟ گفتند: نحن اسارى آل محمد(صلى الله علیه وآله). چون آن زن این را شنید هر چه چادر و مقنعه داشت درآورد و بر ایشان پخش نمود. مخدّرات گرفتند و خود را با آنها پوشانیدند.
💧سهل گوید: چون وارد کوفه شدم، دیدم بوق مى زدند و پرچمها را افراشته بودند که ناگاه لشکر وارد شد، و سرهاى شهداء را که بر فراز نیزه نصب کرده بودند، آوردند. صداى ضجه و ناله برخاست و سرهاى شهدا را كه بر فراز نيزه نصب كرده بودند آوردند در پيش سرها، سر مبارك امام حسين(ع) مثل ماه مى درخشيد.
🌺 سر امام(ع) در نوک نیزه آیه مبارکه را تلاوت مى نمود: اَمْ حَسِبْتَ أَنّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الْرَقیمِ کانُوا مِنْ ایاتِنا عَجَباً، سهل گوید: گریه کنان گفتم: یا ابن رسول اللّه رأسک اعجب، یعنى تکلّم رأس شریف تو از قصه اصحاب کهف و رقیم عجیب تر است. سپس حضرت زینب(علیها السلام) مردم را امر به سکوت نمود و شروع به خواندن خطبه اى نمود.(1)
--------------------------------
1- حوادث الایام، صفحه 42.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
#استفتائات_امام_خامنهای_مدظله_العالی
🔷س 647: برگزاری مراسم عقد و عروسی در ایام محرم و صفر و دیگر ایام عزاداری ائمهی معصومین علیهمالسّلام چه حکمی دارد؟
✅ج: مجرد انجام عقد در ایام عزاداری فینفسه منعی ندارد، ولی برگزاری مجالس جشن و انجام کارهایی که موجب هتک و بیحرمتی گردد، در خصوص ایام عزا جایز نبوده و حرام است.
📕منبع: khamenei.ir
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
💚 💚💚 💚💦💚 💚💦💦💚 💚💦💦💦💚 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_چهل_و_پن
⚜
⚜⚜
⚜💠⚜
⚜💠💠⚜
⚜💠💠💠⚜
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_چهل_و_ششم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
اینڪہ فرات در اختیار ماست و این دشمن است که باید از تشنگــــے هلاڪ شود یا بیعت با شما را بپذیـــرد..
علــــے گفت:
بہ اندازه ے $نیازتـــــان از آب بردارید و ہہ خود برگردید. بگذارید سپـــــاه معاویـــہ هم از #آب بر دارنده.
یـــاران علـــےاز این تصمیم شگفت زده نشدند، اما سربازان معاویه ناباورانه فڪـــر مےڪردند ڪہ چگونه علــــے آب را از دشمـــن خود دریغ نمےڪند.
و روزها یڪے پس از دیگرے مےگذشت.
همہ بے صبرانہ منتظر دستــور حملہ از سوے علــــے بودیم، اما علـــے با فرستادن فرستادگانے بہ نزد معاویہ، او را بہ #صلـــح و تـــن دادن بہ بیعــــــت فرا مےخواند.
پیغــام معاویہ اما بهانہ ے خونخواهے عثمــان بود.
ما همچنان در صفیــــن بودیــــم.
صفیـــن چونان پوستے پیســــہ بہ نظر مے رسید؛ چون #مــــارے سیـــــاه و سفیــــد قطعہ زمینــے از صلـــــح ڪہ بہ وسیـــلہ ے یڪدندگے معاویہ شڪاف برداشتہ یا ڪتابے از جنگ ڪہ بہ وسیلہ ے درنــگ و مہــلــــت، پــــاره شده بــــود.
علــــے بہ دنبال #آتـــش بــــس بود تا بہ وسیلــہ ے آن بہ $صلحــــے همیشگــــے دست یابد ڪہ پریشانــے امتــــش را بہ امنیت تبدیل ڪند و زندگی و سلامـــت را بہ آنـــان ارزانـــے دارد.
روزها مے گذشت؛ نہ صلـــح بود و نہ جنـــگ.
علـــے پیوستہ هم پیمـــان با زندگے بود و در #پرهیــــز از جنــــگ، و معاویہ دوستدار همیشگے #ستيــــــــــــــز و #مــــــــــــــــرگ.
برخے زمزمہ هاے ناخوشایند در سپــــاه علـــــے، برخے امیدها را بر بـــاد مےداد.
گویے صبــــر علــــے در بہ تأخیر انداختـــن جنگ، صبـورے را از آن ها مےگرفت.
زمزمہ هایے بہ گـــوش مے رسید، مےگفتند:
بایــــد پس از نب ــرد بر سر فــــرات، حملہ ے بزرگ آغاز می شد ...
علــــے باید بیش از این ملاحظہ نڪند و بر دشمن بتازد...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
⚜
⚜⚜
⚜💠⚜
⚜💠💠⚜
⚜💠💠💠⚜
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_چهل_و_هفتم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
ما براے جنــــگ آمده ایم نه صلح ...
باید از ڪشتــه هاے دشمن پشتــــه بسازیم ...
آیا علــے از #مــــرگ مےهراسد؟
آیا سپـــاه شـــام از ما قوے تر است؟
و علـــے سپــــاه خود را به #صبــــر و #آرامــــش فرا مے خواند و مےگفت:
این ڪہ مےگویید بہ خاطر تـــرس از مـــرگ فرمـــان جنگ نمےدهم، به خــــــدا سوگنـــد باڪے ندارم ڪه به آغوش مرگ بروم یا مرگ نزد من آید.
به خــدا سوگند هیچ روزے جنگ را به تأخیر نینداختم جز به امید این که گروهے به من بپیوندند و #هدایــــت شوند.
این براے من بهتر از این است که آنان به خاطر گمراهے شان - هر چند در گناه باشند در جنگ نابود شوند.
ماه #محــــرم به پایان رسید و ماه صفـــــر آغاز گردید.
حال احســـــاس می شد که به روز جنگ با دشمن نزدیک مےشویم.
تا این ڪه فرماندهان سپاه، دسته هاے سواره نظام و پیاده نظام را به صف ڪردند. تیراندازان در صف جلو ایستادند.
سپاه آرایش جنگے به خود گرفت.
من جزء افراد پیاده بودم.
سپاه معاویـــه نیز در فاصله ی دویست مترے ما آماده ے نبرد بودند.
امام که لباس رزم پوشیده بود، سوار بر اسب خود، مقابل سپـــاه ایستاد.
مالڪ اشتر ڪه فرماندهے سواره نظام بود، با تڪان دادن شمشیر خود بر بالای سرش، سپاه را به آرامش و سڪوت فرا خواند.
وقتے همه ساڪت شدند، امام با صداے بلند و رسا گفت:
یـــاران من!
صبر و بردبارے من و شما براے نجات دشمن از مرگ و در افتادن در جهنم خدا نتیجه نداد.
اینک که دشمن بر رأی #باطــــل خود استوار است، چاره ای جز پیڪار نیست.
من شما را نصیحت مےڪنم به این ڪه اگر دشمن را شڪست دادید، اسیران را نڪشید.
#مجروحان دشمن را چون زخمیان خود #مداوا ڪنید.
عورتی را ڪشف نڪنید و #ڪشته ای را مثلــه نسازید.
فراریان را تعقیب نڪنید و آن ها را نڪشید.
ثابت قدم و استوار باشید و خدا را یاد کنید تا رستگار شوید.
#بردبــــار باشید ڪه خداوند با بردبـــــاران است.
پس از سخنان امام، #مالــــڪ اشتــــر با حدود بیست تن از سواره نظام، و من نیز با همین تعداد از زره پوشان پیاده نظام، به طرف سپاه دشمن به راه افتادند و در میانه میدانگاه ایستادند.
از سوے شامیان نیز تعدادے سواره و پیاده در مقابل آن ها صف آرایے ڪردند تا شاهد اولین نبرد تن به تن باشند.
آن ڪه پیشاپیش نیروهای دشمن بر اسب سیاهے نشسته بود، ڪسے نبود جز عمــــروعــــاص من او را برای اولین بار مےدیدم.
جنگ تن به تن بین دو گروه آغاز شد.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
⚜
⚜⚜
⚜💠⚜
⚜💠💠⚜
⚜💠💠💠⚜
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_چهل_و_هشتم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
مالــــڪ اشتـــر با عمـــروعــاص مے جنگید.
من نگاهم بیشتــــر روے آن دو بود؛ عمروعاص با این ڪه خوب مےجنگید، اما حریف مالڪ نبود.
خدا خدا مےڪردم تا مالڪ با ضربتے او را نقش زمین ڪند، اما نبرد آن دو مغلوبه اي نداشت.
این مرحله از نبرد با یڪ ڪشته و سه مجروح از سپاه ما و پنج ڪشته و چهار مجروح از سپاه شام به پایان رسید.
هر دو گروه به قرارگاه خود بازگشتند.
عصر آن روز گروه هاے دیگرے از دو سپاه به نبرد باهم پرداختند.
نبردهاے گروهے تا چند روز ادامه داشت. هنوز دو سپاه قصد حمله ے عمومے نداشتند.
من در جنـــاح راست سپـــاه امام بودم.
فرمانده مان عبدالله بن بدیل بود؛ پیرمردي لاغر اندام و سفید چهره با چشمانے گود و ابروانے پر پشت و پیشانے بلند و محاسنے سفید.
او از #صحابــــهے پیامبر اسلام بود.
از روزی ڪه فرمانده ے گروه ما را به عهده گرفت، دلم نمیخواست یڪ لحظه چشــــم از او بردارم.
منے ڪه #پیامبـــــر را ندیده بودم، دوست داشتم به چشمان او نگاه ڪنم.
به همان چشمانے ڪه روزگارے نه چندان دور، پیامبر را دیده بود.
روزے ڪه قرار بود حمله ے گسترده به سپاه شام انجام شود، عبدالله بن بدیل مقابلمان ایستاد.
ما روے زمین دو زانو نشستیم گفت:
معاویه جایگاهے را ادعــــا ڪرده ڪه از آن او نیست و با صاحبان حقیقے این مقام، به نزاع برخاسته و با منطق باطل به نبرد با #حـــــق آمده است.
علـــے و حقانیـــــت علـــــے را آن گونه ڪه من مےشناسم شما نمےشناسید.
علـــے را تنها پسر عمو، داماد و وصے رسول خدا ندانید؛ او پس از پیامبر #بزرگ ترین انسانی است ڪه خدا #آفریده و من پس از رحلت رسول الله، انسانے به عظمت و ڪرامت او ندیدم ڪه خلیفه ی مسلمین باشد.
علـــے نور خدا بر زمین و در میان ماست و معاویه پرتوے از ظلمت شب در میان اعراب و مسلمانان است.
پس با این شیطان نبرد ڪنید و از او و سپاهش #نهراسید!
چگونه بهراسید حال آن ڪه در دست شما ڪتاب خداست و در ڪنارتان مردے چون علـــے قرار دارد؟
پس برخیزید و براے نبرد با دشمنان خدا حرڪت ڪنید!
عبدالله زرهاے کپڪوتاه پوشیده بود و در حالے ڪه در هر دو دست خود شمشیر گرفته بود، پیشاپیش سپاه حرڪت ڪرد.
من نیز قبضه ے شمشیرم را محڪم به دست گرفته بودم و مے فشردم.
حرڪت گسترده و هماهنگ سپاه امام آغاز شده بود.
ادامـــه دارد ...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
«أَعْظَمُ النّاسِ خَطَرًا مَنْ لَمْ یَرَ الدُّنْیا خَطَرًا لِنَفْسِهِ.»:
پرارزشترین مردم کسى است که دنیا را مایه ارزش خود نداند.
🌍 @kashkoolmazhabimeh
معصوم ششم حضرت امام سجّاد (ع)
نام مبارک :علی (ع)
لقب معروف : سجّاد
کنیه شریف : ابو محمد
نام پدر : حسین بن علی
نام مادر : شهر بانو
محل ولادت : مدینه طیبه
تاریخ ولادت : پانزدهم جمادی الاول سال سی و شش ، یا پنجم شعبان سال سی و هشت هجری
محل شهادت : مدینه منوره
تاریخ شهادت : دوازدهم یا بیست و پنجم محرم سال نود چهار یا نود پنج هجری بنا بر مشهور
محل دفن : قبرستان بقیع
علت شهادت : مسمومیّت به زهر
نام قاتل : هشام بن عبدالملک « لعنة الله علیهما »
مدت عمر : پنجاه و هفت یا پنجاه و هشت سال
مدت امامت : سی و چهار یا سی پنج سال
طاغوتهای زمان : نه نفر از یزید تا هشام بن عبدالملک دهمین خلیفه بنی امیه « لعنةالله علیهم اجمعین من الاولین و االآخرین »
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❓آیا در دفن شهدای کربلا امام سجاد علیه السلام حضور داشتند؟
✍ طبق برخی از روایات امام سجاد (ع) و بنی اسد اجساد شهدا را دفن کردهاند. قبیله بنی اسد فردای عاشورا پس از رفتن سپاه عمر سعد، عدهای از آنان برای دفن شهدای کربلا آمدند،(۱) و چون سرها را از بدن جدا کرده بودند، اجساد را نمیشناختند، متحیّر بودند. در آن هنگام حضرت سجاد(ع) آمد و پیکر اهل بیت و اصحاب را یک به یک به آنان شناساندند و آنان در دفن شهدا، حضرت را یاری کردند و برای خویش افتخار آفریدند.(۲)
طرفداران این مبنا، در برابر این پرسش که چگونه امام سجاد(ع) که اسیر بود، اجساد را دفن کردهاند؟ میگوید: امام سجاد(ع) با بهرهگیری از امدادهای غیبی به طور معجزه آسا شهدا را دفن نموده است.
💦 مرحوم مجلسی میگوید:
از برخی راویان نقل شده که نزد امام رضا(ع) بودم. علی بن ابی حمزه وابن سراج و ابن مکاره وارد شدند. پس از سخنانی که میان آنان و امام درباره امامتش گذشت، علی بن ابی حمزه گفت: از پدرانت برای ما روایت شده که عهدهدار امر دفن امام، جز امام نمیشود. از امام پرسید: پس بگو حسین بن علی(ع) امام بود یا نه؟ گفت: امام بود. پرسید چه کسی عهدهدار کار او شد؟ گفت: علی بن الحسین(ع). پرسید او کجا بود؟ او که دست ابن زیاد اسیر بود! فرمود: بیآنکه بفمند بیرون آمد و پدرش را دفن کرد و برگشت.(۳)
✅ آنچه که در برخی روایات به صراحت بدان اشاره شده است خارق العاده بودن حضور امام سجاد(ع) در کربلا و همراهی با بنی اسد در تدفین شهدای کربلا است.
-------------------------------
پی نوشتها:
۱. مروج الذهب، ج ۳، ص ۶۳. و مقتل الحسین، مقرم، ص ۴۶۹
۲. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۷۷.
۳. بحار الانوار، ج ۴۲، ص ۱۸۷.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🌏🌕تقویم نجومی اسلامی🌕🌍
✴️ یکشنبه 👈 اول مهر ۹۷
👈 ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۸ 👈 ۱۳ محرم الحرام ۱۴۴۰
🏴 دفن بدن های پاک شهدای کربلا توسط بنی اسد
✅ این روز ، روز مناسبی برای امور زیر است:
🔘 سفر
🔘 تعلیم و تعلم
🔘 انجام امور ساختمانی
🔘 دادن سفارشات تجاری
❤ #مباشرت در این یکشنبه شب ، امید است حافظ قرآن شود و راضی به قسمت خدا باشد.
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، موجب خصومت با شخصی میشود.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز، از ماه قمری ، موجب اندوه و ملال و بیزاری ذکر شده.
🔵 یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕 یکشنبه برای بریدن، دوختن ، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود.
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ززندگیتون شاد🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔حلیة المتقین
🗓 مجموعه تقویم های نجومی معتبر
📖 مفاتیح الجنان
🗒تقویم جامع رضوی
📗 بحارالانوار و...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه 50 ☀️ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَی أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ 🌟پ
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه 51
☀️ وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَی رَبِّهِمْ یَنسِلُونَ
🌟 و در صور دمیده شود، پس ناگاه آنان از گورها (برخاسته،) شتابان به سوی پروردگارشان می آیند.
💠پیام ها💠
✅1- آغاز قیامت با صوتی است که از دمیده شدن در صور شنیده می شود. «نفخ فی الصور فاذا هم من الاجداث»
✅ 2- معاد جسمانی است و بدنها از همین قبرها خارج می شوند. «من الاجداث... ینسلون... بعثنا من مرقدنا»
✅ 3- زنده شدن انسانها در قیامت بسیار سریع و با آسانی خواهد بود. «نفخ فاذا هم...»
✅ 4- حرکت شتابان، نشانه ی اضطراب و هیجان مردم در قیامت است. «ینسلون».
📚 تفسیر نور/جلد ۷
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
💠وقایع روز سیزدهم محرم سال 61 ق؛💠
♻️ الف) ایراد خطبه ها در کوفه؛
✍ هنگام ورود کاروان اسرا به کوفه حضرت زینب(س) و فاطمه صغری دختر امام حسین(ع) و ام کلثوم دختر امام علی(ع) و امام سجاد(ع) هر کدام با خطبه های پر هیمنه، دست به افشاگری علیه بنی امیه زدند.
✅مجموع این خطبه های آتشین که مشتمل بر بیان یک سلسله حقایق تاریخی است، لرزه بر اندام جنايتكاران بنى اميّه افكند و پايه هاى كاخ حكومت غاصبانه آنها را متزلزل ساخت و بذرهاى انقلاب را بر ضد اين حكومت جبار و جائر در قلوب مردم كوفه و شام پاشيد.(1)
♻️ ب) اسرا اهل بیت (علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد؛
✍ پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس را در کوفه گردانیدند، ابن زياد سرمست از غرور پيروزى و براى قدرت نمايى، در كاخ خود نشست و اجازه ورود همگانى داد. سپس دستور داد، سر امام حسين (ع) را آورده و در برابرش قرار دهند و آنگاه فرمان داد كه زنان حريم حسينى و كودكانش را وارد كنند. در اینجا ابن زیاد به سر مقدس آن حضرت جسارت نمود که با پاسخ کوبنده حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) مواجه شد(2)
1⃣ پاسخ کوبندۀ شیرزن کربلا حضرت زینب کبری (س) به ابن زیاد:
🌺 حضرت زينب(س) در مجلس ابن زياد در پاسخ به آن مرد سفّاك بى رحم و خطرناك، با يك دنيا شجاعت فرمود: «ما رَأَيْتُ إِلّا جَميلًا؛ جز خوبى (و شجاعت و عظمت) در كربلا نديدم». «هؤُلاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ، فَبَرزُوا إلى مَضَاجِعِهِمْ ...؛ آنها گروهى بودند كه شهادت در سرنوشت شان رقم زده شده بود و به آرامگاه ابدى خود شتافتند و به زودى در دادگاه عدل الهى در برابر آنها ظاهر خواهى شد».(3)
عبيداللَّه بن زياد با شنيدن اين سخنان خشمگين شد و درماندگى خود را احساس كرد(4)
2⃣ جواب دندان شکن امام سجاد(ع)به ابن زیاد:
🌷 امام سجّاد(س) وقتى وارد مجلس ابن زياد شد، بين امام(ع) و او گفتگوى شديدى رخ داد به طورى كه ابن زياد دستور داد گردن امام (ع) را بزنند. زينب (س) شجاعانه جلوى آنها را گرفت، بعد امام (ع) خطاب به ابن زياد فرمود: آيا مرا به مرگ تهديد مى كنى؟«اما عَلِمْتَ أَنَّ القَتْلَ لَنا عادَةٌ وَكَرامَتنا مِنَ اللَّهِ الشَّهادةُ؛ آيا ندانسته اى كه كشته شدن يك كار عادى و معمولى براى ماست، و كرامت و افتخار ما از جانب خدا، شهادت است».(5)
👹ابن زياد كه پس از این گفت و گوها، كاملًا شكست خورده بود، دستور داد اهل بیت (علیهم السلام) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه کردند.(6)
----------------------------
پی نوشت:
(1) زهرا برترین بانوی جهان، ص142
(2) عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص576
(3) همان، ص 577
(4) بحارالانوار؛ ج45، ص116
(5 و 6) گفتار معصومين(علیهم السلام) ؛ ج 2 ؛ ص176و 579
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🌏🌕تقویم نجومی اسلامی🌕🌍
✴️ دوشنبه 👈 دوم مهر ماه ۱۳۹۷
👈 ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۸ 👈 ۱۴ محرم الحرام ۱۴۴۰
✅ این روز ، روز مناسبی برای امور زیر است:
🔘 دیدار بزرگان و صاحب منصبان
🔘 زراعت و کاشت
🔘 سفر به مشاهد مقدسه
🔘 تعلیم و تعلم
❤️ ❌ از مباشرت جهت فرزنددار شدن در این دوشنبه شب ( دوشنبه که شب شد) خودداری شود. ( وسط ماه قمری)
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، موجب شاد شدن گردد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، موجب خارش در اعضای بدن ذکر شده است.
🔵 دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی دارد.
👕 دوشنبه برای بریدن، دوختن ، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد .
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ززندگیتون شاد🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔حلیة المتقین
🗓 مجموعه تقویم های نجومی معتبر
📖 مفاتیح الجنان
🗒تقویم جامع رضوی
📗 بحارالانوار و...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه 51 ☀️ وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَی رَبِّهِمْ ی
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه 52
☀️ قَالُواْ یَا وَیْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ
🌟 گویند: وای بر ما، چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟ این همان است که خدای رحمان وعده داد و پیامبران راست گفتند.
💠پیام ها💠
✅ 1 - قیامت، روز حسرت کفّار است. «یا ویلنا»
✅ 2- قیامت، صحنه ی بیداری و اقرار و اعتراف است. «هذا ما وَعد الرّحمن و صدق المرسلون»
✅ 3- برپایی قیامت و حسابرسی، لازمه رحمان بودن خداست. «هذا ما وَعد الرّحمن»
📚 تفسیر نور/ جلد 7
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
⚜ ⚜⚜ ⚜💠⚜ ⚜💠💠⚜ ⚜💠💠💠⚜ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_چهل_و_ه
🔶
🔶🔶
🔶🔺🔶
🔶🔺🔺🔶
🔶🔺🔺🔺🔶
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_چهل_و_نهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
موقع حرڪت، پاهایمان را بہ زمیـــن مےڪوبیدیم تا ضرباهنگ ڪوبنده ے گــــام هایمان زمیـــن را #بلرزاند.
جنگ در صفیــن هیچ شباهتــے به جنگمان در بصـــره نداشت در آن جنـگ هر دو گروه، اندڪ بودیم و مقاومت مخالفان ڪہ شہر بصــــره را تصــرف ڪرده بودند، چندان دوام نیاورد.
اما سپـــاه شــــام، بہ #تعــداد، بیش از ما بودند.
من آن روزها ڪہ جــــوان بودم و داراے قامتـــے بلنــد و بـــازوان ستبـــر بہ راحتــے شمشیــــر خود را به حرڪت در مےآوردم و بے آن ڪہ از #ڪشتـــہ شدن #بترســـم مےجنگیدم.
هرچہ زمـــان مےگذشت، زمیـــن بہ خون ڪشتہ ها و
مجروحيـــن هر دو سپـــاه #آلــــوده تر می شد.
ڪشته هاے شامیــان بیشتر بود و پیشروے ما در قلــب سپــــاه معاویہ، نشــان از پیروزے ما داشت.
عــرق از ســـر و رویــم مي ریخت.
گاهے ڪہ فرصتے پیش مےآمد بہ اطرافم نگاه مے ڪردم؛ امــام را مےدیدم ڪہ سوار بر اســب، شمشیـــر #دولبــہ اش را بر فـــرق شامیـــان مي ڪوفت.
دیــدن امــام و اطمینـــان از زنـــده بودن او بہ من قــوت قلـــب مےداد و من در ڪنار عبــــدالله فرمانده ے شجاعـــم اینڪ در قلــــب سپـــاه شـــام بودیم.
آن ها چاره اے جز عقـــب نشینے نداشتند و هر قدمے ڪہ از آنان بہ پس مے نشست، ما بہ خیمہ گاه معاویـــہ نزدیڪتر مےشدیم.
اطراف خیمہ گاه او سربازانــش فشرده و منسجم ایستاده بودند تا مانــع نزدیڪ شدن ما بہ معاویـــہ شوند.
#هــــراس و وحشـــت را در صـــورت خستہ ے آن ها بہ وضوح مے دیدم.
هرچند آن ها با معاویہ #پیمـــان مــــرگ بستــہ بودند و قصـــد داشتند تا رسیدن بہ مرگ از معاویــہ محافظت ڪنند، اما پیشروے گروه ما ڪہ عبـــدالله سرمســـت از آن شمشیــــر مےزد و رجــــز مےخواند، مــا را به جلو فرا مےخواند تا قرارگاه معاویـــہ را تصرف ڪنیم.
هر لحظــہ که می گذشت، به خرگاه سفیـــد و بزرگ معاویــہ نزدیڪتر مےشدیم.
دعا ميڪردم با ڪشتہ شدن معاویہ و فرار لشڪریانش، غائلہ ے صفیـــن هرچہ زودتر بہ پایــان برسد.
اما پنـج ستــون از فداییان معاویہ، خرگـــاه او را در حلقــہ ے خــود داشتند و ما براے شڪستن این محاصـــره، تــلاش مےڪردیم.
ناگہان متوجہ شدیـــم ڪہ پیشروے زیاد باعث شده ڪہ در #محاصره ے آن ها قرار بگیریم.
البتہ بعدها شنیدم ڪہ عقـــب نشینے تعدادے از سربازان ما از جنـــاح راست، باعـــث دور زدن سربــازان شـــام و بہ محاصـــره در آمدن ما شده است.
اینڪ بایــد هم از جلـــو هم از پشـــت با دشمن مےجنگیدیم.
شرایـــط بہ گونہ اے بــود ڪہ مجال ایستادن و سر از ڪار دیگـــران در آوردن نبــود.
فقط صـــداے چڪاچڪ #شمشیـــرها و #فریـــادها و #رجـــز هایے بود ڪہ هر دو طرف بر زبان مے آوردند.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🔶
🔶🔶
🔶🔺🔶
🔶🔺🔺🔶
🔶🔺🔺🔺🔶
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_پنجاه_ام
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
اما صداے عبـــدالله ار همــه بلندتر بود.
عبدالله خیــس عرق شمشیـــر مے زد.
پیرمردے با آن سن و سال و جنگیدنے چنین، به جوانانے چون من امیــد و انگیــزه مےداد.
عبدالله گویے فقط به خرگاه سفید معاویــه فڪر مےڪرد و شاید امید به ڪشتن معاویـــه بود ڪه از همه پیشے گرفت.
جلوتــر رفت و من هرگـــز ندیدم ڪه چگونه در زیر بارانـــے از #سنـــگ نقــش زمین شد.
سنگ هایے ڪه یڪے از آن ها سرم را شڪافت.
در زیر باران سنگ ها، قدرت مقاومت و پیشروے نداشتیم.
ناچار براے در امان مانـــدن از سنـــگ، تصمیم به #عقــــب نشینے گرفتیم.
بخصوص ڪه صداے مالـــڪ اشتــر هم به گوش مےرسید ڪه ما را از پیشروے منع و دعوت به عقب نشینے مےڪرد.
به عقـــب بازگشتیم.
در نقطه اے امن روے زمین نشستم.
دهانم خشڪ شده بود و بدنم خیس عرق بود.
از جراحت سرم، خون بیرون مےزد.
سرم را با پارچه اے بستم و چشم به میدان ڪارزار دوختم ڪه صدها نفر از ڪشتگان و مجروحــــان جنگ، روے زمین افتاده بودند.
مالڪ در جبهه ے راست مےجنگید و امام در جبهه ے چـــپ شمشیـــر ميزد.
پرچـــم هاے قبایــل مختلـــف عــــرب از هر دو سپــــاه به سر نیـــزه ها دیده مےشد.
با این ڪه مےتوانستم آبے بخورم و ساعتــے استراحـــت ڪنم، اما از جا برخاستـــم و در حالے ڪه صورتم به خون ســـرم آغشته بود، به طرف میـــدان جنگ رفتم تا در پیروزے سپاه امام نقشے داشته باشم.
آن روز نبرد با ڪشتگانے از هر دو سپاه به پایان رسید و ما در میان ڪشتگان خود، جسد عبدالله بن بديل را نیز یافتیم ڪه محاسن سفیدش به خـــون نشسته بود.
تا دو روز هر دو سپاه به ڪار دفــن ڪشته ها و التيام مجروحان و سازماندهے سپاه خود پرداختند.
روزے دیگر دو سپاه مقابل هم ایستادند.
#حملـــه اے انجام نشد و جنـــگ #نفــــر به نفـــر ادامـه یافت.
با ڪشته شدن عبــدالله، علـــے فرماندهـے گـــردان ما را به عهده گرفت.
از آن پــس، من به علـــے #نزدیڪ تر شدم.
روز حملــه اے دیگر فـــرا رسیـــد؛ #حمله اے سنگیـــن و بــرق آسا ڪه یـــاران معاویـــه یڪے پس از دیگري بر زمیــن مےافتادند.
خرگاه معاویــــه در صــد مترے قرار داشت و #سقـــوط آن حتمـــے بود.
ناگهان از میـــان سپــــاه معاویـــه، عده اي قرآن ها را بر #نیــــزه زده پیـــش آمدند و فریـــاد زدند:
ای مردم عــــراق!
علــے و معاویــــه را به حاــل خود رهــا ڪنیم؟
بر همســران و فرزنــدان خود #رحـــم ڪنیم!
دست از جنـــگ بشوییم و به قــرآن تمسڪ جوییم و راه حڪمیت را در پیــش گیریم!
اما مالــڪ اشتــــر جلو رفت و مقابل آنان ایستـــاد و گفت:
ما به #نیرنـــــگ تـــــن نمےدهیم!
ما...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🔶
🔶🔶
🔶🔺🔶
🔶🔺🔺🔶
🔶🔺🔺🔺🔶
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_پنجاه_و_یکم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
***
ڪشیـــش سرش را بلنـــد ڪرد و آخریــــن برگ از پوست نوشته را روے اوراق دیگر گذاشت.
به نظـــر نمےرسید ڪه یادداشت هاي مرد عرب به پایـــان رسیده باشد، اما دیگر ورق ها پوستے نبود و اوراق ڪاغذے ڪتاب نیز، ادامه ے ماجراے صفیــــن نبود.
ڪشیش پشتش را به صندلـــے تڪیه داد و با چشـــم هاے خستـــه و خـــواب آلـــود، به نقطه اي از سقف خیره مانــد تا فڪر ڪند ادامه ے این ماجـــرا را چگونه پےبگیرد و بفهمد ڪه در نهایت این جنـــگ چگونـــه به پایــان رسیده است.
ناگهـــان فڪرے به خاطرش رسید.
اوراق را روے میــــز را جمع ڪرد و #لپ_تابش را جلو ڪشید و آن را روشن ڪرد.
در #اینترنـــــت مثل همیشه مے توانست پاسخ بسیاري از سؤالاتش را بدهد.
پیڪار صفیــن واژه اے بود ڪه به ذهنش آمد.
مے توانست آن را به عربے بنویسد و #جستجو ڪند.
وقتی روے ڪلید واژه ے پیڪـــار صفیــــن ڪلیڪ ڪرد و به صفحه ے مانیتور خیره شد، از خوشحالے چند بار با انگشت اش روے میز ضربه زد و نفس عمیقے ڪشید تا خستگے مطالعه اے طولانے سخت را از تنش بیرون ڪند.
اگر ایریـــنا خـــواب نبود، حتمأ صدایـــش مےزد تا براے او فنجانے قهوه ے تلخ بیاورد.
امشب از آن شب هایے بود ڪه ولع زیادے براے مطالعه در خود احســاس مےڪرد.
از بین جواب هایے ڪه دریافت ڪرده بود، بسیارے را سرسرے مطالعه ڪرد و گذشت؛ چون فقط ڪلیاتے درباره ے جنگ صفین بود، اما یڪے از آنـها مطلبــے بود بلند ڪه نویسنده اش نثرے داستانــے داشت.
جنـــگ را #جزء به جزء روایــت مےڪد.
از روے بسیاري از صفحات مقالـــه گذشت تا به جایي رسید ڪه سپاه معاویه قرآن ها را به نیزه ڪرده بودند.
از جایے شروع به خوانــدن ڪرد که بیـــن یـــاران علــے #مجادلــــه اے به وجود آمده بود؛ شڪافي ڪه می رفت #اتحـــاد آنـــان را به هم ریزد:
...مـــردم به هـــم ریختند.
آشفتـــه بازارے بود در سپــاه علــــے؛ برخــي به فرماندهے مالــــک اشتـــر مشغول جنــگ بودند و برخے دیگر شمشیرها را در غــلاف ڪرده به نزد علـــے مےرفتند.
مرداني ڪه همســـو با علـــے #نـــداے جنـــگ سر داده بودند، حالا خستـــه از جنـــگ، خواهان #صلــــح بودند.
در سپـــاه شـــام هنوز عده اے قرآن ها را بر نیزه داشتند و غریو صلـــح و حڪمیـــت سر مےدادند و در سپــــاه علــے، مردان خسته و متعــرض ڪوفه، به دور علـــے جمع شده بودند و مے گفتند:
جنـــگ ما را خورده است.
مــــردان زیادي ڪشته شده اند.
#دعوت شامیان را باید پذیرفت و به صلــح تن در داد.
علـــے در حلقـــه ے یارانش، مانــده بود با آنان چه ڪند؟
تیر نیرنـــگ معاویــــه و عمـــروعـــاص بر قلب سپــــاه او نشانــه رفتـــه بود.
به چهره هایشان خيره شد آثارے از ایمـــان و رزمجویے روزهاے گذشته در سیمــاے خستـــه ے آنان دیده نمی شد.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🍃
🍃🍃
🍃🌸🍃
🍃🌸🌸🍃
🍃🌸🌸🌸🍃
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_پنجاه_و_دوم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
مردے فریــــاد زد و گفت:
اے مــردم ڪـــوفه!
ما اهالــے شــام را به ڪتاب خـــدا #دعـــوت ڪردیم، آنان نپذیرفتند.
لذا بر این اســــاس با آنان جنگیدیم.
اینڪ آنــان ما را به ڪتاب خدا مےخوانند، به خدا قســــم علـــےأمرور همان چیزے را از سپـــاه شـــام نميپذیرد ڪه دیروز #خودش آنان را به آن دعـــوت مےڪرد.
این صداے «حریث بن جابر اکبری» بــود.
مردے ڪه معاویــــه را از خانــدان ڪفر مے دانست و مسلمانے اش را بـــاور نداشت.
اینڪه خستـــــه از جنگــے فرسایشـــے، در حلقـــه ے مــردان علـــے بر تختـــه سنگـــے ایستاده بود و به علــــے #فـرمـــــان صلــــــــح با معاویــــه را مے داد.
علــــے آثار #فتنــــــه را در چهره ے بسیارے از یــــاران خـــود مےدید؛ یـــاران ساده اندیشے ڪه به #سادگــــے گرفتار حیلـــــه هاے معاویـــه شده بودند.
@kashkoolmazhabimehrab
رو بــه آنان گفت:
بندگـــان خـــدا!
من از هر ڪسے براے پذیرفتــن دعــوت به حڪم #قـــرآن شایستــــه ترم، ولے معاویـــه و عمـــروعـــــاص اهل #دیــن و #قــــرآن نیستند.
من #خــود، قــــرآن ناطقـــــم.
من بهتــر از شما آنان را مےشناسم.
من با آن ها از دوران ڪودڪے معاشـــرت ڪرده ام.
@kashkoolmazhabimehrab
آنــــان در تمـــام احـــوال، بدتریـــن ڪودڪان و بدترین مـــردان بوده اند.
آنان قــــرآن ها را بلنـــد نڪرده اند ڪه می خواهند به آن #عمــــــــل کنند؛ بلڪه این ڪار جــــــز حیلـــــه و نیرنــــــــــگ #نیســـــت.
یـــــاران مــــن!
ســـرها و بــــازوان خود را لختــــے به من عاریـــــه دهید که حـــق به نتیجــه ے #قطعے رسیده اســـت و چیزے تا بریـــــده شدن ریشـــه ے ستمگـــــران باقــے نمانده است.
اشعث بن قیــــس، از فرماندهان علــــے و #جنگجوے توانمند، پیشاپیش بیست هزار نفر از مخالفــــان ادامه ے جنگ ایستــاد و گفت:
اے علـــــے!
مےدانــے ڪه مـــرا از جنــگ #باڪے نیست؛ من همیشه مـــرد جنـــگ و میــــدان هاے نبـــرد بوده و هستم، اما در حال حاضـــر ادامه ے جنگ را به #ضـــــرر اســــلام و مسلمــان مےدانم.
پس به پیشنهـــاد ایــــن جمــــع از یارانــت گوش ده و دعـــوت معاویــه را به قـــــرآن و حڪمیــــت بپذیـــــــــــــــــــــر.
ادامه دارد ...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
#استفتائات_امام_خامنهای_مدظله_العالی
‼️ سقط جنین
🔷از بین بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنین سقط جنین در هیچ یک از مراحل رشد جنین، جایز نیست.
🔺به محض انعقاد نطفه:
1⃣قبل از دمیده شدن روح، در صورت مشقت فوقالعاده و غیر قابل تحمل در نگهداری یا بزرگ کردن طفل ناقصالخلقه برای والدین یا خوف مرگ مادر، سقط جنین جایز است.
2⃣ پس از دمیده شدن روح، سقط جنین مطلقاً حرام است. مگر با استمرار بارداری، حیات مادر و جنین هر دو تهدید شود و نجات زندگی طفل به هیچ وجه ممکن نباشد، ولی نجات زندگی مادر فقط با سقط جنین ممکن باشد.
در این حالت واجب است به گونهای عمل شود که قتل طفل عرفاً مستند به کسی نشود.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🌏🌕تقویم نجومی اسلامی🌕🌍
✴️ سه شنبه 👈 سوم مهر ۹۷
👈 ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۸ 👈 ۱۵ محرم الحرام ۱۴۴۰
✅ این روز ، روز مناسبی برای امور زیر است:
🔘 طلب حوائج
🔘 تعلیم وتعلم
🔘امور خیریه
🔘 دیدار با بزرگان و صاحب منصبان
🔘 سفر
🔘 انجام امور مهم
❤️🚫 سه شنبه شب طبق روایات (سه شنبه که شب شد) مباشرت ، برای فرزند دار شدن خوب نیست و کراهت دارد.
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز ماه قمری ، باعث شادی میگردد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، موجب درد شکم، آپاندیس یا کلیه درد گردد. ( قولنج)
🔵 سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و از این کار پرهیز شود.
👕 سه شنبه برای بریدن، دوختن ، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.
✴️️ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ززندگیتون شاد🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔حلیة المتقین
🗓 مجموعه تقویم های نجومی معتبر
📖 مفاتیح الجنان
🗒تقویم جامع رضوی
📗 بحارالانوار و...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه 52 ☀️ قَالُواْ یَا وَیْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَد
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه 53
☀️ إِن کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ
🌟 (آری،) جز یک بانگ نبود که ناگهان همگی نزد ما احضار شدند.
💠پیام ها💠
✅ 1- در قیامت همه مردم در یک جا حاضر می شوند. «جمیع لدینا محضرون»
✅ 2- حضور در قیامت با اختیار نیست. «مُحضرون»
📚 تفسیر نور/ جلد 7
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
🍃 🍃🍃 🍃🌸🍃 🍃🌸🌸🍃 🍃🌸🌸🌸🍃 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_پنجاه_و
🍃
🍃🍃
🍃🌸🍃
🍃🌸🌸🍃
🍃🌸🌸🌸🍃
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_پنجاه_و_سوم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
پاسخ علـــي به اشعــث صریــــح و ڪــوبــنده بــود:
من #نخستیــن ڪسے هستم ڪه به ڪتــاب دعـــوت شــدم.
#نخستیـــن ڪسے هستم ڪه دعـــوت ڪتـــاب خـــدا را #اجابــــت نمــودم.
گمان نڪنید ڪه مــن شما را به #غیــــر از حڪــم قــــرآن فرا بخـــوانم.
من با آنـــان #مےجنگم، زیــرا گــوش به حڪم قـــرآن نمےدهند.
آنــــان خـــدا را نافرمانے ڪردند و پیمـــان او را شڪستند و ڪتــاب او را پشـــت سر افڪندند.
اینڪ شمـــا را به آسانــے #مےفریبند، در حالے ڪه خواهــــان عمـــل به قـــــرآن نیستند و قــــرآن به سز نیـــــزه ڪردن آنـــان فریبـــے بیش نیســت.
اگر شمــا قصـــد جنـــگ نداریـــد بروید، اما من با دشمنــــان خـــدا مےجنگم.
مردے میانســـال با محاسنے بلند، مشت هایش را گره ڪرد و رو به علـــــي فریــــــــــاد زد:
اے علــــے!
اگر تـــــن به خواستـــه ے ما ندهے، ما تـــــو را همچون عثمـــــان به #قتـــــــــــــــــــــــــل خواهیم رساند، پس هر چه زودتر پایان جنــــگ با معاویــــــــه را اعــــــــــــلام ڪن!
این تهدید ها براے علـــــي، نه ترس از مرگ، ہلڪه هــــراس از جنگـــــے داخلے در سپـــاه ڪـوفه را به وجـــود آورد.
مسیـــر و جهــــت ماجرا به سمتے مےرفت ڪه علـــــے باید #تلــــــــخ ترین تصمیــــم زندگے اش را مےگرفت، نــــداے صلـــــح خواهے برخے از یــــارانش به غریـــوے خشـــم آلـــود تبدیـــل شده بود.
- اے علــــــے!
دستـــــور بده مالـــــڪ اشتــــــر دست از جنگ بشوید و باز گردد!
- مالڪ به قلـــب سپـــاه معاویه تاخته است.
هر چه زودتر به او امـــر ڪن تا بازگردد
- اےعلــــے!
تصمیم خود را بگیر؛ یا جنــگ با معاویــه را ترڪ ڪن یــا ما جنـــــــــگ با #تـــــــــــــو را #آغاز خواهیم ڪرد.
علـــــٻ موجے از شمشیرها را دید ڪه با فریـــاد اعتراض را مےشڪافت.
تصمیـم به ادامـــه ے جنــگ یا صلـــــح، هر دو ارمغانے جـــز شڪـــست نداشت.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🔹
🔹🔹
🔹🌙🔹
🔹🌙🌙🔹
🔹🌙🌙🌙🔹
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_پنجاه_و_چهارم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
علــے احســاس ڪرد چــاره اے جز تـــن دادن به این مــــوج فریــــب خورده و سرڪش ندارد.
پس تـــن به شڪست بدون خونریزے داد:
۔ یزیــــد بن هانــــــے!
به نزد مالـڪ بـــن اشتـــر برو و به او بگو دست از جنگ بشوید و باز گردد.
يزيـــد بـــن هانــــے به سوي میدان نبرد تاخـــت.
طولـــے نڪشید ڪه بازگشت و گفت:
مالـــڪ ســــلام ميرساند و ميگوید تا شڪست ڪامل معاویـــه راه چندانے نمانده است.
من بزودے با خبــــر #پیــــروزے باز هم خواهم گشت.
علـــے به یـــارانش نگــــاه ڪرد؛ آن ها دوباره تهــــدید ڪردند ڪه اگر مالـــڪ را باز نگردانے ما خود با شمشیرهایمان او را باز خواهیم گرداند.
علــــے به یزیــد بـــن هانـــے گفت:
برو و به مالـــڪ بگو علـــے از تو مےخواهد باز گردے.
مالــــڪ به ناچار دست از جنــــگ شست و برگشت؛ در حالے ڪه از خشــــم چهره اش به سرخــــے گراییده بود.
مردانــے با ریــــش هاي دراز و پیشانــڛ هایے پینــــه بستـــه از #سجـــــــــــــــده هاي طولانے در نماز، مقابلش ایستاده بودند.
دوستانے ڪه حالا نگاهشان پر از #ڪینـــــه و #نفـــــــــرت بود.
اشتـــــر انگشت به سوے آن ها گرفت و #غضبنــــــاڪ گفت:
اے #فریـــــــب خوردگان دنیاپرســـــت!
به خــــــدا سوگنــــــــد ؤه نیرنـــــــگ و فریــــــــب معاویـــــــه گریبانتــــــان را گرفتـــــه است و از #حــــــــق دور شده اید.
گمان مےڪردم #نمازهایتـــان براے دوري از دنیـــــا و شــــــــوق دیـــــــــــــدار پروردگارتـــــــان است؛ حـــــال آنڪه فرارتـــان را از #جهـــــاد در راه خـــــدا، فرار از مــــــرگ به سوے دنیــــــا مےبینم.
رویتـــان سیــــــــاه باد اے ڪسانے ڪه سیمایتان مسلمانـــــے است اما در قلب هایتان #حـــــــــب دنیـــــــا و شهــــــــــرت زندگـــــــے لانــــــه ساخـته است.
اگر فرصــــــت مےدادید، در ڪمتر از یڪ ساعت ڪار معاویـــــــه را ساختــــــه بودم.
سخنـــــــان مالـــــڪ تأثیرے بر مـــــردان ریش دراز نداشت.
آن ها با #تمسخـــر به اشتـــــــر نگــــاه مےڪردند و او را #جنگ_طلــــــــــب مےنامیدند.
اینڪ او مےدید ڪه در سپـــــاه ڪوفه، علـــــے را گوشــــــه نشیـــــن ڪرده است.
ڪـــاسه هاے داغ تـــر از آشے سرنوشـــت جنگ را به دست گرفتــــه بودنــــد ڪه در رأس آن ها اشعـــث قیــــس قرار داشت؛ مردے ڪه تا همیـــن ایـــام، تشنه ي جنـــگ با سپـــاه معاویـــــه بود و او را دشمـــــن خـــــدا مےنامید، حالا فرمـــــــــان به آشتــے با دشمـــن خـــــدا مےداد.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab