کشکول مذهبی محراب
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_پنج نویســـنده: #ابراهی
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_شش
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
اگر چنین شود، نه تنها من فرماندار مصر نخواهم شد، بلکه حکومت تو نیز در شام در معرض خطر خواهد بود.
روزی را به یاد آور که مالک از مصر و علی از کوفه بر سرت خراب شوند.
معاویه عصبی تر از قبل فریاد می زند:
حرفت را بزن و بگو باید چه کنیم؟
عمروعاص با خونسردی پاسخ می دهد:
گفتم که نباید بگذاریم #پای مالک به مصر برسد.
معاویه می گوید:
این را می دانم، اما بگو چگونه مانعش شویم.
عمروعاص لبخند می زند و می گوید:
ترتیبش را می دهم. این کار را به من بسپار.
معاویه می گوید:
این را می دانم. اما بگو چگونه مانع اش شویم.
عمروعاص لبخند می زند و می گوید:
کاری می کنم که هرگز پای مالک به مصر #نرسد.
آن وقت سرنگونی محمد بن ابوبکر مثل خوردن جرعه ای آب خواهد بود.
معاویه با تردید به عمرو نگاه می کند؛ او چگونه می تواند #استوانه ی حکومت على و فرماندار #مقتدر او را به قتل برساند؟
مگر با #حیله و #تزویر که این البته شگرد عمروعاص است.
معاویه همچنان اضطراب دارد.
نگران مالک است؛ می ترسد با وجود مالک، نه تنها مصر و کوفه را به دست نیاورد، بلکه شام را نیز از دست بدهد.
اما مالک با نقشه ی عمروعاص به قتل می رسد.
در بیابان های نزدیک مصر، مردی به او نزدیک می شود، خود را کارگزار مالیاتی بن ابوبکر معرفی می کند و با مالک و همراهانش، همسفر می شود بین راه، عسل آغشته به زهر را به خورد مالک میدهد.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_هفت
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
معاویــــه وقتــے خبـــــــر را مےشنود، شراب مےخورد و از شادمانــــــے فریــــــاد مےڪشد:
دیدید ڪه خـــداے را سپاهیانـــے است از #عسـل و این عســل چقدر ڪام ما را شیریــــن ڪرده است!
دوباره جام شـــراب را سر مےڪشد.
اما وقتــــے خبــــــر به علـــے مےرسد، اشڪ در چشـــــــم هایـــش حقلـــــــــه مےزند و از #درد به خــــــود مےپیچید و مےگوید:
خدایـــــا!
مرگ او از جمله #مصیبــــــت هاے بزرگ روزگار ماست.
سپـــس نامه اے به محمـــد بن ابوبڪر مے نویسد و از او مےخواهد ڪه در سمت خود باقے بماند و در برابر دشمـــن مقاومت ڪند:
... به من خبـــر داده اند ڪه از فرستادن مالڪ به سوے مصـــر، ناراحت شده اے.
این ڪار را به دلیــــل ڪند شدن و سهل انگاریات، انجام ندادم.
اگر تــــو را از فرماندارے مصــــر عزل کردم، فرماندار جایـــے قرارت مےدادم ڪه اداره ے آن جا بر تو آســــان تر و حڪومت تو در آن سامـــان خوش تر باشد.
همانا مردے را به فرماندارے مصــــر قرار دادم ڪه تو میدانـــے نسبت به من #خیــر خواه و نسبت به دشمنان ما #سخـــت گیر و #ڪوبنده بـود.
خــدا او را رحمــت ڪند ڪه ایـــام زندگـــے خود را ڪامل و مــرگ خــود را ملاقات ڪرد.
در حالـــے ڪه ما از او #خوشنـــود بودیم.
خداونــــد #خوشنودے خــود را نصیـــب او گرداند و پـــاداش او را چند برابر عطــا ڪند.
پس براے مقابلــه با دشمــن، سپاهیانــت را بیرون بیاور و با آگاهــے لازم، به سوي دشمن حرڪت ڪن و با ڪســے ڪه با تو در جنگ است، آماده ے پیڪار باش...
این نامــه، مقدارے از اعتمـــاد به نفــس محمـد بن ابوبڪر را که با مخالفــان لازم داشت، به او باز مےگرداند.
لیڪن هنوز مدتـــے نگذشته ایست ڪه طوفــــان حوادث، شروع به وزیــدن مےڪند.
مخالفــــــت ها با با مصـــر اوج مےگیرد.
داستـــان خونـخواهــے عثمــان توسط معاویه در مصر، بار دیگر عده زیادے را مےفریبد.
لیڪن نگذشته است ڪه طوفــــان حوادث، شروع به وزیدن مےڪند.
داستان خونخواهے عثمــان توسط طرفداران معاویــه در مصــــر، بار دیگر عده ی زیادے را مےفریبد.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_هشت
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
مردم مصـــر نیز چون مـــردم شام، از مرڪز خلافـــت دورند و عثمــان با خلیفه ے مظلـــوم و علــــــے را #غاصــــــب حڪومت اسلامــے مےنامنــد.
معاویـــه لشگریانــش را با فرماندهے عمــروعــاص به سوے مصـــر مےفرستد و همزمان، #تــرور و وحشــت را به مصـــر تحمیــل مےڪند.
مصــــر دوبــاره ناامـــن و پر #اضطراب مےگردد.
معاویـــه نامه اے براے محمد بن ابوبڪر مےفرستد و او را تهدیـــد مےڪند:
گمـــان مےڪنے ڪه من از تو غافلــــم؟
بر مملڪتے مسلــــط شده اے ڪه در همسایگــے من قــــرار دارد.
بیشتــر مــردم آن دیــار از #یـــاران من هستنـد.
گروهــے را به سویــــت فرستادم ڪه سخت عليه تو #خشمگیــــن مےباشند و خواستــار نوشیدن خونــت هستند و براے جنگیدن با تـــو، تقرب به خــدا مےجویند و با خــدا عهـــــد ڪرده اند ڪه تــو را بڪشند و قطعــه قطعـــه ات ڪنند.
اگر نظـــرے جز ڪشتن تو داشتند، به تو اخطــار نمےڪردم و تـو را نمےترسانیدم.
لیڪـن خوش ندارم پســر خلیفــه اول و مردے از قریــش را ڪشته ببینــم.
پس از حڪومت ڪنار برو و خودت را نجات بده.
عمــروعــاص نیز ڪه در نزدیڪے مصــر اردو زده است، نامه اے براے محمدبن ابوبڪر مينویسد:
پسر ابوبڪر!
مرا از آلوده شـــدن به خونــت دور دار؛ هر چند خداونـــد مرا به سرنگونــے تو فرمــان داده و ریختــن خونــت مبـــاح مےباشد.
پس از شهــر بیــرون رو، زیرا من براے تو نصیحـــت گری راستگــو هستم...
محمد بن ابوبڪر ڪه از داخل و خارج تحت فشارهاے شدیدے قرار گرفتـــه، به امام نامه مے نویسد:
عمــرو بن عــاص در نزدیڪے مصـــر فــرود ام و بسیارے از مــردم شهــر نیز از موافقان او شده اند.
مــن در افــراد خود اندڪے سستـــے و تـــرس مےبینم.
اگــر به سرزمیـــن مصــر نیــاز دارے، با افــراد و امــوال مرا یارے ڪن...
امام با خوانــدن نامه ے محمد، در پاســخ به او مےنویسد ڪه به زودے
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_نه
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
سپاهــے را راهـــے مصـــر خواهد ڪرد و از او مےخواهد تا رسیــدن نیروهاے ڪمڪے به #مقاومــــت خــود ادامه دهد.
امام علـــے مــردم را در مسجــد گــرد آورده به منبــر مےرود و تلخےهاے درون خود را بیرون مےریزد.
این فریــادهاے محمد بن ابوبڪر و برادران مصرے شماست ڪه دشمن خدا، عمروعاص به سوے شان بسیـــج شده است.
مبــادا اهــل گمراهـــے در راه باطل خود، از شما براے گرفتن حق متحدتر باشنـد؟!
علیــه شمــا و برادرانتــان حملــه و تجــاوز را آغاز ڪنند و شما ساڪت و ناظر باشیــد؟!
مصــر از شــام بزرگتــر و داراے مردمے بهتر است.
نباید آن ها بر مصــر غلبــه ڪنند.
زیرا بـــودن مصــر در دست شما، باعــث قدرت و عزت و سرڪوبے دشمنانتان خواهد شد.
آن هایے ڪه آماده ے رفتن به مصر هستند، همگــے در اردوگاه «جرتمه» گرد آیند.
ما فــردا همگــے در آنجا گردهم آمده و به یارے مصر خواهیــم شتافت...
فردا عده اے از ڪوفیان در اردوگاه گردهم مےآیند.
علـــے با دیــدن آن جمعیـت نه چندان انبوه، امید چندانـــے براے بسیـــج یڪ نیروے بزرگ و ڪارآمد، نمےبینید؛ به خصــوص از ڪوفیان ڪه پیش از این نیز بے وفایے و ناتوانــے خود را به اثبات رسانده اند.
امام گویــے دل #پرے از ڪوفیان دارد.
خطاب به آنان مےگوید:
آیا دینــے نیست ڪه شما را متحد سازد؟
انگیزه اے نیست را به خشم آورد؟
آیا نمے شنوید ڪه دشمنتان به سرزمیــن هاے شما #نظـــــر دارد؟
آیا شگفــت انگیز نیسـت ڪه معاویــه، دو ستمڪاران را فرا مےخواند و آنـها از او #پیــــــــروے مےڪنند ولــے مــن شما افــراد مسلمان و با سابقــه در اســلام را دعــوت مےڪنم و مخالفـت مےورزید؟
از چه مےترسید؟
از مـــرگ؟
به خدا قســم اگر #مــرگ من فرا رسد ڪه حتما مےرسد، در نزد مــن #محبــــــوب تر از #زندگــے در ڪنار شماست.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_ده
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
اگــر بر #بیعــت خــود با خــدا و من باقی هستید، همراه مالک بن سعد به مصر حرکت کنید...
اما مردم عراق، بی وفایی پیشه ساخته اند و حاضر به نبرد نیستند على از حجاز و ایران سپاهی گرد آورد و راهی مصر کند، محمد ابوبکر با دو هزار سربازی که در اختیار دارد به جنگ سپاه بیست هزار نفره ی عمروعاص می رود؛ به این امید که آنها را سرگرم سازد تا نیروهای کمکی از کوفه برسد که نمی رسد.
موج های پی در پی هجوم شامیان بر آن سپاه اندک، آن ها را پراکنده می کند و مجبور به عقب نشینی می سازد.
مصر پس از امواج بنیان کن و پی در پی شامیان و شورشیان داخلی، از هم می پاشد.
محمد بن ابوبکر را به اسارت می گیرند و او را به طرز #فجیعی به شهادت می رسانند.
وقتی خبر شهادت او را به علی می دهند، او اشک ها می ریزد و رو به مردم می گوید:
همانا بدانید که بدکاران و فاسدان، ارباب جور و ستم، کسانی که از راه خدا کنار رفته و در اسلام انحراف به وجود آورده اند، مصر را گشودند و تصرف کردند.
و شما مردمی هستید که نمی توان به وسیله ی شما انتقام خونی را گرفت و رشته ی تابیده ای را از دستانتان باز کرد.
پنجاه و چند روز شما را برای کمک به برادرانتان در مصر دعوت کردم، اما شما مانند #شتری که از درد ناف می نالد، ناله سر دارید و همانند کسی که از جهاد در راه خدا می ترسد، بر زمین چسبیدید.
بدانید که بدن های شما در کنار هم، اما افکار و خواسته های شما #پراکنده است.
بدانید که افراد ضعیف و ناتوان، هرگز نمی توانند #ظلم و ستم را دور کنند و حق نیز جز با تلاش و کوشش به دست نمی آید.
شما که از خانه های خود دفاع نمی کنید، چگونه از خانه ی دیگران دفاع خواهید کرد؟!
به خدا سوگند شب را صبح کردم در حالی که گفتار شما را باور ندارم و به یاری شما
ادامه دارد ...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🌏🌕تقویم نجومی اسلامی🌕🌍
✴️ سه شنبه 👈 ۲۴ مهر ۹۷
👈 ۱۶ اکتبر ۲۰۱۸ 👈 ششم ماه صفر ۱۴۴۰
✅ این روز ، روز مناسبی برای امور زیر است:
🔘 دیدار بزرگان
🔘 انجام امور دائمی
🔘 شکار
🔘 طلب حوائج
❤️🚫 سه شنبه شب طبق روایات (سه شنبه که شب شد) مباشرت ، برای فرزند دار شدن خوب نیست و کراهت دارد.
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز ماه قمری ، باعث بلای ناگهانی است.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، موجب درد و رعشه در جوارج است.
⚪️ نیمه اول ماه قمری (۱۵ روز اول) چون جرم ماه در حال بزرگ شدن است برای نوره کشیدن مناسب نیست.
🔵 سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و از این کار پرهیز شود.
👕 سه شنبه برای بریدن، دوختن ، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.
( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد.)
✴️️ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ززندگیتون شاد🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔حلیة المتقین
🗓 مجموعه تقویم های نجومی معتبر
📖 مفاتیح الجنان
🗒تقویم جامع رضوی
📗 بحارالانوار و...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🌏🌕تقویم نجومی اسلامی🌕🌍
✴️ چهارشنبه 👈 ۲۵ مهر ۱۳۹۷
👈 ۱۷ اکتبر ۲۰۱۸ 👈 هفتم ماه صفر ۱۴۴۰
⭕️ شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام #به روایتی
✅ این روز روز مناسبی برای امور زیر است:
🔘 شکار
🔘 انجام امور مهم
🔘 امور کشاورزی
🔘 دیدار بزرگان و صاحب منصبان
❤️ فرزند حاصل از #مباشرت در این چهارشنبه شب حاکمی از حاکمان شریعت، یا عالمی ازعالمان شریعت گردد.
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، موجب دولت یافتن از بزرگان است.
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و تاثیر خوبی بر شخص ندارد.
👕 چهارشنبه برای بریدن، دوختن ، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن لقمه ی بزرگ یا وسیله و چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد .
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام و #امام_رضا_علیه_السلام و #امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ززندگیتون شاد🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔حلیة المتقین
🗓 مجموعه تقویم های نجومی معتبر
📖 مفاتیح الجنان
🗒تقویم جامع رضوی
📗 بحارالانوار و...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه 73 ☀️ وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ 🌟 و در آنها
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه 74
☀️ وَاتَّخَذُواْ مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَّعَلَّهُمْ یُنصَرُونَ
🌟 و به جای خداوند (یگانه) خدایانی را (به پرستش) گرفتند، به این امید که یاری شوند.
💠پیام ها💠
✅1- شرک و بت پرستی، کفران نعمتهای الهی است. «أفلا یشکرون واتّخذوا من دون اللّه آلهةً»
✅ 2- انگیزه ی بت پرستان، بر اساس خیالها و موهومات است. «واتّخذوا من دون اللّه آلهة لعلهم ینصرون»
📚 تفسیر نور/ جلد 7
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
امام حسن مجتبی (علیه السلام):
🔹با مردم آن گونه رفتار كن كه دوست دارى با تو رفتار كنند.
شهادت کریم اهل بیت (علیه السلام) تسلیت باد
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
السلام علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی (علیه السلام)
شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (علیه السلام) تسلیت باد.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_ده نویســـنده: #ابراهیم
بازگشت به قسمتهای قبل 👆👆
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_یازده
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
امیدوار نیستم و دشمنان را به امید یاری شما تهدید نمی کنم.
آیا سزاوار است که شعار دهید و عمل نکنید؟
اما در شام شرایط دگرگون است؛ اینک معاویه پس از تصرف مصر، نظر به شهر بصره دارد.
می داند که بصره یا هر شهر دیگر عــراق را نمی تواند با لشکر کشی تصرف کند. او ضرب المثلی را سرمشق راه خود دار داده که می گوید: «تفرقه بینداز و حکومت کن.»
روزی از عباس بن ضحاک، جاسوس خود در بصره نامه ای به دستش می رسد؛ نامه ای که فکر او را به خود مشغول می کند.
از آن پس فکر بصره دغدغه اصلی اش می شود.
عباس بن ضحاک نوشته است:
خبر واقعه ی مصر به ما رسید و شنیدیم که حکومت را به دست گرفته و فرماندارش را کشته اید.
بدین وسیله چشمان ما روشن و قلب گروهی که خواهان خون عثمان بودند، آرام گردید.
ابن عباس فرماندار بصره در شهر نیست و گویا به مکه رفته است.
ما از این فرصت بهره جسته و #گناه سقوط مصر را به گردن علی خواهیم انداخت.
باید از هر روشی برای ایجاد #نارضایتی بهره مند شد.
تو نیز اگر صلاح میدانی اشخاصی را به نزد ما بفرست.
در بصره دوستانی منتظر اقداماتی از سوی ما هستند...
معاویه در پاسخ او می نویسد:
رأی تو را پذیرفتم.
خدا تو را رحمت کند و محفوظ بدارد.
بزودی اشخاصی را به نزدتان خواهم فرستاد تا به کمک هم، #دست على را از بصره کوتاه کنید.
صبر کن و فراموش نکن که خداوند با صابرین است.
بصره پس از جنگ جمل، یک پارچه و متحد با علی نیست، آن هایی که در جنگ کشته ها داده اند، هنوز داغ عزیزان خود را فراموش نکرده اند.
هنوز طایفه هایی داغدار و منتظر فرصتی هستند که انتقام های خود را از علی بگیرند.
جاسوسان معاویه با پاشیدن بذر نفاق
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_دوازده
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
در بین مردم، نارضایتی را دامن می زنند.
خشم های فروخورده محبوس و در سینه ها منتظر جرقه ای است تا آتش آن برافروخته شود.
معاویه ترجيح می دهد در بین مردم، به جای لشگرکشی به بصره، اردوگاه های نفاق و تفرقه را تقویت کند.
می داند که اگر مصر در مدت کوتاهی به چنگش آمد، در بصره شرایط دیگری حکم فرماست.
مصر با بصره تفاوت دارد، بصره تا عراق_تا علی۔ بیشتر از چند فرسخ فاصله ندارد، لشگرکشی بدان جا قطعا با شکست مواجه خواهد شد.
معاویه می داند که باید از جنگی آشکار به پیکاری پنهان، و از یک حمله ی علنی به یک نفوذ مخفیانه، و از حرکت در روشنایی به ورود در تاریکی تغییر تاکتیک دهد.
باید ارتش سری اش را به کوفه بفرستد
ابتدا نامه ای به دوست دیرینه اش عمروعاص می نویسد که حالا به آرزوی خود رسیده و در مصر حکومت می کند:
تصمیمی گرفته می خواهم آن را عملی سازم و تنها منتظر اعلام نظر تو هستم. به وضع بصره نگریسته و اغلب اهالی آنجا را طرفدار خود و مخالف على و پیروانش یافتم.
زیرا على در جنگی که با آنان درگیر شده بود، افرادی از طوایف بصره را کشت و حس انتقام را در آنان شعله ور ساخت.
از سویی فتح مصر و کشته شدن پسر ابوبکر، مخالفان على و دوستداران ما را امیدوارتر کرده است.
می خواهم عده ای را به سرپرستی ابن الحضرمی، به کوفه بفرستم تا در میان قبیله ی مضره فرود آید، با قبیله ی ازد اظهار دوستی و به قبیله ی ربیعه اخطار نماید و خواستار انتقام خون عثمان و کشته های جمل شود و جنگ علی را با آنان که باعث نابودی برادران و فرزندان و پدرانشان شده است باد آوری کند حال می خواهم بدانم نظرت چیست؟
پیکم را جز به مدت کوتاهی که باید منتظر نوشتن پاسخت بماند، معطل نکن. والسلام.»
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_سیزدهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
عمروعاص در پاسخ می نویسد:
از نظری که ابزار داشته ای اطلاع یافتم.
نقشه ی خوبی کشیده ای؛ خواستن انتقام خون عثمان، حربه ی وی است.
از هنگامی که در این جنگ ها به پاخاستیم، هیچ چیزی از سوی تو و ما و مردم، برای دشمنت على از این نظر زیان آورتر نیست و هیچ موضوعی بهتر از این که نوشته ای، دشمنت را گرفتار و اسیر می سازد. پس نظرت را اجرا کن و با تیر تفرقه و نیرنگ بر قلب على بزن...
معاویه دست به کار می شود.
عبدالله بن عامر بن الحضرمی، را نزد خود فرا می خواند و از او می خواهد با همراهی عده ای دیگر به سوی بصره حرکت کند و در نامه ای خطاب به بصری ها می نویسد:
تعهدم به شما این است که سالی دو بار به شما سهم دهم و مالیات و درآمدتان را هرگز نخواهم.
پس به چیزی که دعوت می شوید، شتاب کنید.
ابن الحضرمی بدون مانعی وارد بصره می شود و در میان قبیله ی بنی تمیم فرود می آید.
همراهانش را در بین مردم شهر می پراکند تا مأموریت خود را آغاز کنند.
وقتی همه ی عثمانیان از هر سوی و هر قبیله به مویش می خزند و پیرامونش گرد می آیند، احساس آرامش و قدرت و برای به او می دهد که تصمیم می گیرد آشکارتر به تبلیغ علیه علی دست بزند.
او روزی در مسجد شهر برای مردم سخنرانی می کند:
ای مردم پیشوای هدایت.
عثمان بن عفان را علی بن ابیطالب ستمگرانه به
پس خواستار انتقام خونش شوید!
با کشندگانش بجنگید برگزیدگان شما گرفتار شده اند. اما خداوند در شام و مصر و حجاز، برادرانی نصیب شما کرده است که قدرتی دارند و بیرون از شمارند.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_چهاردهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
پس امیدوار باشید که روز جزای ظالمان نزدیک است و ما به کمک پروردگار، انتقام خون کشته هایتان را از آنان خواهیم گرفت.
اولین پاسخی که به دعوت الحضر می داده می شود، کوبنده و دور از انتظار اوست:
خدا رسوا و زشت گرداند آن چیزی که برای ما آوردهای چیزی آورده ای که دو رفیقت طلحه و زبیر آوردند و آن جنگ خانمان سوز را شعله ور ساختند. ما با علی بیعت کرده ایم و بر بیعت خود استوار هستیم و انتقام خون عثمان را که دیگر شعاری نخ نما شده است نمی خواهیم.
مردی از داخل جمعیت فریاد می زند:
خاموش باش مردک! اگر لازم باشد ما بيعت هایمان را با علی میشکنیم.
همان مرد پاسخ می دهد:
شما چگونه علی را با معاویه همسنگ می دانید در حالی که علی ستونی از ستونهای اسلام بوده و خاندان بنی امیه ستونی از ستون کفر و بت پرستی؟!
سپس رو به ابن الحضرمی با صدای بلندتری فریاد می زند:
اکنون از ما می خواهی تا شمشیرهایمان را از غلاف در آورده به جان یکدیگر بیفتیم تا معاویه امیر گردد و تو وزیر او شوی و امر حکومت را از علی برگردانیم؟
به خدا قسم هرگز چنین نخواهیم کرد و لنگه کفش های پرو وصله و پینه بسته ی علی را با صدها کاخ و تخت پادشاهی معاویه عوض نمی کنیم.
نظرها در هم می آمیزد.
مخالف و موافق سخن می گویند.
سخن ها چت شعله ور می گردند که به صورت دشنام و بدگویی در می آیند.
جنگ ببر طرفداران علی و معاویه.
جنگ لفظ است و تهدید.
ابن الحضرمی می نگرد و می اندیشد خوب است.
آغاز بدی نیست.
باید دید به کجا می انجامد.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_پانزدهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
در آن روزها زیاد بن عبید در غیاب ابن عباس، امیر بصره بود.
عشایر بصره پیرامونش جمع می شوند.
کار ابن الحضرمی بالا گرفته است.
اقدامی صورت نداده است.
پیروانش افزایش می یابند و شهر دچار دو دستگی و تفرقه می گردد.
زیاد که مدیر نالایقی است، نمی تواند تدبیری بیندیشد؛ جز این که اوضاع را به کوفه گزارش دهد و منتظر پاسخی باشد.
از سویی، از جان خود نیز بیمناک است.
می ترسد عثمانیان به دار الحكومه حمله ور شوند و آسیبی به او برسانند.
به فکرش می رسد که برای دوست سابقش صبره رئیس قبیله ی ازد پیغامی بفرستد:
صبره بن شیمان!
تو سرور قبیله ات و یکی از بزرگان بصره ای.
میدانی که کوفه در التهاب است و من از جان خود و بیت المال مسلمين بیمناکم.
آیا به من پناه می دهید؟
تا زمانی که ابن عباس باز گردد و اوضاع آرام گردد.
صبره پاسخ می دهد:
اگر بیایی از تو حمایت می کنم.
زیاد شبانه از کاخ فرمانداری بیرون می آید و به قبیله ی ازد وارد می شود.
صبره با احترام به استقبالش می رود. او با این که در جنگ جمل مخالفان على بوده است، اما از عمل خود پشیمان شده و مجددا با علی بیعت کرده است.
صبره برای زیاد، مسجدی برای نماز و منبری
برای خطبه و تختی برای فرمانروایی و نگهبانانی برای حفظ امنیتش فراهم می آورد.
زیاد امید و انگیره اش باز می گردد.
ادامـــه دارد ...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🌏🌕تقویم نجومی اسلامی🌕🌍
✴️ پنجشنبه 👈 ۲۶ مهر ۹۷
👈۱۸ اکتبر ۲۰۱۸ 👈 هشتم صفر ۱۴۴۰
⭕️ روز تربیت بدنی و ورزش
✅ این پنجشنبه روز مناسبی برای امور زیر است:
🔘 زراعت و کشاورزی
🔘 ساخت و ساز
🔘 جابجایی منزل
❤️ فرزند حاصل از #مباشرت در این پنجشنبه شب، امید میرود از ابدال و یاران امام زمان عج گردد او سخنوری توانا گردد که کلامش در دلها نفوذ کند. انشاالله
👈 مباشرت هنگام زوال ظهر هم بسیار برای فرزند دار شدن مناسب است.
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز ماه قمری موجب بیماری میگردد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز ، موجب درد در ناحیه سر میشود.
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕 پنجشنبه برای بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ززندگیتون شاد🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔حلیة المتقین
🗓 مجموعه تقویم های نجومی معتبر
📖 مفاتیح الجنان
🗒تقویم جامع رضوی
📗 بحارالانوار و...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه 74 ☀️ وَاتَّخَذُواْ مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَّعَلَّهُمْ یُنصَرُونَ 🌟 و ب
⏪ تفسیرسوره ی یس ، آیه 75
☀️ لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُّحْضَرُونَ
🌟 (در حالی که آن) خدایان، توان یاری آنان را ندارند و اینها (در قیامت) به عنوان لشگر بتها احضار میشوند.
💠پیام ها💠
✅1- در گفتگو با منحرفین، سرچشمه ی عقاید آنان را نشانه بگیرید. «لا یستطیعون نصرهم»
✅ 2- کیفر کسی که به جای مطالعه در نعمتها و شکر الهی به سراغ بتها برود، احضار برای ورود به دوزخ است. «محضرون»
📚 تفسیر نور/ جلد 7
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_پانزدهم نویســـنده: #اب
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_شانزده
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
شبے از منبــر بالا مےرود و خطــاب به مــردم مے گویــد:
اے مــردم شجــاع ازد!
اگر مـن در میــان قبیلــه ے بنے تمــیم بــودم و ابن الحضرمے در میــان شــما بــود، انتظـار نداشتــم ڪه با وجــود داشــتن پشتیبانانے چون شما، به وے دســت مےیافتم و اڪنــون نیز او نبایــد امیــدوار باشد به من دست یابــد.
ما ایستادگــے شما را در روز جمـــل دیدیم؛ حالا باید همــان گونه ڪه بخاطر باطل پایدارے نشان دادید، در راه حق پایدار به خرج دهیــد و از دین رسول خدا ڪه آماج خاندان منفور بن دفاع ڪنید.
در ادامـــه، صبـــره نیـــز خطــاب به قبیله اش می گویــد:
ما دیــروز عليــه علــــے بودیــم و امروز در ڪنارش هستیم.
شما قبیلــه اے هستیــد ڪه میــدان پیڪارتان پایدارے و سرانجامتان وفــادارے است.
زیــاد به شـما پنــاه آورده است، پس از پناهنـــده ے خویــش پشتیبانــے ڪنید و دست نوڪران معاویـــه را از سرتـــــان ڪوتـاه نمایید.
زیاد در ڪنار قبیله ے ازد آرام مےگیرد و نامه اے به امــام مےنویسد و مسائــل بصــره را شرح مےدهد.
امام نامــه را در جمع یارانش مےخواند و با آنان مشورت مےڪند.
یڪے از یارانش ڪه از قبیله ے بنے تمیم است بر مےخیزد و مےگوید:
یا امیــــر المؤمنیــــن!
مرا به نــزد قبیلـــه ام به ڪوفه بفرست تا آنان را به فرمانبردارے از تو و #وفادارے در بیعت بخوانم و قبیله ے ڪینه توز ازد را بر آنان چیره ساز.
یڪے از افــراد قبیلــه ے ازد در پاســخ او مےگوید:
ڪینه توز ڪسانـــے هستند ڪه نافرمانـــے خدا ڪنند و با امیــر المؤمنیــن به مخالفــت برخیزند ڪه افراد قبیله ے تو چنینند.
اختلاف بيــن افــراد دو قبيلــه بالا مےگیرد.
علـــے آنــان را آرام مےڪند و مےگویـد:
از اختـلاف و تفرقــه #پرهیــز ڪنید.
روزے را به باد آور همگــے، گروه اندڪے مشرڪ، ڪینه تــوز و پراڪنده بودیــد.
اسلام شما را با هم متحــد ساخت.
حال پس از این اتحــاد، پراڪنده نشوید و راه دسته پیــش نگیرید.
به خدا سوگنــد، نتیجه ے این شیوه ے شما، ریختــن خــون هـــاے فــراوان و باعــث پشیمانــے اســت.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_هفده
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
اعین بن ضبیعه از قبیله ے بنــے تمیم براے دلجویــے از امــام مےگویـد:
ناراحــت نباشیـد امیــر المؤمنيــن.
هنوز چیزے ڪه ناخوشاینــد شمــا باشد، صورت نگرفتــه است.
امــام مےگوید:
نشنیــدے ڪه افــراد قبیلــه ات به همراه ابن الحضرمــے در صبــر و بر ڪارگزار من شوریده اند و گمراهــان ستمگــــر را علــیه من یارے مےڪنند؟
اعین مےگوید:
پس مرا به نــزد آنــان بفرست!
من تعهــد مےڪنم ڪه آنــان را به فرمانبردارے از تو باز گردانم.
جمعیتشــان را پراڪنده سازم و اخراج ابن الحصرمــے از بصــره یا قتــل او را تضمین ڪنم.
علـــے ســرش را تڪان مےدهد و مےگوید:
همیــن الساعــه حرڪت ڪن.
ليڪن حوادث در قرارگاه فتنـــه در جاے خود آرام نمےایستد.
مخالفــان علـــے متحـــد شده و تصمیم مےگیرند بصـــره را فتــح و اعــلام استقــلال ڪنند.
اما قبله ے ازد تصمیــم مےگیرند از دارالحڪومه حفاظــت ڪنند و مانــع سقوط حڪومت شوند.
بوے جنــگ به شــام مےرسد.
سینــه ها جوشــان و دل ها فروزاننـد.
شمشیــرها از غلاف ها بیــرون آمده، برق آن ها چشــم ها را خیــره مےسازد.
ڪافــے اسـت جرقــه اے زده شود تا آتــش شعله ور گردد.
اما خردمنــدان دو قبیله ے ازد و بنــے تمیــم وارد میــدان مےشوند.
تمیمی ها به ازدے ها پیغام مےفرستند:
شما رفیقتــان را بیــرون ڪنید، ما هم رفیق خود را بیــرون مےڪنیم.
هر یڪ از این دو پیــروز شدند، در دایره ے فرمانش در مےآییم.
بهتـــر اسـت اینڪ افـراد خود را به ڪشتن ندهیم.
اما قبیله ے ازد از این پیشنهـاد بوے نیرنگ را حس مےڪند و پاســخ مےدهد:
هرگــز ما از ڪسے ڪه پناه داده ایم حمایــت مےڪنیم و او را بیــرون نخواهیــم ڪرد.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_هیجده
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
برای مدتی بصره آرام می شود.
نه جنگ حاکم است و نه صلح بن صبیعه، نماینده ی امام وارد بصره می شود.
به جای حضور قبيله اش، به نزد زیاد می رود تا هم حکم نمایندگی خود را به او عرضه کند و هم به مردم بصره بفهماند که از نظر حاکمیت هنوز زیاد حاکم است.
سپس به نزد قبیله ی خود می رود، بزرگان قبیله را جمع می کند و می گوید:
به چه علت به کشتار یکدیگر مجهز شده اید و فریب افراد #فریب کاری چون ابن الحضرمی را می خورید؟
شرم آور نیست که شما از بین خاندان پیامبر و ابوسفیان، به سوی معاویه تمایل یافته اید در حالی که پیش از این با علی بیعت کرده اید؟!
پس بیعت خود را نشکنید و به طغیان گری چون معاویه دل نبندید که اگر بر شما غالب شود هرگز از شرش در امان نخواهید بود و از دین و ایمانتان چیزی باقی نخواهد ماند.
خبر حضور نماینده ی امام و تأثیر سخنان او، به گوش مخالفان می رسد و آن ها از ترس تأثیر ماندگاری این سخنان و حضور مستمر او در بصره، تصمیم می گیرند که اجازه ندهند «اعین» به اهدافش نزدیک شود و دسیسه و فتنه ای که تدارک دیده اند، شکست بخورد.
لذا هجمه ای #تبلیغاتی علیه او آغاز می کنند و وقتی می بینند عده ای از ترس و عده ای می روند و او را به #قتل می رسانند.
با #وعده های داده شده اطراف او را خالی می کنند، شبانه به سراغش می روند و او را به قتل می رسانند.
بصره دوباره به بحرانی که بوی #جنگ می دهد، نزدیک می شود.
با کمک قبیله ی ازد و سایر هواداران امام، سپاهی فراهم می آورد آماده ی نبرد می شود.
جارية بن قدامه، دیگر نماینده ی امام وارد به می شود.
پیام مکتوبی از امام با خود دارد.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_نوزده
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
بر قبیله ی ازد فرود می آید، به نزد زیاد می رود و نامه ی امام را برای آنان می خواند:
شما ای مردم بصره!
ازپیمان شکنی و دشمنی آشکار با من آگاهید.
با این همه جرم، شما را #عفو کردم و شمشیر از فراری هایتان برداشتم و استقبال کنندگان را
پذیرفتم و از گناه شما چشم پوشیدم.
اگر بار دیگر کارهای ناپسند و اندیشه های نابخردانه، شما را به مخالفت و دشمنی با من بکشاند، سپاه من آماده و پا در رکابند و اگر مرا به حرکت دوباره به سوی بصره مجبور کنید، حمله ای بر شما روا دارم که جنگ جمل در برابر آن بسیار کوچک باشد.
قبیله ی ازد بر بیعت خود استوار است و قول همکاری با جاریه را می دهد.
جاريه راه می افتد تا نزد قبیله اش بنی تمیم برود، لیكن از او به سردی استقبال می کنند.
آنان هنوز بر حمایتشان از نماینده ی معاویه اصرار دارند و به بیعت خود با علی پشت کرده اند.
آن ها جاريه را از خود طرد می کنند.
او به ناچار به نزد قبیله ی ازد باز می گردد و می گوید که چاره ای جز #جنگ با آنان ندارند.
هر دو گروه، سواره و پیاده، مسلح می شوند.
بصره در وضعیت یک شهر جنگی قرار می گیرد.
الحضرمی با قبیله ی بنی تمیم و زیاد با قبیله ی ازد، مقابل هم صف آرایی می کنند.
جنگ آغاز می شود.
الحضرمی بر خلاف تصورش، سپاه زیاد را مقاوم و یاران خود را پراکنده می بیند.
مردان قبیله ی بنی تمیم اطراف او را خالی می کنند.
الحضرمی با صلابت می جنگد، اما مقاومت با نیرویی اندک در برابر نیروهای با انگیزه ی قبیله ازد، امکان پذیر نیست.
لذا او مجبور به عقب نشینی می شود.
باعده ی کمی از یاران وفادارش به منزلش پناه می برد که دژ نسبتا محکمی است.
مقاومت را از پشت دیوارها ادامه می دهد.
به او پیغام می دهد که خود را تسلیم کند تا از خونش درگذرند.
اما او راه مقاومت را در پیش می گیرد.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_بیست
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
مردم، خانه ى الحضرمی را به آتش می کشند و نماینده ی معاویه در شعله های آتش می سوزد و غائلهدی بصره با مرگ او به پایان می رسد.
معاویه طعم شکست را در بصره می چشد، اما او جنگ دیگری با على در پیش می گیرد؛ راهزنی در مناطق مختلف عراق، #ترور دوستداران على، ایجاد رعب و وحشت در میان قبایل مختلف عرب، سیاست جدید معاویه در #ستیز با على است.
***
کشیش مشغول نوشتن بود.
کتاب نهج البلاغه روی میزش باز بود و نیم تنه اش را جلو داده بود و از روی کتاب می نوشت.
سرش را بلند کی نوه اش آنوشا رو به رویش ایستاده بود و صدایش می زد.
از بالای عینک که تا نوک دماغش پایین آمده بود، نگاهی به او انداخت و به چشم ها زل زد.
آنوشا لبخند زد و دست تکان داد و گردنش را کج کرد تا بلکه پدر بزرگ که مثل عروسکی بزرگ جلویش نشسته بود و تکان نمی خورد، حرفی بزند و یا این طور خیره نگاهش نکند.
آنوشا با کف دست روی لبه میز زد و گفت:
بابابزرگ!
بابابزرگ!
کشیش به خود آمد.
نخست دردی در گردن و کتف هایش احساس کرد.
عینکش را برداشت و کمر راست کرد و انگشتان دست ها و كتفهایش را فشرد. آنوشا پرسید:
گردنتان درد می کند بابابزرگ؟
کشیش که انگار تازه متوجه حضور او شده باشد، لبخندی زد و گفت:
تو کی آمدی آنوشا جان؟
آنوشا گفت:
شما داشتید می نوشتید که من آمدم، هر چه صدایتان زدم نشنیدید.
کشیش گردنش را به راست و چپ گرداند و گفت:
حواسم به نوشتن بود.
ببخشید که تو را ندیدم.
ادامـــه دارد ...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🌏🌕تقویم نجومی اسلامی🌕🌍
✴️ شنبه 👈 ۲۸ مهر ماه ۹۷
👈 ۲۰ اکتبر ۲۰۱۸ 👈 دهم ماه صفر ۱۴۴۰
✅ این روز ، روز مناسبی برای امور زیر است:
🔘 امور اقتصادی
🔘 زراعت و کشاورزی
🔘 تعلیم و تعلم
🔘 امور ساختمانی
🔘 مسافرت باصدقه
❤️ برای #مباشرت در این شنبه شب دستور خاصی وارد نشده است.
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، موجب عزت و احترام میگردد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز ماه قمری، موجب درد و ناراحتی است.
🔵 شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👕 شنبه برای بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.
✴️️ وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
❇️️ ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ززندگیتون شاد🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔حلیة المتقین
🗓 مجموعه تقویم های نجومی معتبر
📖 مفاتیح الجنان
🗒تقویم جامع رضوی
📗 بحارالانوار و...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🌏🌕تقویم نجومی اسلامی🌕🌍
✴️ یکشنبه 👈 ۲۹ مهر ۹۷
👈 ۲۱ اکتبر ۲۰۱۸ 👈 ۱۱ ماه صفر ۱۴۴۰
↗️ روز صادرات
✅ این روز ، روز مناسبی برای امور زیر است:
🔘 سنگ بنا گذاشتن و آغاز کردن کارها
🔘 آغاز کسب و تجارت
🔘 امور ساختمانی
🔘 امور کشاورزی
🔘 سفر با صدقه
🔘 تعلیم و تعلم
❤ #مباشرت در این یکشنبه شب ، امید است حافظ قرآن شود و راضی به قسمت خدا باشد.
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، غم و اندوه آورد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز، از ماه قمری ، موجب بی حالی و بی حوصلگی است.
🔵 یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕 یکشنبه برای بریدن، دوختن ، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود.
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ززندگیتون شاد🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔حلیة المتقین
🗓 مجموعه تقویم های نجومی معتبر
📖 مفاتیح الجنان
🗒تقویم جامع رضوی
📗 بحارالانوار و...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab