کشکول مذهبی محراب
💠 آثار برخی از گناهان در کلام امام سجاد علیه السلام(۱) گناهانی که نعمت ها را تغییر می دهد: ✍️ خدا
💠 آثار برخی از گناهان در کلام امام سجاد علیه السلام(۲)
گناهانی که حسرت و پشیمانی به دنبال دارد:
🌷 و گناهانى كه موجب پشيمانى مىگردد؛
۱- كشتن فردى است كه خداوند منع كرده و فرموده است:
☀️«وَ لاٰ تَقْتُلُوا اَلنَّفْسَ اَلَّتِي حَرَّمَ اَللّٰهُ».
و نفسى را كه خدا حرام كرده است، نكشيد اسراء/۳۳).
🌹 و خداوند در داستان قابيل فرمود:
وى چون هابيل را كشت و از دفن او عاجز شد، نفس سركش او قتل برادرش را در نظر وى خوب جلوه داد: « فَأَصْبَحَ مِنَ اَلنّٰادِمِينَ » پس گشت از پشيمانان.
۲- و(از ديگر گناهان)ترك پيوند خويشاوندى است آنقدر كه از او چشم بپوشند(مثل آنكه چنين خويشاوندى نداشتهاند)،
۳- و ترك نماز تا وقت آن بگذرد،
۴- وصیّت نامه ننوشتن،
۵- و ندادن ردّ مظالم،
۶- و ندادن زكات تا هنگامى كه مرگ فرا رسد و زبان از گفتار بازماند.
🌷و اَلذُّنُوبُ اَلَّتِي تُورِثُ اَلنَّدَمَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ اَلَّتِي حَرَّمَ اَللَّهُ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى وَ لاٰ تَقْتُلُوا اَلنَّفْسَ اَلَّتِي حَرَّمَ اَللّٰهُ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي قِصَّةِ قَابِيلَ حِينَ قَتَلَ أَخَاهُ هَابِيلَ فَعَجَزَ عَنْ دَفْنِهِ فَسَوَّلَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ اَلنّٰادِمِينَ وَ تَرْكُ صِلَةِ اَلْقَرَابَةِ حَتَّى يَسْتَغْنُوا وَ تَرْكُ اَلصَّلاَةِ حَتَّى يَخْرُجَ وَقْتُهَا وَ تَرْكُ اَلْوَصِيَّةِ وَ رَدِّ اَلْمَظَالِمِ وَ مَنْعُ اَلزَّكَاةِ حَتَّى يَحْضُرَ اَلْمَوْتُ وَ يَنْغَلِقَ اَللِّسَانُ.
✅ آیات 29 تا 33 سوره مائده ملاحظه شود.
📚(1)اصول کافی، ج 2، ص 331.
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
💠 ایمن یافتگان روز قیامت
🌷 امام کاظم علیه السلام
إنَّ لِِلّهِ عِباداً فِي الأرضِ يَسعَونَ في حَوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ يَومَ القِيامَةِ؛
خداوند در زمين بندگاني دارد كه براي برآوردن نيازهاي مردم مي كوشند؛ اينان ايمني يافتگان روز قيامت هستند.
📚 الكافي، ج ۲، ص ۱۹۷.
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
❓ مراحل سه گانه قیامت کدامند؟
✍ مراحل سه گانه در قیامت دارای ایستگاه های بسیار و گردنه های سختی می باشند که پیمودن هر کدام تا هزار سال طول می کشد. چنان که در قرآن مجید می خوانیم:
☀️ « ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ؛ سجده/۵
سپس در روزی که مقدار آن هزار سال از سال هایی است که شما می شمرید؛ به سوی او بالا می رود».
✅ با استفاده از آیات قرآن مجید، روز قیامت را در سه مرحله کلی می توان ترسیم کرد:
۱- مرحله اول برانگیخته شدن همگانی است.
☀️ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا. «در صور دمیده می شود و ما همه آنها را گرد می آوریم» کهف/۹۹.
۲- مرحله دوم حرکت به سوی ایستگاه های حسابرسی و سؤال است.
☀️ « وَجَاءتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ؛ ق/۲۱.
هر انسانی وارد محشر می گردد در حالی که همراه او حرکت دهنده و گواهی دهنده ای است».
۳- مرحله سوم حرکت به سوی جایگاه کیفر و پاداش است.
☀️ « وَسِیقَ الَّذِینَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا؛ زمر/۷۱ و کسانی که کافر شدند؛ گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند».
✅ و درباره پرهیزکاران و مؤمنان وارسته می خوانیم:
☀️ « وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا؛ زمر/۷۳.
و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند، گروه گروه به سوی بهشت برده می شوند».
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
مشترک گرامی،
بسته هدیه دوشنبه سوری از ساعت 5 صبح تا ساعت 17 روز چهارشنبه تاریخ 1399/09/26 برای شما قابل استفاده خواهد بود. حجم هدیه 2 گیگابایت اینترنت رایگان می باشد.
کشکول مذهبی محراب
♡﷽♡ #قــاب_خــاتـــم #قسمت_78 •┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈• مامان نشسته بود کنارم و دستمو نگاه میکرد +چیکا
♡﷽♡
#قــاب_خــاتـــم
#قسمت_79
•┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈•
هیچوقت فکر نمیکردم انقدر راحت عاشق کسی بشم که هیچحسی نسبت بهمنداره!
با اینکه با دیدنش و بی مهریش نسبت به خودم ذره ذره آب میشدماما دلم راضی به ندیدنش
نمیشد...
چند روزی اسیر این فکر و خیالات بودم تا بالاخره دلم راضی شد و به احسان پیام دادمکه فکرامو کردم و باپیشنهادش موافقم...
چند دقیقه ای بیشتر از ارسال پیامم نگذشته بود که گوشیم شروع کرد به ویبره رفتن...
گوشی و دستگرفتم،خودش بود که داشت تماس میگرفت
دستاماز شدت هیجان واسترس یخ کرده بودن
وحسابی دست پاچه شده بودم
تا قبل از قطع شدن تماس دکمه ی اتصال و فشردم و با صدایی که از ته چاه درمیومد جواب دادم..
+سلام،بفرمایید
-سلام خانم
بهترید انشالله؟
+الحمدالله،ممنونم
شما خوبید؟
-ممنونم...
زودتر از اینها منتظر پیامتون بودم!
دیگه داشتم ناامید میشدم واقعا
+عذر میخوام
تا کمی شرایطمو بسنجم و فکرامو سروسامون بدم کمی طول کشید...
-خواهش میکنم
الحمدالله که قبول کردید وما تو دردسر پیدا کردن پرستار نیوفتادیم
انشاالله از فردا منتظرتتون باشیم؟
+اگر جازه بدید فردا که پنج شنبه است وآخر هفته
از شنبه بیام
-باشه،شنبه منتظرتونیم پس
بیشتر از اینوقتتون و نمیگیرم
خداحافظ
+خواهش میکنم
خداحافظ
تلفن و قطع کردم و دستم رو روی قلبم گذاشتم
شاید این طولانی ترین مکالمه ای بود که در تمام این مدت باهم داشتیم
لبخند غمگینی روی لبهام نقش بست
تمام دلخوشی من از عشق همین بود...
دیدنش و شنیدن صداش
هرچند نه نگاه عاشقانه ای در انتظارم بود نه کلام محبت آمیزی...
#بانومیم
#ادامهدارد
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
♡﷽♡
#قــاب_خــاتـــم
#قسمت_80
•┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈•
صبح شنبه با دودلی از جا بلند شدم وقبل از انجام هرکاری دوش آب سرد گرفتم تا کرختی
و بی حوصلگی دوروز گذشته دست از سرم برداره...
مامان مثل همیشه صبحونه رو آماده کرده بود اما از خودش خبری نبود
برای اینکه دنیا از خواب بیدار نشه چند باری آروم صداش کردم اما جوابی نگرفتم
به ناچار تنهایی چند لقمه نون ومربا خوردم که ضعف نکنم و از جا بلند شدم...
جلوی آیینه ایستاده بودم وخودم رو برانداز میکردم...
چهره ی پریا رو کنار چهره ی خودم تصور کردم
لبخند تلخی روی لبم نشست
پریا بیش از حد تصور زیبا بود...و جایی برای قیاس کردن باقی نمیزاشت...
روسری حریر مشکیمو سر کردم و با سنجاق زیر گلو فیکس کردم...
چادرمو روی سرم مرتب کردم و قبل از اینکه از در بیرون برمچنگ زدم و کلیدمو از روی میز برداشتم
امروز درست حس روز اولی و دارم که پا به این عمارت میزاشتم
تنها فرقش این بود که اینبار رئیس جدیدم احسان پرتو بود نه پیمان!
و من حتی از این بابت خوشحال بودم...
در سنگین ورودی عمارت هول دادم و وارد شدم
پروانه مثل همیشه به استقبالم اومد..
-سلام دورت بگردم
چقد دلم برات تنگ شده بود...
+سلام عزیزدلم
منم واقعا...عادت کردم که هرروز ببینمت
میگم که آقا احسان هست؟
-آره
تازه اومد اتفاقا
صبحونه خورد و رفت کتابخونه
کارش داری؟
سری به نشونه ی تایید تکون دادم:
+اگه میشه بهش بگو من اومدم...
پروانه مشکوک نگاهم کرد ولی حرفی نزد
-باش
تو برو تا برم بهش بگم....
#بانومیم
#ادامهدارد
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab