eitaa logo
🇮🇷 کشکول 🇮🇷
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
3.9هزار ویدیو
354 فایل
✅کانال 🇮🇷 تبلیغات 🇮🇷 👇 @tablii 🔸کانال 🇮🇷 خبر 🇮🇷 👇 @khabaarr 🔸کانال 🇮🇷 خبر فوری 🇮🇷 👇 @khabar_foriii 🔸 کانال 🇮🇷 تهذیب و اخلاق 🇮🇷 👇 @tahzib_akhlagh 🔸کانال 🇮🇷 لطیفه حلال 🇮🇷 👇 @latifehalal 🔸کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷👇 @kashkooool
مشاهده در ایتا
دانلود
کرومودوریس این موجود رنگارنگ بیگانه یک حلزون دریایی است که در آب‌های گرمسیری مناطق هندو پاسیفیک زندگی می‌کند. این آبزی زیبا دارای بدن مسطح با رشته های سیاه و سفید بر پشت آن است کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای اولین شاید تو دنیا یه جوون بلاروسی یه قایق ساخته که تمام اجزاش از یخ ساخته شده!! واقعا که کارش محشره👌 کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b
☯️سردر مسجد جورجیر ▪️از قدیمی‌ترین بناهای تاریخی دوره‌ی دیلمی و نمونه بارز آجرکاری و گره‌سازی به سبک رازی از دوره سلجوقیان و قدیمی‌تر از گنبد تاج‌الملک در مسجد جامع عتیق اصفهان است. کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b
☯️بزرگ‌ترین شرکت تحویل بسته جهان ▪️ یعنی UPS توسط دو نوجوان با یک دوچرخه و قرض گرفتن از دوستشون به مبلغ 100 دلار تاسیس شد . ▪️ این کمپانی درحال حاضر 53 بیلیون دلار یعنی درآمد دارد. کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b
قدیمی ترین و کامل ترین کفش در ارمنستان کشف شده است و حدود 5500 سال قدمت دارد. این کفش چرمی لنگه پای راست است؛ درواقع یک کیسه چرمی است که توسط تسمه های چرمی به هم دوخته شده اند کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b
☯️بلندترین چرخ‌وفلک بدون‌پرهٔ جهان در سئول ساخته می‌شود😍👌🏻 ▪️شرکت انگلیسیِ آروپ و شرکت کُره‌ایِ هیریم قصد دارند یک چرخ‌وفلک 180 متری بدون‌پره را در بالای یک مجموعهٔ فرهنگی به ارتفاع 40 متر در پایتخت کره‌جنوبی راه‌اندازی کنند. ▪️ظرفیت این چرخ‌وفلک بیش از 1400 نفر خواهد بود و انتظار می‌رود در سال 2028 افتتاح شود. کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b
کوسه دو سر !! 🐋که به علت آلودگیهای آب دریا ها و اقیانوس ها در ژنتیک موجودات دریایی اخلال ایجاد میکند😳😨 کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b
امام خامنه ای ادام الله ظله العالی: از جمله‌ى چیزهایى که مردم را به بهشت نزدیک میکند، بهبود معیشت مردم است؛ "کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا" ♦️جامعه‌اى که در آن فقر باشد، بیکارى باشد، مشکلات معیشتىِ غیر قابل حل وجود داشته باشد، اختلاف طبقاتى باشد، تبعیض باشد، شکاف طبقاتى باشد، حالت آرامش ایمانى پیدا نمیکند. فقر، انسانها را به فساد میکشاند، به کفر میکشاند؛ فقر را باید ریشه‌کن کرد. کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b
🔲◾️▪️السلام علی باب الحوائج، موسی‌بن جعفر(علیه السلام) 🔲◾️▪️ عرض تسلیت داریم شهادت مظلومانه و جانگداز هفتمین ▪️ امام هُمام ▪️ابا ابراهیم ▪️ابوالحسن اول ▪️عبد صالح ▪️باب الحوائج ▪️موسی‌بن جعفر ▪️حضرت امام کاظم علیه السلام ▪️به ساحت مقدس حضرت ولی عصر ▪️عجل الله تعالی فرجه الشریف ▪️ونایب برحقشان مقام معظم رهبری ▪️و به شما اعضای بزرگوار، ▪️شیفتگان آن امام مظلوم و مسموم کانال 🇮🇷 لطیفه حلال 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3540451341C466d1824a0
از منبر پايين آمد و مردم، مجلس را ترك مى‏گفتند . شيخ ابوسعيد ابوالخير امشب چه شورى برپا كرد!همه حاضران، محو سخنان او بودند و او با هر جمله كه مى‏گفت: نهال شوق در دل‏ها مى‏كاشت . 🌺 اما من هنوز نگران قرضى بودم كه بايد مى‏پرداختم . وام سنگينى برعهده داشتم و نمى‏دانستم كه چه بايد كرد . پيش خود گفتم كه تنها اميدى كه مى‏توانم به آن دل ببندم، ابوسعيد است . او حتما به من كمك خواهد كرد . شيخ، گوشه‏اى ايستاده بود و مردم گرد او حلقه زده بودند .ناگهان پيرزنى پيش آمد. شيخ به من اشاره كرد . دانستم كه بايد نزد پيرزن روم و حاجتش را بپرسم. پيرزن گفت: كيسه‏اى زر كه صد دينار در آن است، آورده‏ام كه به شيخ دهم تا ميان نيازمندان تقسيم كند . او را بگو كه در حق من دعايى كند . كيسه را گرفتم و به شيخ ابوسعيد سپردم. پيش خود گفتم كه حتما شيخ حاجت من را دانسته و اين كيسه زر را به من خواهد داد . اما ابوسعيد گفت: اين كيسه را بردار و به گورستان شهر ببر. آن جا پيرى افتاده است؛ سلام ما را به او برسان و كيسه زر را به او ده و بگوى: اگر خواستى، نزد ما آى تا باز تو را زر دهيم . 🌺شبانه به گورستان رفتم . بين راه با خود مى‏انديشيدم كه اين مرد كيست كه ابوسعيد از حال او خبر دارد، اما نياز من را نمى‏داند و بر نمى‏آورد . وقتى به گورستان رسيدم، به همان نشانى كه شيخ داده بود، پيرى را ديدم كه طنبورى زير سر نهاده و خفته است .به او سلام كردم و سلام شيخ را نيز  رسانيدم . اما ترس و وحشت، پير را حيران كرده بود . 🌺 سخت هراسيد . خواست كه بگويد تو كيستى كه من كيسه زر را به او دادم و پيغام ابوسعيد را نيز گفتم . پير همچنان متحير و ترسان بود . كيسه را گشود و دينارهاى سرخ را ديد . نخست مى‏پنداشت كه خواب است، اما وقتى به سكه‏هاى طلا دست كشيد و آن‏ها را حس كرد، دانست كه خواب نمى‏بيند . لختى به دينارها نگريست، سپس سر برداشت و خيره خيره به من نگاه كرد . ناگهان به حرف آمد و گفت: مرا نزد شيخ خود ببر. گفتم برخيز كه برويم . 🌺بين راه همچنان متحير و مضطرب بود . گفتم: اگر از تو سؤالى كنم، پاسخ مى‏دهى؟ سر خود را به پايين انداخت. دانستم كه آماده پاسخگويى است . گفتم: تو كيستى و در گورستان چه مى‏كردى و ابوسعيد، اين كيسه زر، به تو چرا داد؟ آهى كشيد و غمگينانه گفت: مردى هستم فقير و وامانده از همه جا. پيشه‏ام مطربى است و وقتى جوان بودم، مردم مرا به مجالس خود مى‏خواندند تا طنبور زنم و آواز بخوانم و مجلس آنان را گرم كنم. در همه جاى شهر، هرگاه دو تن با هم مى‏نشستند، نفر سوم آنان من بودم. اكنون پير شده‏ام و صدايم مى‏لرزد و دستم آن هنر و توان را ندارد كه از طنبور، آواز خوش برآرد . كسى مرا به مجلس خود دعوت نمى‏كند و به هيچ كار نمى‏آيم. زن و فرزندم نيز مرا از خود رانده‏اند . 🌺امشب در كوچه‏هاى شهر مى‏گشتم . هر چه انديشيدم، ندانستم كه كجا مى‏توانم خوابيد و امشب را سر كنم . ناچار به گورستان آمدم و از سردرد و شكسته دلى، گريستم و با خداى خود مناجات كردم و گفتم: خدايا!جوانى و توش و توانم رفته است . جايى ندارم. هيچ كس مرا نمى‏پذيرد . 🌺عمرى براى مردم طنبور زدم و خواندم و محفل آنان را آراستم و اكنون به اين جا رسيدم . امشب را مى‏خواهم براى تو بنوازم و مطرب تو باشم . تا ديرگاه مى‏نواختم و مجلسى را كه در آن خود و خدايم بود، گرم مى‏كردم . مى‏خواندم و مى‏گريستم تا اين كه خوابم برد. 🌺ديگر تا خانه شيخ راهى نمانده بود . پير همچنان در فكر بود و خود نمى‏دانست كه چه شده است .به خانه شيخ رسيديم . وارد شديم.ابوسعيد، گوشه‏اى نشسته بود . پير طنبور زن، بى‏درنگ به دست و پاى شيخ افتاد و همان دم توبه كرد. ابوسعيد گفت: ((اى جوانمرد!يك امشب را براى خدا زدى و خواندى، خداوند رحمت تو را ضايع نكرد و بندگانش را فرمان داد كه تو را دريابند و پناه دهند . 🌺طنبور زن، آرام گرفت. ابوسعيد، روى به من كرد و گفت: (( بدان كه هيچ كس در راه خدا، زيان نمى‏كند. حاجت تو نيز برآورده خواهد شد . 🌺يك روز گذشت، شيخ از منبر و مجلس فارغ شده بود. در همان مجلس، كسى آمد و دويست دينار به من داد و گفت: اين را نزد ابوسعيد ببر. وقتى به خدمت شيخ رسيدم، گفت: اين دينارها را بردار و طلبكارانت را درياب!  کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b
739.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام رضا علیه السلام: هر کس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسى است که مرا زیارت کرده است. کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b
💠 سؤال: پس از مدتی مشخص شد که موتور خودرویی که خریدم ایراد اساسی داشته است. با توجه به اینکه در قرارداد فیمابین ذکر شده است که خودرو سالم بوده و حق فسخ خریدار محفوظ است، آیا پس از این مدت و انتقال رسمی سند، شرعا مجاز به فسخ هستم؟ ✅ جواب: می توانید معامله را فسخ کرده یا ارش (ما به التفاوت قیمت خودرو سالم با معیوب) از فروشنده بگیرید. کانال 🇮🇷 کشکول 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4271177777C6eae3b2c3b