هدایت شده از اندکی تفکر
#عکس_مفهومی
ننگ با رنگ پاک نمیشه
کشتن ۹میلیون ایرانی توسط انگلیسیها. تاریخی که سانسور شد تا مردم از #حقایق_دنیا بیخبر باشند و دشمنان بتوانند همچنان سر مردم کلاه بذارند. فیلم یتیم خانه ایران را اگر ندیدید، سفارش میکنم حتما ببینید.
#کانال_اندکی_تفکر
#مصطفی
🌷
@ttafakor
هدایت شده از اندکی تفکر
#داستان
عابدی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازهاش همه جا پیچیده بود.
عابد روزی به آبادی دیگری رفت و برای خرید نان به نانوایی مراجعه کرد. چون لباس درستی نپوشیده بود، نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت و به نانوا گفت: این مرد را می شناسی؟ نانوا گفت: نه. مرد گفت: فلان عابد بود. نانوا گفت: من از مریدان او هستم. سپس به دنبال عابد دوید و گفت: میخواهم شاگرد شما باشم؛ اما عابد قبول نکرد. نانوا گفت: اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام میدهم. عابد قبول کرد.
وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد گفت: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی را نان دادی!
#روایت
امام جعفرصادق _عليهالسلام_:
«عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعريف و تمجيد کند.»
به نقل از وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۶۰
#کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor
هدایت شده از اندکی تفکر
#داستان_بزرگان
حاج آقا باید برقصه!!!😄
چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاههای بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشمتان روز بد نبیند… آنقدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند😳 که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند.
وضع ظاهرشان فوقالعاده خراب بود. آرایش آنچنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود. اخلاقشان را هم که نپرس… حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمیدادند، فقط میخندیدند و مسخره میکردند و آوازهای آنچنانی بود که...از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود...دیدم فایدهای ندارد! گوش این جماعت اناث، بدهکار خاطره و روایت نیست که نیست...باید از راه دیگری وارد میشدم… ناگهان فکری به ذهنم رسید… اما… سخت بود و فقط از شهدا برمیآمد..
سپردم به خودشان و شروع کردم. گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم! خندیدند و گفتند: حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟ گفتم: آره!! گفتند: حالا چه شرطی؟ گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی میبرم و معجزهای نشانتان میدهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راهتان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید. گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟ گفتم: هر چه شما بگویید. گفتند: با همین چفیهای که به گردنت انداختهای، میایی وسط اتوبوس و شروع میکنی به رقصیدن!!! اول انگار دچار برقگرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آنها سپردم و قبول کردم. دوباره همهشون زدند زیر خنده که چه شود!!! حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و...در طول مسیر هم از جلف بازیهای این جماعت حرص میخوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم…! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک میخواستم...میدانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته و قبرهای آنها بیحفاظ است…از طرفی میدانستم آنها اگر بخواهند، قیامت هم برپا میکنند، چه رسد به معجزه!!! به طلائیه که رسیدیم، همهشان را جمع کردم و راه افتادیم … اما آنها که دستبردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخیهای جلف و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خندههای بلند دست برنمیداشتند و دائم هم مرا مسخره میکردند.
کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت:
پس کو این معجزه حاج آقا! ما که اینجا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگهای نمیبینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچهها خواستم یک لیوان آب بدهد. آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...
تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد…
عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمیشود!
همه اون دخترای بیحجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت میداد... همهشان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه میزدند …
شهدا خودی نشان داده بودند و دست همهشان را گرفته بودند. چشمهاشان رنگ خون گرفته بود و صدای محزونشان به سختی شنیده میشد. هرچه کردم نتوانستم آنها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آنجا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آنها را از بهشتیترین خاک دنیا بلند کردم...به اتوبوس که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسریها کاملا سر را پوشاندهاند و چفیهها روی گردنشان خودنمایی میکند.
هنوز بیقرار بودند…
چند دقیقهای گذشت…
همه دور هم جمع شده بودند و مشورت میکردند...
پرسیدم: به کجا رسیدید؟
چیزی نگفتند.
سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کردهاند و به جامعه الزهرای قم رفتهاند.
آری آنان سر قولشان به شهدا مانده بودند..
#شهیدانه
#کانال_اندکی_تفکر
🌷
@ttafakor
هدایت شده از ایتا توییت
به شرطی به براندازان میپیوندم که بتوانم هر روز به صورت علی کریمی تف کنم و هر شب نازنین بنیادی بیاد خونمون 😂
🗣 میثم ایرانی
➺ @Twitter_eita [عضویت]
هدایت شده از ایتا توییت
اونایی که تو فضای مجازی شب یلدا رو تحریم میکنن، خودشون در تدارک مسافرت کریسمس هستند!
🗣ایشی خاکی
➺ @Twitter_eita [عضویت]
هدایت شده از ایتا توییت
پیامبر ما ۱۴۰۰ سال پیش وقتی اجداد کافران امروزی، دختران را زنده به گور میکردن؛ به زنان، زندگی و آزادی بخشید
الان هم نسل همان کافران میخواهند روح والا و متعالی زن را در حد جسم و ابزاری شدن برای امیال مردها، حقیر کنند؛ یعنی در واقع زن دوباره به اسارت و بردگی مردان در میآید!
🗣امین سرمدی
➺ @Twitter_eita [عضویت]
هدایت شده از ایتا توییت
هدایت شده از ایتا توییت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظام آموزش ما یک نظام آموزشی کهنه و فرسوده است!
این رو از اروپاییها گرفتیم و همینطور مثل یک چیز موزهای و مقدس نگه داشتهایم...!
➺ @Twitter_eita [عضویت]
هدایت شده از ایتا توییت
یه جنسی رو قیمت گرفتم ۳۴ میلیون و قیمت دادم به مشتری ۳۶ میلیون.
مشتری گفت برای شرکت فاکتور بزن ۴۵ میلیون و شماره حسابم بزن زیرش بفرست بیاد
من ۲ میلیون سود کردم، مسئول خرید شرکت ۹ میلیون سود کرد، فکر کنم تا جنس برسه به پروژه اصلی و محل نصب قیمتش به ۸۰ میلیون برسه :-))
🗣 جورج
+فساد مخصوص گروه خاصی نیست من هم میتوانم فاسد باشم
➺ @Twitter_eita [عضویت]
هدایت شده از ایتا توییت
فقط در یک هفته گذشته در ژاپن یک میلیون نفر کرونا گرفتند و ۱۵۰۰ نفر بخاطر این بیماری فوت کردند !
در اروپا هم فرانسه رکورددار کروناست و در یک هفته بیش از ۷۰۰ نفر فوت کردند .
آمریکا هم در یک هفته گذشته ۲۵۰۰ فوتی بخاطر کرونا داشته !
این کشورا آخوند هم ندارن بگن همش تقصیر آخونداس:))
👤Ali Rahimi
➺ @Twitter_eita [عضویت]
هدایت شده از ایتا توییت
همونقدر که مسئولیت پذیری مهمه، همونقدرم فهمیدن اینکه مسئولِ همه چیز نیستی مهمه...
🗣 سجاد
➺ @Twitter_eita [عضویت]
هدایت شده از پاسخ های ناب | مرتضی احمدی | آرامش و لذت
نکته
داخل خیلی از خیابانهای اروپا نمای بیرون خانه هایشان یک دست مثل هم است،مثلا آجر قرمز، پنجره به یک شکل.... برخلاف نمای بیرون شهر های مثل تهران، یکی سنتی یکی برج یکی دوطبقه و هر کدوم یک شکل.. معماران اروپایی میگویند چون این شکل ساختن(مثل ساختمانهای تهران) آلودگی بصری(دیدن) ایجاد میکند اجازه ندارین این کار را بکنید درون منزلتون هر طوری دوست دارین طراحی بکنید ولی بیرون از منزلتون باید تابع قوانین وضع شده باشید...
👌همهچیز بیرون ازخانه تابع قوانین اون کشوره شهرداری،مسکن،لباس،پوشش(حجاب) و... داخل خانه هر طوری دوست داشتی پوشش داشته باش(هرچند برای توی خونه هم اسلام برنامه دارد ولی دیگه اجبار ندارد).
#حجاب
#فاطمیه
#ولایت_فقیه
https://eitaa.com/joinchat/301400148C71113bbd3e