eitaa logo
کشکول بصیرت
828 دنبال‌کننده
64.3هزار عکس
59.1هزار ویدیو
662 فایل
فَبَشِّرْ عِبَادِ¤ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَاب (زمر۱۷/۱۸) رویکرد: بصیرت افزایی،روشنگری،تحلیل مسائل روز
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره‌ای بسیار شنیدنی از استاد زرین‌کوب 🔻🔻🔻🔻🔻 روز عاشورا بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و تصویرم را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم، دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می گشتم، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند، برای همین نمی خواستم فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هر چه بیشتر فکر می کردم کمتر به نتیجه می رسیدم، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته ی افکار را پاره کرد: ببخشید شما استاد زرین کوب هستید؟ گفتم: استاد که چه عرض کنم ولی زرین کوب هستم. خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند. همین طور که صحبت می کرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین و باوقار. می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده، و در اوقات بیکاری یا قرآن می خواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه، و چه زیبا غزل حافظ را می خواند.  پرسیدم: حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید؟ گفت: سؤالی داشتم  گفتم: بفرما  پرسید: شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟ گفتم: خب بله، صددرصد گفت: ولی من اعتقاد ندارم  پرسیدم: من چه کاری میتونم انجام بدم؟ از من چه خدمتی بر میاد؟ (عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم)  گفت: خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید؟ گفتم: اگر از دستم بر بیاد، حتما، چرا که نه؟ گفت: یک فال برام بگیرید  گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم ندارم. بلافاصله دیوانی جیبی از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت: بفرما  مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید  فاتحه ای زیر لب خواند و گفت: برای خودم نمی خوام، می خوام ببینم حافظ در مورد امروز (روز عاشورا) چی می گه؟ برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال. حافظ، عاشورا، اگه جواب نداد چی؟ عشق و علاقه ی این مرد به حافظ چی میشه؟ با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور  ویژه به این موضوع پرداخته باشد. متوجه تردیدم شد، گفت: چی شد استاد؟  گفتم: هیچی، الان، در خدمتتان هستم. چشمانم را بستم و فاتحه ای قرائت کردم و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم:  زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت   بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت   رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت   چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت   در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت   از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت   ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت   این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت   هر چند بردی آبم روی از درت نتابم جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت   عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت   خدای من این غزل اگر موضوعش امام حسین (ع) و وقایع روز و شب یازدهم نباشد، پس چه می تواند باشد، سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل، ویژه برای همین مناسبت سروده شده. بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی می کرد و گریه می کرد طوری که چهار ستون بدنش می لرزید، انگار داشتم روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود. متوجه شدم عده ای دارند ما را تماشا می کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواهی که متوجه حضورم نشده، حالا دیگه می دونستم سخنرانی خود را چگونه شروع کنم. بلند شدم، دستم را گرفت می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ی ادب بوسیدم. گفت معتقد شدم استاد، معتقد بووودم استاد، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه ی من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند.  پیشنهاد می کنم هر وقت حال خوشی داشتید، وقایع روز عاشورا و شب یازدهم را در ذهن خود مرور کنید و بعد، این غزل را بخوانید. 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
﷽ (فتوای شریح قاضی به قتل امام حسین) ♦️پرسش: شريح قاضي که بود ؟ آیا در قتل علیه السلام دست داشت؟ ❇️پاسخ: @Antishobheh 🔶شریح بن حارث کندی مشهور به از چهره‌های اجتماعی، قضایی و تا حدی سیاسی صدر اسلام. به دستور عمر بن خطاب قاضی کوفه شد و عثمان هم منصب قضای او را تثبیت کرد. او در زمان حکومت امام علی(ع) به دلیل بعضی قضاوت‌های نادرست تبعید شد. 🔹از مهم‌ترین قضایایی که در آن، رفتار و عملکرد شریح توسط امیرالمومنین (ع) نکوهش شده تا جایی که امام با نوشتن نامه‌ای به او از کار اشتباهش انتقاد نموده است، ☑️موضوع خرید خانه‌ای مجلل به قیمت ۸۰ دینار در دوران تصدی مقام قضاوت بوده است که شرح آن، همراه با نامه امام (ع) در نهج البلاغه آمده است.[سید شریف رضی، نهج البلاغه، ترجمه دکتر جعفر شهیدی (چاپ سیزدهم: تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۷ش) نامه چهارم، ص۲۷۲-۲۷۳. ] 🔹برخی او را از عوامل اصلی در بسیج مردم کوفه و شام علیه امام حسین(ع) می‌دانند. مورخان مدت قضاوت شریح را از ۵۳ تا ۷۵ سال ذکر کرده‌اند. ✔️در رابطه با وضعیت شریح در ابتدای حکومت یزید و قبل از نهضت کربلا، خبری در دست نیست. 📣مشاهده ادامه پاسخ، در لینک زیر: https://t.me/pasokhgoo6/600 ✅با آنتی شبهه آگاهانه بپذیریم👇 @Antishobheh 🏴
5.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ♨️کسانیکه به بهونه ترس از ویروس کرونا و به اسم حق الناس مانع عزاداری و برگزاری مجالس تعظیم شعائر امام حسین میشن این کلیپ و ببینند 👆👆 💠 حسینیه مجازی آنتی شبهه🚩 ✅با آنتی شبهه آگاهانه بپذیریم👇 @Antishobheh 🏴
﷽ 🔹 منبرهای یک دقیقه ای🔹 ✳️ حجت‌الاسلام خاتمی خوانساری ✅ زیارت عاشورا را خدا گفته است توجه داشته باشید که بیان الهی است و جزء اسرار بوده که جبرئیل در زمانی که هنوز حسینی نیامده برای پیامبر اکرم (ص) آورده است، بعد این سرّ مانده و به امیرالمومنین (ع) و بعد به امام حسن (ع) منتقل شده است و پس از آن به دست خود (ع) رسیده. ☑️بعد از واقعه‌ی ، اولین بار امام باقر (ع) این زیارت را به صورت خصوصی مطرح کردند و بعد که آقا امام صادق (ع) برای زیارت رفتند و صفوان جمال همراه حضرت بودند، گفت دیدم آقا با این زیارت، زیارت کردند که صفوان این زیارت را ثبت کرده و نوشته است و در مفاتیح از قول او آمده است. بعد امام خصوصیات زیارت را گفته اند که نزدیک هجده فضیلت برای آن ذکر شده است، زیارت عاشورا خیلی عظمت دارد.👌 📚 سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین خاتمی خوانساری، شب هشتم محرم ۱۳۹۸ 💠 حسینیه مجازی آنتی شبهه🚩 ✅با آنتی شبهه آگاهانه بپذیریم👇 @Antishobheh 🏴
5.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢| دیدار خصوصی آقا ♨| آرزویی که پای تابوت مستجاب شد 🔰| مجموعه کلیپ‌های برش‌هایی و زیبا از زندگانی 🌐 🆔 @soada_ir
🔴 (۲) ⭕️ نفاق 🔻یکی از صفات رذیلۀ اخلاقی که در قرآن کریم به کرّات به آن اشاره شده است و صاحبان آن به‌شدّت نکوهش ‌شده‌اند، صفت رذیلۀ «نفاق» است. 🔻گروه منافقین از همان ابتدا به‌عنوان دشمنانی داخلی به مانع تراشی و کارشکنی در راه پیشبرد اهداف متعالی اسلام پرداخته‌اند و با مخفی‌کردن کفر و کینۀ عمیق‌شان به اسلام، صدمات جبران ناپذیری را بر آن وارد ساختند. 🔻این بلیۀ بشری، نه‌تنها مختص آن عصر نبوده است؛ بلکه به‌عنوان آفتی همیشگی، گریبان‌گیر جامعۀ بشری بوده و هست. 📚 برشی از کتاب اثر 🌐 🆔 @soada_ir
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ؛ خوش‌رویی با خانواده ♨️ رفتار با همسر و فرزندانش چگونه بود؟ 🔰 مجموعه کلیپ ، برش‌هایی و زیبا از زندگانی سردار حاج قاسم سلیمانی ان‌شاءالله هر شب تقدیم تان می‌شود. نشر آثار 🆔 @soada_ir 🆔 @miras_soleimany
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چندتا کودک ونوجوان، در کنار یکی از خیابان‌های زنجان، با چادرهای مشکی مادرشان، تکیه کوچکی برپا می‌کنند. حالا باید بگردند، مداحی پیدا کنند که حاضر شود بیاید برایشان روضه بخواند. از بین معروف‌ترین مداحان کشور "حاج مهدی رسولی" از راه می‌رسد؛ کسی که در بیت رهبری برای آقا روضه میخواند. 💬 حاج حیدر @marsiyeh
▪️▫️◾️◽️◼️◻️ 🚩 من نه شیعه ی اهل کویته پاکستانم که گوشت و خونم به جرم شیعه بودن گاه و بی گاه به در و دیوار شهر بپاشد🔻 🚩 نه شیعه اهل ارومچی هستم که کلاس های درس حوزه و مراسم کفن و دفن برگزاری مراسمات جشن و عزا ی اهل بیت را ممنوع کرده باشند و مخفیانه و به دور از دید حکومت شیعه گری کنم...🔻 🚩 نه شیعه ی اهل جنوبی هستم که حتی یک عالم شیعی در دسترس برایم وجود نداشته باشد و تمام مراجعات دینی ام اینترنتی برطرف شود!🔺 🚩 نه شیعه قطیف که برای فعالیت های دینی سیاسی ام تحت پیگیرد قانونی و در انتظار باشم!؟🔻 🚩 نه شیعه ی هستم که بریزند وسط های دست جمعی مان و نام و خون در دهانم باهم آمیخته شود...🔺 🚩 نه شیعه منامه ام که در زندان ها حبس شده باشم و حکومت آل خلیفه منتظر که ویروس کرونا را وارد زندان ها کند تا نسل کشی بیولوژیکی در زندان برایم رقم بخورد🔻 🚩 نه شیعه اهل میرزا اولنگ که تکه تکه اعضای بدنم سنگفرش خیابان ها شود🔺 آری من ایرانم و حتی یک زخم.! نه تو بگو اصلا یک اخم ..! به خاطر شیعه بودنم متحمل نشده ام🔻 🔷همیشه راحت و آسوده در فرم ها جلوی کلمه ی دین ، نوشته ام: اسلام-تشیع.! ✔️ هر عید و شهادت خاندان مولا علی و فرزندانشان بوده لیست هیات ها بوده که ردیف میشد تا انتخاب کنیم کجا برویم.!☑️ من نه حتی یک زخم برداشته ام و نه حتی میدانم شیعه بودن در هرجای این دنیا جز چه هزینه ها و چه رنج هایی بر تن شیعیان گذاشته و اگر برسد آن زمان که بپرسند برای رسیدن تشیع به بعد خود چه کرده ای زبانم بسته است و سرم پایین در مقابل انچه برادران و خواهران شیعه ام در جای جای دنیا به غیر از ایران متحمل شدند تا بماند نسل و راه دوستداران مولا علی و فرزندانش ...✨✨✨✨ 📌پی نوشت: راحت آسوده در مجالس علی و اولاد علی قد کشیدیم و ندانستیم خیلی ها برای شیعه بودن و شیعه ماندن چه خون دل ها خورده اند به راستی برای رسیدن تشیع به کل دنیا که هیچ برای نسل بعدی همین ایران خودمان چه کار کرده ایم ⁉️⁉️⁉️⁉️ 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 درود بر عون و سلام بر محمد پسران عبدالله بن جعفر طیار سلام الله علیها 🏴 @IslamLifeStyles 🏴 @CilipTM
این روضه رو دل بدید... خیلی نااابه.... اتفاقات شب عاشوراست... صحبت های نازدانه امام حسن، عبدالله بن حسن با اباعبدالله...❤️ گر بی تو زنده باشم تا زنده ام چون مرغ شب گلایه کنم.. گویم به چاه با که بگویم که بسته شد باب جهاد بر من مظلوم بی گناه ای آنکه هر کجا به سفر رفته بردی ام... چندیست دیده ام که به عمه سپردی ام...😭 طاقت ندارم اینکه بیفتی به روی خاک... من هم بایستم به تماشا دم حرم... عمریست پا به پای توام یا به پای تو دامان و دست و سینه تو بوده بسترم...😭