eitaa logo
کشکول زندگی
758 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
7 فایل
🦋کشول زندگی ¦ محفل خانواده‌های دوست‌داشتنی 🌼خندوانه و خوشبختی 📖پندانه و نکات تربیتی 💗عاشقانه و روابط خانوادگی 🏠همسرانه و ترفندخانه‌داری 💡تلنگرانه و موفقيت در زندگی 👤مدیر @bahar_bavar 🔰کانون @fowj_media 📢تبلیغ @rowshanan_ir 🌐سایت fowjmedia.com
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔دلمان تنگ است برای روزهای کودکی 🌨برای برف و سرمای زمستان چکمه‌های رنگی پلاستیکی که همیشه سوراخ بود 🧹 برای صدای پارو زدن‌های پدر و آش خوشمزه‌ی مـادر در یک روز سرد زمستانی 👣 برای چسبوندن پاهای یخ زده به بخاری و چراغ علاالدین...ì 🆔 @kashkul_zendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️این متن بسیـار زیــبا ارزش هزار بار خواندن رو داره. ❄️خداوند نمی‌پرسد چه ماشینی سوار می شدید بلکه می‌پرسد ؟ چند پیاده را سوار کردید؟ ❄️خداوند نمی‌پرسد مساحت منزلتان چقدر بوده بلکه می‌پرسد ؟ در آن خانه به چند نفر خوش آمد گفتید ؟ ❄️خداوند نمی‌پرسد . در کمد خود چه لباسهایی داشتید بلکه میپرسد؟ به چند نفر لباس پوشاندید ؟ ❄️خداوند نمی‌پرسد . بیشترین حقوق دریافتی شما چقدر بوده است، بلکه می‌پرسد ؟ برای بدست آوردن آن چقدرشخصیت خود را کنترل دادید ؟ ❄️خداوند نمی‌پرسد عنوان شغلی شما چه بود ، بلکه می پرسد ؟ چقدر سعی کردید با بیشترین توانتان بهترین کار را انجام دهید ؟ ❄️خداوند نمی‌پرسد . که در همسایگی چه کسی زندگی می کردید، بلکه می پرسد؟ چه رفتاری با همسایگانتان داشتید ؟ ❄️خداوند نمی‌پرسد چند دوست داشتید، بلکه می‌پرسد؟ با دوستانتان چگونه رفتار کردید ؟ ❄️ در مورد رنگ پوستتان نمی‌پرسد ، بلکه از شخصیت شما سئوال می کند ؟ 🆔 @kashkul_zendegi
🌱باید برای آمدنش لحظه را شمُـرد... 🌱آن لحظه ای که رخ بنماید بھارِ ماست... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🤲 العجل‌مولای‌غریبم 🤲 ┄┄┅✿❀ 🤲 ❀✿┅┄┄ 🆔 @kashkul_zendegi
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 حجت‌الاسلام فرحزاد 💢 فرشته‌های جهانگرد !؟ 🔸کوتاه و شنیدنی👌 🆔 @kashkul_zendegi
42.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗣چند روز پیش، مجری شبکه‌ی انگلیسی گفته بود: زنانی که مسلمان میشن، مورد ستم قرار می‌گیرند! 🧕این خانم مسلمان جواب اون مجری رو به بهترین شکل داد. 🆔 @kashkul_zendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چطور سیم کارت فرزندم رو تنظیم کنم که محتوای غیراخلاقی در اختیارش قرار نده؟؟ 👌 خیلی آسان و راحت ♻️ لطفا نشر دهید. 🆔 @kashkul_zendegi
⭕️ ۹دی، سوزش خیانت جمل و نهروان را کمی خنک کرد و از تکرار غربت ٢٥ ساله جلوگیری کرد. ✌️۹دی، فرق کوفه و تهران، عراق و ایران را نشان داد و آب رفته را به جوی بازگرداند. ✌️۹دی، فریاد لبیک یا حسین تا آسمان به گوش همه رسید. ✌️۹دی، ثمره ی خون شهدا بود. ✌️۹دی، تاریخ نبود، بلکه خود تاریخ ساز بود. ✌️۹دی، روز بخشش فریب خوردگان و روز غضب بر فتنه گران توسط امت بود. ✌️۹دی، نور بصیرت الهی بود در دلهای امت. ✍ هرچه خواستم بگویم که ٩ دی چیست، قلم عاجز از بیان آن است. فقط می توانم که بگویم ؛ ✌️۹دی، روز بصیرت بود و آگاهی، روز میثاق امت با ولایت 🇮🇷 🆔 @kashkul_zendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰با شیوه‌ها و روش‌های صحیح تربیتی و به کار بستن تکنیک‌های مناسب👌 👥 کودکان و نوجوانانمان را باید به گونه ای تربیت کنیم که بتوانند در آینده👇 ✔️ با بصیرت کافی از عهده تجزیه و تحلیل مسائل مختلف برآیند ♻️ ✔️ و بتوانند بخوبی راه درست و حق را از مسیر باطل هر چند زیبا تشخیص دهند🔍 ✔️ و برای سربلندی و افتخار آفرینی روز افزون خود، خانواده و جامعه خویش تلاش کنند.🥇 ┄┄┅✿❀💞❀✿┅┄┄ 🦋 🆔️ @kashkul_zendegi
✨بسم الله النور✨ 💥 🩺 📖 قسمت پنجم ✍ یک هفته‌ای گذشت. پرونده را برداشته، راهی مطب شد. پس از ساعتی انتظار وارد اتاق شد. سلامی کرد و آهسته روی صندلی نشست. دکتر با دیدن نتایج آزمایش تکمیلی جا خورد و گفت: «چرا اینقدر دیر اومدی؟ مگه نگفتم دیر بیای مشکل قانونی پیدا میکنی و دیگه کار سخت میشه». تأملی کرد و با آرامش و محکم جواب داد: «میخوام نگهش دارم». دکتر نگاه تعجب آمیزی کرد و گفت: «خودت میدونی». بعد هم برگه‌ای از قفسه‌ی کنار میز برداشته، جلویش گذاشت و ادامه داد: «پس بیا اول این برگه رو امضا کن که بعدا مدعی نشی. بعدش رو تخت دراز بکش...» معاینات تمام شد. موقع خروج، منشی که در جریان کارها بود، آهسته گفت: «بازم فکراتو بکن. اگه نظرت عوض شد با یک دستکاری تو تاریخ‌ها میشه سن حاملگی رو کمتر نشون داد. حالا این دکتر نشد دکتر دیگه سراغ دارم که کارت رو راه بندازه. یکم خرج داره ولی خلاص میشی!». با این حرف طاقت نیاورده، نگاه تندی به منشی انداخت و گفت: «من فکرامو کردم. کاش شما هم یک کم فکر کنین ببینین دارین چکار میکنین!» و با ناراحتی مطب را ترک کرد. همانطور که از پله‌ها پایین می‌آمد، با خودش گفت: «باید دنبال یک دکتر دیگه باشم. شکر خدا دکتر باوجدان کم نداریم». وارد خیابان شد. لحظه‌ای ایستاد. نفس عمیقی کشید. احساس رضایت داشت. یاد حرف پدر مصطفی افتاد که میگفت: «دخترم! هیچ چیزی مثل حق آدم رو آروم نمیکنه، چی بگی، چی عمل کنی». زیر لب الحمدللهی گفت و راهی منزل شد. از آن روز سعی می‌کرد با آرامش خود فضای خانه را آرام نگهدارد تا این طفل معصوم بیش از این در فشار و اضطراب نباشد... 👈 ادامه دارد... ✍ ملیحه طهماسبی 🆔️ @kashkul_zendegi
🌱قائم آل نور، يا مهدی 🍃 عطر سبزِ حضور، يا مهدی... 🌱تا هميشه صبور می مانيم 🍃 در هوای ظهور، يا مهدی... ┄┄┅✿❀ 🤲 ❀✿┅┄┄ 🆔 @kashkul_zendegi