#حدیث روز#
✍امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند:
گنجایش هر ظرفی با آنچه در آن نهند تنگ میشود جز ظرف دانش که هر چه در آن نهنگگد گسترش مییابد...
📚نهج البلاغه حکمت ۲۰۵
@kashkoolali
#فاطمیه#
ایثار
«ایثار به معنی برتر داشتن و مقدم داشتن دیگران نسبت به خود و کرم کردن به آنها است. این اصطلاح در مقابل خودخواهی قرار دارد. به جای لفظ ایثار، غیر خواهی نیز به کار میرود، که ناشی از خودفراموشی و دوستی و احترام به دیگران و صفای طبع است. »
در روایتی از حضرت علی علیه السلام میخوانیم: «خَیرُ الْمَکارِمِ الْاِیثار؛ بهترین مکارم
اخلاق، ایثار است. » و باز از آن حضرت است که: «الْاِیثارُ اَعْلی مَراتِبِ الْکَرَمِ وَاَفْضَلُ الشِّیمِ؛ ایثار، والاترین درجه کرامت و برترین خصلتهاست. » در کتاب «عوارف المعارف» آمده است: یکی از عرفا گفت: هیچ کس بر من چنان غلبه نکرد که جوانی از بلخ. از حج میآمد، مرا گفت: حدّ زهد نزد شما چیست؟ من گفتم: چون بیابیم، بخوریم و چون نیابیم، صبر کنیم. گفت: سگان بلخ همین صفت دارند. پس من او را گفتم: حدّ زهد نزد شما چیست؟ گفت: ما چون نیابیم، صبر کنیم و چون بیابیم، ایثار کنیم. » در حکایت است که عرب تازه مسلمان نیازمندی در مسجد پیامبرصلی الله علیه وآله اظهار نیاز کرد. سلمان فارسی که خود هیچ نداشت، او را به در خانه سرچشمه نیکیها، فاطمه زهراعلیهاالسلام برد. حضرت فرمود: «ای سلمان! به خدا سوگند سه روز است غذا نخورده ایم و فرزندانم گرسنه اند؛ ولی نیکی و نیکوکاری را که درِ خانه مرا کوبیده است، رد نمی کنم. » آن گاه پیراهن خود را به سلمان داد تا در مغازه شمعون یهودی گرو بگذارد و مقداری خرما و جو قرض بگیرد. وقتی سلمان این کار را کرد، مقداری از همان خرما و جو را به منزل فاطمه علیهاالسلام برد؛ ولی آن حضرت فرمود: ای سلمان! این کار را فقط برای خدای بزرگ انجام دادهام و هرگز چیزی از این غذاها برنمی دارم. » همچنین درباره ایثار آن حضرت چنین نقل میکنند که مرد گرسنه ای در مسجد مدینه بپا خاست و گفت: ای مسلمانان! از گرسنگی به تنگ آمده ام، مرا مهمان کنید! پیامبر اسلام علیهاالسلام فرمود: چه کسی این مرد را امشب مهمان میکند؟ حضرت علی علیه السلام فرمود: من یا رسول اللّه! حضرت، اندکی بعد وارد منزل شد و از فاطمه زهراعلیهاالسلام پرسید: آیا غذایی در منزل داریم؟ مهمان گرسنه آورده ام. حضرت زهراعلیهاالسلام ایثارگرانه فرمود: «ما عِنْدَنا اِلَّا قُوت الصَّبِیةِ وَلکِنَّا نُؤْثِرُ بِهِ ضَیفَنا؛ در خانه ما غذایی نیست مگر به اندازه خوراک دختر بچه؛ اما
امشب ایثار مینماییم و گرسنگی را تحمل میکنیم، وهمین مقدار غذا را به مهمان میبخشیم. » @kashkoolali
#حدیث قدسی#
✅یک حدیث قدسی هست که خیلی عجیب،اصلا آدم را از خجالت آب میکند . . .
🔸خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
يا مُطْلَقاً فِي وِصٰالِنا، اِرْجِع؛ وَ يا مُحلفا عَلِيِّ هجرنا، كَفَر؛ أَنَّما ابعَدنا اِبْليس لِانَه لَمْ يَسْجُدُ لَكَ، فَواعَجَبا كَيْفَ صَالَحَتْه وَ هَجَرتَنا؛ ای كسی كه وصال ما را ترك كردهای، برگرد. و ای كسی كه بر جدايی از ما سوگند خوردهای، سوگند خود را بشكن. ما ابليس را برای اين از خود رانديم كه بر تو سجده نكرد، پس چقدر عجیب است كه تو او را دوست خود گرفتهای و ما را ترك كردهای
این یعنی چی ؟! فرض کن یک رفیق صمیمی داری که عاشقش هستی و دوستش داری و براش همه کار میکنی. یک روز که تو خیابون داری قدم میزنی، میبینی یک نفر داره با رفیقت دعوا میکنه، و شما میری جلو و برای دفاع، با طرف دعوا و کتک کاری میکنی و دیگه باهاش دشمن میشی و ازش متنفر میشی،چون دوستت رو اذیت کرده.... اما بعد از چند روز میبینی این دوست و رفیقت داره با اون آدم راه میره و میگه و میخنده....
💢چه حالی پیدا میکنی؟
💢چقدر ناراحت میشی؟
به دوستت میگی، آخه رفیق من بخاطر تو با اون دعوا کردم و با اون دشمن شدم و حالا تو رفتی با اون رفیق شدی و دست انداختی گردنش وباهاش راه میری ؟؟
🌸 🌹🌺 🪷 🌺🌹 🌸
@kashkoolali
# سخنرانی کوتاه#
سعی کن هیچ وقت بیخیال نشی ...!
بعضیها هستن که خودشون رو به آب و آتیش میزنن تا به هرچیزی که میخوان برسن؛ اما اگه به چیزی که میخوان نرسن، افسردگی میگیرن یا دیگه نسبت به پیشرفت کردن دلسرد میشن.
ولی اینو باید بدونیم که، توانایی انسان محدودیتهایی داره. یه آدم نمیتونه هرکاری که خواست رو انجام بده یا به هرچیزی که خواست برسه.
وقتی نگاهمون به تواناییهامون اینجوری بود، دیگه برای چیزی که بهش دست پیدا نکردیم، ناراحت نمیشیم، دیگه افسردگی و دلسرد شدن به سراغمون نمیاد.
از طرفی هم،همون خدایی که سختیهای تو رو میبینه، تلاش های تو رو هم میبینه ... پس هیچ وقت بیخیال نشو!
ضمن اینکه باید این رو هم بدونیم که قرار نیست اگر کسی دستمون رو گرفت و ما رو به خواستههامون رسوند، این کار به نفع ما باشه!
✍داستانک
مردی یک پیله پروانه پیدا کرد. و آن را با خود به خانه برد. یک روز سوراخ کوچکی در آن پیله ظاهر گشت مرد که این صحنه را دید به تماشای منظره نشست ساعتها طول کشید تا آن پروانه توانست با کوشش و تقلای فراوان قسمتی از بدن خود را از آن سوراخ کوچک بیرون بکشد.
پس از مدتی به نظر رسید که آن پروانه هیچ حرکتی نمی کند و دیگر نمی تواند خود را بیرون بکشد. بنابراین مرد تصمیم گرفت به پروانه کمک کند!
او یک قیچی برداشت و با دقت بسیار کمی آن سوراخ را بزرگتر کرد. بعد از این کار پروانه به راحتی بیرون آمد.
اما یک چیزهایی عجیب به نظر می رسید. بدن پروانه ورم کرده بود و بالهایش چروکیده بود مرد همچنان منتظر ماند او انتظار داشت بالهای پروانه بزرگ و پهن شود تا بتواند بدن پروانه را در پرواز تحمل کند. اما چنین اتفاقی نیفتاد.
در حقیقت پروانه ما باقی عمر خود را به خزیدن به اطراف با بالهای چروکیده و تن ورم کرده گذراند و هرگز نتوانست پرواز کند.
آنچه این مرد با شتاب و مهربانی خود انجام داد سبب این اتفاق بود. سوراخ کوچکی که در پیله وجود داشت حکمت خداوند متعال بود. پروانه باید این تقلا را انجام می داد تا مایع موجود در بدن او وارد بالهایش شود تا بالهایش شکل لازم را برای پرواز بگیرند.
بعضی مواقع تلاش و کوشش و تحمل مقداری سختی همان چیزی است که ما در زندگی به آن نیاز داریم. اگر خداوند این قدرت را به ما می داد که بدون هیچ مانعی به اهداف خود برسیم آنگاه چنین قدرتی که اکنون داریم نداشتیم.
بله، ما باید برای رسیدن به خواستههامون خیلی تلاش کنیم، هیچوقت هم نباید امیدمون رو از دست بدیم، همیشه باید برای خواستههامون تلاش کنیم، اما توی ناتوانیها یادمون باشه که ما و تواناییهامون محدود هستن. همونطور که قرآن عزیز به ما یادآوری کرده: «خُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفاً؛ انسان ضعیف آفریده شده»
لینک کانال ما
🌸 🌹🌺 🪷 🌺🌹 🌸
@kashkoolali
#داستان#
احترام به والدین
🍃🍂حضرت موسی (علیه السلام) هنگام مناجات با خدا، از خداوند درخواست کرد که همنشین وی را در بهشت برایش معرفی کند تا او را بشناسد. خطاب آمد، ای موسی! در فلان ناحیه، کوچه فلان و فلان مغازه برو، کسی که در آن جا مشغول کار است او رفیق تو در بهشت خواهد بود.
حضرت موسی (علیه السلام) سراغ او رفت، دید جوانی است قصاب. از دور مراقب بود تا ببیند او چه عمل شایسته ای دارد. اما چیز فوق العاده ای از او مشاهده نکرد. شب هنگام که جوان محل کار را ترک می کرد، موسی بدون آن که خود را معرفی کند، نزد جوان آمد و از او خواست تا شب را مهمانش باشد. حضرت موسی می خواست بدین طریق رمز کار او را به دست آورد و ببیند آن جوان چه عبادت هایی در خلوتگاه انجام می دهد که این قدر درجه پیدا کرده و همنشین پیامبر خدا شده است.
جوان همین که وارد منزل شد قبل از هر چیز غذایی آماده کرد، آن گاه سراغ پیر زنی از کار افتاده رفت که دست و پایش فلج شده، قدرت حرکت و جا به جا شدن را نداشت. با صبر و حوصله غذا را لقمه لقمه به دهانش گذاشت، او را شست و شو داد، لباسش را عوض کرد و سر جایش گذاشت. موسی هنگام خدا حافظی خود را معرفی کرد؛ پرسید این زن کیست و پس از آن که به وی غذا می دادی نگاهی به سوی آسمان می انداخت و کلماتی بر زبان جاری می کرد، چه بود؟
گفت این زن مادرم است و هر بار که به او غذا می دهم و او را سیر می کنم درباره من دعا می کند و می گوید: خدایا او را همنشین موسی بن عمران در بهشت برین قرار بده. موسی به جوان مژده داد که دعای مادر درباره تو مستجاب گردیده است.»
لینک کانال
🌸 🌹🌺 🪷 🌺🌹 🌸
@kashkoolali
دیدین الان یک سری میگن مردم دیگه مثله قدیم مذهبی نیستند من میگم اتفاقا برعکس😳😳
-مردم جدیدا خیلی مذهبی تر شدن!🧐🧐
خودم شاهدم
از سوپر مارکت میان بیرون
-میگن یا خدا
از مرغ فروشی که میان بیرون
-میگن یا حسین
از قصابی میان بیرون
-میگن یا پیغمبر
-امروزم خودم رفتم لنت ترمز بخرم یه قیمتی گفت که اومدم پشت ماشین نوشتم ...
بیمه ابوالفضل ...😂✋😜
👎
-مرد فقیرى بود که همسرش کره میساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت.
-آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت.
- مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.
-روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. -هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود.
- او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
-مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما که ترازویی نداریم. ما یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار میدادیم. یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم..
پیامبر اکرم ﷺ میفرمایند:
-هر مردی که قوت مردم را بخرد و تا چهل روز آن را نگاه دارد به انتظار اینکه مسلمانان در گرانی واقع شوند گناهی کرده که اگر تمام آن قوت را بفروشد و پولش را صدقه بدهد، کفاره آن گناهی که کرده نمیشود.
@kashkoolali
#داستان#
یک شبانه روز خدمت، بهتر از یک سال جهاد!
جوانی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد:
یا رسول الله! خیلی مایلم در راه خدا بجنگم.
حضرت فرمود: در راه خدا جهاد کن! اگر کشته شوی زنده و جاوید خواهی بود و از نعمتهای بهشتی بهره مند میشوی و اگر بمیری، اجر تو با خداست و چنانچه زنده برگردی، گناهانت بخشیده شده و همانند روزی که از مادر متولد شده ای از گناه پاک میگردی....
عرض کرد: یا رسول الله! پدر و مادرم پیر شده اند و میگویند، ما به تو انس گرفته ایم و راضی نیستند من به جبهه بروم.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: در محضر پدر مادرت باش. سوگند به آفریدگارم! یک شبانه روز در خدمت پدر و مادر بودن بهتر از یک سال جهاد در جبهه جنگ است.
🌸 🌹🌺 🪷 🌺🌹 🌸
@kashkoolali
✍ امام باقر (علیه السلام) :
وقتی نوح (ع) قوم خود را نفرین کرد، ابلیس به او گفت: ای نوح ! تو نزد من حقّی داری! نوح فرمود: بخدا برای من ناگوار است که حقّی بر گردن تو داشته باشم، آن حق چیست؟
ابلیس گفت : تو قوم خود را نفرین کردی و همه هلاک شدند و کسی نیست تا من او را گمراه کنم و مرا راحت کردی ؛ تا اینکه نسل دیگری به وجود آید تا من آنها را گمراه کنم. در عوضِ این حق ؛ تو را نصیحتی کنم.
در سه جا مرا یاد کن ، که در این مواقع من از همیشه به تو نزدیکترم:
1⃣ هنگامی که خشمگین شدی
2⃣ هنگام قضاوت بین دو نفر
3⃣ هنگامی که با زنی نامحرم همنشین شدی و کسی با شما نبود.
@kashkoolali
#حدیث روز#
✍امام حسین علیه السلام:
من حاوَلَ اَمراً بِمَعصِیَةِ اللهِ کانَ اَفوَتُ لِما یَرجو و اَسرَعُ لِما یَحذَرُ
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد، دیرتر به آرزویش میرسد و زودتر به آنچه میترسد گرفتار میشود.
📚تحف العقول، صفحه۲۴۸
@kashkoolali