eitaa logo
کانال خاطرات شهدایی.🌷🌷
285 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
58 فایل
شهدا را به خاک نسپارید به یاد بسپارید شهادت چشمه آب حیات است که شهید ازآن می نوشد و جاودانه می ماند با معرفی کردن کانال مارو دراین راه یاری کنید.....🌷🌷 https://eitaa.com/katrat👈ایدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشقی دردسری بود، نمی دانستیم! خون جگری بود نمی دانستیم پَرگرفتیم ولی باز به افتادیم! شرط بی بال وپری بود نمی دانستیم 🌷 🕊🕊
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدای شرکت کننده در مراسم تشییع سردار شهید حاج قاسم سلیمانی. شادی روحشان صلوات
: لیست مظنونین - فقط همين موارد باعث برداشت اوليه ات از علت قتل شده؟... بدون اينکه سرم رو تکان بدم ... نگاهم رو چرخوندم سمتش... - يادت رفته توي آکادمي، کي بالاترين امتيازها رو ندارن ... به جز 3 شماره ... هر سه اين شماره ها اعتبارين ... و هيچ کدوم با کارت بانکی خريداري نشدن ... مهمتر از همه هر سه تاشون خاموشن ... يعني ديگه نه تنها نمي تونيم بفهميم اين شماره ها مال کيه ... که حتي نمي تونيم رديابي شون کنيم ... تو باشي به چيز ديگه اي فکر مي کني؟ ... اوبران تمام مدت ساکت بود ... چيزي که به ندرت اتفاق مي افتاد ... با رفتن کوين به من نزديک تر شد ... - چرا در مورد ساندرز چيزي بهش نگفتي؟ ... نگو اون چيزي که داره توي سر من مي چرخه ... به ذهنت خطور نکرده ... برگشتم و فايلي رو که کوين آورده بود از روي ميز برداشتم ... - هنوز واسه گفتنش زود بود ... اول ترجيح ميدم کامل در مورد دنيل ساندرز تحقيق کنم ... حساب بانکي ... اطلاعات خانوادگي ... روابطش ... و همه چيز ... حرف گفته رو نميشه پس گرفت ... بايد اول مطمئن بشم غير از تدريس رياضي ... کار ديگه اي هم توي اون دبيرستان مي کنه ... علي رغم اينکه سعي مي کردم همه چيز رو توي ذهنم دسته بندي کنم ... و فقط بر پايه يه حدس ... اسم اون رو به ليست مظنونين اضافه نکنم ... اما طبق گفته اطرافيان ... کريس بعد از همراه شدن با دنيل ساندرز تغيير کرده بود ... و اگر اين تغيير به نفع خلافکار تر شدن کريس بود... يعني دنيل ساندرز، دبير رياضي اون دبيرستان ... يکي از مغزهاي اون باند بود ... حتي شايد مغز اصلي ... به هر حال ... هر سه نفر اونها جزء حلقه هاي اصلي پرونده بودن ... جان پروياس، مدير دبيرستان ... دنيل ساندرز، دبير رياضي ... و الکس بولتر، معاون دبيرستان ... کسي که اسم ساندرز رو توي ليستي که به ما داد، ننوشته بود ... و اين مي تونست به معناي همدستي اون دو نفر در فروش مواد ... يا حتي قتل باشه ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
: آخر خط کتم رو برداشتم که برم خونه ... يکي از پشت سر صدام کرد ... - منديپ ... برو پيش رئيس ... کارت داره ... از در که رفتم داخل، اخم هاش تو هم بود ... تا چشمش بهم افتاد ناراحتيش به خشم تبديل شد ... - ديگه واقعا نمي دونم بايد با تو چي کار کنم ... کي مي خواي از اين کارها دست برداري؟ ... فکر کردي تا کجا مي تونم به خاطر تو جلوی واحد تحقيقات داخلي بايستم؟ ... روز پيچيده و خسته کننده من ... حالا هم بايد فريادهاي رئيسم تموم مي شد ... پشت سر هم سرم داد مي کشيد ... و من اين بار، حتي علتش رو نمي دونستم ... چند دقيقه ... بي وقفه ... - چرا ساکتي؟ ... - روز پر استرسي داشتي سروان؟ ... چشم هاش رو نازک کرد و زل رد بهم ... توي نگاهش خشم و نااميدي با استيصال بهم گره خورده بود ... نفس عميقي کشيد ... - تو حتي نمي دوني دارم در مورد چي حرف ميزنم ... مگه نه؟ ... و اين بار با ياس بيشتري فرياد زد ... - تو ديگه حتي نمي دوني دارم واسه چي سرت داد ميزنم... کلافه شده بودم ... - خوب معلومه نمي دونم ... از در که اومدم تو فقط داري داد ميزني بدون اينکه بگي ماجرا چيه ... وقتي نميگي من از کجا بايد بفهمم جريان از چه قراره ... و اين بار تحقيقاتِ داخلي به چي گير داده؟ ... سر مانيتور رو چرخوند سمتم ... - به اين ... دکمه پخش رو زد ... و نشست روي صندليش ... صدا از توي گلوم در نمي اومد ... حالا مي فهميدم چرا صبح، چشمم رو توي بازداشتگاه باز کرده بودم ... نشستم روي صندلي و زل زدم بهش ... - چيزي نمي خواي بگي؟ ... مثلا اينکه چي شد که چنين اتفاقي افتاد؟ ... جز تکان دادن سرم چيزي نداشتم ... يعني چيزي يادم نمي اومد که بتونم بگم ... - فکر مي کني تا کي اداره پليس مي تونه پشت تو بايسته؟... تو سه نفر رو توي بار لت و پار کردي و اصلا هم يادت نمياد چرا باهاشون درگير شدي ... هر بار داره اوضاعت از قبل بدتر ميشه ... اگر همين طوري ادامه بدي مجبور ميشم معلقت کنم ... کم يا زياد ... تو دائم مستي ... حتي توي اداره مي خوري ... گاهي اوقات اصلا نمي فهمم چطور هنوز مغزت نگنديده و بوي تعفنش از وسط جمجمه ات نمياد ... يا اين شرايط رو درست مي کني ... يا اين آخرين باريه که اداره پشت کثافت کاري هات مي ايسته و ازت دفاع مي کنه ... اين ديگه آخر خطه ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🌷 💚 ای غایب از نظر ها کی میشود بیایی برقع زرخ بگیری صورت به ماگشایی هم دست تو ببوسم هم دور تو بگردم هم رونِما ستانی هم به ما نمایی جانم شود فدایت تابشنوم ندایت دائم زنم صدایت یابن الحسن کجایی 💔 🌤 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
࿐༅🌼༅࿐ یاصاحب_الزمان_عج❤️ ای ڪه در ظلمت دنیای دلم مهتابی تـــوتسلیِ دلِ غمـزده و بیتابی سالهافکرمن اینست وهمہ شب سخنم مهدے فاطمہ پس کی بہ جهان میتابی اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
پُرڪن از باده‌ ےچشمت قـدح صبح مـرا... خود بگو من زِتـو🌹 سرمَست شــــوم یا خورشيد؟!.. 💛 ♥️ 🌙🌈
اگر از دولت وصل تــو نیست ما را نصیب .. گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب .. شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی
🌷 ❤️خدایــا...مرا بســوزان استخوان هایـــم را خــرد کن، خاکســترم را به باد بـسـپار، ولے لحظه اے مرا از خــود وامسپار... 🌿✾ • • • • •