6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ_تصویری
💢اگر در زندگیتان به گره خوردید که منبع آن را نمی دانید ، این چهار کار را انجام دهید
✅ #استاد_عالی
استعداد سرشاری داشت و از حافظه قوی ای برخوردار بود
بسیار شوخ طبع بود😁واین شوخ طبعی او همیشه باعث جذب دوستان و اطرافیان می شد...
خوش اخلاقی ایشان زبانزد خاص و عام بود و همین باعث می شد که افراد زیادی علاقمندبه ارتباط و معاشرت با ایشان باشند...☺️
عاشق اماکن مذهبی بود و حتی کوچک ترین فرصتی که پیش می آمد به زیارت حضرت علی بن موسی الرضا (ع)میرفتند...🌺
به حضرت اباعبدلله (ع)بسیار ارادت داشتند و عشق ارباب با گوشت و خون ایشان آمیخته شده بودواین عشق به شدت در قلب ایشان می تپید...❤️
به نماز اول وقت بسیار اهمیت می دادند☝️در هر مکانی که بودند وقتی صدای اذان به گوششون می رسید به دنبال مسجدی در همون نزدیکی می گشتند تا نمازاول وقت و با جماعت بخوانند...🌸
به نیازمندان و فقرا توجه ویژه داشت ودر امر کمک رسانی پیش قدم بود👌...ایشان یکی از اعضای اصلی هیئات مختلف بود..در اخر مراسمات عزاداری هر مقدار غذایی که باقی می موند به مناطق مستضعفین میرفتند و در اونجا بین فقرا تقسیم میکردند🍛🍽
شهیدمدافع حرم حسین هریری🌹
♥️•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬دروغ گفتيم كه شهدا دوستتون داريم...
🗓روايت #حاج_حسين_يكتا از توجه و عنايت شهداء به زائرين راهيان نور
🕊🕊🕊🕊🕊
4_6006033660581511542_1396-11-8-13-16.mp3
2.26M
#رضا رضا امیر📞
امیر جان به گوشم
موقعیت داداش !
حاجی #امام_زمان کمکمون کنه
یاعلی
رضا توروخدا، توروخدا برگرد😭😭
📞مکالمه بی سیم
لحظه شهادتِ
#شهیدغلامرضالنگری_زاده
#یادش_باصلوات
حاج #همت میگفت:
هرگاه امتداد #نگاهت به #حرام نرسد #شهیدی
#نگاهت_راکنترل_کن
#نگاهت
#نگاهت
#خادم_الشهید
بسم رب الصابرین
#قسمت_پنجاه_یکم
#ازدواج_صوری
سارا:خب ازدواج کن
-سارا دیونه خب من قصد ازدواج ندارم
بعدش حالا تا کربلای ما مگه کسی هست که با من ازدواج کنه
سارا من نمیخوام بخدا ازدواج کنم 😭😭
سارا:پریا یه چیز بگم قاطی نمیکنی؟
-هوم
سارا:پریا تو که خوب میدونی صادقم مثل تو فراری از ازدواجه
-خب
سارا:خواهرشوهرم، محمدآقا برای صادق شرط رضایت به دفاع از حرم
براش ازدواج گذاشتن
-من نفهمیم معنی این حرفارو
سارا:بیاید باهم صوری ازدواج کنید 😊😊
-ها😳😳
سارا:ها مرگ
ببین شما باهم ازدواج میکنید بعداز کربلای تو و اعزام سوریه ازهم جدا میشید
-یاامام حسین
یعنی تنها راه همینه 😔😔😔
سیاه شدن صفحه ازدواجمه
سارا:فکراتو بکن بهم خبربده 😍😍
این ساراخل شده والا به خود امام حسین قسم
قراره منو اون صادق بدبخت مطلقه بشیم
این ذوق و شوق داره
✋✋خاک
✋✋خاک تو سرمن
بااین دخترعمه داشتنم
ازپس گریه کرده بودم سرم درحال انفجار بود
ساعت ۹-۱۰شب که پاشدم با چشمای قرمز برم خونه
هنوز چندقدمی برنداشته بودم
که صدایی مانع حرکتم شد
صدای آقای عظیمی بود
عظیمی:خانم احمدی دیروقته اجازه بدید برسونمتون
-آخه
عظیمی:خواهرمن آخه واما و اگر نداریم
لطفا بفرمایید
آقای عظیمی میخواست ماشین روشن کنه
مانع شدم
۷-۸دقیقه ای میرسیدیم
وقتی رفتم داخل خونه
باصدای گرفته و لرزانی به پدرم گفتم :تنها راه کربلا رفتن یعنی فقط ازدواجه ؟😔😔😔😢😢
بابادرحالیکه سعی میکرد ناراحتیش نشان نده گفت: بله ازدواجه
به اتاق رفتم قرآن گرفتم دستم
خدایا خودت کمکم کن
قرآن باز کردم
آیه ای اومد براین محتوا که خدا بهترین سرنوشتها برای بندگانش رقم زده است
نام نویسنده:بانو....ش
آیدی نویسنده:
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
بسم رب الصابرین
#قسمت_پنجاه_دوم
#ازدواج_صوری
گوشیم برداشتم با اشک چشم به سارا پیام دادم
-سارالطفا با آقای عظیمی حرف بزن
سارا:وای فدات بشم 😍😍
ممنونم گل من
حوصله جواب دادنش نداشتم
تخته شاسی کوچیک کنار تختمو برداشتم بغلش کردم
اشکام از صورتم روی تابلو میرخت
آقا چرا قرآن گفت بهترین سرنوشت
خدایا این چه زیارتیه
سرهمه کلاه میذارم میرم کربلا
یاحسین زهرا خودت کمکم کن
داشتم هق هق میکردم
که گوشی لرزید
پیام باز کردم
سارابود
متن پیام اینجوری بود
سلام پریا آقاصادق گفت فردا ساعت ۶مزارباشی
باهم حرفاتون بزنید 😍😍😍
باخودم گفت ذوق سارا قبول کردن سریع عظیمی
مشکوکه شدید
نام نویسنده :بانو....ش
آیدی نویسنده :
@Sarifi1372
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
بسم رب الصابرین
#قسمت_پنجاه_سوم
#ازدواج_صوری
روای صادق عظیمی
با زن دایی و دایی مزار شهدا بودیم دقیقا داشتیم دنبال راه چاره برای ازدواجم با خانم احمدی بودیم
دوسه ماه پیش تو مشهد زمانی که نمازم تموم شد
سربرگردونم
خانم احمدی با چفیه لبنانی دیدم
دیگه به نظرم اون دختر سرسخت و لجباز و یک دنده نبود
تو مرامم دوستی بانامحرم نبود
برای همین همون شب تو هتل به زندایی گفتم با خانم احمدی صحبت کنن
زندایی گفت الان اگه به پریا بگم یقینا میگه نه
صبر کن آقاصادق
تا ماجرای کربلا بردنش پیش اومد
امروز تو مزار زن دایی میگفت بهترین موقعه برای خواستگاریه
زن دایی با خانم احمدی حرف زد
و طوری گفت که مثلا این ازدواج از جانب منم صوریه
اما من عاشقشم 🙈🙈🙈
جنس زن لطیفه میدونم که میتونم عاشقش کنم
باید حتما خیال پدرو مادرش راحت کنم
خیلی استرس داشتم اخه اگه قبول نمیکرد چی😢
کلی دعاکردم شهدا رو واسطه قراردادم تا بتونم بهش برسم
وقتی ساراخانم باهام تماس گرفت تمام دنیا رو انگاربهم دادن از ذوق زیاد گوشیو از دم گوشم بردم عقب گرفتمش روبه روی صورتم چندبار نفس عمیق کشیدم و ازش تشکر کردم😍😍
خب خداشکر خانم احمدی قبول کردن فردا بریم حرف بزنیم
نام نویسنده :بانو.......ش
آیدی نویسنده:
@Sarifi1372
#یعنی_پریا_عاشق_میشه؟#
بامــــاهمـــراه باشــید🌹