خادم العباس(ع):
#رمان📚📣
#برات_میمیرم
قسمت نهم9⃣
اشک توی چشم هام جمع شده بود ... نمی دانستم بخندم یا گریه کنم... هیچ هدیه و سورپرایزی نمیتوانست تا این حد خوشحالم کند... هنوز هم همین نظر را دارم: برای یک زن خوشبختی بالاتر از این نیست که همسرش دوستش در داشته باشد ....
حس عجیبی داشتم.... حسی که قبلا تجربه نکرده بودم....از خدا شرم داشتم و سینا را خیلی والا میدیدم... کسی که حتی برای رسیدن به عشقش قدم غلطی برنداشته و یاری جستن از خدا را فراموش نکرده... خودم را کوچک میدیدم ... من برای رسیدن به معشوقم شتاب کردم و با یک روش نا متعارف بهش رسیدم... هرچند هنوز هم باور دارم که سینا ارزش داشت... اما حتما راه بهتری هم بود...
من وارد مرحلهی جدیدی از زندگی شدم... با رسیدن به سینا شناخت و عشقم نسبت به خدا بیشتر و بیشتر شد... با خودم عهد بستم که رنگین را بر مبنای رضای خدا پایه ریزی کنم...
مثل این بود که قرار بود در کوره آزمون و خطای زندگی وارد مرحله سختی از امتحان خدا وارد بشم....
مرحله ای که میان دو معشوق قرار بگیرم ....
سخت ترین مرحله زندگی یک انسان که ایمان وعشق واقعی اش محک زده میشود...
درست حدس زده بودم.... عهدی که با خودم بستم مرا به آزمون سختی کشاند... من باید میان سینا و خدا یکی را انتخاب میکردم.....
ادامه دارد...
💚
1_12519061.mp3
2.07M
💠 #دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) دعای عهد خواندی، مقدراتت عوض میشود...
🌼🌼بنام هستی بخش یکتا🌼🌼🌼
💝💝زیارت امام عصر(عج) 💝
💝در هر صبح گاه💝💝💝💝
💝دعای بعد از نماز صبح 💝💝
اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاىَ صاحِبَ الزَّمانِ
صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ
في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها،
وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها،
حَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ، وَعَنْ والِدِيَّ وَوَُلَْدي وَعَنّي مِنَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِيّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ،
وَمُنْتَهى رِضاهُ وَعَدَدَ ما اَحْصاهُ كِتابُهُ وأحاط بِهِ عِلْمُهُ،
اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في هذَا الْيَوْمِ وَفي كُلِّ يَوْم عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً في رَقَبَتي
اَللّـهُمَّ كَما شَرَّفْتَني بِهذَا التَّشْريفِ وَفَضَّلْتَنى بِهذِهِ الْفَضيلَةِ وَخَصَصْتَنى بِهذِهِ النِّعْمَةِ،
فَصَلِّ عَلى مَوْلايَ وَسَيِّدي صاحِبِ الزَّمانِ، وَاجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأشياعه وَالذّابّينَ عَنْهُ،
وَاجْعَلْني مِنَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طائِعاً غَيْرَ مُكْرَه فِي الصَّفِّ الَّذي نَعَتَّ اَهْلَهُ في كِتابِكَ فَقُلْتَ:
(صَفّاً كَاَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصوُصٌ)
عَلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ وَآلِهِ عليهم السلام،
اَللّـهُمَّ هذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ في عُنُقي اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝
شهید دهقان امیری:
⚘﷽⚘
یک روز با چند ورقه وارد مدرسه شد.
به هر کدام از مربیها یک ورقه داد که
بالایش نوشته بود: «حاسبوا قبل ان تحاسبوا».📜
کمی پایینتر اسم چند #گناه را نوشته
بود و جلوی هر کدام را خالی گذاشته بود.
بعد رو کرد به مربیها و گفت:
«بیایید هر #شب چند لحظه کارها
مون رو بررسی کنیم و توی این بـرگه
بنویسیم.📝
ببینیم خدای نکرده چند باردروغ
گفتیم، غیبت چند نفر رو کردیم،
تهمت و بدبینی داشتیم یا نه،
کارهای خوبمون چقدر بوده.❤️
آخرِ ماه با یه نگاه به این برگه،حساب
کار دستمون میاد؛ میفهمیم چطور بندهای بودیم».📋✌️
#شهـید_اللهیار_جـابـری
کتــاب بحر بی ساحل، ص 96
✍ #زینب_سلیمانی
_مگو جای پــدر خالیست! 😔
فرو خور بغض معصـومانهات را و مزن آتش به دلهامان! 💔
پــدر اینجاست! 💔
ببین جاریست مثل عطر صبحدم در باد! 🍃
ببین جاریست یادش در سرود و پرچم ایـران! 🇮🇷
پــدر میخواست تا تکلیف یک تاریخ را روشن کند با سرخی خونش_✍🏻
تشهّدهای او با آن شهـادتنامه کامل شد!
مکتب حاج قاسم ادامه دارد...