eitaa logo
کانال خاطرات شهدایی.🌷🌷
285 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
58 فایل
شهدا را به خاک نسپارید به یاد بسپارید شهادت چشمه آب حیات است که شهید ازآن می نوشد و جاودانه می ماند با معرفی کردن کانال مارو دراین راه یاری کنید.....🌷🌷 https://eitaa.com/katrat👈ایدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشـــا آنـان که جـانان مـی شناسـند طریق عــــشق❤️ و ایــــمان مـی شناسند بسی گفتـیم وگـفتند از شهـیـدانــــ شهیــــدان🥀 را شهیــــدان می شناسـند #روزتون_شهدایی #شهدا_همیشه_نگاهی کـ #شهید_آقا_محمد_رضا_دهقان_امیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ : بچه‌ها! مراقب باشید. بچه‌ها! خیلی وقتا حواسمون به چشمامون نیست، خودمون خودمون رو چشم میزنیم! یا چشمامون چیزایی رو می‌بینه ڪه نباید ببینه... بچه‌ها! هنوز چشاتون خوشگل ندیده ڪه دختره خودشو درست میڪنه دلتون میره... چقدر چشمتو از نامحرم نگه مۍداری؟! بگو نگاهش نمۍڪنم تا جیگر خنڪ بشه. تا امام زمانمو ببینم🌿😍
⚘﷽⚘ وقتي که شخصي از زحمات او تشکر ميکرد، ميگفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد. يعني ما کاري نکرده ايم.همه کاره خداست و همه ي کارها براي خداست. حال و هوا و خواسته هايش مثل جوانان همسن و سالش نبود. دغدغه مندتر و جهادي تر از ديگر جوانان بود. انرژي اش را وقف بسيج و کار فرهنگي و هيئت کرده بود. در آخر راهي جز طلبگي در نجف پاسخگوي غوغاي درونش نشد. من شنيدم که دوستانش ميگفتند: هادي اين سالهاي آخر وقتي ايران مي آمد، بارها روي صورتش چفيه مي انداخت و ميگفت: اگر به نامحرم نگاه کنيم راه شهادت بسته ميشود. 🌷
عشق به خانواده 🌸 جواد به خانواده عشق میورزید👌 و شماره همسـرش را در گوشی به ۷۲۱ ذخیره ڪرده بود !! می گفت فلسـفه این شماره اینه که: در هفت آســمان و دو عـالم یڪ نفر همسـر من نمیشه 😌❤️ شهید مدافـــع حـــــرم جــــواد محمـــدی 🌹
|🌸| • 📌 شهادت خوب است، اما تقوا بهتر...👌🏻 تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز پیدا می کند! +شـهـید‌روحـ‌الـلـہ‌قـربـانـۍ ♥️
#خدا_عاشقش_شد... اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا می‌کرد ، می دیدم که بعد از نمـاز از خدا طلب شهادت می‌کند... نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند، نماز شبش ترک نمی‌شد، دیگر تحمل نکردم ، یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم، به او گفتم: تو این خونه حق نداری نماز شب بخونی، شهیــد می شی! حتی جلوی نماز اول‌وقت او را می‌گرفتم! اما چیزی نمی‌گفت .... دیگر هم نماز شب نخواند ! پرسیدم : چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟ خندیــد و گفت : کاری‌و که باعث ناراحتی تو بشه تو این خونه انجام نمیدم، رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره، اینجوری امام زمان هم راضی تره ... بعداز مدتی برای شهادت هم دعا نمی‌کرد، پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟ گفت: چرا ، ولی براش دعا نمی‌کنم! چون خودِ خدا باید عاشقم بشه تا به شهـــادت برسم ... گفتم : حالا اگه تو جوونی عاشقــت بشه چیکار کنیم؟؟ لبخندی زد و گفت: مگه عشق پیر و جوون می‌شناسه؟! ✍ به روایت همسر شهید #پاسدار_مدافع_حـرم #شهید_مرتضی_‌حسین‌_پور #خاطره
بسم رب الصابرین زن دایی و دایی تو پذیرایی داشتن با مادر حرف میزندن زن دایی:آقا صادق بریم ؟ -بله توراه که داشتیم میرفتیم مزارشهدا زن دایی شروع کرد به حرف زدن آقاصادق ببین پریا خیلی باهوشه پس حواست باشه لو ندی عاشقشی منم سربه زیر گفتم :بله چشم حواسم هست بعداز یه ربع بیست دقیقه به مزارشهدا رسیدیم خانم احمدی رو دیدیم تو چهرش غم بیداد میکرد زن دایی:بچه ها تا شما دو تا حرفهاتون بزنید ماهم سر مزار شهید حاج سیدجوادی فاتحه میخونیم با خانم احمدی سمت مزار شهیداسدی و شهید سیاهکلی(سیاهکالی) به راه افتادیم یه ربع بیست دقیقه ایی گذشت و من فقط شاهد اشکهای که رو صورت خانم احمدی میریخت بودم میدونستم حالش بده😞 -خانم احمدی نمیخواید حرفی بزنید؟ خانم احمدی با صدای گرفته :نه شما بفرمایید -زن دایی بهتون گفته حتما من عاشق سوریه و دفاع از حرمم خانم احمدی:بله گفته 😔😔 آقای عظیمی من واقعا قصد ازدواج ندارم از این بازی هم متنفرم -بله درست میگید دوره قم هستید؟ خانم احمدی :بله -خب چون من خیلی عجله دارم برای رفتن """باخودم گفتم صادق فقط برای دفاع عجله داری یا میخوای مطمئن این دختر زن شرعی و قانونیته بعد بری؟""""" دوروز اول دوره میگم تماس بگیرن کل حرف زدن ما ۱۰دقیقه هم طول نکشید خانم احمدی خودشون رفتن منو زن دایی و دایی هم نشستیم همون جا زن دایی: آقا صادق حتما باهم باید بریم به مامان و بابای پریا بگیم که شما عاشق پریا هستی من باخجالت تمام گفتم :چشم 🙈☺️ نام نویسنده: بانو......ش آیدی نویسنده: @Sarifi1372 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
بسم رب الصابرین دوره قم شروع شده بود اما من نرفتم مادر میخواست زنگ بزنه منزل خانم احمدی من و زن دایی مانع شدیم -مادر من باید خودم اول حتما با پدر و مادرخانم احمدی حرف بزنم بعد شما مادر:وای صادق من والا از کارای تو سر در نمیارم -صادق فدات بشه حرص نخور مادرجان زن دایی:آقاصادق بریم ؟ -بله بفرمایید زن دایی رو به مامان :آجی جان میشه مراقب محمدحسین باشید؟ مامان:آره عزیزم ساراجان توروخدا تو حواست به این پسر خل و چل من باشه والا بخدا من سراز کاراین درنمیارم -چشم آجی جان ماشین روشن کردم به سمت خونه خانم احمدی اینا حرکت کردیم سرراهمون یه سبد گل مریم خریدیم آخه خانم احمدی خیلی گل مریم دوست داره 🙈🙈🙈🙈 بعد از یه ربع بیست دقیقه رسیدیم زنگ زدیم پدر خانم احمدی کربلایی پرویز درباز کردن رفتیم داخل بعداز سلام علیک زن دایی گفتن :دایی جان حقیقتا ما اومدیم تا آقاصادق حرفش به شما و زن دایی بگه تا خیالتون راحت باشه آقای احمدی:بله بفرمایین ما گوش میدیم حقیقتا خوب خیلی سخت بود دستم تو موهام فرو کردم گفتم :حقیقتا حاج آقا ما اومدیم تا مطمئن بشید من واقعا سرم انداختم پایین و سرخ شدم 🙈🙈🙈😊😊 به دخترخانمتون علاقه دارم زن دایی ادامه داد :ولی چون پریا اهل ازدواج نیست میخوایم بگیم صوریه اما خیالتون از جناب آقاصادق راحت باشه نام نویسنده:بانو....ش آیدی نویسنده: @Sarifi1372 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
بسم رب الصابرین مادر و پدرخانم احمدی با پادرمیونی زن دایی و اینکه به قول خودشون من جلوی چشماشون بزرگ شدم اجازه دادن من برم خواستگاری رسمی و سفارش کردیم به خانم احمدی چیزی نگن با دوروز تاخیر راهی قم شدم هربار که چشمم به خانم احمدی می افتاد داغون میشد این بنده خدا فکر میکرد داره دورغ میگه کاش زودتر عقد کنیم تا محبتم به پاش بریزم تا عاشق بشه چقدر این دختر برام عزیزه 🙈🙈 مادر زنگ زد و گفت زنگ زدم منزل آقای احمدی و هماهنگ کردم برای برگشت دوره قم بریم خواستگاری نام نویسنده : بانو.....ش آیدی نویسنده:‌ @Sarifi1372 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#لحظه_ای_باشهدا🕊 برای اینکہ بہ سوریه برود، بہ مزار شهدای اندیشہ رفت... وشهدای گمنام را قسم داد که راه را برایش باز کنند...💔 وآن شهدا نیز حاجت مصطفی را دادند و راه را برای رفتن بہ سوریہ برایش باز کردند...🌺 #شهید_مصطفی_صدرزاده🌸 یاد شهدا با صلوات🌹 التماس دعای شهادت🙏🙏 شبتون شهدایی🌺