#سوره_درمانے
#ختومات_مجرب
🍃رفع اختلاف زوجین 🍃
🖊 به نیت مهر و محبت چنین
کنند بسیار مجرب است ↯
⇦ یک صلوات
⇦ سوره نساء
⇦ یازده صلوات
#ذکر_درمانے #جلب_محبت
🍃جهت خیانت نکردن همسر🍃
✨هر روز ٢٢۰ مرتبه ذکر
《 #یاغفار 》 تا یکسال مداومت کنند
تا برای همیشه ریشه کن بشه این مشکل ان شا الله حل بشه
#سوره_درمانے #وسعت_رزق_شگفت_آور
🍃🍂ختم سوره قدر🍃🍂
🌸✨ هر روز بعد از نماز صبح ده
مرتبه خوانده شود تا قدرت خداوند
مشاهده گردد✨
جلسه ی خواستگاری یک شهید💔
✨ #بهترین توافق زندگی ام 🌹
✨شهید مدافع حرم #سید_سجاد_حسینی
❣هجده سال بیشتر نداشتم که وارد یک مجلسی شدم!به نام #خاستگاری😊
❣در آن جلسه من و سید سجاد قرار بود همدیگر را ببینیم ،حجب و حیای زیادی داشتیم و به سختی به هم نگاه میکردیم.😊
از ظاهر امر مشخص بود پسر خوبیست.اما باید با او حرف میزدم تا بیشتر او را بشناسم...
❣شبی را قرار دادند برای صحبت کردن ، از خجالتی که داشتم مادرم را با خودم به اتاق
بردم و از مادرم خواستم بجای من صحبت کند ، مادرم به جای من تمام حرفها را دقیق به
سید سجاد میگفت و ایشان هم بخوبی و مودبانه جواب مادرم را میدادند 👌
❣آخر صحبتهای مادرم و سید سجاد بود که مادرم از من خواست از اتاق بیرون بروم.
وقتی به سالن رفتم،یادم آمد مسئله ای را نگفتم.
در زدم و وارد اتاق شدم.
❣با صحنه ی عجیبی روبرو شدم که تا آخر عمر فراموش نمیکنم.😥😦
#سید_سجاد_داشتن_اشک_میریختن😭
با تعجب به مادرم گفتم چه شده؟😧
گفتن چیزی نیست.چکار داشتی؟
گفتم من مسئله ای را فراموش کردم مطرح کنم. وقتی سوالم را پرسیدم
سید سجاد گفتن هیچ مشکلی نیست و اشکهایشان را پاک کردند و لبخند زدند 😊
و بعد از اتاق بیرون آمدم.
❣دل توی دلم نبود که مادرم بیاید و از او بپرسم چرا سید سجاد آنطور اشک
میریختن...🙁
❣وقتی بیرون آمدند از مادر پرسیدم.
گفت یک واقعیت مهم زندگی ات را به او گفتم😯
گفتم:جگر گوشه ی من نه پدر دارد😔 نه برادری😔
❣مسئولیتت خیلی سخت است...از این به بعد باید هم همسرش باشی هم پدرش هم برادرش...تو همه کس او میشوی...😔
❣سید سجاد هم گریه افتاده بودند و قول داد
#خاطرات_شـهید
🌷شهیدی که هفتهای یک خواستگار داشت.🌷
فرماندهی آقا عباس مے گفت عباس هفتہ ای یڪ خواستگار داشت.
گویے همه خواهان بودند ڪہ با عباس فامیل شوند،همیشه بہ او مےگفتند اگر مےخواهے ازدواج ڪنے ما گزینہ مناسب داریم. در ایام اربعین با خانوادهی شیرازی آشنا شدند و خانواده حرفها زدن و عباس زمانے ڪہ با این خانم صحبت ڪرده بود به وی از تصمیمش گفتہ بود در صورتی ڪہ سالم از این ماموریت بازگشتم برای رسمے شدن این ارتباط قدم جلو خواهم گذاشت.
اما گویے خداوند برای عباس جور دیگری رقم زده بود و برای خودش ڪنار گذاشتہ بود...
#شهید_عباس_آسمیه🌷
🕊🕊