🔻زیادهنویسی، آفت نویسندگی
💢 زیادهنویسی یعنی پیچیده نوشتن و استفاده بیش از حد از کلمات؛ یعنی نوشتنِ جملاتی که کمک بیشتری به فهم موضوع نمیکنند.
♨️ وراجی در نویسندگی، باعث میشود خواندن و تجسم آن نوشته برای خواننده دشوار شود.
📕 هنوز هم مقالات و کتابهایی از امتحانات روزگار سربلند بیرون آمدهاند که سر راست و ساده نوشته شده و مخاطب بهراحتی با آنها ارتباط میگیرد.
@kelaseneveshtan
🌳 نویسنده این سهچیز را داشته باشد
✍ نورا رابرتز
🌹بهعنوان [یک نویسنده] باید سه چیز داشته باشید:
حرکت،
نظم
و تمایل.
🌷 اگر یکی از این سه را از دست بدهید، حتی اگر تمام استعداد جهان را هم داشته باشید، بهسختی کاری از پیش خواهید برد.
@kelaseneveshtan
💠 آگوتا کریستف:
🔰«کسی که هیچچیزی ننویسد، یک آدم بازنده است. فقط از زمین میگذرد و هیچ ردّی از خودش باقی نمیگذارد.»
@kelaseneveshtan
💠 امام زمان علیهالسلام و دعای امام رضا علیهالسلام
🔵 دِعبِلْ، شاعر خوش آوازهی اهل بیت علیهمالسلام به خراسان آمد و به مجلس امام رضا علیهالسلام رفت. مردم، اطراف امام نشسته بودند. شاعران شعرهایی را که دربارهی اهل بیت علیهمالسلام سروده بودند، برای امام میخواندند. نوبت به دِعبل رسید. او خوشحال بود و سر از پا نمی شناخت. او بارها و بارها با زبان شعر مکتب اهل بیت علیهمالسلام را زنده نگه میداشت و از حکومت ظالمان انتقاد میکرد. حکومت نیز دنبال دستگیری او بود. دِعبِل از جایش بلند شد، جلو رفت و شروع به خواندن اشعارش کرد. در شعرش از چهارده معصوم علیهمالسلام گفت تا به امام زمان علیهالسلام رسید و نام قائم آل محمد علیهمالسلام را برد. در این وقت متوجه شد که امام روی پاهای مبارک خود ایستاد و سر نازنین خود را به سوی زمین خم کرد. آن گاه دست راست را بر روی سرش گذاشت و این دعا را خواند:
🟢 «اللهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهَلْ مَخْرَجَهُ وَانْصُرْنا بِهِ نَصْراً عَزِيزاً؛ خداوندا! در ظهورش شتاب کن و راه ظهورش را آسان گردان و ما را به وسیلهی او با نصرتی عزیز یاری فرما.»
🔷 سپس امام نشست و دعبل نیز به خواندن بقیه ی اشعارش ادامه داد.
@kelaseneveshtan
ناشنوا باش👂🔇🦻
💠 همیشه که نباید شنید. گاهی باید ناشنوا باشی. یه گوشِت در باشه و یه گوشِت دروازه. انگار نه انگار که بعضی حرفا رو میشنوی.
🔰 میخواهی نویسنده باشی؟
پس ناشنوا باش در برابر کسایی که میگن:
👈🏻تو استعداد نوشتن نداری. حتی یه جمله بیغلط نمیتونی بنویسی. برو دنبال کاری که استعدادشو داری.
👈🏻از سن و سال تو گذشته. هر کاری زمانی داره. در این سن نه میتونی یاد بگیری و نه به جایی برسی.
👈🏻برا چه کسی میخوای بنویسی؟ مگه توی این مملکت کسی کتاب میخونه؟
👈🏻دیوانه شدی؟ شغلی که سالها براش زحمت کشیدیو ول کنی بری دنبال نوشتن؟ کدوم آدم عاقلی این کارو میکنه؟
👈🏻بنویسی که چی بشه؟ اونایی که نوشتن کجای دنیا رو گرفتن؟
👈🏻از نوشتن پولی درنمیاد. برو دنبال کار نون و آب دار.
👈🏻نویسندگی شغل نیست. نوشتن مال بیکاراست و خوندن، کار اونهاییه که بیکارترن!
👈🏻بهزودی هوش مصنوعی جای نویسندهها رو میگیره. اون وقت میخوای چیکار کنی؟!
👈🏻نویسندهها، منزوی و افسردهان. آخرش کارت به خودکشی میکشه.
🔖مهم نیست که این حرفها از سر نادانی و دشمنی باشد، یا به علت دلسوزی بیجا و دخالت. آنچه اهمیت دارد این است که تو ناشنوا باشی، بگذری و به نوشتن ادامه دهی.
🌺 بنویس! نه بهخاطر اینکه ثابت کنی آنها اشتباه میکنند. بنویس، چون تو برگزیدهای. تو از میان میلیونها انسان انتخاب شدهای تا نوشتن شور زندگیات باشد. پس فقط بنویس. بنویس، چرا که نوشتن خود پاداش خویش است.
📚«از کتاب پرنده به پرنده، نوشتهی آن لاموت»
@kelaseneveshtan
💠 «ایتا» (eitaa) مخفّف اسم شرکت «اندیشه یاوران تمدن امروز»، دومین پیامرسان محبوب ایرانی، مالکیت آن غیرآزاد و برای مرکز رشد دانشگاه قم است.
🔰 معنای این واژه در لغتنامۀ دهخدا اینگونه آمده:
♻️ «ایتا: (یونانی، حرف ، اِ) نام حرف هفتم است از حروف یونانی و نمایندهٔ ستارهٔ قدر هفتم.»
🔷 این حرف بهصورت «Η η» نوشته و به انگلیسی «Eta» خونده میشه.»
@kelaseneveshtan
🌹 ترس از مار🪱
☘ روزی امام رضا علیهالسلام و یارانش به جایی که بین مکه و مدینه بود، رفتند. موقع نماز شد. امام در کنار بوتهای مشغول خواندن نماز شد. رکعت اول را تمام کرده بود که یک افعی کنارش آمد؛ ولی امام به او توجهی نکرد و مشغول خواندن ادامهی نماز شد. مار افعی خیز خیز کُنان به طرف بوتهای رفت و در زیر آن پنهان شد.
🍀 نماز امام که تمام شد، رو به همراهان خود فرمود: همراهان عزیزم! پشت سر شما زیر آن بوته مار افعی است.
🥀 یاران با شنیدن نام مار افعی ترسیدند. به هم نگاهی کردند. بعد به طرف بوته رفتند و او را کُشتند. امام که ترس یاران خود را دیده بود، فرمود: هر کس به غیر از خدا از چیزی نترسد خدا او را یاری
می
کند.
@kelaseneveshtan
✅ داستان گویی، قصه گویی نیست!
❇️ داستان نویسی، قصه گویی نیست.
❎ داستان یعنی حادثه؛
یعنی در دل یک اتفاق روایتی را تعریف کردن؛ اما قصه صرفاً روایت است و حادثهای در آن رخ نمی دهد. ماجرا از جایی شروع و به جایی ختم میشود. جهش و پیشرفتی در شخصیتها، تکامل موقعیتهای داستانی و ... شکل نمیگیرد.
❌ ایراد کار بیشتر نویسندگان نوپا این است که اصلاً داستان نمی نویسند!
⭕️ نوشته هایشان قصههای خوبی است که پایان و آغاز مشخصی دارد؛ اما حادثهای در آن رُخ نمی دهد .
@kelaseneveshtan
💡تفاوت قصه و داستان!
🔸مرز بین قصه و داستان چیه؟
🔰 از کجا بفهمیم نوشتههای ما داستانه یا قصه؟
🔍اگه می خواین نوشته هاتون وارد جهان داستان بشن، باید اصول داستان نویسی را رعایت کنید، یکی از این اصول، خلق حادثه و موقعیت سازی توی داستانه.
🌹اگه نوشتهای حادثه نداشته باشه، در واقع یک قصه است!
@kelaseneveshtan
🌷 راز و نیاز مادر
🌹نوزاد در آغوش مادر آرام گرفت. او فرزندش را بوسید. مادر قبل
از این که کودکش به دنیا بیاید، بسیار ذکر می گفت و با خدا راز و نیاز میکرد؛ اما از وقتی که نوزاد به دنیا آمد، ذکرهایش ناقص و ناتمام میشد.
💠 او از اطرافیان خواست که دایه ای برای کودکش پیدا کنند، گفت: «قسم به پروردگارم، ذکری با من بود که قبل از تولد نوزاد، به کمک می کرد و آن را انجام میدادم؛ اما از وقتی که به این کودک شیر
میدهم ذکر و تسبیح هایم کم
شده است.»
🌴 درختان مهربانند
شبیه مادر من
💐 نسیم و سایه دارند
همیشه بر سر من
@kelaseneveshtan
🌷خدایا! به حق امام مهربانمان ، شمس الشموس ، ضامن آهو، آقا علی بن موسی الرضا علیهالسلام ، خادم مملکت و دین مان آقای رئیسی و هیأت همراه، از گزند خطرات نجات داده، چشم و چراغ مردمان آزاده را با خبر سلامتی شان روشن بفرما.
💠 به برکت صلوات بر محمد و آل محمد علیهمالسلام.
🌴 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@kelaseneveshtan
💠 فرود سخت به معنای سقوط نیست؛ زیرا خدا بخواهد که آن شیء وجود نداشته باشد؛ ولی دعای مردم و رحمانیت عمومی شان به دیگران، قضا و قدر الهی را از بین خواهد برد.
♻️ داستان موسای پیامبر علیهالسلام، زمان فرود آمدن عذاب و رحم کردن مردم به همدیگر و تونل درست کردن را حتماً شنیده اید!
🌷دعا، قضا، قدر و بلا را بر می گرداند.
🌐 فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ: پس خدا بهترين نگهبان است و اوست مهربانترين مهربانان!
📖 سوره یوسف، آیه ۶۴.
@kelaseneveshtan
⚫️ إِنَّـا لِـلَّـهِ وَ إِنَّـا إِلَـیْـهِ رَاجِـعُـونَ کـلُّ مَـنْ عَـلـیـهـا فَـان وَ یـبـقَـی وَجْـهُ رَبَّـک ذوالـجـلالِ والاکـرامِ.
◾️شهادتتان مبارک ای سیدالشهدای خدمت و مظلوم.
🔲 همانند استادت، شهید مظلوم بهشتی ، چه حرف ها، تمسخرها و طعنه هایی که نشنیدی.
🔳اما گوش نکردی و جواب ندادی و فقط برای رفع محرومیت و رضای خدا، اهل بیت علیهم السلام و مردم کار کردی.
✔️ سلام ما را به بهترین مخلوقات عالم برسان!
@kelaseneveshtan
🌹شهید، شمع است. او می سوزد و می گدازد. نور می دهد و روشنایی می بخشد و ما را حیات جاودانه می بخشد.
🌷شهید می سوزد؛ آری! سیدالشهدای خدمت و محرومان سوخت؛ همانند سوختن بزرگان ما که برای آرمان انقلاب و مردم سوختند.
⚫️ مُردن برای آنان جفاست بر روزگار!
آنان باید شهید شوند، همانند شهید سردار دلها، حاج قاسم سلیمانی و رییسجمهور ۲۷ روزه اوایل انقلابمان، شهید محمد علی رجایی.
🔲 آری! باید شهید شوید تا دلهای ما و خودت آرامش یابد.
☑️ دعا کن ما هم در راه خدمت به خلق الله بسوزیم و شهید شویم!
@kelaseneveshtan
🌹امام خمینی رحمت الله علیه:
🌷اگر رجایی و باهنر نیستند، خدا که هست.
@kelaseneveshtan
📒در نوشته های خودتان حرف نزنید!
با اشاره و کنایه پیام خودتان را نشان دهید.
💠رسالت نویسنده نمایش موضوعات است، نه بازگو کردن آن ها!
@kelaseneveshtan
✅ یک پیشنهاد خوب
پیشنهادی برای مسئولین کشوری دارم خصوصاً مدیریت حوزه های علمیه کشور، با توجه به اینکه شهید سید ابراهیم رئیسی اصرار به این داشتند بنده یک طلبه ام و هیچ مقام و رتبه ای جز طلبه بودن و خادم الرضا بودن ندارم....
پیشنهاد میکنم که تاریخ ۳۰ اردیبهشت را در کشور روز طلبه و خدمت نامگذاری شود
ضمن اینکه در این حادثه آیت الله «آل هاشم» هم به شهادت رسیدن و مصداق بارز طلبه و خدمت جهادی بودند.
✌️ اگر موافقید منتشر کنید.
@kelaseneveshtan
📝 ای تاریخ قلمت بشکند که ننویسی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران؛ بعد رحلت بنیانگذار و معمارش حضرت امام خمینی رحمت الله علیه و سربازش شهید حاج قاسم سلیمانی، سومین تشییع جنازه رئیسجمهور شهیدمان و همراهانش، مردم از ته دل و جمعیت چند میلیونی حضور داشتهاند.
@kelaseneveshtan
💠 اوّلْ نماز
✅ یکی از یاران امام رضا علیهالسلام خاطره ای را برای دیگران این طور تعریف میکرد: قرار بود گروهی از سادات به خراسان بیایند. خبر رسید که نزدیک شهرند. امام به استقبال آنان رفت. من هم درخواستی داشتم از این فرصت استفاده کردم تا نیازم را به امام بگویم.
♻️ همراه امام برای استقبال، از شهر بیرون رفتیم. امام به آسمان نگاه کرد. وقت نماز شده بود. حضرت به سوی تپهای بالا که در آن اطراف بود، رفت.
زیر درختی نشست؛ جز ما دو نفر، کسی نبود، فرمود: اذان بگو.
🔰 پرسیدم: منتظر نمیمانیم تا بقیه به ما برسند؟
🔷 حضرت فرمود: خدا تو را بیامرزد. هرگز نماز اول وقت را بی دلیل به تأخیر مینداز. همیشه رعایت اول وقت را بکن.
🔹من هم اذان گفتم و با امام نماز خواندیم.
🔺نام خدا زیباست
در اول هر کار
🔻نامی که بیگانه ست
با عادت و تکرار
@kelaseneveshtan
✍ توصیههای نویسندگی
🔸️تا وقتی کاری را شروع نکردید، از انجامِ آن میترسید.
🔹️اگر می خواهید در نوشتن پیشرفت کنید، از همین امروز شروع و حداقل روزی یک صفحه بنویسد. 📝
@kelaseneveshtan
✍ فاصلهگذاری «ابن» و «بنت»
۱. در فارسی، «ابن»هایی که میان دو اسم یا بیشتر میآید، با حذف همزه، با اسمِ قبل از خود نیمفاصله میشود: علیبن ابیطالب، عیسیبن مریم، سیدبن طاووس، حسینبن عبداللهبن حسنبن علیبن سینا، داراببن اردشیر (یکی نامه بنوشت فرخ دبیر/ ز دارای داراببن اردشیر ـــ فردوسی).
۲. «ابن»هایی که ابتدای نام افراد میآید یا با واژۀ بعد از خودش مجموعاً صفت یا اسم میسازد، نیمفاصله میشود: ابنخلدون، ابنسینا، ابنابیالحدید، ابنالوقت، ابنالسبیل/ ابنِسبیل، ابنِعَم (گفت هرکو را منم مولا و دوست/ ابنِعم من علی مولای اوست ـــ ملای رومی).
🌐 یادآوری:
«ابن»، بهمعنی فرزند مذکر و پسر، در حالت اضافه، بافاصله نوشته میشود: «حاجی میرزا حسنِ شیرازی، مشهور به فسایی، ابنِ [= پسرِ] میرزا حسن».
۳. «بنت»هایی که میان دو اسم میآید، از دو طرف بافاصله نوشته میشود: فاطمه بنت اسد، مگر «بنت» با مابعدش مجموعاً یک واژه بسازد: بنتالحسین، بنتالعِنَب* (اى آنكه دارى صد طرب از نشئۀ بنتالعنب/ ... ـــ فیض کاشانی).
★ بنتالعنب (دختر انگور/ رَز) مَجازاً بهمعنی شراب است.
💠 یادآوری:
«بنت»، بهمعنی فرزند مؤنث و دختر، در حالت اضافه، بافاصله نوشته میشود: «آزرمیدخت، بنتِ [= دخترِ] اپرویز، زنی عاقل بود».
@kelaseneveshtan